در سالهای اخیر، پلتفرمهای ویدئوی درخواستی با اشتراک (SVOD) در ایران به محبوبیت قابل توجهی دست یافتهاند، بهویژه در میان جمعیت AB.
در اینجا برخی از حقایق مربوط به این موضوع آورده شده است:
تا سپتامبر 2023، نرخ نفوذ کلی SVOD در ایران 13.6٪ بود که فقط شامل افرادی میشود که بهطور فعال اشتراک دارند.
بیشتر کاربران به عنوان بینندگان سبک دستهبندی میشوند و معمولاً فقط یک یا دو سریال را دنبال میکنند، در حالی که تنها 1.7٪ به عنوان کاربران سنگین شناخته میشوند که بیش از هفت ساعت محتوا در هفته مصرف میکنند.
بینندگان 30 تا 45 ساله 21.7٪ از کاربران SVOD را تشکیل میدهند که نشاندهنده تغییر در ترجیحات تماشا است.
پلتفرمهای SVOD در ایران نه تنها از طریق اشتراکها بلکه از طریق تبلیغات نیز درآمدزایی میکنند – که این عمل در بازارهای غربی کمتر رایج است.
]آمار از [Nexlooks
با جمعیتی بیش از 80 میلیون نفر و طبقه متوسط رو به رشد، ایران بازار جذابی برای کسبوکارهایی است که به دنبال موفقیت هستند. با وجود جذابیت این بازار، چالشهای قابل توجهی به دلیل ویژگیهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خاص آن وجود دارد. انجام تحقیقات بازار یک گام حیاتی برای این برندها به منظور دوام و رشد است. این مقاله نگاهی اجمالی به وضعیت فعلی تحقیقات بازار در ایران ارائه میدهد.
تنها 27% از برندهای ایرانی به انجام تحقیقات بازار فکر میکنند
یافتههای یک مطالعه که توسط آژانس برندینگ 1001 انجام شده است، نشان میدهد که 60% از برندهای ایرانی که وارد فرآیند برندینگ شدهاند، برندهای B2C هستند و برندهای B2B سهم 34% را در اختیار دارند. علاوه بر این، برندهای B2G نیز در فرآیند برندینگ شرکت کردهاند و سهم 6% را به خود اختصاص دادهاند. شرکتهای کوچک و تازه تأسیس که با محدودیتهایی مواجه هستند، کمتر در فرآیندهای برندینگ سیستماتیک مشارکت دارند. اکثریت برندهای درگیر در برندینگ سیستماتیک، شرکتهای متوسط هستند. قابل توجه است که شرکتهای بزرگ با موقعیت قوی در بازار نیز به رویکردهای برندینگ سیستماتیک روی آوردهاند.
این گزارش نشان میدهد که 66% از سازمانها معتقدند که توسعه یک استراتژی موقعیتیابی برند ضروری است. با این حال، تنها 27% از آنها آمادهاند تا تحقیقات بازار را توسط یک آژانس تحقیقاتی انجام دهند.
چرا برندهای ایرانی در انجام تحقیقات بازار تردید دارند؟
دلایل اصلی ذکر شده به شرح زیر است:
تصورات نادرست درباره هزینهها وجود دارد و صاحبان کسبوکار هزینههای بالاتری را نسبت به مزایای بلندمدت درک میکنند.
تردیدهایی درباره دقت نتایج وجود دارد.
برندها ترجیح میدهند تحقیقات بازار را به صورت داخلی انجام دهند تا اینکه یک آژانس تحقیقاتی استخدام کنند.
در پایان، اگرچه تنها اقلیت برندهای ایرانی به سمت همکاری با آژانسها برای فعالیتهای برندینگ حرکت میکنند، اما آنهایی که این کار را انجام میدهند، رویکردی پیشرفتهتر و تخصصیتر را نشان میدهند. با این حال، اکثریت هنوز تحقیقات بازار را به عنوان یک عنصر ضروری در اولویت قرار نمیدهند.
تصور کنید بتوانید با یک کلیک، پستهای وبلاگ شخصیسازیشده، توضیحات محصولات و بهروزرسانیهای شبکههای اجتماعی را ایجاد کنید که به نیازها و علایق خاص مشتریان هدف شما متناسب باشد. این قدرت GEO است که با قابلیتهای پردازش زبان طبیعی مدلهایی مانند GPT-3 تجلی مییابد.
اما GEO فراتر از تولید محتوا است؛ همچنین شامل بهینهسازی ساختار زیرین و متادیتای صفحات وب است تا اطمینان حاصل شود که موتورهای جستجو میتوانند محتوا را بهطور دقیق درک کرده و رتبهبندی کنند. این شامل تنظیم دقیق مدلهای زبانی برای درک ظرافتهای نیات جستجو میشود – به عنوان مثال، درک این که یک درخواست برای “بهترین کفشهای دویدن” نیاز به توصیهها دارد، نه فقط یک لیست از محصولات.
GEO بهعنوان یک مرکز اطلاعات جامع عمل میکند و دادههای موجود را جستجو میکند تا پاسخهای کاملی را متناسب با پرسش هر کاربر ایجاد کند. این پاسخ میتواند شامل انواع مختلفی از محتوا، مانند متن، ویدیو، اینفوگرافیک، پیشنهادات تجارت الکترونیک و غیره باشد.
با استفاده از تحلیل معنایی برای شناسایی مفاهیم و موجودیتهای کلیدی و بهطور مداوم سازگار شدن با الگوریتمهای در حال تحول موتورهای جستجو، GEO شما را در جایگاه راننده دید آنلاین خود قرار میدهد.
به نظر شما چگونه میتوانید محتوای خود را به بهترین شکل برای پاسخگویی به این واقعیت جدید بهینهسازی کنید؟
با نزدیک شدن به سال 2025، چشمانداز بازاریابی آماده تغییرات چشمگیری است که توسط هوش مصنوعی (AI) هدایت میشود. بازاریابان باید با درک و ادغام این روندهای نوظهور در استراتژیهای خود، از رقبا پیشی بگیرند. این مقاله به بررسی برترین روندهای بازاریابی هوش مصنوعی میپردازد که نحوه ارتباط برندها با مخاطبانشان را بازتعریف خواهد کرد و اطمینان میدهد که استراتژیهای شما بهروز باقی بماند.
1. تحلیل پیشبینیگر پیشرفته
تحلیل پیشبینیگر مبتنی بر هوش مصنوعی در حال انقلاب در استراتژیهای بازاریابی است. با تحلیل حجم زیادی از دادههای تاریخی، هوش مصنوعی میتواند رفتار مصرفکننده را پیشبینی کرده و روندهای نوظهور را با دقت قابل توجهی شناسایی کند. این قابلیت به بازاریابان اجازه میدهد منابع را بهطور مؤثری تخصیص دهند، تاکتیکهای خود را بهینهسازی کنند و بینشهای قابل اجرایی توسعه دهند که تعامل مشتری را افزایش میدهد.
با تحلیل دادههای لحظهای، تیمهای بازاریابی میتوانند بلافاصله بر اساس الگوهای رفتار مصرفکننده فعلی، استراتژیهای خود را تنظیم کنند. این رویکرد پویا اطمینان میدهد که کمپینها مرتبط و تأثیرگذار باقی بمانند و در نهایت، حفظ مشتری و ارزش طول عمر آن را افزایش دهند. با ادامه پیشرفت هوش مصنوعی، این ابزار به ابزاری ضروری برای بازاریابانی که به دنبال پیشی گرفتن از رقبا هستند، تبدیل خواهد شد.
2. ابزارهای هوش مصنوعی تولید محتوا
ظهور ابزارهای هوش مصنوعی تولید محتوا، مانند DALL-E 3 و GPT-3، در حال تغییر شکل تولید محتوا است. این ابزارها به بازاریابان اجازه میدهند محتوای باکیفیتی—چه متن، چه تصویر یا ویدیو—را با سرعت بیسابقهای تولید کنند. با استفاده از مهندسی مؤثر درخواستها، بازاریابان میتوانند هوش مصنوعی را هدایت کنند تا محتوایی تولید کند که با صدای برند آنها همراستا باشد و نرخهای تعامل و تبدیل بالاتری را ایجاد کند.
هوش مصنوعی تولید محتوا همچنین امکان ایجاد انواع مختلف محتوا در چندین پلتفرم را فراهم میکند و از این طریق حضور آنلاین مداوم و تأثیرگذاری را تضمین میکند. این کارایی به متخصصان بازاریابی اجازه میدهد بر برنامهریزی استراتژیک تمرکز کنند و نه بر تولید محتوای زمانبر، و ارتباطات عمیقتری با مخاطبان خود برقرار کنند.
3. هایپرشخصیسازی در تعامل با مشتری
هایپرشخصیسازی مرز جدیدی در تعامل با مشتری است که توسط توانایی هوش مصنوعی در تحلیل حجم زیادی از دادهها هدایت میشود. با ارائه تعاملات بسیار شخصیسازی شده، برندها میتوانند بهطور قابل توجهی رضایت و وفاداری مشتری را افزایش دهند. شرکتهایی مانند نتفلیکس و آمازون نمونههای این روند هستند که از هوش مصنوعی برای توصیه محتوا و محصولات متناسب با ترجیحات فردی استفاده میکنند.
دستیابی به هایپرشخصیسازی واقعی نیازمند تعادل بین اتوماسیون هوش مصنوعی و نظارت انسانی است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند رفتار را تحلیل کرده و ترجیحات را پیشبینی کند، ورودی انسانی اطمینان میدهد که تعاملات واقعی و همدلانه باقی بمانند. این ترکیب برای ایجاد روابط پایدار با مشتری و افزایش رضایت کلی ضروری است.
4. هوش مصنوعی گفتگویی و دستیاران مجازی
هوش مصنوعی گفتگویی و دستیاران مجازی در حال بازتعریف تجربیات مشتری هستند. پیشبینی میشود که بازار هوش مصنوعی گفتگویی تا سال 2030 به 32 میلیارد دلار برسد، که ناشی از افزایش پذیرش چتباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی است که تعامل و رضایت را افزایش میدهند. این ابزارها پشتیبانی پیشگیرانهای ارائه میدهند و نیازهای مشتری را بهموقع برآورده میسازند و بهطور قابل توجهی رضایت کاربران را افزایش میدهند.
با ادغام بیشتر دستیاران صوتی در تعاملات مشتری، آنها وظایف مختلفی را انجام میدهند—از پاسخ به سوالات گرفته تا ارائه توصیههای شخصی. این تغییر به سمت مدیریت تجربه مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی قرار است هزینهها را کاهش داده و کارایی را بهبود بخشد و هم به برندها و هم به مصرفکنندگان سود برساند.
5. هوش مصنوعی اخلاقی در عملیات بازاریابی
با افزایش ادغام هوش مصنوعی در بازاریابی، ملاحظات اخلاقی اهمیت بالایی پیدا کرده است. اطمینان از شفافیت، انصاف و حریم خصوصی دادهها در کاربردهای هوش مصنوعی به یک اولویت حیاتی برای رهبران بازاریابی تبدیل شده است. مقرراتی مانند قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا در حال ایجاد استانداردهای جهانی برای هوش مصنوعی اخلاقی هستند و بر اهمیت ایمنی و حقوق بنیادی تأکید میکنند.
برندهایی که به رعایت شیوههای اخلاقی هوش مصنوعی اهمیت میدهند، اعتماد مشتریان را جلب کرده و موفقیت بلندمدت ابتکارات خود را تضمین میکنند. با پرداختن به سوگیریها در سیستمهای هوش مصنوعی و حفظ نظارت انسانی، شرکتها میتوانند کاربردهای هوش مصنوعی مسئولانهای ایجاد کنند که تلاشهای بازاریابی آنها را تقویت کند.
بازاریابی هوش مصنوعی در ایران
آخرین گزارش منتشر شده توسط Scimagojr.com ایران را در رتبه سیزدهم جهان از نظر انتشار مقالات تحقیقاتی در زمینه هوش مصنوعی قرار داده است و از کشورهایی مانند برزیل، هلند و روسیه پیشی گرفته است. ایران به آرامی در حال صعود در رتبهبندیهای مربوط به هوش مصنوعی است و رتبه 15 جهانی را در زمینه انتشار مقالات مرتبط با هوش مصنوعی به خود اختصاص داده است و از روسیه و ترکیه جلوتر است. با این پیشرفتهای امیدوارکننده، ایران آماده است تا در بخش هوش مصنوعی گامهای مهمی بردارد. با هدف ورود به 10 کشور برتر، رقابت با کشورهایی مانند کره جنوبی، آلمان و بریتانیا شدت میگیرد.
در حوزه بازاریابی، این چشمانداز نوظهور هوش مصنوعی فرصت منحصر به فردی برای برندها و آژانسهای تبلیغاتی ایرانی ارائه میدهد. با استفاده از تحقیقات و نوآوریهای محلی در زمینه هوش مصنوعی، شرکتها میتوانند استراتژیهای بازاریابی پیشرفتهای توسعه دهند که با مخاطبان داخلی و جهانی همخوانی دارد. تأکید بر هایپرشخصیسازی و تصمیمگیری مبتنی بر دادهها در حالی که بازاریابان ایرانی به دنبال تمایز در بازاریابی در یک بازار فزاینده رقابتی هستند، بسیار حیاتی خواهد بود. با سرمایهگذاری کشور در فناوریهای هوش مصنوعی، پتانسیل راهحلهای نوآورانه بازاریابی که به رفتار مصرفکننده محلی پاسخ میدهند، بسیار زیاد است.
به نظر شما چه کسی به عنوان قدرت بعدی در زمینه هوش مصنوعی ظهور خواهد کرد؟ آژانسهای تبلیغاتی و برندها باید چه استراتژیهایی را برای رهبری در نوآوری هوش مصنوعی اتخاذ کنند؟
نمیتوان انکار کرد که هوش مصنوعی (AI) در حال تغییر دنیا و در نتیجه تغییر مشاغل است. صنعت تبلیغات نیز از این ماجرا مستثنی نبوده و با حضور هوش مصنوعی تغییراتی بنیادین پیدا کرده است. اما آیا هوش مصنوعی جایگزین افراد این حوزه میشود؟ پاسخ کوتاهی که در حاضر به این سوال داده میشود این است که هنوز نه، شاید هم هرگز نه!
برخی میگویند این امر بهطور اساسی نحوه بازاریابی و نیاز به بازاریابان دیجیتال را تغییر خواهد داد. البته اگر بخواهیم صادق باشیم، هنوز اطلاعات دقیقی در مورد اینکه چگونه هوش مصنوعی بر نقش بازاریابی دیجیتال در سالهای آینده تأثیر میگذارد وجود ندارد.
آنچه ما اکنون میدانیم این است که ابداع استراتژیهای بازاریابی همچنان مستلزم مشارکت افرادی است که با خلاقیت خود و بهکارگیری تواناییهای هوش مصنوعی راههای تازهای برای فروش بیابند در غیر اینصورت از رقبا عقب خواهند ماند، چرا که استفاده از هوش مصنوعی به آرامی در حال افزایش است.
برخلاف سالهای گذشته، حجم دادهها بهصورت روزانه بیشتر میشود. بههمینخاطر استخراج، تحلیل و استفاده آنها در تبلیغات و بازاریابی کار سختتری است. همین موضوع باعث شده هوش مصنوعی بین بازاریابان و فعالان حوزه تبلیغات و برندسازی هرروزه جذاب و جذابتر شود.
همه میدانیم هوش مصنوعی کارآمد است اما صنعت بازاریابی دیجیتال همچنان متکی بر عنصر خلاقیت مانده تا راهحلهای ارتباطی بهتری با مشتریان پیدا کند. بهطور کلی امروزه هدف اکثر شرکتها و بخشهای بازاریابی جایگزینی منابع انسانی نیست، بلکه بهرهمندی از هوش مصنوعی برای استراتژیهای بازاریابی است. بنابراین به جای حذف همه مشاغل، هوش مصنوعی افراد را وادار به تکامل میکند.
برخی امکانات هوش مصنوعی در بازاریابی و تبلیغات:
• مخاطبان تقسیمبندی میشوند.
• با هدفگیری مخاطب، تبلیغات مرتبط با علاقهمندیهای او ارائه میشود.
• تجربه تعاملی بیشتری با مخاطب ایجاد میشود.
• تصمیمات تبلیغاتی تاثیرگذارتر میشوند و ROI را بهبود میبخشند.
• بهینهسازی عملکرد بر بهینهسازی و هدفگذاری بودجه تاثیر میگذارد.
• شخصیسازی تبلیغات منجر به تجربه بهتر مخاطب میشود.
در سال 2025، بازار لوازم الکترونیکی مصرفی ایران قرار است درخشش خاصی داشته باشد و پیشبینی درآمدی معادل 8,836.0 میلیون دلار آمریکا را به نمایش بگذارد! این داستان رشد با افزایش سالانه 2.20 درصد از سال 2025 تا 2029 تغذیه میشود و نشان میدهد که با وجود چالشها، تمایل به فناوری همچنان قوی است.
بخش تلفنهمراه در صدر این رشد قرار دارد و پیشبینی میشود که درآمدی شگفتانگیز معادل 5,868.0 میلیون دلار آمریکا را به دست آورد. در حالی که ایران در حال پیشرفت است، نمیتوان به راحتی از درآمد عظیم 206.9 میلیارد دلاری چین در عرصه جهانی چشمپوشی کرد—واقعاً یک غول فناوری!
در سطح شخصی، ایرانیان در سال 2025 حدود 99.53 دلار آمریکا را برای دستگاهها و گجتها هزینه خواهند کرد. همچنین، صحنه خرید دیجیتال در حال رونق است و انتظار میرود فروش آنلاین سهم قابل توجهی معادل 28.7 درصد از کل درآمد را به خود اختصاص دهد. تا سال 2029، حجم بازار پیشبینی میشود به 106.1 میلیون قطعه برسد و در سال 2026 شاهد رشد 3.2 درصدی خواهیم بود.
با میانگین 1.1 قطعه الکترونیک به ازای هر نفر، واضح است که ایرانیان بیش از هر زمان دیگری به فناوری روی آوردهاند. از گوشیهای هوشمند مقرون به صرفه تا دستگاههای هوشمند خانگی، تقاضا زنده و پویا است و ثابت میکند که نوآوری و تابآوری در چشمانداز فناوری ایران دست به دست هم میدهند!
تحلیل اطلاعات و دادهها گنجینهای است که میتواند کلید موفقیت کسبوکارها باشد. این نکته که شما نظر مشتریان خود را بدانید یا از تراکم بازاری که در آن مشغول هستید مطلع باشید چشماندازی وسیع برای شما به ارمغان میآورد که باعث پیشرفت برند میشود. از این رو در سومین قسمت از پادکست بادکوبه به سراغ آقایان «رضا نویدی» مدیر عامل آژانس تحقیقات و تحلیل بازار Nexslooks و «سجاد نوریزاد» هم-بنیانگذار و مدیر Marketing Data Science آژانس تحقیقات و تحلیل بازار Nexslooks رفتیم تا به Market Research و چالشهای آن بپردازیم. در اثنای این گفتوگو میتوانید اطلاعات مفیدی از هدف تحقیقات بازار، اهمیت آن و تکنیکهای مختلف این رشته کسب نمایید و اثربخشی تحلیل داده و جمع آوری اطلاعات را در خلال مثالهایی که نمونههای آن ذکر شده است ببینید.
نسخه صوتی این اپیزود در Castbox و دیگر اَپهای پادگیر از جمله Podbean، Spotify، شنوتو و… قابل شنیدن است.
برقراری ارتباط با احساسات مصرفکننده و غافلگیری او کلید بازاریابی چریکی است! شرکتهایی که از بازاریابی چریکی استفاده میکنند، بر تبلیغات حضوری تکیه کردهاند تا از طریق بازاریابی ویروسی بیشتر شناخته شوند و مخاطبان گستردهتری را بهصورت رایگان در اختیار داشته باشند. البته استفاده از این تاکتیک برای همه انواع کالاها و خدمات طراحی نشده است. در اغلب موارد مصرفکنندگان جوانتر که احتمالاً پاسخ مثبتی به این نوع بازاریابی دارند هدف قرار میگیرند.
بازاریابی چریکی یا پارتیزانی در مکانهای عمومی برگزار میشود که تا حد امکان بتواند تعداد افراد بیشتری را جذب کند، مانند کسانی که در خیابانها، کنسرتها، پارکهای عمومی، رویدادهای ورزشی، جشنوارهها، سواحل، مراکز خرید و… حضور دارند. این کار راهی برای ایجاد تبلیغات و در نتیجه آگاهی از برند با استفاده از روشهای غیرمتعارف است که باعث برانگیختن شگفتی مخاطب در جریان کارهای روزمره اوست.
چیزی که معمولاً برندها را به انجام «گوریلا مارکتینگ» علاقهمند میکند ماهیت نسبتاً کمهزینه آن در مقابل انواع تبلیغات و بازاریابیهای دیگر است. البته باید توجه داشته باشید کمپین شما اگر خلاقانه و متفاوت نباشد انتظارتان برآورده نخواهد شد.
انواع بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی شامل چند زیرمجموعه میشود که توسط شرکت ALT TERRAIN بیان شده است:
– بازاریابی چریکی در فضای باز
بازاریابی چریکی در فضای باز، چیزی را به محیطهای شهری اضافه میکند. مانند قرار دادن چیزی که قابلیت جابجایی دارد روی مجسمهها یا قرار دادن آثار هنری موقت در پیادهروها و خیابانها.
– بازاریابی چریکی در فضای داخلی
بازاریابی چریکی در فضای داخلی، مانند فضای باز اجرا میشود با این تفاوت که مکانهای سرپوشیده مانند ایستگاههای قطار، فروشگاهها و ساختمانهایی مثل دانشگاه و… را هدف قرار میهد.
– بازاریابی چریکی در رویداد
بازاریابی چریکی در رویداد، با استفاده از مخاطبان یک رویداد، مانند افراد حاضر در کنسرتها یا بازیهای ورزشی، انجام میشود و هدف آن تبلیغ یک محصول یا خدمت به روشی قابل توجه و معمولاً بدون کسب اجازه از حامیان رویداد است!
نکته مهم در این نوع بازاریابی آن است که ابتدا بزرگترین مشکلی که محصول یا خدمات شما را حل میکند شناسایی کنید. سپس، یک راه غیرمتعارف جهت پخش آن برای عموم پیدا کنید؛ ترجیحاً بدون کلمات! در ادامه چند نمونه از تصاویر بازاریابی چریکی یا پارتیزانی را با هم میبینیم:
طبق تجربهای که از سالهای سخت مانند رکود اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۰۸ یا بحران انرژی در سال ۱۹۷۳ و اتفاقهای مشابه به دست آمده، بازاریابان حوزه تبلیغات به این نتیجه رسیدهاند که تبلیغات در زمان رکود باید افزایش پیدا کند. اما چطور زمانی که درگیر بحران شدید اقتصادی یا اجتماعی هستیم به تبلیغ ادامه دهیم؟
احتمالاً یکی از اولین تصمیمهای برند برای کاهش هزینهها در شرایط ملتهب اقتصادی لغو یا کاهش بودجههای تبلیغاتی است. همانطور که در بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، تبلیغات آمریکا ۱۳ درصد کاهش یافت.
اما در همین دوره برندهایی وجود داشتند که با افزایش تبلیغات خود باعث فروش بیشتر و افزایش سهم بازار در دوران رکود و پس از آن شدند. مثل همان حرفی که 《الکس آلتمن》 در کنفرانس فروش B2B نقل کرد و تبدیل به یک ضربالمثل بین بازاریابان تبلیغات شد: وقتی زمان خوب است، باید تبلیغ کنید. وقتی زمان بد است، باید تبلیغ کنید.
درواقع تبلیغات در شرایط بد فرصتی است که میتواند باعث پیشرفت برندها شود. مثل برندهای بزرگ آمازون، تویوتا و پیتزا هات که با افزایش تبلیغات در دورهی بحران باعث افزایش فروش خود شدند. چرا که تحت این موقعیت معمولاً رقبا حذف میشوند و شما جایگاه پیدا میکنید تا خدمت یا محصول جدید معرفی کنید.
از دیگر مزایای این اتفاق نشان دادن ثبات و آیندهنگری برند شما است که توانسته است در شرایط سخت نیز طاقت بیاورد. این نکته را در خاطر داشته باشید که اگر تبلیغ نکنید نه تنها سهم بازار بلکه سهم ذهن مشتری را هم از دست خواهید داد.
البته برای تبلیغ در شرایط خاص باید استراتژیهای مناسب آن دوره را نیز به کار بگیرید. یکی از کارهایی که بازاریابان انجام میدهند تغییر پیام تبلیغاتی و استفاده از انگیزههای کوتاه مدت قیمتی یا عاطفی برای تطبیق فضای اقتصادی و اجتماعی با مصرف کنندگانی است که به دنبال معاملهای خوب هستند. برای اینکار میتوانید از پیشنهادات تخفیفی یا همراهی و همدلی با مشتریان خود استفاده کنید.
به گزارش بازرگانیخبرگزاری مهر، داشتن استراتژی مناسب بخش مهمی از روند بازاریابی است که بدون آن واقعاً نمیتوان به هیچ نتیجهای رسید. برای استراتژی تبلیغاتی میتوان اجزای مختلفی در نظر گرفت که با توجه به بودجهای که برای تبلیغات در نظر گرفتهایم میتوانیم روشهای تبلیغاتی مناسب را فیلتر و انتخاب کنیم. در این مطلب، در نشستی کارشناسی با بابک بادکوبه بنیانگذار آژانس تبلیغاتی بادکوبه، این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهایم.
چگونه میتوانید از تبلیغات به عنوان ابزاری جهت توسعه برند و ایجاد ارتباط با مشتریان استفاده کنید؟
ذات و ماهیت ارتباطات، ارسال پیام از یک فرستنده به یک گیرنده خاص است. یکی از ابزارهایی که میتوان به کمک آن، پیامها را سریعتر، راحتتر اثربخشتر به مخاطبان رساند، تبلیغات است. از طریق بهکارگیری روشهای خلاقانه و هنرمندانه میتوان تأثیرگذاری و جذابیت تبلیغات را بیشتر کرد.
در چه مواقعی استراتژیهای تبلیغاتی میتوانند باعث تقویت شناخت برند و شناسایی آن توسط مشتریان شوند؟
وقتی استراتژی درست طراحی شده و از دل برند استخراج شود و ماهیت اصلی برند با استراتژی طراحی شده سازگار باشد، آن وقت است که این استراتژیهای تبلیغاتی میتوانند منجر به تقویت شناخت برند یا Brand Awareness یا همان آگاهی از برند شوند و کمک کنند مشتریان برند را راحتتر شناسایی کنند؛ اما اگر استراتژیهای تبلیغاتی مغایر با ذات اصلی برند باشند، باعث سردرگمی یا کم اثری خواهند شد و از آنجایی که بابت تبلیغات هزینه پرداخت میشود، اگر استراتژی با ذات برند منطبق نبوده و درست انتخاب نشده باشد، باعث هدر رفت پول خواهد شد.
چگونه میتوان به کمک تبلیغات، ارزشها و ویژگیهای برند را به مشتریان ارائه داد و آنها را متقاعد کرد که از محصولات یا خدمات ما استفاده کنند؟
تبلیغات بهترین راه گفتگو کردن و برقراری ارتباط با مشتریان است. ما در بهترین لوکیشنهای شهر، فضاهای دیجیتال، فضای تلویزیون یا فضای دیگر رسانهها پول پرداخت میکنیم تا بتوانیم از این طریق با مخاطب مورد نظرمان ارتباط بگیریم و پیاممان را منتقل کنیم.
در صورتی که استراتژی داشته باشیم و پیاممان درست و مطابق با ذات برندمان طراحی شده باشد و همچنین کمپین تبلیغاتی به صورت هنرمندانه و خلاقانه، پیام ما را به دست مخاطبان برساند، این کار قطعاً معجزه کرده و مخاطب را متقاعد میکند تا از محصول یا خدمت ما استفاده کند.
ناگفته نماند لازمه چنین کاری این است که ما ذات مخاطب، ذات محصول و خدمات و ذات برند خودمان را به درستی درک کرده باشیم، پیام و IDEA CORE یا همان ایده اصلی صحیح خلق کرده باشیم و همچنین از طریق هنر و خلاقیت آن ایده را درست پرورش داده و پخته باشیم تا بتوانیم از طریق استراتژی رسانهای درست، در زمان درست، در رسانههای درست و برای مخاطب درست ارسالش کنیم.
کدام نوع تبلیغات و کانالهای ارتباطی برای توسعه برند و تقویت ارتباط با مشتریان بهترین عملکرد را دارند؟
دلیل اینکه چه کانال تبلیغاتی برای ارتباط با مشتری و توسعه و تقویت ارتباط، سریع عمل میکند، به برند، محصول یا خدمات وابسته است. اگر در زمینه فروش محصولات ورزشی فعالیت داشته باشیم، بهترین راه ارتباط با مخاطبانمان قطعاً باشگاههای ورزشی خواهد بود. اگر محصولی که عرضه میکنیم برای عموم جامعه است، تلویزیون بهترین راه توسعه برند میشود. اگر محصولی که داریم، مناسب مخاطبان خاص در ردههای سنی خاص است، در چنین مواقعی تبلیغات دیجیتال بهترین انتخاب است.
گاهی اوقات نیاز است برای رساندن پیاممان از ایستگاههای رادیویی مانند رادیو آوا، رادیو دریا، رادیوهایی که موسیقی پخش میکنند یا حتی رادیوهای خبری استفاده کنیم.
اینکه چه نوع تبلیغ و کانال ارتباطی باید برای توسعه برند و تقویت ارتباط با مشتری انتخاب کنیم کاملاً به این بستگی دارد که چه محصول یا خدمتی ارائه میدهیم و مخاطبان ما چه کسانی هستند. اینها مواردی هستند که تعیین میکنند کجا باید تبلیغ کنیم.
چگونه میتوان از استراتژیهای تبلیغاتی برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی استفاده کرد؟
قبل از طراحی استراتژی تبلیغاتی، نیاز به مطالعه و سنجش بازار داریم؛ بازاری که هم باید از نظر کیفی و هم از نظر کمی سنجیده شود. برای این منظور میتوانیم به سراغ توزیعکنندگان، همکاران، مخاطبان مصرفکننده و غیرمصرفکننده محصولات و خدماتمان و حتی مصرفکنندههای محصولات و خدمات رقبا برویم و از طریق گفتگو با آنها به اطلاعاتی برسیم. سپس از طریق تجزیه و تحلیل این اطلاعات، استراتژیهای تبلیغاتی خلق کنیم.
استراتژیهایی که به چنین روشی تهیه شده باشد، میتواند باعث شود مشتریان جدید و مشتریانی که اصلاً از محصول ما استفاده نکردهاند را جذب کنیم. همچنین کمک میکند مشتریان فعلی را حفظ کنیم.
پس تحقیقاتی که انجام میدهیم باید چندوجهی، اثربخش، کیفی و کمی باشد و از طریق تحلیل آن بتوانیم استراتژیهای تبلیغاتی خلق کرده و انتقال دهیم.
چگونه میتوان استراتژیهای تبلیغاتی را برای ایجاد تجربه مثبتی برای مشتریان ارتقا داد و باعث تقویت وفاداری آنها به برند شد؟
این امکان تنها از طریق استراتژی تغییر بستر میسر میشود. اگر از طریق استراتژیهای تبلیغاتی قصد ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان را دارید، میتوانید کیفیت، تنوع و ویژگیهای محصول یا خدماتتان را مطابق با نیازهای آشکار مشتریان و نیازهای پنهان مشتریان و آن نیازهایی که خود مشتریان از آن مطلع نیستند، پیش ببرید تا وفاداری و تجربه مثبت ارتقا پیدا کند.
انجام تمامی این کارها از طریق استراتژی تغییر بستر میسر است. با این کار دیگر نیازی نیست CRM و Customer service را تغییر دهیم و همه چیز میتواند ثابت باشد، فقط باید بستر تغییر پیدا کند.
چگونه میتوان از دادهها و تحلیلهای بازار برای بهبود استراتژیهای تبلیغاتی و بهبود ارتباط با مشتریان استفاده کرد؟
به هیچ وجه بدون دادهها و تحلیل و تحقیق در بازار نمیتوان استراتژیهای تبلیغاتی را بهبود بخشید و ارتباط با مشتری را بهتر کرد.
تنها از طریق تحلیل و بررسی تحقیقات چندوجهی و علمی و اصولی از کمی گرفته تا کیفی میتوان نیازهای پنهان را کشف کرد. همچنین از طریق تحلیل درست دادهها میتوان استراتژیهای تبلیغاتی را در ارتباط با مشتری بهبود بخشید. تحقیقات و بررسیهای پس از اجرای کمپینهای تلبیغاتی و پس از ارائه خدمت و محصول و تجربه مشتری نیز میتواند در این بهبود نقش مؤثری داشته باشند.
برای اینکه تبلیغات به عنوان یک ابزار مؤثر برای ارتقای برند در ذهن مشتریان شناخته شود، باید به چه نکاتی توجه شود؟
اگر مطالعه داشته باشیم، استراتژی درستی طراحی کنیم و تبلیغات هم انجام دهیم، باز جای خالی Consumer Insight یا همان بینش مخاطب یا مصرفکننده احساس میشود.
اگر به بینش مخاطب و مصرفکننده توجه کنیم و بر مبنای آن تبلیغاتمان را طراحی کنیم، آن وقت است که این تبلیغات به ابزاری مؤثر برای ارتقا برند در ذهن مشتری تبدیل خواهد شد؛ زیرا دقیقاً تبلیغات را برمبنای ذهن مشتری طراحی و اجرا کردهایم. البته فراتر از این نیز امروز عمل میشود و برمبنای مطالعات و تحقیقات و نیازهای پنهان و آشکار مشتری أساسا کالا یا خدمات طراحی میشوند و سپس تبلیغ میشوند.
چگونه میتوان استراتژیهای تبلیغاتی را برای تحقق اهداف مشخص برند، مانند افزایش فروش، افزایش شناخت برند، یا افزایش وفاداری مشتریان، به کار برد؟
برای هر کدام از این اهداف؛ یعنی اهداف افزایش فروش، افزایش شناخت برند یا افزایش وفاداری مشتری، استراتژیهای متفاوتی وجود دارد. به این صورت که برای هدف افزایش فروش یک استراتژی تبلیغاتی، برای افزایش شناخت برند استراتژی تبلیغاتی متفاوت و برای افزایش وفاداری، استراتژی دیگری خواهیم داشت. اینطور نیست که مثلاً یک استراتژی بتواند منجر به افزایش فروش، افزایش Awareness شناخت برند و افزایش وفاداری مشتری شود.
این یک ترکیب کار پیچیده از انواع استراتژیها است که ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم؛ اما قطعاً اگر بخواهیم افزایش فروش، افزایش آگاهی از برند و افزایش وفاداری داشته باشیم نیاز به استراتژی تبلیغاتی قدرتمند علمی و اثربخش خواهیم داشت.
برای اینکه استراتژیهای تبلیغاتی برند از رقبا متمایز شده و به نتایج مطلوبی دست یابد، چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
اگر میخواهید استراتژی تبلیغاتی برندتان از رقبا متمایز شود، به سراغ آژانسهای خلاق و متفاوت چون بادکوبه بروید. چند اقدام دیگر نیز وجود دارد که میتواند استراتژی تبلیغاتی برند شما را متفاوت کند که شامل؛ دپارتمان مارکتینگ و تبلیغات آگاه و هوشمند در داخل سازمان( برند ) است، همچنین برقراری یک ارتباط مؤثر و اثربخش و گرم و صحیح بین دپارتمان تبلیغات برند و آژانس تبلیغاتی است، همچنین اجرای تبلیغات و استراتژی بر مبنای تحقیقات و همچنین تحقیقات قبل از LUNCH میتواند نقش مؤثری داشته باشد و بررسی اثربخشی کمپینهای اجرا شده و برنامههای ارتباطی برای اصلاح روند قبلی مؤثر است. به طور کلی اگر بخواهیم یک گزینه را انتخاب کنیم باید بگوییم ارتباط قوی بین برند و آژانس، به تنهایی از اثربخشترین کارها خواهد بود.
سخن پایانی
با توجه به صحبتهای آقای بادکوبه، متوجه شدیم که تبلیغات اصولی و علمی فرصتهای زیادی را برای رونق بیشتر کسبوکاری که به آن مشغول هستید در اختیار شما قرار میدهد. باید مشتریان هدف را بشناسید و بدانید این افراد در چه مکانهایی حضور دارند و چگونه میتوان افراد بیشتری را با مشخصات مشتریان هدف جذب کرد. سپس منابع کافی را به رسانههای تبلیغاتی مورد نظر اختصاص دهید.