آژآنس تبلیغاتی بادکوبه

مصاحبه‌ با بابک بادکوبه بنیانگذار آژانس تبلیغاتی بادکوبه

با توجه به اینکه شرایط و فرصت‌های برند‌سازی در ایران با دیگر کشورها متفاوت است؛ به نظر شما اصلی‌ترین چالش‌هایی که برندهای داخل ایران با آن‌ها روبرو هستند چیست؟

اصلی‌ترین چالش‌هایی که یک برند ایرانی با آن روبرو است عبارت‌اند از عدم وجود نیروهای متخصص در صنعت تبلیغات و برند‌سازی، عدم ثبات اقتصادی، عدم ثبات قوانین و عدم فرهنگ‌سازی ارزش برند و توسعه برند و عدم ارتباط با خارج و عدم امکان صادرات و تبادلات مالی، یکی دیگر از اصلی‌ترین مشکلاتی که برندها در ایران دارند، خراب شدن نام برند کشور ایران در دنیا است. موارد گفته شده چالش‌های کلی برند سازی در ایران هستند و چالش‌های جزئی‌تر نیز وجود دارد.

چه عواملی باعث می‌شود که برندهای ایرانی در مقایسه با برندهای خارجی در بازار محلی به دشواری رقابت کنند؟

مهم‌ترین عامل عدم امکان مبادله پولی است. برندهای خارجی به راحتی پول مبادله می‌کنند و در همه کشورها بانک داشته و می‌توانند از برندهایشان حمایت کنند.

از طرف دیگر، برندهای خارجی استراتژی تحقیقات بازار و ارتباط بهتری دارند و در نتیجه کیفیت محصول و خدمات پس از فروش بهتری را ارائه می‌کنند و به خاطر اینکه درآمدهای جهانی دارند و پول‌های زیادی به دست می‌آورند، می‌توانند مدام طرح توسعه و کیفیت‌شان را افزایش دهند.

برندهای داخلی به دلیل این که درآمد زیادی ندارند و به دلیل عدم دسترسی به بازار جهانی و بانک‌های بین‌المللی و داخلی، پول زیادی به دست نمی‌آورند، نمی‌توانند خودشان را توسعه دهند.

علاوه بر همه این‌ها، ما از دوران مهدکودک و دبستان یک مشکل آموزشی داریم که تا اصلاح نشود، نمی‌توانیم محصولات خیلی باکیفیتی تولید کنیم؛ و مورد دیگر اینکه در دانشگاه هم به دلیل نداشتن رشته‌های تخصصی تبلیغات، برند‌سازی و مارکتینگ هم دچار مشکل هستیم و نیروهای متخصص را تربیت نمی‌کنیم.

با وجود محدودیت‌هایی که در بازار ایران وجود دارد، چه فرصت‌هایی برای برند‌سازی در این بازار قابل تشخیص است؟

اصولاً برند‌سازی و موفقیت، در دشواری و فشار اتفاق می‌افتد. بیشتر برندهای بزرگ دنیا در شرایط بد اقتصادی کشورشان به وجود آمده‌اند. یکی از مسئله‌های آزاردهنده در ایران، این است که مشکل اقتصادی بیش از بیست سال طول کشیده و این باعث شده که برندها آسیب ببینند و نتوانند کامل شکل بگیرند اما فرصت‌های زیادی هم وجود دارد. همان‌طور که بازار بسته است و ما نمی‌توانیم صادر کنیم، از آن‌طرف هم بازار بسته است و نمی‌توانیم وارد کنیم. پس برندهایی مانند، برند اسنوا، پاکشوما، هیمالیا، امرسان و داتیس در صنعت لوازم خانگی که به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کرده‌اند، از همین عدم واردات و مشکل تبادل مالی و عدم ورود برندهای خارجی ناشی شده است.

ایران یک بازار هشتاد و پنج میلیونی است که می‌تواند به خاطر انحصار و عدم واردات سیستماتیک، برند‌سازی کرده و برندهای بزرگی بسازد. به عنوان مثال، آوا‌کتان و جین‌وست در صنعت پوشاک یا شکلات‌های معروف ایرانی در صنعت شیرینی و شکلات برای مثال شیرین عسل و فرمند این کار را کرده‌اند. اگر صاحبان برندهای خصوصی هوشیار باشند از این فرصت محدودیت می‌توانند به‌عنوان یک فرصت استثنایی استفاده کنند، هرچند این بسته بودن بازار برای مدت محدودی فرصت است و قطعا رقابت در بازارهای بازتر می‌تواند باعث شکوفایی برندها در آینده شود.

چه راهکارهایی می‌تواند به برندها کمک کند تا از چالش‌های برند‌سازی در ایران عبور کنند؟

چند راهکار مختلف وجود دارد که به برندها کمک می‌کند از چالش‌های برند‌سازی در ایران عبور کنند که یک سری از آن‌ها به حکومت، قانون‌گذار و دولت بر می‌گردد. این‌ها همه متفاوت هستند؛ یعنی حکومت یک کار باید بکند، قانون‌گذار که قوه مقننه است یک کار باید بکند، قوه مجریه یک کار باید بکند، قوه قضاییه هم یک کار دیگر و خود صاحبان کسب‌وکار هم باید یک کار دیگر انجام دهند.

 قوه مقننه باید قوانینی در راستای حمایت از تولیدکننده، حمایت از صادرکننده و حمایت از برند ملی وضع کند.

اجازه بدهید این کلمات را تعریف کنیم؛ تولیدکننده فردی است که محصول یا خدمتی را ارایه می‌کند و می‌فروشد، صادرکننده فردی است که محصول یا خدمت خود را به خارجی‌ها می‌فروشد و ارز وارد کشور می‌کند. برند بین‌المللی، تولیدکننده یا خدماتی است که چهل درصد بیشتر از تولیدات یا خدمتش را به خارج از کشور می‌فروشد. باید از این‌ تولیدکنندگان حمایت شود و ارزش کار برند و کسب‌وکارها در قوانین دیده شود که متأسفانه دیده نمی‌شود! قوه مقننه باید قوانینی مصوب کند که تغییر قوانین برای وزارتخانه صمت، وزارت ارشاد و وزارتخانه‌هایی که با برندها در تماس هستند آسان نباشد.

دولت باید ثبات تعرفه، ثبات قیمت و ثبات قوانین، یعنی همان ریال را نگه دارد تا سقوط نکند. باید قوانین را ثابت نگه دارد و اگر می‌خواهد قانونی را عوض کند، از الان برای نه ماه بعد اعلام کند نه اینکه الان اعلام کرده و هفته بعد عوضش کند. همچنین باید مسیر درآمدی و گردش پول را به سمت تولیدکننده‌ها بکشاند و نه واردکننده‌ها. به عنوان مثال، چای دبش در ایران تولید نمی‌شود و نود و پنج درصد چای ایران وارداتی بوده و از هند و سریلانکا می‌آید. با این اوصاف چرا پول سمت چای دبش که وارداتی است می‌رود؟ پول باید سمت تولید برود نه بازرگانی.

قوه قضاییه نیز باید برند را به رسمیت بشناسد و به عنوان یک ارزش مالی در مسائل حقوقی و قضایی به آن نگاه کند تا افرادی که در حال ساخت برندی هستند، دل‌شان به این خوش باشد که یک دارایی و سرمایه ایجاد می‌کنند.

حکومت باید مسیر جریان سه قوه و همچنین تولیدکننده‌ها را به سمت موفقیت و پیشرفت ببرد و روی برند ملی و برند ایران کار کند. هرچه برند ایرانی قوی‌تر شود، اوضاع مالی نیز بهتر خواهد شد.

اما صاحبان کسب ‌و کار باید چه ‌کار کنند؟ این دسته از افراد باید برند‌سازی را قبل از تعیین اسم و راه‌اندازی کسب ‌وکار شروع کنند یا اینکه اگر خواستند بعدها نسبت به این کار اقدام کنند، حتما از مشاوره‌های تبلیغاتی، برند‌سازی و مارکتینگ حرفه‌ای کمک بگیرند و صاحبین کسب‌ و کار و خدمات سرمایه‌گذاری در زمینه ارتباطات، تبلیغات، برندسازی و مارکتینگ را همانند خرید دستگاه و توسعه کارخانه جدی بگیرند.

اهمیت آگاه کردن مخاطبان و بازار محلی در موفقیت برند سازی چقدر است؟ چگونه می‌توان این فرآیند را بهبود بخشید؟

بدون درک صحیح از موقعیت‌های محلی و بازار و بینش مخاطب و خرده‌فرهنگ‌ها و فرهنگ‌های کلان و عرف جامعه نمی‌توان در آن جامعه برند سازی کرد و کالا فروخت. به همین دلیل نقش شرکت‌های تبلیغاتی به شدت مهم است؛ شرکت‌هایی که تحقیق و بررسی و پژوهش می‌کنند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار می‌دهند تا اشتباه عمل نکنیم.

اگر ندانیم به چه منظور و برای چه کسانی کالا تولید می‌کنیم قطعا شکست می‌خوریم. یادم هست سال‌ها پیش نیروهای شرکت تحقیقاتی SONY به خیابان جمهوری آمده بودند و پشت صندوق عقب تاکسی‌های پیکان را اندازه می‌گرفتند. وقتی از آن‌ها پرسیدم چکار می‌کنید، جواب دادند می‌خواهیم سایز جعبه‌های تلویزیون‌های لامپی را طوری طراحی کنیم که پشت صندوق تاکسی‌ها جا شود و از تاکسی بیرون نمانند. یعنی تا این حد خرده‌فرهنگ‌ها را شناسایی می‌کنند.

 برندهایی که فرهنگ منطقه‌ای که می‌خواهند در آن بفروشند را شناسایی نمی‌کنند محکوم به شکست هستند.

چه تجربیاتی از کار با برندها و بازارهای مختلف در ایران دارید؟

خب بیان ۲۶ سال تجربه در یک مصاحبه امکان‌پذیر نیست و واقعاً قابل گفتن در پاسخ به یک سؤال نیست، البته این سؤال هوشمندانه‌ای است.

تجربه‌ای که ما داریم این است که صاحبان کسب ‌و کار در ایران و اصولاً در همه جای دنیا، دوست دارند برند‌سازی کنند. دوست دارند بفروشند و موفق شوند، بعضی از مدیران خیلی خلاق بوده و عاشق تنوع دادن به محصولاتند مثل آقای سلیمانی برند کاله؛ بعضی از مدیران خیلی باهوش، خلاق و ایده‌پرداز هستند مثلاً گاج، آقای جوکار؛ هر کدام از عزیزان یک سبک مختلف مدیریتی دارند بعضی‌ها خیلی مدیر و مهندس و دقیق هستند، مثل مهندس بابایی سنان؛ بعضی‌ها خیلی بازرگانی بلدند، خرید و فروش بلدند، تجارت بلدند مثل آقای فهیمی برتر.

اما واقعیت این است که همه این‌ها یک هدف دارند و آن هم افزایش تولید، افزایش فروش و افزایش سوددهی است؛ اما اگر مشاور نداشته باشند و به حرف مشاورها گوش ندهند، جلوی فرصت‌ها و توانمندی‌های‌شان گرفته خواهد شد.

بزرگ‌ترین افرادی که برندهایی را ساخته‌اند، صاحبان آن برند هستند و بزرگ‌ترین افرادی هم که جلوی ترقی و رشد برند را گرفته‌اند، باز هم خود صاحبان هستند!

این وسط این‌ها به یک تسهیل‌گر و به یک مشاور هوشمند نیاز دارند که به موقع به دادشان برسند. اگر بخواهیم در مثالی این موضوع را مطرح کنیم، اگر ما یک مشکل یا بیماری داریم ناشی از رفتارهای فیزیکی روحی خود ما بوده و فرد دیگری غذایی را به زور در دهان ما نگذاشته یا به ما آسیب نزده، بلکه خودمان به خودمان آسیب زده‌ایم.

اگر می‌خواهیم از این آسیب نجات پیدا کنیم، نیاز به مشاوره و کارشناسان جدید خواهیم داشت. در برندسازی هم همه مشکلات از تیم اجرایی و صاحب برند است و برای حل این مشکلات نیاز به مشاور و شنوایی است آن چیزی که در برندهای ایرانی یا فرهنگ ایرانی مانع توسعه می‌شود، دیکتاتوری و شنوا نبودن حرف مشاوران است. عدم مشورت‌پذیری و گوش نکردن به مشاور، ریشه در فرهنگ ما دارد.

با توجه به تحولات اخیر در فضای دیجیتال و رونق شبکه‌های اجتماعی، چه تأثیری بر برند‌سازی در ایران داشته‌اند؟

این سوال جدیدی نیست. یک موقع اعلامیه بود، بعد روزنامه آمد، بعد رادیو، بعد تلویزیون و همین‌طور مدل‌ها عوض شد سینما آمد، بیلبورد آمد، ساین‌برد آمد، الان هم دیجیتال آمده، دیجیتال یک فرصت درخشان است.

در قدیم اگر می‌خواستیم تبلیغ کنیم باید می‌رفتیم آن را در روزنامه چاپ می‌کردیم. طرف می‌رفت روزنامه می‌خرید، تلویزیون را روشن می‌کرد، سریالی را می‌دید تا ما بتوانیم در پیام‌های بازرگانی خودمان را با تبلیغ نشان دهیم.

الان به راحتی در گوشی موبایل می‌توانید تبلیغ کنید. هم‌چنین می‌دانید مخاطب هدف‌تان خانم است یا آقا، چند ساله است و به چه چیزهایی علاقه دارد. این بی‌نظیر است و به شدت می‌تواند به برند‌سازی کمک کند.

چه نکاتی را باید در نظر گرفت تا برند سازی در ایران از رقبا متمایز شود؟

اگر می‌خواهید برند‌سازی‌تان از رقبا متمایز شود، یوتیوب، اینستاگرام، واتساپ، تلگرام، فیسبوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی و سایت‌هایی مانند گوگل و غیره، فرصت بزرگی را برای تبلیغات در اختیارتان قرار می‌دهند.

در سؤال قبل ما در مورد تبلیغات دیجیتال بیشتر صحبت کردیم اما متأسفانه بیشتر آن‌ها در ایران فیلتر هستند و برندهای ما فرصت را از دست می‌دهند و اگر بخواهند از این فرصت استفاده کنند، مانند همه فرصت‌های دیگر باید هزینه مضاعف و بیشتری بپردازند.

به‌ همین دلیل اگر ما بخواهیم عقب نمانیم، باید در سطح مهدکودک، دبستان، متوسطه اول و دوم و دانشگاه به طور جدی شروع کنیم و آموزش‌های مقدماتی، پیشرفته، حرفه‌ای و فوق حرفه‌ای در مورد تبلیغات، بازاریابی کسب‌ وکار و برند‌سازی داشته باشیم تا تمام بدنه این کشور بتوانند این کار را یاد بگیرند و کسب ‌وکار راه بیندازند.

کاری که ما باید بکنیم تا از رقبا جا نمانیم، این است که این آموزش‌ها را بدهیم، اصلاحات قانونی انجام بدهیم، اصلاحات اقتصادی انجام بدهیم و اصلاحات اجتماعی که به شدت مهم هستند و در این زمینه کمک می‌کنند.

ما باید برندهای بزرگ و قوی داشته‌باشیم، صادرات زیاد داشته ‌باشیم ، آنگاه می‌توانیم از طریق صادرات برندهایمان، ارز‌آوری کنیم و وقتی کسب‌ و کارها رونق پیدا کنند می‌توانیم درآمد مالیاتی خوبی داشته ‌باشیم؛ و همه این‌ها می‌تواند جایگزین مناسبی برای درآمد نفتی باشد.

باید شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌هایی که با دنیا در ارتباط هستند، رفع فیلتر شوند تا بتوانیم در آن تبلیغات کنیم این شبکه فواید زیادی دارند و در بعضی موارد نقص هم دارند که ما آن فایده آن‌ها را به خاطر در دسترس نبودن از دست داده‌ایم. یا باید شبکه‌های اجتماعی خلق کنیم که بتوانیم از طریق آن با کل دنیا ارتباط بگیریم مثل تیک‌تاک که چین خلق کرده.

مانند این می‌ماند که مثلاً شما میوه را نخورید و بگویید قند دارند درست است اما خب کلی هم فایده دارند.

چگونه می‌توان از مزایای فرهنگی و تاریخی ایران در برند‌سازی استفاده کرد؟

تمدن، اسطوره، جغرافیا و اقلیم موارد بسیار تاثیرگذاری در برند‌سازی هستند. ایران پر از جاذبه‌ها و مکان‌های زیبایی تاریخی در تمام شهرهای خود است که هر کدام از این آثار می‌توانند به اندازه یک چاه نفت پول در بیاورند و به شدت به درآمدزایی کمک کنند.

ما شهرهایی همچون کاشان، بوشهر، اصفهان، یزد، تهران، رامسر و غیره را داریم ما اقلیمی داریم که از دریاچه خزر تا خلیج فارس و از کویر لوت تا کوه‌های البرز و زاگرس گسترده است.

این فرصت‌های فرهنگی، تاریخی، اسطوره‌ای، اقلیمی و آثار و شهرها می‌توانند درآمدزا باشند. به عنوان مثال ما چهل ‌و دو میلیارد پول نفت درآوردیم، ترکیه طی یک سال چهل ‌و شش میلیارد دلار فقط پول توریست درآورد و آمریکا دویست و بیست میلیارد! پس ما می‌توانیم از این فرصت‌ها برای برند‌سازی و کسب درآمد استفاده کنیم، درآمدی بیش از درآمد نفت ایران.

وقتی گردشگران برای دیدن چنین موقعیت‌هایی به ایران می‌آیند، محصولات ما را می‌بینند، با آن‌ها آشنا می‌شوند و اقدام به خرید می‌کنند در هنگام این خرید فرهنگ ما محصول ما و آداب و رسوم ما را نیز با خود می برند. امروز اگر ال‌جی و سامسونگ، کیا و هیوندا در دنیا خوب می‌فروشند و میلیاردها دلار درآمد برای کره دارند به خاطر بسترسازی فرهنگی با سریال جومونگ، یانگوم (جواهری در قصر) و خواننده‌های مشهور کره‌ جنوبی است که فرآیند فروش تجاری را تسریع می‌کنند.

از دید شما، یک برند محلی ایرانی باید چه مشخصه‌هایی داشته باشد تا بتواند در بازار محلی و بین‌المللی موفق عمل کند؟

یک برند برای اینکه بتواند بازار محلی را بگیرد، باید محصول یا خدمت خوبی عرضه کند و همچنین نقاط دسترسی آسان، قیمت مناسب و راضی‌کننده و ارتباط صحیحی با مخاطبان داشته باشد.

در سطح بین‌المللی، علاوه بر اینکه باید محصول خوب و در دسترس، قیمت مناسب و ارتباط منطقی با مخاطبان داشته باشد، همچنین باید بتواند با سایر برندهای کشورهای دیگر رقابت کند و خودش را با فرهنگ آن‌ها وفق دهد. به عنوان مثال، ما نمی‌توانیم محصولات شیرینی خود مثل باقلوای یزد را به همان شکلی که هست، به چین یا روسیه ببریم و انبوه بفروشیم؛ باید نسبت به ذائقه آن‌ها تغییراتی را اعمال کنیم.

به طور مثال شعب مک‌دونالد در نقاط مختلف دنیا به شدت به فرهنگ آن نقطه احترام می‌گذارد. همین‌طور استارباکس نوشیدنی‌هایی که متناسب با فرهنگ آن جامعه است را اضافه می‌کند. اگر استارباکس وارد ایران شود، می‌تواند دمنوش گل‌گاو‌زبان و خاکشیر را اضافه کند و در یک کشور اروپایی باید به سمت محصولی برود که به فرهنگ آن‌ها نزدیک‌تر است.

بنابراین، کاری که ما باید انجام دهیم این است که محل مقصد را بشناسیم و محصولات یا خدمات‌مان را با توجه به فرهنگ آن‌ها تولید کنیم. توجه به این موارد و همچنین ارتباط صحیح با بازارهای جهانی و مردم دنیا، مواردی هستند که می‌توانند ما را در بازارهای بین‌المللی موفق کنند.

سخن پایانی

با رعایت تمامی صحبت‌های گفته شده آقای بادکوبه، می‌توانید کاری کنید مشتری متوجه حرفه‌ای بودن مجموعه و برند شما شود و حس اعتماد بیشتری به شما و کسب‌وکارتان داشته باشد. همچنین می‌توانید برند‌سازی موفقی داشته باشید و در بازارهای جهانی ظاهر شوید.

محصولات دیجیتال قلمرو کسب و کار شماست

ما در بادکوبه به کمک یک تیم متخصص و حرفه ای و با تولید و تعریف محصولات دیجیتال به شما برای بهتر دیده شدن، اجرای خلاقانه ی کمپین های تبلیغاتی، ارتباط مستقیم و حرفه ای با مشتریان و مخاطبان و ارائه ی محصولاتی جذاب و شاخص کمک می کنیم.

[aparat]NTwkU[/aparat]

همایش بین‌المللی بازاریابی و برندسازی

روز پنج شنبه، پانزدهم آذرماه، با حمایت راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه «همایش بین المللی بازاریابی و برندسازی» با حضور «مارتین لیندستروم» برگزار شد. او که نویسنده ی موفق و مشهور کتاب های حس برند، خریدشناسی و ریز داده ها و یکی از صد شخصیت تاثیرگذار جهان به انتخاب مجله ی تایم است در این همایش به صحبت درباره ی جدیدترین دستاوردها و روش های بازاریابی در دوران رکود پرداخت.

[aparat]fOD4m[/aparat]

هدف‌گذارى و ریسك‌پذیرى

سمینار «هدف گذارى و ریسك پذیرى» با حضور دكتر «آدریانا مارِى» که قرار است سفری یک طرفه به مریخ داشته باشد. این سمینار با حمایت بادکوبه برگزار شد.

[aparat]7uFyV[/aparat]

بایودنت – بهداشت دهان و دندان

«گردهمایی مشترک ایران و سوئیس در حوزه ی بهداشت دهان و دندان» در این گردهمایی ضمن برگزاری نشست خبری، به برند بایودنت نشان بین المللی «توث فرندلی» اعطا شد.

این نشست خبری توسط تیم روابط عمومی آژانس بادکوبه برنامه‌ریزی و اجرا شد.

[aparat]VQnCU[/aparat]

 

پادکست بادکوبه شماره 107

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز در این قسمت از پادکست به سراغ تبلیغات رادیویی می‌رویم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست از سایت‌های رسانه و ایران تبلیغ کمک گرفته‌‌ایم.

 

آنچه که شنیدید آگهی رادیویی لنت پارس بود که در راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه ایده‌پردازی و اجرا شده است.

امروزه تبلیغات دستخوش تغییرات زیادی شده. تا چند سال قبل کسب و کارها و برندها صرفن با روش‌های کلاسیک تبلیغات روبه‌رو بودند. تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، محیطی و نمونه‌های مشابه دیگر اما اخیرا تبلیغات دیگری پا به عرصه گذاشته‌اند که غالبا در فضای دیجیتال اجرا می‌شوند و مخاطبان و طرفداران زیادی دارند. ظهور تبلیغات مدرن با تمام قدرت و تاثیری که دارند، موجب افول تبلیغات به روش‌های قدمی نشده. ممکن است برخی از تبلیغات به واسطه‌ی تغییرات پیش آمده در مدل زندگی بشر، از شدت و حدت قبل برخوردار نباشند اما به معنی این نیست که تاثیرگذاری خود را به کل از دست داده‌اند.

در چند سال اخیر تبلیغات رادیویی به عنوان یکی از اولین مدل‌های تبلیغات، به قدر کافی مورد توجه قرار نمی‌گیرد در حالی که همچنان مخاطبان پر و پا قرصی دارد.

مک لوهان که استاد مرکز مطالعات رسانه‌ای تورنتو و مطرح‌کننده‌ی مفهوم «دهکده‌ی جهانی» است معتقد بود رادیو در امتداد سیستم عصبی انسان است و توان شنیدن را ارتقا می‌‏دهد. این جعبه قادر است اثری وافر در ناخودآگاه انسان داشته و به طور اعجاب‏‌انگیزی گوشه‌وکنارهای فراموش شده و از یاد رفته‌ی روان انسان را تحریک کند. همچنین تبلیغات رادیویی در شنونده حس فوریتی ایجاد می‌کند که مجلات و روزنامه‌ها قادر به انجام آن نیستند.

یکی از قابلیت‏‌های رادیو این است که به طور خاصی با اولین وسیله‌ی تماس انسانی یعنی زبان محاوره ملی رابطه مستقیم دارد و ترکیب این دو فناوری یعنی زبان مادری و رادیو از تمامی فناوری‏‌های انسانی قدرتمندتر است و نفوذ بیشتری دارد و می‌‏تواند شکل‏‌های تازه‏‌تر و خارق‏‌العاده‌‏تری از تجربیات انسانی را بروز دهد. در عین حال، رادیو با شنونده رابطه خصوصی و فردی برقرار می‏‌کند و برای تصویرسازی از تخیل مخاطب استفاده می‏‌کند. به همین دلیل تصویر شکل گرفته در ناخودآگاه مخاطب نقش می‏‌بندد و حک می‌‏شود، بنابراین از این منظر تاثیرگذاری تبلیغات رادیویی با هیچ رسانه دیگری قابل مقایسه نیست.

رادیو تنها وسیله‌ی ارتباط جمعی است که فقط یکی از حواس انسان یعنی شنوایی را درگیر می‌‏کند و استفاده از آن مانع فعالیت‏‌های دیگر انسانی نمی‏‌شود و به همین دلیل بیشتر از سایر وسایل ارتباط جمعی می‏‌تواند استفاده شود. در حین رانندگی که امکان استفاده از هیچ وسیله دیگری میسر نیست و حتی استفاده از تلفن همراه تخلف محسوب می‏‌شود، گوش دادن به رادیو مشکلی بوجود نمی‌‏آورد و این امتیاز منحصر به فرد رادیو است. در عین حال در هنگام مطالعه، و انجام فعالیت‏‌های مختلف نیز، رادیو می‏‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و مزاحمتی ایجاد نکند.

از میان همه‌ی رسانه‌ها، رادیو کوتاه‌ترین دوره مهلت را داراست که با توجه به آن، ارائه‌ی متن نوشته شده می‌تواند هرچه نزدیکتر به زمان پخش باشد. این انعطاف‌پذیری در مورد متن تبلیغ و ساعت‌های پخش آن و همچنین تاثیرپذیری از رویدادهای روز نیز صدق می‌کند.

از طرفی رادیو احتمالا حداقل هزینه را در مقایسه با سایر رسانه ها دارد. به همین دلیل امکان تکرار آن به صورت گسترده و متعددی وجود دارد. هزینه‌های کم و دسترسی به گروه‌های هدف مختلف رادیو، آن را به یک رسانه حمایت‌کننده عالی تبدیل کرده. در حقیقت، مناسب‌ترین نقش برای اغلب تبلیغات رادیویی، نقش حمایتی آن است.

بدون شک هر کسب و کاری برای رشد و رونق فروش خود و دستیابی به اهداف بلندتر نیازمند دیده شدن و شنیده شدن است. تبلیغ در رادیو، شما و محصولاتتان را به گوش مخاطبان زیادی می‌رساند.

در انتها به تبلیغ رادیویی هافمن گوش می‌دهیم.

آنچه شنیدید قسمت دیگری از پادکست بادکوبه بود. هفته‌های آینده هم همراه ما باشید.

همچنین شما می‌توانید صفحه ما در تلگرام و اینستاگرام را با آی‌دی @Badkoobeh دنبال کنید تا در جریان آخرین اخبار و تولیدات داخلی و بین‌المللی تبلیغات قرار بگیرید.

 

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.

داستان برند کانن

  1. در سال 1933 تاکشی میتارایی، گورو یوشیدا، سابورو یوچیدا و تاکئو مایدا چهار دوستی بودند که آزمایشگاه ابزار دقیق اپتیکی را در توکیو تاسیس کردند.
  2. در سال 1934 یوشیدا اولین نمونه دوربین ۳۵ میلی‌متری ژاپن که دارای یک شاتر صفحه کانونی بود را طراحی کرد. او بر این نمونه اولیه با الهام از الهه‌ی بودایی نام Kwanon گذاشت.
  3. در سال 1935 اولین محصول با علامت تجاری Canon ثبت شد.
  4. در سال ۱۹۳۷ شرکت مجددا با نام صنایع اپتیکی دقیق (Seiki Kogaku) سازماندهی شد.
  5. اولین لوگوی کانن از Guan Yinالهه‌‌ی بخشندگی برگرفته شده است.
  6. در نهایت سال 1969 نام Canon به عنوان نشان تجاری بر روی همه‌ی محصولات این شرکت گذاشته شد.
  7. دفتر مرکزی شرکت کانن درتوکیوی ژاپن قرار دارد.
  8. کانن دارای دفاتر مرکزی منطقه ای در آمریکا، اروپا، خاورمیانه، آفریقا، ژاپن، آسیا و اقیانوسیه (از جمله استرالیا و نیوزیلند) است.
  9. محصولات کانن شاملدوربین عکاسی، دستگاه‌های دستگاه‌های فتوکپی و چاپگرهای رایانه، دوربین‌های دیجیتال و ویدئویی، دوربین‌های تک‌لنزی بازتابی می‌شود.
  10. محصولات پزشکی، نوری و پخش‌کننده از جمله دستگاه‌های چشم‌پزشکی، اشعه ایکس و اسکنر از محصولات کمتر شناخته شده کانن هستند.
  11. در سال ۱۹۶۴ اولین ماشین حساب ۱۰ دکمه‌ای توسط کانن عرضه شد
  12. در سال ۲۰۰۱ کانن محصولی را عرضه کرد که اجازه می‌داد عکس‌هارا با استفاده از پرینتر چاپ کنید.
  13. بنا به گزارش سازمان محیط زیست، کانن در فهرست ۵۶ شرکت دوستدار طبیعت قرار دارد.


photo_2018-12-23_15-41-51

پادکست بادکوبه شماره 104

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه به معرفی چند روش ایده‌پردازی می‌پردازیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت گویا آی تی رفته‌ایم.

ایده‌پردازی یکی از اولین و مهمترین مراحل نه تنها یک کمپین که هر فعالیت تبلیغاتی است. در یک آژانس تبلیغاتی برای انجام هرگونه پروژه تبلیغاتی فارغ از نوع محتوایی که می‌خواهیم تولید کنیم به ایده‌پردازی نیاز است. برای ایده‌پردازی روش‌های محک خورده و جواب داده‌ی متعددی وجود دارد که امروز ما به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم.

1-بارش مغزی یا طوفان فکری (Brainstorming)

بارش مغزی، رایج‌ترین و محبوب‌ترین روش ایده‌پردازی در همه‌ی زمینه‌هاست. به علاوه این روش یکی از بهترین تکنیک‌های گروهی است که نتایج بسیار بهتری از ایده‌پردازی یک نفره دارد.

چیزی که در روش بارش مغزی اهمیت دارد، کمّیت ایده‌هاست و نه کیفیت آنها. هدف از جلسات بارش مغزی، تفکر گروهی و جمعی است. هر یک از افراد گروه باید بخش مولد مغز خود را فعال و بخش ارزیاب آن را محدود کند. شرکت‌کنندگان در جلسه باید با هم تعامل داشته باشند، گوش کنند و ایده‌ها را پرورش بدهند.

به منظور کسب اطمینان از کارآمدی جلسات بارش مغزی، به نکات زیر توجه کنید:

  1. یک محدوده زمانی برای بارش مغزی تعیین کنید. در طول این مدت زمان هدف این است که تا جایی که امکان دارد ایده تولید شود. قضاوت ایده‌ها در این مرحله کاملاً ممنوع است.
  2. جلسه را با طرح یک مسأله، برنامه، هدف، دیدگاه یا سوال «چطور می‌توانیم…» شروع کنید. کاملاً روی همان موضوعی که انتخاب می‌کنید تمرکز کنید. مبتکر بارش مغزی،الکس آزبورن روی ناکارآمدی جلسات بارش مغزی که روی چندین سوال تمرکز می‌کنند تاکید دارد.
  3. هیچ ایده‌ای را –حتی از طریق رفتارهای غیرکلامی‌– قضاوت، ارزیابی یا نقد نکنید. به عنوان مدیر جلسه‌ی بارش مغزی، باید فضای مثبتی را بر جلسه حکمفرما کنید که باعث افزایش اطمینان و اعتماد به نفس شرکت‌کنندگان شود.
  4. از ایده‌های غیرمنطقی، جنون‌آمیز یا حتی عجیب و غریب استقبال کنید. هر چه فرآیند ایده‌پردازی خلاقانه‌تر باشد، ایده‌های بهتری تولید خواهد شد.

 2-بازی بار (Gamestorming)

معمولاً استفاده از روش‌های مفرّح یا بازی محور باعث افزایش قابل توجه خلاقیت می‌شود. بازی بار، ترکیبی از بارش مغزی و بازی وار سازی (gamification) است.

از جمله نمونه‌های جلسات بازی بار می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  1. داستان‌پردازی: در این روش قالبی ارائه می‌شود که شرکت‌کندگان بر مبنای آن داستانی را پردازش می‌کنند که حاوی همه مولفه‌های داستان‌پردازی است. از آنجایی که در این روش از ویژگی‌های اصلی یک موضوع گسترده برای ایجاد یک تصویر منسجم استفاده می‌کنیم، این تکنیک برای جلساتی که با هدف گسترش بینش و چشم‌انداز نسبت به موضوع موردنظر برگزار می‌شوند بسیار مناسب است.

تکنیک تُنگ ماهی: در این روش ایده‌پردازی، شرکت‌کنندگان دو حلقه‌ی کوچک و بزرگ تشکیل می‌دهند که حلقه‌ی بزرگتر دور حلقه‌ی کوچکتر قرار می‌گیرد. شرکت‌کنندگان در یک حلقه به ایده‌پردازی از طریق روش بارش مغزی مشغول می‌شوند و اعضای حلقه دیگر بدون اینکه حرفی بزنند فقط گوش می‌کنند و یادداشت بر می‌دارند. این روش به همه فرصت می‌دهد تا نقشی در جلسه بارش مغزی داشته باشند.

3-تکنیک اسکَمپر (SCAMPER)

حروف تشکیل دهنده نام این تکنیک ایده‌پردازی هر کدام اولین حرف یک فعل حرکتی‌اند که محرک ایده‌های خلاقانه است. این حروف به این افعال اشاره دارند: جایگزین کردن، ترکیب کردن، اقتباس کردن یا وفق دادن، اصلاح کردن، پیدا کردن یک کاربرد دیگر، حذف کردن و وارونه کردن.

این روش توسط الکس آزبورن ارائه شد و به وسیله باب اِبِرلی به بلوغ رسید. روش کار به این ترتیب است که ابتدا مسئله موردنظر را انتخاب می‌کنیم و سپس با توجه به موضوعات بالا سوال می‌پرسیم. پرسیدن این سوال‌ها ایده‌های جدیدی را به ذهن متبادر خواهد کرد.

4-زیر سوال بردن پیش فرض‌ها

معمولاً بخش زیادی از فضای ذهنی ما توسط افکار و پیش‌فرض‌های معمول و پذیرفته شده اشغال می‌شود. خلاص شدن از این تفکرات و فرضیات پذیرفته شده باعث تسهیل خلق ایده‌های جدید می‌شود. برای استفاده از این روش، ابتدا ۲۰ تا ۳۰ فرضیه جدید تولید کنید. این فرضیات می‌توانند درست یا نادرست باشند. تعدادی از فرضیات تولید شده را انتخاب کنید و از آنها به عنوان مولد ایده‌های جدید استفاده کنید. ضمناً زوایای مختلف را هم در نظر بگیرید. مثلاً در زمینه کسب و کار، در هنگام تولید فرضیه به همه ابعاد کسب و کار خود توجه داشته باشید، از جمله باورهای مصرف‌کنندگان، نحوه ارائه محصول، مواد اولیه، تولید، توزیع و قیمتگذاری.

5-تکنیک نقشه‌برداری ذهنی (Mind mapping)

این یک تکنیک گرافیکی یا نموداری است که باعث می‌شود شرکت‌کنندگان بتوانند ارتباطات بین مجموعه‌های مختلفی از ایده‌ها یا اطلاعات را درک یا تصور کنند. در روش نقشه برداری ذهنی، ایده‌ها را می‌نویسیم و سپس با رسم خطوطی هر یک از آنها را به اطلاعات یا ایده‌های مرتبط با آنها وصل می‌کنیم. در نتیجه، شبکه‌ای از روابط ترسیم می‌شود. مخترع این تکنیک، محقق بریتانیایی، تونی بوزان است که به تفصیل در کتاب «از مغزتان استفاده کنید » به شرح آن پرداخته است.

برای استفاده از روش نقشه‌برداری ذهنی، از شرکت‌کنندگان بخواهید که در وسط بورد یا یک صفحه کاغذ یک کلمه یا عبارت کلیدی بنویسند. سپس از آنها بخواهید که هر چه که به ذهن‌شان می‌آید را در همان صفحه بنویسند. در نهایت از آنها بخواهید که مطابق آنچه که گفته شد مواردی که نوشته‌اند را به هم وصل کنند.

6-بازتعریف فرصت‌ها

این تکنیک با تمام سادگی خود بسیار کارآمد است. در این روش ابتدا گزاره‌ای تولید می‌کنید که هدف شما را مشخص می‌کند. این «گزاره‌ی فرصت» شماست. در مرحله بعد، سه کلمه از گزاره فرصت خود را انتخاب می‌کنید و با سوالات چه کسی، چه چیزی، چه وقت، کجا، چرا و چطور برای آنها جایگزین‌های خلاقانه ای پیدا می‌کنید.

در اینجا سه فهرست دارید که باید در جدولی که در ردیف بالایی آن کلمات اصلی نوشته شده‌اند لیست شوند. سرانجام از هر ستون یک کلمه را به صورت اتفاقی انتخاب می‌کنید، آن را در گزاره فرصت‌تان قرار می‌دهید و گزاره‌های متنوعی تولید می‌کنید. این ترکیبات می‌تواند بعضاً بی‌معنی از آب در بیاید و لذا لزوماً این بخش آخرین مرحله ایده‌پردازی شما نخواهد بود. با این حال، از آنجایی که احتمالات و گزینه‌هایی در پیش روی شما قرار می‌گیرد که احتمالاً قبلاً مدنظر قرار نداده بودید، می‌تواند محرک خوبی برای خلق ایده‌های جدید باشد.

7-تکنیک خواسته اندیشی (Wishful thinking)

یکی دیگر از روش‌های ایده‌پردازی، تکنیک خواسته‌اندیشی است. در این روش، خواسته غیرممکنی را در نظر می‌گیرید و سپس به کمک بارش مغزی به دنبال راه‌هایی برای تحقق آن می‌گردید.

8-فکر نویسی (Brainwriting)

تکنیک فکرنویسی روش منعطفی است که می‌توان در سایر تکنیک‌ها نیز از آن استفاده کرد. این روش فرصت ارائه افکار و ایده‌ها را برای همه اعضای گروه فراهم می‌کند. در روش فکرنویسی، شرکت‌کنندگان ایده‌های خود را روی تکه‌های کاغذ می‌نویسند و آنها را در کنار نوشته‌های مدیر گروه می‌چسبانند. این برگه‌ها عوض شده یا با تکیه بر ایده‌های دیگر، به بلوغ رسیده و بیشتر می‌شوند. به علاوه، با تشکیل یک حلقه توسط اعضای گروه و رد و بدل کردن برگه‌ها بین شرکت کنندگان پس از چند دقیقه بارش مغزی هم می‌توان این تکنیک را پیاده کرد.

9-تکنیک بدترین ایده ممکن

کاری که باید انجام بدهید دقیقاً همان عنوان این تکنیک است. هنگامی‌که ایده به درد بخوری به ذهن‌تان نمی‌رسد، بدترین ایده‌های ممکن را فهرست می‌کنید. از این طریق نه تنها کمی ‌خوش می‌گذرانید و ذهن‌تان باز می‌شود بلکه فشار از دوش ایده‌پردازان برداشته می‌شود و می‌توانند ایده‌پردازی ماجراجویانه تر و توأم با خلاقیت بیشتری داشته باشند.

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.

داستان برند تن درست

  1. بابک اخوان بلورچیان و مرجان صدرالعلمایی زوج بنیان‌گذار برند پوشاک الیاف طبیعی «تن درست» هستند.
  2. صاحبین این برند کار خود را در دهه 70 با دست‌فروشی در درکه و جمعه‌بازار شروع کردند.
  3. ابتدای سال ۱۳۸۳ بلورچیان و صدرالعلمایی مغازه‌ای را در مجتمع صنایع‌دستی فرمانیه اجاره کرده و کارشان را بدون مارک و فقط با تابلوی «پوشاک الیاف طبیعی» آغاز کردند.
  4. در سال 1383 این برند به صورت رسمی و به نام «درست» ثبت شد.
  5. استفاده از مواد اولیه طبیعی و استفاده از طراحی‌های ایرانی و شرقی از ویژگی‌های محصولات تن درست هستند.
  6. اغلب محصولات تن درست از شعربافی کاشان، پارچه‌های دستباف پشمی تالش و نائین تهیه می‌شوند.
  7. تن درست در پنج نقطه‌ی تهران و در شهرهای مشهد و اردبیل شعبه دارد.
  8. تن درست انواع لباس‌های زنانه و مردانه، کیف، شال و روسری، کفش و صنایع دستی تولید می‌کند.
  9. پیام تن درست این است: «برای آشتی با طبیعت چه بهتر که «تن»مان شروع کنیم. تن ما طبیعت ماست؛ درست بپوشید.»

TD-05 TD-06 TD-07

پادکست بادکوبه، شماره 103

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، می‌خواهیم درباره‌ی ارزیابی مدل کسب و کار صحبت کنیم. ما برای تهیه این قسمت از سایت مدیر اینفو کمک گرفته‌ایم.

همان طور که برای اطمینان از سلامتتان نیاز دارید که به صورت منظم به پزشک مراجعه کنید، به همان میزان لازم است که مدل کسب و کار خود را به طور منظم تجزیه و تحلیل کنید تا مطمئن شوید که مدل‌ کسب و کارتان همچنان با نیروهای بازار هم‌راستا ست. ارزیابی مدل کسب و کار روشی مطمئن برای پیش بینی این است که کسب و کارتان در آینده تا چه اندازه خوب عمل خواهد کرد.

معیارهای ارزیابی مدل کسب و کار

  1. آیا هزینه‌های تعویض، مانع ریزش مشتریان شماست؟

زمان و انرژی که مشتریان شما صرف پیدا کردن جایگزینی برای محصول یا خدمتتان در بازار می‌کنند را هزینه تعویض می‌گویند. بیشتر شرکت‌ها تلاش می‌کنند هزینه‌های تعویض را بالا نگه دارند تا مشتریان به استفاده از محصولات و خدمات آنها ادامه دهند. اپل یکی از شرکت‌هایی ست که از این معیار برای رسیدن به موفقیت خیره‌کننده‌اش استفاده کرده است. زمانی که آیپاد عرضه شد نرم افزاری که به کاربر اجازه می‌داد موسیقی خود را با دستگاه پخش همگام سازد نیز به دستور استیو جابز طراحی و ارائه شده بود. این به این معنی بود که کاربر برای تعویض دستگاه پخش موسیقی خود نیازمند تلاش مضاعف بود، هزینه ای که برای اکثر مشتریان بسیار بالا است.

  1. مدل کسب و کار شما چه میزان مقیاس‌پذیر است؟

مقیاس‌پذیری یعنی مدل کسب و کار چه مقدار به شما اجازه می‌دهد که کسب و کار خود را گسترش دهید بدون اینکه اثر شدیدی بر اجزا اصلی آن داشته باشد. این معیار بیشتر برای کسب و کارهای آنلاین کاربرد دارد گرچه کسب و کارهایی که در دنیای واقعی فعالیت می‌کنند هم می‌توانند از آن استفاده کنند. فیس بوک یک مثال معتبر در این زمینه است. فیس بوک برای طراحی پروفایل برای میلیون‌ها کاربر فقط به چند هزار مهندس نیاز دارد.

  1. آیا مدل کسب و کار شما درآمد تکرارشونده تولید می‌کند؟

درآمد تکرارشونده درآمدی است که شرکت به طور منظم از طریق مشتریان تکراری خود کسب می‌کند بدون اینکه نیاز باشد تا برای وفادار نگه داشتن مشتریان پول اضافه‌ای خرج کند. شکل دیگر کسب درآمدهای تکرارشونده حمایت از محصولاتی است که مشتری ناچار است به طور منظم از آن‌ها استفاده کند مانند کارتریج‌هایی که برای پرینتر استفاده می‌شوند.

  1. آیا قبل از هزینه کردن، درآمد کسب می‌کنید؟

شرکت دل با موفقیت از این معیار استفاده می‌کند. در این شرکت ابتدا سفارش‌ها گرفته می‌شود و سپس کامپیوتر برای مشتری مونتاز می‌شود. به این ترتیب شرکت قبل از هر هزینه‌ای درآمد کسب می‌کند. این معیار کمک می‌کند که کسب و کار به سودآوری ادامه دهد.

  1. چه مقدار انجام کار را به دیگران می‌سپارید؟

این یک کیفیت منحصر به فرد ولی عالی در مدل کسب و کار است. مدل کسب و کاری که در هزینه‌های نیروی کار شما صرفه‌جویی کند و از دیگران (حتی گاهی مشتریان) بخواهد که محصول را سر هم و تولید کند. مشتریان IKEA وسایلی را که خریداری می‌کنند خودشان سر هم می‌کنند و بدین ترتیب IKEA می‌تواند به میزان زیادی در هزینه‌های نیروی انسانی و انبارداری خود صرفه‌جویی کند. نمونه‌ی مشابه دیگر فیس بوک است. فیس بوک برای محتوایی که فراهم می‌کند محبوب است در حالی که بیشتر این محتوا توسط کاربرانش تولید می‌شود.

  1. آیا مدل کسب و کار شما مصونیت از رقبا را درون خود جای داده است؟

اپل انحصار کاملی بر روی مدل کسب و کار خود دارد. این مدل به اپل کمک می‌کند تا فناوری‌های برندساز و رقابتی را عرضه کند که دیگران سازندگان را وا می‌دارد تا از محصول نهایی آنها تقلید کنند چرا که نمی‌توانند این میزان از خلاقیت را در شرکت خودشان داشته باشند.

  1. آیا مدل کسب و کار شما ساختارر هزینه‌ی تاثیرگذاری دارد؟

هوشمندانه خرج کردن، امروزه یک شعار عالی در محیط‌های سازمانی و همچنین جلسات تعیین استراتژی است. با این حال شرکت‌هایی هستند که با تدوین ساختار هزینه‌ای نوآورانه، معنی جدیدی برای هوشمندانه خرج کردن ارائه داده‌اند. بارتی ایرتل، یکی از تولید کنندگان پیشروی تلکام در هند، خیلی زود فهمید که تحمیل هزینه‌های آبشاری ناشی از زیرساخت‌ها و فناوری‌های اطلاعاتی گران‌قیمت به بازار مشتریان هندی که نسبت به قیمت بسیار حساسند، استراترژی مناسبی نیست. بنابراین آنها از هر دو صرف‌نظر کردند و به جای آن یک ظرفیت شبکه که بر مبنای هزینه‌ی متغیر بود را از شرکت‌های مختلف به طور کامل خریداری کردند. بدین ترتیب توانستند سرویس‌های تلکام را با هزینه‌ی کمی‌برای مشتریان خود فراهم کنند.

  1. مدل کسب و کار شما چطور عمل می‌کند؟

طبیعی است که همه‌ی مدل‌های کسب و کار در تمامی‌زمینه‌های مطرح شده در بالا به خوبی عمل نکنند. مدل‌های کسب و کاری بوده‌اند که در این زمینه‌ها به شدت ضعیف عمل کرده‌اند ولی به موفقیت زیادی رسیده‌اند. با این حال ارزیابی مدل کسب و کارتان بر طبق روش‌هایی که در اینجا ارائه شد به کارآفرینان کمک می‌کند که مدل کسب و کار خود را به صورت جامعی ارزیابی کرده و نقاط ضعف خود را بیابند.

 

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.