به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، داشتن استراتژی مناسب بخش مهمی از روند بازاریابی است که بدون آن واقعاً نمیتوان به هیچ نتیجهای رسید. برای استراتژی تبلیغاتی میتوان اجزای مختلفی در نظر گرفت که با توجه به بودجهای که برای تبلیغات در نظر گرفتهایم میتوانیم روشهای تبلیغاتی مناسب را فیلتر و انتخاب کنیم. در این مطلب، در نشستی کارشناسی با بابک بادکوبه بنیانگذار آژانس تبلیغاتی بادکوبه، این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهایم.
چگونه میتوانید از تبلیغات به عنوان ابزاری جهت توسعه برند و ایجاد ارتباط با مشتریان استفاده کنید؟
ذات و ماهیت ارتباطات، ارسال پیام از یک فرستنده به یک گیرنده خاص است. یکی از ابزارهایی که میتوان به کمک آن، پیامها را سریعتر، راحتتر اثربخشتر به مخاطبان رساند، تبلیغات است. از طریق بهکارگیری روشهای خلاقانه و هنرمندانه میتوان تأثیرگذاری و جذابیت تبلیغات را بیشتر کرد.
در چه مواقعی استراتژیهای تبلیغاتی میتوانند باعث تقویت شناخت برند و شناسایی آن توسط مشتریان شوند؟
وقتی استراتژی درست طراحی شده و از دل برند استخراج شود و ماهیت اصلی برند با استراتژی طراحی شده سازگار باشد، آن وقت است که این استراتژیهای تبلیغاتی میتوانند منجر به تقویت شناخت برند یا Brand Awareness یا همان آگاهی از برند شوند و کمک کنند مشتریان برند را راحتتر شناسایی کنند؛ اما اگر استراتژیهای تبلیغاتی مغایر با ذات اصلی برند باشند، باعث سردرگمی یا کم اثری خواهند شد و از آنجایی که بابت تبلیغات هزینه پرداخت میشود، اگر استراتژی با ذات برند منطبق نبوده و درست انتخاب نشده باشد، باعث هدر رفت پول خواهد شد.
چگونه میتوان به کمک تبلیغات، ارزشها و ویژگیهای برند را به مشتریان ارائه داد و آنها را متقاعد کرد که از محصولات یا خدمات ما استفاده کنند؟
تبلیغات بهترین راه گفتگو کردن و برقراری ارتباط با مشتریان است. ما در بهترین لوکیشنهای شهر، فضاهای دیجیتال، فضای تلویزیون یا فضای دیگر رسانهها پول پرداخت میکنیم تا بتوانیم از این طریق با مخاطب مورد نظرمان ارتباط بگیریم و پیاممان را منتقل کنیم.
در صورتی که استراتژی داشته باشیم و پیاممان درست و مطابق با ذات برندمان طراحی شده باشد و همچنین کمپین تبلیغاتی به صورت هنرمندانه و خلاقانه، پیام ما را به دست مخاطبان برساند، این کار قطعاً معجزه کرده و مخاطب را متقاعد میکند تا از محصول یا خدمت ما استفاده کند.
ناگفته نماند لازمه چنین کاری این است که ما ذات مخاطب، ذات محصول و خدمات و ذات برند خودمان را به درستی درک کرده باشیم، پیام و IDEA CORE یا همان ایده اصلی صحیح خلق کرده باشیم و همچنین از طریق هنر و خلاقیت آن ایده را درست پرورش داده و پخته باشیم تا بتوانیم از طریق استراتژی رسانهای درست، در زمان درست، در رسانههای درست و برای مخاطب درست ارسالش کنیم.
کدام نوع تبلیغات و کانالهای ارتباطی برای توسعه برند و تقویت ارتباط با مشتریان بهترین عملکرد را دارند؟
دلیل اینکه چه کانال تبلیغاتی برای ارتباط با مشتری و توسعه و تقویت ارتباط، سریع عمل میکند، به برند، محصول یا خدمات وابسته است. اگر در زمینه فروش محصولات ورزشی فعالیت داشته باشیم، بهترین راه ارتباط با مخاطبانمان قطعاً باشگاههای ورزشی خواهد بود. اگر محصولی که عرضه میکنیم برای عموم جامعه است، تلویزیون بهترین راه توسعه برند میشود. اگر محصولی که داریم، مناسب مخاطبان خاص در ردههای سنی خاص است، در چنین مواقعی تبلیغات دیجیتال بهترین انتخاب است.
گاهی اوقات نیاز است برای رساندن پیاممان از ایستگاههای رادیویی مانند رادیو آوا، رادیو دریا، رادیوهایی که موسیقی پخش میکنند یا حتی رادیوهای خبری استفاده کنیم.
اینکه چه نوع تبلیغ و کانال ارتباطی باید برای توسعه برند و تقویت ارتباط با مشتری انتخاب کنیم کاملاً به این بستگی دارد که چه محصول یا خدمتی ارائه میدهیم و مخاطبان ما چه کسانی هستند. اینها مواردی هستند که تعیین میکنند کجا باید تبلیغ کنیم.
چگونه میتوان از استراتژیهای تبلیغاتی برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی استفاده کرد؟
قبل از طراحی استراتژی تبلیغاتی، نیاز به مطالعه و سنجش بازار داریم؛ بازاری که هم باید از نظر کیفی و هم از نظر کمی سنجیده شود. برای این منظور میتوانیم به سراغ توزیعکنندگان، همکاران، مخاطبان مصرفکننده و غیرمصرفکننده محصولات و خدماتمان و حتی مصرفکنندههای محصولات و خدمات رقبا برویم و از طریق گفتگو با آنها به اطلاعاتی برسیم. سپس از طریق تجزیه و تحلیل این اطلاعات، استراتژیهای تبلیغاتی خلق کنیم.
استراتژیهایی که به چنین روشی تهیه شده باشد، میتواند باعث شود مشتریان جدید و مشتریانی که اصلاً از محصول ما استفاده نکردهاند را جذب کنیم. همچنین کمک میکند مشتریان فعلی را حفظ کنیم.
پس تحقیقاتی که انجام میدهیم باید چندوجهی، اثربخش، کیفی و کمی باشد و از طریق تحلیل آن بتوانیم استراتژیهای تبلیغاتی خلق کرده و انتقال دهیم.
چگونه میتوان استراتژیهای تبلیغاتی را برای ایجاد تجربه مثبتی برای مشتریان ارتقا داد و باعث تقویت وفاداری آنها به برند شد؟
این امکان تنها از طریق استراتژی تغییر بستر میسر میشود. اگر از طریق استراتژیهای تبلیغاتی قصد ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان را دارید، میتوانید کیفیت، تنوع و ویژگیهای محصول یا خدماتتان را مطابق با نیازهای آشکار مشتریان و نیازهای پنهان مشتریان و آن نیازهایی که خود مشتریان از آن مطلع نیستند، پیش ببرید تا وفاداری و تجربه مثبت ارتقا پیدا کند.
انجام تمامی این کارها از طریق استراتژی تغییر بستر میسر است. با این کار دیگر نیازی نیست CRM و Customer service را تغییر دهیم و همه چیز میتواند ثابت باشد، فقط باید بستر تغییر پیدا کند.
چگونه میتوان از دادهها و تحلیلهای بازار برای بهبود استراتژیهای تبلیغاتی و بهبود ارتباط با مشتریان استفاده کرد؟
به هیچ وجه بدون دادهها و تحلیل و تحقیق در بازار نمیتوان استراتژیهای تبلیغاتی را بهبود بخشید و ارتباط با مشتری را بهتر کرد.
تنها از طریق تحلیل و بررسی تحقیقات چندوجهی و علمی و اصولی از کمی گرفته تا کیفی میتوان نیازهای پنهان را کشف کرد. همچنین از طریق تحلیل درست دادهها میتوان استراتژیهای تبلیغاتی را در ارتباط با مشتری بهبود بخشید. تحقیقات و بررسیهای پس از اجرای کمپینهای تلبیغاتی و پس از ارائه خدمت و محصول و تجربه مشتری نیز میتواند در این بهبود نقش مؤثری داشته باشند.
برای اینکه تبلیغات به عنوان یک ابزار مؤثر برای ارتقای برند در ذهن مشتریان شناخته شود، باید به چه نکاتی توجه شود؟
اگر مطالعه داشته باشیم، استراتژی درستی طراحی کنیم و تبلیغات هم انجام دهیم، باز جای خالی Consumer Insight یا همان بینش مخاطب یا مصرفکننده احساس میشود.
اگر به بینش مخاطب و مصرفکننده توجه کنیم و بر مبنای آن تبلیغاتمان را طراحی کنیم، آن وقت است که این تبلیغات به ابزاری مؤثر برای ارتقا برند در ذهن مشتری تبدیل خواهد شد؛ زیرا دقیقاً تبلیغات را برمبنای ذهن مشتری طراحی و اجرا کردهایم. البته فراتر از این نیز امروز عمل میشود و برمبنای مطالعات و تحقیقات و نیازهای پنهان و آشکار مشتری أساسا کالا یا خدمات طراحی میشوند و سپس تبلیغ میشوند.
چگونه میتوان استراتژیهای تبلیغاتی را برای تحقق اهداف مشخص برند، مانند افزایش فروش، افزایش شناخت برند، یا افزایش وفاداری مشتریان، به کار برد؟
برای هر کدام از این اهداف؛ یعنی اهداف افزایش فروش، افزایش شناخت برند یا افزایش وفاداری مشتری، استراتژیهای متفاوتی وجود دارد. به این صورت که برای هدف افزایش فروش یک استراتژی تبلیغاتی، برای افزایش شناخت برند استراتژی تبلیغاتی متفاوت و برای افزایش وفاداری، استراتژی دیگری خواهیم داشت. اینطور نیست که مثلاً یک استراتژی بتواند منجر به افزایش فروش، افزایش Awareness شناخت برند و افزایش وفاداری مشتری شود.
این یک ترکیب کار پیچیده از انواع استراتژیها است که ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم؛ اما قطعاً اگر بخواهیم افزایش فروش، افزایش آگاهی از برند و افزایش وفاداری داشته باشیم نیاز به استراتژی تبلیغاتی قدرتمند علمی و اثربخش خواهیم داشت.
برای اینکه استراتژیهای تبلیغاتی برند از رقبا متمایز شده و به نتایج مطلوبی دست یابد، چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
اگر میخواهید استراتژی تبلیغاتی برندتان از رقبا متمایز شود، به سراغ آژانسهای خلاق و متفاوت چون بادکوبه بروید. چند اقدام دیگر نیز وجود دارد که میتواند استراتژی تبلیغاتی برند شما را متفاوت کند که شامل؛ دپارتمان مارکتینگ و تبلیغات آگاه و هوشمند در داخل سازمان( برند ) است، همچنین برقراری یک ارتباط مؤثر و اثربخش و گرم و صحیح بین دپارتمان تبلیغات برند و آژانس تبلیغاتی است، همچنین اجرای تبلیغات و استراتژی بر مبنای تحقیقات و همچنین تحقیقات قبل از LUNCH میتواند نقش مؤثری داشته باشد و بررسی اثربخشی کمپینهای اجرا شده و برنامههای ارتباطی برای اصلاح روند قبلی مؤثر است. به طور کلی اگر بخواهیم یک گزینه را انتخاب کنیم باید بگوییم ارتباط قوی بین برند و آژانس، به تنهایی از اثربخشترین کارها خواهد بود.
سخن پایانی
با توجه به صحبتهای آقای بادکوبه، متوجه شدیم که تبلیغات اصولی و علمی فرصتهای زیادی را برای رونق بیشتر کسبوکاری که به آن مشغول هستید در اختیار شما قرار میدهد. باید مشتریان هدف را بشناسید و بدانید این افراد در چه مکانهایی حضور دارند و چگونه میتوان افراد بیشتری را با مشخصات مشتریان هدف جذب کرد. سپس منابع کافی را به رسانههای تبلیغاتی مورد نظر اختصاص دهید.
با توجه به اینکه شرایط و فرصتهای برندسازی در ایران با دیگر کشورها متفاوت است؛ به نظر شما اصلیترین چالشهایی که برندهای داخل ایران با آنها روبرو هستند چیست؟
اصلیترین چالشهایی که یک برند ایرانی با آن روبرو است عبارتاند از عدم وجود نیروهای متخصص در صنعت تبلیغات و برندسازی، عدم ثبات اقتصادی، عدم ثبات قوانین و عدم فرهنگسازی ارزش برند و توسعه برند و عدم ارتباط با خارج و عدم امکان صادرات و تبادلات مالی، یکی دیگر از اصلیترین مشکلاتی که برندها در ایران دارند، خراب شدن نام برند کشور ایران در دنیا است. موارد گفته شده چالشهای کلی برند سازی در ایران هستند و چالشهای جزئیتر نیز وجود دارد.
چه عواملی باعث میشود که برندهای ایرانی در مقایسه با برندهای خارجی در بازار محلی به دشواری رقابت کنند؟
مهمترین عامل عدم امکان مبادله پولی است. برندهای خارجی به راحتی پول مبادله میکنند و در همه کشورها بانک داشته و میتوانند از برندهایشان حمایت کنند.
از طرف دیگر، برندهای خارجی استراتژی تحقیقات بازار و ارتباط بهتری دارند و در نتیجه کیفیت محصول و خدمات پس از فروش بهتری را ارائه میکنند و به خاطر اینکه درآمدهای جهانی دارند و پولهای زیادی به دست میآورند، میتوانند مدام طرح توسعه و کیفیتشان را افزایش دهند.
برندهای داخلی به دلیل این که درآمد زیادی ندارند و به دلیل عدم دسترسی به بازار جهانی و بانکهای بینالمللی و داخلی، پول زیادی به دست نمیآورند، نمیتوانند خودشان را توسعه دهند.
علاوه بر همه اینها، ما از دوران مهدکودک و دبستان یک مشکل آموزشی داریم که تا اصلاح نشود، نمیتوانیم محصولات خیلی باکیفیتی تولید کنیم؛ و مورد دیگر اینکه در دانشگاه هم به دلیل نداشتن رشتههای تخصصی تبلیغات، برندسازی و مارکتینگ هم دچار مشکل هستیم و نیروهای متخصص را تربیت نمیکنیم.
با وجود محدودیتهایی که در بازار ایران وجود دارد، چه فرصتهایی برای برندسازی در این بازار قابل تشخیص است؟
اصولاً برندسازی و موفقیت، در دشواری و فشار اتفاق میافتد. بیشتر برندهای بزرگ دنیا در شرایط بد اقتصادی کشورشان به وجود آمدهاند. یکی از مسئلههای آزاردهنده در ایران، این است که مشکل اقتصادی بیش از بیست سال طول کشیده و این باعث شده که برندها آسیب ببینند و نتوانند کامل شکل بگیرند اما فرصتهای زیادی هم وجود دارد. همانطور که بازار بسته است و ما نمیتوانیم صادر کنیم، از آنطرف هم بازار بسته است و نمیتوانیم وارد کنیم. پس برندهایی مانند، برند اسنوا، پاکشوما، هیمالیا، امرسان و داتیس در صنعت لوازم خانگی که به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کردهاند، از همین عدم واردات و مشکل تبادل مالی و عدم ورود برندهای خارجی ناشی شده است.
ایران یک بازار هشتاد و پنج میلیونی است که میتواند به خاطر انحصار و عدم واردات سیستماتیک، برندسازی کرده و برندهای بزرگی بسازد. به عنوان مثال، آواکتان و جینوست در صنعت پوشاک یا شکلاتهای معروف ایرانی در صنعت شیرینی و شکلات برای مثال شیرین عسل و فرمند این کار را کردهاند. اگر صاحبان برندهای خصوصی هوشیار باشند از این فرصت محدودیت میتوانند بهعنوان یک فرصت استثنایی استفاده کنند، هرچند این بسته بودن بازار برای مدت محدودی فرصت است و قطعا رقابت در بازارهای بازتر میتواند باعث شکوفایی برندها در آینده شود.
چه راهکارهایی میتواند به برندها کمک کند تا از چالشهای برندسازی در ایران عبور کنند؟
چند راهکار مختلف وجود دارد که به برندها کمک میکند از چالشهای برندسازی در ایران عبور کنند که یک سری از آنها به حکومت، قانونگذار و دولت بر میگردد. اینها همه متفاوت هستند؛ یعنی حکومت یک کار باید بکند، قانونگذار که قوه مقننه است یک کار باید بکند، قوه مجریه یک کار باید بکند، قوه قضاییه هم یک کار دیگر و خود صاحبان کسبوکار هم باید یک کار دیگر انجام دهند.
قوه مقننه باید قوانینی در راستای حمایت از تولیدکننده، حمایت از صادرکننده و حمایت از برند ملی وضع کند.
اجازه بدهید این کلمات را تعریف کنیم؛ تولیدکننده فردی است که محصول یا خدمتی را ارایه میکند و میفروشد، صادرکننده فردی است که محصول یا خدمت خود را به خارجیها میفروشد و ارز وارد کشور میکند. برند بینالمللی، تولیدکننده یا خدماتی است که چهل درصد بیشتر از تولیدات یا خدمتش را به خارج از کشور میفروشد. باید از این تولیدکنندگان حمایت شود و ارزش کار برند و کسبوکارها در قوانین دیده شود که متأسفانه دیده نمیشود! قوه مقننه باید قوانینی مصوب کند که تغییر قوانین برای وزارتخانه صمت، وزارت ارشاد و وزارتخانههایی که با برندها در تماس هستند آسان نباشد.
دولت باید ثبات تعرفه، ثبات قیمت و ثبات قوانین، یعنی همان ریال را نگه دارد تا سقوط نکند. باید قوانین را ثابت نگه دارد و اگر میخواهد قانونی را عوض کند، از الان برای نه ماه بعد اعلام کند نه اینکه الان اعلام کرده و هفته بعد عوضش کند. همچنین باید مسیر درآمدی و گردش پول را به سمت تولیدکنندهها بکشاند و نه واردکنندهها. به عنوان مثال، چای دبش در ایران تولید نمیشود و نود و پنج درصد چای ایران وارداتی بوده و از هند و سریلانکا میآید. با این اوصاف چرا پول سمت چای دبش که وارداتی است میرود؟ پول باید سمت تولید برود نه بازرگانی.
قوه قضاییه نیز باید برند را به رسمیت بشناسد و به عنوان یک ارزش مالی در مسائل حقوقی و قضایی به آن نگاه کند تا افرادی که در حال ساخت برندی هستند، دلشان به این خوش باشد که یک دارایی و سرمایه ایجاد میکنند.
حکومت باید مسیر جریان سه قوه و همچنین تولیدکنندهها را به سمت موفقیت و پیشرفت ببرد و روی برند ملی و برند ایران کار کند. هرچه برند ایرانی قویتر شود، اوضاع مالی نیز بهتر خواهد شد.
اما صاحبان کسب و کار باید چه کار کنند؟ این دسته از افراد باید برندسازی را قبل از تعیین اسم و راهاندازی کسب وکار شروع کنند یا اینکه اگر خواستند بعدها نسبت به این کار اقدام کنند، حتما از مشاورههای تبلیغاتی، برندسازی و مارکتینگ حرفهای کمک بگیرند و صاحبین کسب و کار و خدمات سرمایهگذاری در زمینه ارتباطات، تبلیغات، برندسازی و مارکتینگ را همانند خرید دستگاه و توسعه کارخانه جدی بگیرند.
اهمیت آگاه کردن مخاطبان و بازار محلی در موفقیت برند سازی چقدر است؟ چگونه میتوان این فرآیند را بهبود بخشید؟
بدون درک صحیح از موقعیتهای محلی و بازار و بینش مخاطب و خردهفرهنگها و فرهنگهای کلان و عرف جامعه نمیتوان در آن جامعه برند سازی کرد و کالا فروخت. به همین دلیل نقش شرکتهای تبلیغاتی به شدت مهم است؛ شرکتهایی که تحقیق و بررسی و پژوهش میکنند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار میدهند تا اشتباه عمل نکنیم.
اگر ندانیم به چه منظور و برای چه کسانی کالا تولید میکنیم قطعا شکست میخوریم. یادم هست سالها پیش نیروهای شرکت تحقیقاتی SONY به خیابان جمهوری آمده بودند و پشت صندوق عقب تاکسیهای پیکان را اندازه میگرفتند. وقتی از آنها پرسیدم چکار میکنید، جواب دادند میخواهیم سایز جعبههای تلویزیونهای لامپی را طوری طراحی کنیم که پشت صندوق تاکسیها جا شود و از تاکسی بیرون نمانند. یعنی تا این حد خردهفرهنگها را شناسایی میکنند.
برندهایی که فرهنگ منطقهای که میخواهند در آن بفروشند را شناسایی نمیکنند محکوم به شکست هستند.
چه تجربیاتی از کار با برندها و بازارهای مختلف در ایران دارید؟
خب بیان ۲۶ سال تجربه در یک مصاحبه امکانپذیر نیست و واقعاً قابل گفتن در پاسخ به یک سؤال نیست، البته این سؤال هوشمندانهای است.
تجربهای که ما داریم این است که صاحبان کسب و کار در ایران و اصولاً در همه جای دنیا، دوست دارند برندسازی کنند. دوست دارند بفروشند و موفق شوند، بعضی از مدیران خیلی خلاق بوده و عاشق تنوع دادن به محصولاتند مثل آقای سلیمانی برند کاله؛ بعضی از مدیران خیلی باهوش، خلاق و ایدهپرداز هستند مثلاً گاج، آقای جوکار؛ هر کدام از عزیزان یک سبک مختلف مدیریتی دارند بعضیها خیلی مدیر و مهندس و دقیق هستند، مثل مهندس بابایی سنان؛ بعضیها خیلی بازرگانی بلدند، خرید و فروش بلدند، تجارت بلدند مثل آقای فهیمی برتر.
اما واقعیت این است که همه اینها یک هدف دارند و آن هم افزایش تولید، افزایش فروش و افزایش سوددهی است؛ اما اگر مشاور نداشته باشند و به حرف مشاورها گوش ندهند، جلوی فرصتها و توانمندیهایشان گرفته خواهد شد.
بزرگترین افرادی که برندهایی را ساختهاند، صاحبان آن برند هستند و بزرگترین افرادی هم که جلوی ترقی و رشد برند را گرفتهاند، باز هم خود صاحبان هستند!
این وسط اینها به یک تسهیلگر و به یک مشاور هوشمند نیاز دارند که به موقع به دادشان برسند. اگر بخواهیم در مثالی این موضوع را مطرح کنیم، اگر ما یک مشکل یا بیماری داریم ناشی از رفتارهای فیزیکی روحی خود ما بوده و فرد دیگری غذایی را به زور در دهان ما نگذاشته یا به ما آسیب نزده، بلکه خودمان به خودمان آسیب زدهایم.
اگر میخواهیم از این آسیب نجات پیدا کنیم، نیاز به مشاوره و کارشناسان جدید خواهیم داشت. در برندسازی هم همه مشکلات از تیم اجرایی و صاحب برند است و برای حل این مشکلات نیاز به مشاور و شنوایی است آن چیزی که در برندهای ایرانی یا فرهنگ ایرانی مانع توسعه میشود، دیکتاتوری و شنوا نبودن حرف مشاوران است. عدم مشورتپذیری و گوش نکردن به مشاور، ریشه در فرهنگ ما دارد.
با توجه به تحولات اخیر در فضای دیجیتال و رونق شبکههای اجتماعی، چه تأثیری بر برندسازی در ایران داشتهاند؟
این سوال جدیدی نیست. یک موقع اعلامیه بود، بعد روزنامه آمد، بعد رادیو، بعد تلویزیون و همینطور مدلها عوض شد سینما آمد، بیلبورد آمد، ساینبرد آمد، الان هم دیجیتال آمده، دیجیتال یک فرصت درخشان است.
در قدیم اگر میخواستیم تبلیغ کنیم باید میرفتیم آن را در روزنامه چاپ میکردیم. طرف میرفت روزنامه میخرید، تلویزیون را روشن میکرد، سریالی را میدید تا ما بتوانیم در پیامهای بازرگانی خودمان را با تبلیغ نشان دهیم.
الان به راحتی در گوشی موبایل میتوانید تبلیغ کنید. همچنین میدانید مخاطب هدفتان خانم است یا آقا، چند ساله است و به چه چیزهایی علاقه دارد. این بینظیر است و به شدت میتواند به برندسازی کمک کند.
چه نکاتی را باید در نظر گرفت تا برند سازی در ایران از رقبا متمایز شود؟
اگر میخواهید برندسازیتان از رقبا متمایز شود، یوتیوب، اینستاگرام، واتساپ، تلگرام، فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی و سایتهایی مانند گوگل و غیره، فرصت بزرگی را برای تبلیغات در اختیارتان قرار میدهند.
در سؤال قبل ما در مورد تبلیغات دیجیتال بیشتر صحبت کردیم اما متأسفانه بیشتر آنها در ایران فیلتر هستند و برندهای ما فرصت را از دست میدهند و اگر بخواهند از این فرصت استفاده کنند، مانند همه فرصتهای دیگر باید هزینه مضاعف و بیشتری بپردازند.
به همین دلیل اگر ما بخواهیم عقب نمانیم، باید در سطح مهدکودک، دبستان، متوسطه اول و دوم و دانشگاه به طور جدی شروع کنیم و آموزشهای مقدماتی، پیشرفته، حرفهای و فوق حرفهای در مورد تبلیغات، بازاریابی کسب وکار و برندسازی داشته باشیم تا تمام بدنه این کشور بتوانند این کار را یاد بگیرند و کسب وکار راه بیندازند.
کاری که ما باید بکنیم تا از رقبا جا نمانیم، این است که این آموزشها را بدهیم، اصلاحات قانونی انجام بدهیم، اصلاحات اقتصادی انجام بدهیم و اصلاحات اجتماعی که به شدت مهم هستند و در این زمینه کمک میکنند.
ما باید برندهای بزرگ و قوی داشتهباشیم، صادرات زیاد داشته باشیم ، آنگاه میتوانیم از طریق صادرات برندهایمان، ارزآوری کنیم و وقتی کسب و کارها رونق پیدا کنند میتوانیم درآمد مالیاتی خوبی داشته باشیم؛ و همه اینها میتواند جایگزین مناسبی برای درآمد نفتی باشد.
باید شبکههای اجتماعی و شبکههایی که با دنیا در ارتباط هستند، رفع فیلتر شوند تا بتوانیم در آن تبلیغات کنیم این شبکه فواید زیادی دارند و در بعضی موارد نقص هم دارند که ما آن فایده آنها را به خاطر در دسترس نبودن از دست دادهایم. یا باید شبکههای اجتماعی خلق کنیم که بتوانیم از طریق آن با کل دنیا ارتباط بگیریم مثل تیکتاک که چین خلق کرده.
مانند این میماند که مثلاً شما میوه را نخورید و بگویید قند دارند درست است اما خب کلی هم فایده دارند.
چگونه میتوان از مزایای فرهنگی و تاریخی ایران در برندسازی استفاده کرد؟
تمدن، اسطوره، جغرافیا و اقلیم موارد بسیار تاثیرگذاری در برندسازی هستند. ایران پر از جاذبهها و مکانهای زیبایی تاریخی در تمام شهرهای خود است که هر کدام از این آثار میتوانند به اندازه یک چاه نفت پول در بیاورند و به شدت به درآمدزایی کمک کنند.
ما شهرهایی همچون کاشان، بوشهر، اصفهان، یزد، تهران، رامسر و غیره را داریم ما اقلیمی داریم که از دریاچه خزر تا خلیج فارس و از کویر لوت تا کوههای البرز و زاگرس گسترده است.
این فرصتهای فرهنگی، تاریخی، اسطورهای، اقلیمی و آثار و شهرها میتوانند درآمدزا باشند. به عنوان مثال ما چهل و دو میلیارد پول نفت درآوردیم، ترکیه طی یک سال چهل و شش میلیارد دلار فقط پول توریست درآورد و آمریکا دویست و بیست میلیارد! پس ما میتوانیم از این فرصتها برای برندسازی و کسب درآمد استفاده کنیم، درآمدی بیش از درآمد نفت ایران.
وقتی گردشگران برای دیدن چنین موقعیتهایی به ایران میآیند، محصولات ما را میبینند، با آنها آشنا میشوند و اقدام به خرید میکنند در هنگام این خرید فرهنگ ما محصول ما و آداب و رسوم ما را نیز با خود می برند. امروز اگر الجی و سامسونگ، کیا و هیوندا در دنیا خوب میفروشند و میلیاردها دلار درآمد برای کره دارند به خاطر بسترسازی فرهنگی با سریال جومونگ، یانگوم (جواهری در قصر) و خوانندههای مشهور کره جنوبی است که فرآیند فروش تجاری را تسریع میکنند.
از دید شما، یک برند محلی ایرانی باید چه مشخصههایی داشته باشد تا بتواند در بازار محلی و بینالمللی موفق عمل کند؟
یک برند برای اینکه بتواند بازار محلی را بگیرد، باید محصول یا خدمت خوبی عرضه کند و همچنین نقاط دسترسی آسان، قیمت مناسب و راضیکننده و ارتباط صحیحی با مخاطبان داشته باشد.
در سطح بینالمللی، علاوه بر اینکه باید محصول خوب و در دسترس، قیمت مناسب و ارتباط منطقی با مخاطبان داشته باشد، همچنین باید بتواند با سایر برندهای کشورهای دیگر رقابت کند و خودش را با فرهنگ آنها وفق دهد. به عنوان مثال، ما نمیتوانیم محصولات شیرینی خود مثل باقلوای یزد را به همان شکلی که هست، به چین یا روسیه ببریم و انبوه بفروشیم؛ باید نسبت به ذائقه آنها تغییراتی را اعمال کنیم.
به طور مثال شعب مکدونالد در نقاط مختلف دنیا به شدت به فرهنگ آن نقطه احترام میگذارد. همینطور استارباکس نوشیدنیهایی که متناسب با فرهنگ آن جامعه است را اضافه میکند. اگر استارباکس وارد ایران شود، میتواند دمنوش گلگاوزبان و خاکشیر را اضافه کند و در یک کشور اروپایی باید به سمت محصولی برود که به فرهنگ آنها نزدیکتر است.
بنابراین، کاری که ما باید انجام دهیم این است که محل مقصد را بشناسیم و محصولات یا خدماتمان را با توجه به فرهنگ آنها تولید کنیم. توجه به این موارد و همچنین ارتباط صحیح با بازارهای جهانی و مردم دنیا، مواردی هستند که میتوانند ما را در بازارهای بینالمللی موفق کنند.
سخن پایانی
با رعایت تمامی صحبتهای گفته شده آقای بادکوبه، میتوانید کاری کنید مشتری متوجه حرفهای بودن مجموعه و برند شما شود و حس اعتماد بیشتری به شما و کسبوکارتان داشته باشد. همچنین میتوانید برندسازی موفقی داشته باشید و در بازارهای جهانی ظاهر شوید.
به نقل از روابط عمومی راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه، در رویداد تداکس امید مشهد (TEDx) بابک بادکوبه، بنیانگذار آژانس راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه، حضور یافت و از تقابل بین نفت و برندهای در ایران و جهان سخن گفت.
روز پنجشنبه دوم آذرماه سال 1402، سومین دوره از رویداد تداکس امید با محوریت «برندینگ و برندسازی» در شهر مشهد برگزار شد. کارآفرینان بزرگ و افراد نامدار و برجسته عرصههای برندینگ، ارتباطات و تبلیغات در این همایش شرکت و سخنرانی کردند. این دوره از رویداد تداکس امید، «آفرینندگی» نام داشت.
در همایش آفرینندگی، بابک بادکوبه، شهرام سیف هاشمی، رضا گنجوی، عادل دهدشتی، سیامک قاسمی، فاطمه جمیلی، آرش آبسالان و فرزاد مقدم به سخنرانی پرداختند و راهکارهای علمی و عملی متعددی برای رشد و پیشرفت برندها ارائه کردند.
بابک بادکوبه، یکی از سخنرانان این دوره از رویداد تداکس امید، تلاش کرد که در ارائه خود که بیست دقیقه زمان برد، مفهوم برندینگ را از زوایای تازه و نوینی مورد بررسی قرار دهد. او در بخشی از سخنرانی خود به موضوع نفت و برندها پرداخت و در پایان ارائه، چند راهکار برای افزایش درآمد ملی از طریق برندینگ مطرح کرد.
بنیانگذار آژانس راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه، در ابتدا ارزش درآمد نفتی ایران را با برندهای خارجی مقایسه کرد و اظهار داشت: «درآمد اصلی کشور ما در سال 2022 از محل فروش نفت، حدوداً 42 میلیارد دلار محاسبه شده است. در واقع ارزش کالایی که از انبار ما خارج شده، این عدد است. حال اگر بخواهیم درآمد ایران در سال 1412 را بدون وابستگی به نفت به 420 میلیارد دلار افزایش دهیم، چه اقدامی باید صورت بگیرد؟»
وی در ادامه سخنرانی خود گفت: «درآمد برند والمارت در یک سال، ده برابر درآمد نفتی ایران است. ما نمونه برند والمارت را در ایران داریم. برندهایی مثل افق کوروش، هایپراستار، رفاه و غیره، نمونههایی از برند والمارت در ایران هستند.»
بابک بادکوبه در بخش دیگری از ارائه خود، چالشها و دغدغههای موجود در زمینه برندینگ در ایران را مورد بررسی قرار داد و راهکارهای گوناگونی برای برونرفت از وضعیت فعلی کشور مطرح کرد.
او بر این باور است که برای قطع وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی، لازم است محتوای آموزشی تغییر کند تا نسلهای جدید پس از ورود به بازار کار، با رویکرد تازهای به برندسازی بپردازند. ثبات اقتصادی و اجتماعی برای رشد برندها، ارزشمند کردن تولید و صادرات، ارتباط با کشورهای دیگر و فرهنگسازی، چند ایده و راهکار دیگری بود که او در سخنرانی خود به آنها اشاره کرد.
تد (TED) در واقع سرواژهای است که از کنار هم قرار گرفتن واژههای انگلیسی «تکنولوژی، سرگرمی و طراحی» پدید آمده است. ریچارد سول ورمن، معمار و طراح گرافیک، در سال 1984 و با هدف «گسترش ایدههای ارزشمند»، رویداد تد را طراحی و اجرا کرد. در حال حاضر تد، رویدادی سالیانه است که در شاخههای مختلف، زیرمجموعههایی دارد و یکی از این زیرمجموعهها، رویداد بینالمللی مشهد به نام تداکس امید است.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:


بابک بادکوبه مدیرعامل آژانس تبلیغاتی بادکوبه در رویداد تداکس امید مشهد از توانمندی انسانها و کسب و کارها گفت.
روز جمعه گذشته بابک بادکوبه مدیرعامل آژانس تبلیغاتی بادکوبه ضمن شرکت در رویداد تداکس امید مشهد از توانمندی انسانها و کسب و کارها صحبت کرد.
تد که در سال ۱۹۸۴ با هدف «گسترش ایدههای ارزشمند» کار خود را درکالیفرنیا آغاز کرد؛ میگوید ایدهها میتوانند رفتار، زندگی و در نهایت جهان را دگرگون کنند. تد رویدادی سالیانه است که در شاخههای مختلف زیرمجموعههایی دارد. یکی از این زیرمجموعهها رویداد بینالمللی مشهد به نام تداکس امید است.
بابک بادکوبه در تداکس امید که در تاریخ ٢٧ بهمن ماه در شهر مشهد برگزار شد؛ ضمن اشاره به زندگی شخصی و فعالیت هنری و حرفهای خود و همچنین جایگاه آژانس تبلیغاتی بادکوبه در بازار تبلیغات ایران، به قدرت انتخاب اشاره کرد. به اینکه زندگی شبیه یک بازی است با قوانینی که ما را به سمت و سوی انتخابهای مختلف میکشاند.
یکپارچگی و هماهنگی در تصمیمگیریها و روراستی از موارد پیشنهادی بابک بادکوبه بودند که در بزنگاههای مهم با توجه به آنها بتوانیم آیندهای خلق کنیم حتی فراتر از انتظارمان.

جشنواره خلاقیت کن امسال نیز در تاریخ 27 خرداد تا سوم تیر در فرانسه برگزار شد و آژانس تبلیغاتی بادکوبه برای سومین سال پیاپی با یک تیم پنج نفره و دو پروژه در این جشنواره شرکت کرد. به همین بهانه مصاحبهای با بابک بادکوبه مدیرعامل این آژانس انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
-آقای بادکوبه چرا به جشنواره خلاقیت کن رفتید؟
هر فردی که در هر صنعت و صنفی فعال است، در دنیا لیدرهایی دارد که دور هم جمع شده، با هم رقابت میکنند، اطلاعاتشان را با هم به اشتراک گذاشته و کارهایشان را به نمایش میگذارند و خودشان را به روز میکنند. تبلیغات هم چند جشنواره خارجی دارد که معتبرترین و قدیمیترین آن جشنواره خلاقیت کن در فرانسه با بیش از 60 سال سابقه است. ما هم به خاطر علاقه زیادی که به بهروز شدن داریم و تعهدی که به خلاقیت و اثربخشی داریم و همچنین اعتقادمان به علمی بودن فرآیند کار، وظیفه خودمان دانستیم که در این جشنواره شرکت کنیم. شرکت در این جشنواره ما را به اهدافمان نزدیکتر میکند و موجب میشود با جهان تبادل اطلاعات داشته باشیم.
-خارجیها نگاهشان به ایران و تبلیغات در ایران به چه صورت است؟
کلا نگاهشان به صنعت تبلیغات در ایران اینطور است که اصلا ایران وجود ندارد. شناخت صحیحی از ایران ندارند. ما تازه بعد از سه سال حضور در کن، امسال موفق شدیم تاثیرگذار بود و شاهد این باشیم که در صفحههای رسمی جشنواره در شبکههای اجتماعی از ایران و فرهنگ و زیباییهای تاریخی و طبیعی آن سخن به میان آمد. همین حضور ما و ابراز ما و گذاشتن نمونه کارهای ما باعث میشود که دنیا ما را ببیند و به توانمندیهای ما ایرانیها در صنعت تبلیغات پی ببرد.
-بادکوبه با دو پروژه در این جشنواره حضور داشت. این پروژهها در کن چقدر دیده شدند؟
بخشی در جشنواره بود برای نمایش کارهایی که برای بهتر شدن زندگی بشر ساخته شده بودند. کارهای بادکوبه در این بخش توسط محسن رهگذر مدیر واحد توسعه کسب و کار دیجیتال بادکوبه به نمایش گذاشته شدند. مخاطبینی بودند که با این کارها ارتباط زیادی برقرار کردند و برایشان جالب بود و حتی از دیدن دیگر کارهای فرهنگی آژانس بادکوبه نیز استقبال کردند. چون برای آنها جذاب بودند. واقعیت این است که خورشید همه جا خورشید است و کار خوب هم کار خوبی است که همه جا دیده میشود.
-این مورد میتواند جزء دستاوردهای بادکوبه باشد. به غیر از این چطور؟
از دستاوردهای ما همین قرار گرفتن در جریان بزرگترین رویداد تبلیغاتی جهان بود. همچنین شرکت کردن همکاران ما در ورکشاپها، تعامل با شرکتهای بینالمللی، دیدن پروژههای متعدد و موفق خارجی، بهروز شدن، دیدن ترندهای روز جهان.
در مقیاس بالاتر و فراتر از آژانس بادکوبه، برای ایران طبیعتا این دستاورد وجود داشت که ایران دیده شد. نام ایران در منوهای جشنواره به صورت رسمی منتشر شد. هرچقدر هنرمندان ایرانی در جشنواره فیلم کن حضور پیشرو و پررنگ و باسابقهای دارند، ما ایرانیها در جشنواره تبلیغات کن تقریبا حضور نداریم. به غیر از بادکوبه که سه سال است که در جشنواره حضور دارد.
-شرکت در جشنواره کن برای آینده آژانس شما چه دستاوردی دارد؟
تبلیغات و صنعت برای رشد به هم نیاز دارند و با هم ارتباط مستقیم دارند.
-منظورتان از صنعت دقیقا چیست؟
کسب و کارها و تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات. همانطور که گفتم صنعت و تبلیغات با هم ارتباط مستقیمی دارند و رشد یا ضعفشان به یکدیگر مرتبط است. از طرفی تبلیغات در جهان بیش از صد سال است که سابقه دارد. همین سابقه به برخی کشورها این فرصت را میدهد که در این امر پیشتاز باشند اما در ایران تبلیغات جوانتر است و عمری حدود 80 سال دارد. همین فاصله در کیفیت کار ما تاثیر میگذارد. این تفاوت در کلیات کارهایی که ارائه میشود به چشم میآید. در تبلیغات بینالمللی توجه به مسئولیت اجتماعی و بهتر شدن زندگی بشر است که به چشم میآید درعوض ما در ایران تبلیغ و معرفی محصول داریم. طبیعتا در بعضی از کارها اختلاف خیلی زیاد است اما کارهایی با سطح کیفی برابر یا نزدیک به هم نیز وجود دارد.

کافه بازاریابی-سوالم را طور دیگری هم بپرسم. این فضایی که تجربه کردید چه تاثیری میتواند بر کار یک سال آینده آژانس داشته باشد؟
ما طی این سه سال حضورمان در کن توانستیم سطح علمی و کیفی خودمان را طوری بالاتر ببریم که بتوانیم با برندهای ایرانی در سطج بالاتر و پیشرفتهتری صحبت کنیم. ما در ایران با صنایعی روبهرو هستیم که از لحاظ فنی کاملا به روز هستند اما از لحاظ تبلیغات و ایدهپردازی اینطور نیستند. حضور ما در جشنوارهای مانند کن این فرصت و قابلیت را به ما میدهد که از دریچه خلاقانهتری با این برندها و صنایع صحبت کنیم و سطح ایدهپردازی و خلاقیت آنها را نیز بالا ببریم و با اثرگذاری و هزینههای کمتر به اهداف بزرگتری برسیم. وقتی ما میگوییم در بادکوبه کار اثرگذار و خلاق و علمی انجام میدهیم یعنی بودجه کم، خلاقیت و اثرگذاری بالا و خروجی علمی.
بنابراین ما همه در یک زنجیره مرتبط هستیم. صنعت، تبلیغات، توانایی مالی مردم، تیمهای بازاریابی و فروش، تیم توزیع و بخشهای دیگر. برای موفقیت نیاز است که هر بخشی بهترین باشد. ممکن است ما بتوانیم به واسطه حضور در جشنواره کن، کل این زنجیره را متحول کنیم، اما میدانیم کارآسانی نیست و نیاز به تلاش خیلی زیادی دارد. با این حال، کافیست برندهای پیشرو، بینالمللی و برخوردار از سطح کیفی بالا به ما مراجعه کنند. میزان موفقیت این برندها در آژانس بادکوبه به شدت بالا خواهد بود. برندهایی مانند یونیلیور یا نستله یا گروه صنعتی گلرنگ که زیرساختهای خیلی خوبی دارند.
کافه بازاریابی-حضور در جشنواره خلاقیت کن میتواند در جذب مشتری موثر باشد؟
نه. تاثیر خاص یا مستقیمی ندارد چون در جشنواره کن مشتری وجود ندارد. فقط دستاندرکاران صنعت تبلیغات حضور دارند.
کافه بازاریابی-از نظر شما چشمگیرترین عنصر آن فضا چه چیزی بود؟
جدی و مهم بودن صنعت تبلیغات. در جشنواره خلاقیت کن شما بیشتر از قبل به اهمیت تبلیغات پی میبرید. مدیران بزرگترین کسب و کارهای جهان در این جشنواره به صنعت تبلیغات احترام میگذارند. آنجاست که متوجه موثر بودن تبلیغات در سازوکارهای اقتصادی میشوید. جشنوارهای که از همه جهان در آن حضور دارند.
کافه بازاریابی-زنان چه نقشی در این جشنواره دارند؟
سال گذشته در طول برگزاری جشنواره متوجه میشدید که یکی از موضوعاتی که در بسیاری از تبلیغات آن را میبینید؛ موضوعات مربوط به زنان است. بهخصوص بیماری سرطان پستان که در میان زنان رواج زیادی دارد. بسیاری از کمپینهای تبلیغاتی در این مورد بود و البته در ارتباط با بالا بردن سطح آگاهی عمومی نسبت به مسائل زنان. البته امسال این توجه معطوف شده بود به جنگ و سوریه و نفی کردن خشونت و جنگ. اما همچنان در این جشنواره رویدادهایی اختصاصی برای زنان برگزار میشد با حضور زنان معروف و قدرتمند جهانی به منظور اطلاعرسانی درخصوص حقوق زنان، حضور زنان در تبلیغات، عدم استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات و در مورد اثربخشی زنان در جامعه. همچنین پروژههای مربوط به زنان در کن از بخشهای پررنگ و قوی جشنواره هستند.
کافه بازاریابی-بهتر است سوالم را از یک جنبه دیگر هم بپرسم. چقدر از فعالین حوزه تبلیغات در سطح جهان، زنان هستند؟
مشاهدات من میگوید نیمی از افرادی که در جشنواره خلاقیت کن حضور داشتند، خانمها بودند. یکی از همکاران خانم ما هم عضوی از تیم بادکوبه در جشنواره خلاقیت کن بود. مانند بسیاری از بخشهای دیگر، در تبلیغات هم خانمها حضور دارند و باتوجه به میزان توانایی خودشان میتوانند موثر باشند.
کافه بازاریابی-در انتها اگر صحبتی مانده، بفرمایید.
به همکارانم در ایران و از آژانسهای تبلیغاتی دیگر پیشنهاد میکنم در سالهای آینده حتما در این جشنواره شرکت کنند. هم حضور به هم رساندن و هم ارسال پروژه. هر چقدر ما ایرانیها حضور بیشتری در جوامع بینالمللی داشته باشیم در برندینگ نام ایران تاثیر بیشتری خواهیم داشت. ما با توجه به تجربه سه ساله شرکت در کن، این آمادگی را داریم که به سوالات احتمالی ایشان پاسخ بدهیم و در صورت لزوم علاقهمندان به شرکت در جشنواره را راهنمایی کنیم تا راحتتر بتوانند روند ثبتنام و حضور در جشنواره را طی کنند.
لینک مطلب
جشنواره خلاقیت کن 2017 از امروز، 17 ژوئن، 27 خرداد، کار خود را در فرانسه آغاز میکند.

به عادت هر ساله، شهر کن فرانسه به مدت یک هفته میزبان غولهای جهان تبلیغات است تا در طی برگزاری این رویداد جهانی، بهترین فعالیتهای تبلیغاتی در بخشهای مختلف و در رقابتی بینالمللی مشخص شوند و همچنین در طول یک هفته با برگزاری دورههای آموزشی، سمینارها و گپ و گفتهای اختصاصی، صنعت تبلیغات و اهالی آن با هم تعامل بیشتری پیدا کنند.
همانطور که پیشتر گفتیم، آژانس تبلیغاتی بادکوبه به رسم سالهای اخیر، امسال نیز با تیمی پنج نفره در این دوره از جشنواره خلاقیت کن شرکت کرده است. همین امر به ما کمک میکند که این جشنواره را در طول برگزاری به صورت مداوم و آنلاین، پوشش اختصاصی داده و به عنوان تنها راه ارتباطی آنلاین با جشنواره خلاقیت کن، شما را در جریان جزئیات این رویداد قرار دهیم.
علاوه بر این، آژانس تبلیغاتی بادکوبه در این دوره از جشنواره با دو پروژه حضور دارد. کمپین دیجیتال کن با حضور کیمیا علیزاده و وایرال ویدئوی «با ریشههایت بمان» کمیته امداد. این اتفاق به فضای تبلیغات ایران این فرصت را میدهد که از نمایی نزدیکتر و در ارتباطی رو در رو، به تعامل با جهان تبلیغات بپردازد و دریچهای گشوده از سوی فضای تبلیغات داخل کشور به فضای بینالمللی باشد.
از امروز تا سوم تیر همراه ما باشید و بهروزترین اخبار دنیای تبلیغات را پیگیری کنید.