بازاریابی

آیا هوش مصنوعی جایگرین بازاریابان می‌شود؟

نمی‌توان انکار کرد که هوش مصنوعی (AI) در حال تغییر دنیا و در نتیجه تغییر مشاغل است. صنعت تبلیغات نیز از این ماجرا مستثنی نبوده و با حضور هوش مصنوعی تغییراتی بنیادین پیدا کرده است. اما آیا هوش مصنوعی جایگزین افراد این حوزه می‌شود؟ پاسخ کوتاهی که در حاضر به این سوال داده می‌شود این است که هنوز نه، شاید هم هرگز نه!

 

برخی می‌گویند این امر به‌طور اساسی نحوه بازاریابی و نیاز به بازاریابان دیجیتال را تغییر خواهد داد. البته اگر بخواهیم صادق باشیم، هنوز اطلاعات دقیقی در مورد اینکه چگونه هوش مصنوعی بر نقش‌ بازاریابی دیجیتال در سال‌های آینده تأثیر می‌گذارد وجود ندارد.

 

آنچه ما اکنون می‌دانیم این است که ابداع استراتژی‌های بازاریابی همچنان مستلزم مشارکت افرادی است که با خلاقیت خود و به‌کارگیری توانایی‌های هوش مصنوعی راه‌های تازه‌ای برای فروش بیابند در غیر اینصورت از رقبا عقب خواهند ماند، چرا که استفاده از هوش مصنوعی به آرامی در حال افزایش است.

 

برخلاف سال‌های گذشته، حجم داده‌ها به‌صورت روزانه بیشتر می‌شود. به‌همین‌خاطر استخراج، تحلیل و استفاده آن‌ها در تبلیغات و بازاریابی کار سخت‌تری است. همین موضوع باعث شده هوش مصنوعی بین بازاریابان و فعالان حوزه تبلیغات و برندسازی هرروزه جذاب‌ و جذاب‌تر شود.

 

همه می‌دانیم هوش مصنوعی کارآمد است اما صنعت بازاریابی دیجیتال هم‌چنان متکی بر عنصر خلاقیت مانده تا راه‌حل‌های ارتباطی بهتری با مشتریان پیدا کند. به‌طور کلی امروزه هدف اکثر شرکت‌ها و بخش‌های بازاریابی جایگزینی منابع انسانی نیست، بلکه بهره‌‌‌‌‌‌‌مندی از هوش مصنوعی برای استراتژی‌های بازاریابی است. بنابراین به جای حذف همه مشاغل، هوش مصنوعی افراد را وادار به تکامل می‌کند.

 

برخی امکانات هوش مصنوعی در بازاریابی و تبلیغات:

• مخاطبان تقسیم‌بندی می‌شوند.

• با هدف‌گیری مخاطب، تبلیغات مرتبط‌ با علاقه‌مندی‌های او ارائه می‌شود.

• تجربه تعاملی بیشتری با مخاطب ایجاد می‌شود.

• تصمیمات تبلیغاتی تاثیرگذارتر می‌شوند و ROI را بهبود می‌بخشند.

• بهینه‌سازی عملکرد بر بهینه‌سازی و هدف‌گذاری بودجه تاثیر می‌گذارد.

• شخصی‌سازی تبلیغات منجر به تجربه بهتر مخاطب می‌شود.

و …

 

پادکست شماره 129

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، شماره 129 از مجموعه‌ پادکست‌های راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه می‌خواهیم درباره 18 ایده کسب و کاری سودآور مرتبط با تبلیغات و بازاریابی صحبت کنیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت بازده رفته‌ایم.

امروزه متخصصان بازاریابی مشتاقانه به دنبال ایده‌هایی هستند که با پرداختن به آن بتوانند در حوزه تبلیغات وارد شوند و به یک سودآوری عالی دست یابند. در جست‌وجو برای سودآورترین ایده کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی، شناخت بازار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که تحلیلگران باید پتانسیل بازار تبلیغاتی را بشناسند تا بتوانند هزینه‌های مختلف را برآورد کنند.

اگر شما هم می‌خواهید در دنیای تبلیغات فعالیت کنید باید بدانید که رمز موفقیت در این بازار صرفا تکیه بر روش‌های هوشمندانه نیست. بلکه شما باید طرز فکر خود را عوض کنید و بدانید که در زمین حریف بازی کنید. شما باید از قالب یک فروشنده دربیایید و در نقش یک مشتری به تبلیغات نگاه کنید. اینطوری می‌توانید اولویت اصلی مشتریان را درک کنید و مشاوره جامع‌تری برای تولید یک تبلیغ بدهید.

پس برای اینکه یک ایده کسب و کار تبلیغاتی پرسود و عالی داشته باشید، با ما همراه شوید تا 18 ایده کسب و کار تبلیغاتی که می‌توانید برای انجام آن از همین امروز برنامه‌ریزی کنید را بشناسید.

۱. مدل‌سازی سه بعدی و انیمیشن

یکی از بهترین ایده‌های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی مدل‌سازی سه بعدی است. ساخت انیمیشن، یک محصول در دنیای واقعی را در قالب دیجیتالی برای مخاطب به ارمغان می‌آورد. استفاده از کارهای سه بعدی و انیمیشن برای خدماتی نظیر معماری، یادگیری الکترونیکی، آشنایی با شخصیت‌ها و افراد و… بسیار عالی و کاربردی است.

  1. 2. سازنده کمپین تبلیغاتی

یکی دیگر از ایده‌های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی ساختن کمپین‌های تبلیغاتی است. شما می‌توانید کمپین‌های تبلیغاتی خلاقانه آنلاین نظیر کمپین‌های موفق رسانه‌های مجازی، اپلیکیشن‌های مختلف، محتوای موبایل، ویدئوهای متفاوت، ارسال ایمیل و خبرنامه، بهینه‌سازی موتور جست‌وجوی گوگل، رسانه‌های آنلاین یا ترکیبی از برخی از این موارد را برای مشتریان خود برنامه‌ریزی و اجرا کنید.

  1. 3. مشاوره تجاری رادیو و تلویزیون

به عنوان یک مشاور تجاری رادیو و تلویزیون شما باید یک رسانه ایده‌آل پیدا کنید که در تبلیغات در آن شما را با مشتریان حداکثری روبه‌رو کند که این امر نیاز به یک تفکر استراتژیک و آگاهانه دارد. در این کسب و کار همه چیز از یک ایده شروع می‌شود و شما باید راه‌های قانع کردن مخاطب تلویزیون و رادیو را بشناسید.

۴. مشاوره تبلیغاتی

برای دستیابی به موفقیت در امر مشاوره تبلیغاتی باید تخصص برندسازی، ذهن خلاق و مهارت‌های میان‌فردی موثر داشته باشید. فردی که با چنین مشخصاتی وارد حوزه بازاریابی و تبلیغات می‌شود قطعا می‌تواند مزایای شغلی خوبی برای خودش ایجاد کند زیرا قابلیت ایجاد استراتژی‌های تبلیغاتی موثر برای ارتقا و ارائه کالاها و خدمات مختلف به مشتریان را دارد. و این ایده یکی از بهترین ایده‌های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی است.

۵. توسعه دهنده برند

به عنوان یک مشاور تبلیغاتی فعال در حوزه بازاریابی و برندینگ می‌توانید برای ساخت یک برند قدرتمند فعالیت کنید و آنچنان در جهت شناسایی و ارائه این برند به مخاطبان خلاقیت به خرج دهید که بک برند انفجاری در ذهن مخاطبان نقش ببندد.

۶. عکاسی تجاری

افرادی که در زمینه عکاسی و فیلمبرداری تخصص دارند می‌توانند بدون نیاز به یک محیط کاری و از همان منزل خودشان به فعالیت در این حوزه بپردازند. این یکی از سودآورترین ایده‌های کسب و کار تبلیغات است که نیاز به تجهیزات و امکانات مختصر اما تخصصی دارد.

۷. توسعه دهنده محتوا

تولید محتوای باکیفیت اطلاعات‌محور که مشتری را جذب کند چالش بزرگ کسب و کار این روزها است که شما می‌توانید از این چالش به نفع خودتان بهره ببرید و در این حوزه فعالیت کنید. شما می‌توانید یک کسب و کار تبلیغاتی را با نوشتن مقالات و متون جذاب آغاز کنید و سپس یک سازمان منسجم برای جذب مشتریان‌تان بسازید. این یکی از سودآورترین ایده‌های کسب و کار تبلیغات است که چشم‌انداز بسیار روشنی دارد.

۸. ساخت موزیک ویدیو

امروزه بسیاری از شرکت‌ها برای فعالیت‌های برندسازی خود به دنبال موزیک ویدیوهای خوب هستند. همچنین هنرمندان و خوانندگان هم برای معروف شدن خود به دنبال سازندگان موزیک ویدیو می‌گردند. اگر به این کار علاقه دارید و توانایی آن را هم در خودتان می‌بینید پس زود شروع کنید و کارهای خلاقانه و پولساز درست کنید. این ایده یکی از سوداورترین ایده های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی است.

۹. تامین ملزومات اولیه تبلیغات

برای اینکه در این زمینه فعالیت کنید باید هر دو بازار تبلیغات یعنی بازار چاپی و نیز بازار آنلاین را به خوبی بشناسید. وقتی نسبت به نیازمندی‌ها و ملزومات هر دو بازار آگاهی داشته باشید می‌توانید برای هرکدام خدمت‌رسانی کنید و صاحب درآمد شوید.

۱۰. مشاوره خدمات پستی

بسیاری از کسب و کارهای محلی ترجیح می‌دهند برای پخش کردن تبلیغاتشان از خدمات پست استفاده کنند و حرفشان را به گوش مخاطبان برسانند. مثلا رستوران‌ها، فروشگاه‌های کوچک و خرده‌فروشی‌ها برای پخش کردن تبلیغاتشان در سطح محلی یا منطقه‌ای از خدمات پست بهره می‌برند. برای انجام این کار کافی است که اندکی درباره سیستم پستی شهرتان اطلاعات کسب کنید و سپس یک کامپیوتر، اینترنت و تلفن داشته باشید. حتی می‌توانید از اتاق نشیمن منزل‌تان هم برای این کار استفاده کنید.

۱۱. آژانس مدیریت مراسم‌ها و رویدادها

برای ورود به این حوزه از بازار تبلیغات نیاز است که شما مهارت‌های برنامه‌ریزی و سازماندهی خوبی داشته باشید و اگر در رشته‌های مرتبط این حوزه فارغ‌التحصیل شده‌اید حتما این کسب و کار به دردتان می‌خورد. در کسب و کار مدیریت رویدادها مشتریان اصلی شما شرکت‌های بزرگ، موسسات آموزشی، زوج‌های آماده ازدواج، کاندیداهای انتخابات و بسیاری افراد حقیقی و حقوقی دیگر هستند.

۱۲. خدمات طراحی گرافیکی

داشتن تخصص در زمینه طراحی گرافیکی چیزی است که شما می‌توانید با آن یک کسب و کار تبلیغاتی شروع کنید. در حالت کلی داشتن دانش فنی و خلاقیت و البته روحیه کسب و کاری برای انجام این کار لازم است.

۱۳. مشاوره بازاریابی اینترنتی

در دنیای مدرن امروز هر کسب و کاری چه کوچک و چه بزرگ نیاز به یک وب سایت دارد. اما تنها داشتن یک وب سایت نمی‌تواند شما را نسبت به داشتن مشتریان خوب مطمئن کند. بسیاری موضوعات مربوط به بخش فنی و نیز برند وجود دارد که برای ایجاد یک سایت به عنوان ابزار بازاریابی موثر باید بدانید. در اینجا شما می‌توانید در نقش یک مشاور بازاریابی اینترنتی ظاهر شوید و آنچه را از برندسازی در فضای وب یا موتور جست‌وجوی گوگل می‌دانید به مشتریان‌تان عرضه کنید.

۱۴. خدمات تحقیقات بازار

تحقیقات بازار برای هر کسب و کاری چه کوچک و چه بزرگ واقعا ضروری است. ارائه خدمات تحقیقات بازار یک روش سودآور برای پول درآوردن از رشته‌ای است که شما در آن تخصص دارید. حتما این ایده سودآور در حوزه کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی را امتحان کنید.

۱۵. مشاوره تبلیغات محیطی

کسب و کار مشاوره تبلیغات محیطی توصیه‌های شما به مشتریان‌تان برای تبلیغات محصول یا خدمات شان در فضای باز است. تبلیغات محیطی در واقع بازاریابی بصری است که از برخی عناصر و ابزار و لوازم جذاب برای ارتباط با مخاطب بهره می‌برد. تبلیغات بیرونی یک رسانه بسیار قدرتمند و متنوع است که اجازه می‌دهد طیف بسیار گسترده‌ای از مخاطبان با شیوه‌های خلاقانه به محصول یا خدمات مورد اشاره علاقمند شوند.

۱۶ تبلیغات چاپی

مشاور تبلیغات چاپی هر نوع خدماتی در زمینه فعالیت‌های چاپی مورد نیاز سازمان‌ها و شرکتها و اشخاص را ارائه می‌دهد. در این حوزه خدمات هم شامل طراحی و هم چاپ می‌شود. در این کسب و کار شما باید روی هزینه‌ها، قیمت تمام شده، عرضه و تقاضا، رقیبان مهم و مشهور و وضعیت اقتصادی و واردات اقلام مورد نیاز تمرکز و تحقیق کنید.

۱۷. خدمات مربوط به برندینگ محصولات

در خدمات مربوط به برندینگ محصولات شما برای ارائه اطلاعات مورد نیاز محصول برای خرده فروشی یا عمده فروشی باید طرح درست و کاملی بریزید. هر کسب و کار کوچک یا بزرگ بر اهمیت سرمایه‌گذاری در برند تاکید دارد زیرا این ارزشمندترین و قدرتمندترین بخش کسب و کار است.

  1. 18. آژانس روابط عمومی

برای شروع این کسب و کار باید در هر دو رسانه چاپی و الکترونیکی فعالیت کنید تا حوزه اصلی فعالیت خود را مشخص کنید. متخصصان حوزه روابط عمومی از طریق رسانه‌های دیجیتال با مشتریان ارتباط برقرار می‌کنند و به کشف و شناسایی نیاز آنان می‌پردازند و با توجه به آن نیاز محصولات خوبی را معرفی می‌کنند. و این ایده یکی از عالی ترین ایده های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی است.

تمام این موارد همان خدماتی هستند که معمولا به‌طور یک‌جا در یک آژانس تبلیغاتی جمع شده و به مشتری ارائه می‌شود.

 

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.

پادکست شماره 127

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، شماره 127 از مجموعه‌ پادکست‌های راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است.. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه می‌خواهیم از هفت فایده بازاریابی تعاملی برای کسب و کارهای دیجیتال هوشمند صحبت کنیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت بازده رفته‌ایم.

امروزه بیش از همیشه، آدم‌ها برای یافتن کسب و کارهای بومی محلی، خرید محصولات و خدمات، و تعامل با برندها از طریق رسانه‌ی اجتماعی از اینترنت استفاده می‌کنند. با به کمال رسیدن تاکتیک‌های بازاریابی اینترنتی در دهه‌ی گذشته بازاریاب‌ها و کسب و کارهای آنلاین نیاز دارند برای برقرار ارتباط با مشتری و ایجاد تعهد روش‌های مبتکرانه‌ای پیدا کنند. مزایای بازاریابی تعاملی هرگز به این آشکاری نبوده است. بازاریابان دیجیتال هوشمند در حال طرح‌ریزی و به کار بستن فناوری خلاقانه و فوق‌پیشرفته برای بهبود تجربه‌های مشتریان هستند.

با بازاریابی تعاملی، کسب و کارها قادر هستند آگاهی از برندشان را افزایش دهند، از رقبا متمایز شوند، بر وفاداری مشتری بیفزایند، و سودشان را زیاد کنند.

بازاریابی تعاملی دقیقا چیست؟

بازاریابی تعاملی یک تاکتیک بازاریابی یک به یک است که در عمل اقدامات مشتری را تعدیل می‌کند و به آن‌ها واکنش و پاسخ می‌دهد. این برای مشتری به تعامل آنلاین با یک برند وجهه‌ی شخصی‌تری می‌بخشد.

مثال‌های بازاریابی تعاملی شامل موارد زیر می‌شوند:

– رقابت‌ها – راهی موثر برای رشد پایگاه مشتری و افزایش آگاهی از برند. آدم‌ها تمایل طبیعی و ذاتی به رقابت دارند، و همه دوست دارند برنده باشند. رقابت راهی عالی برای متعهد کردن مشتری و آشنا سازی آن‌ها با برندتان است.

– تست‌های کوچک، رای‌گیری، و نظرسنجی – راهی جالب و درگیرکننده برای مبارزه با خستگی مشتریان.

– ویدیوها و بازاریابی ایمیلی – برای پاسخ دادن به سوال‌ها و تشریح فرایند خرید.

– اینفوگرافی‌های تعاملی – انیمیشن و نمودارهای متحرک را برای جلب و حفظ توجه کاربران اضافه می‌کند.

– ربات‌های پیامرسان – وجه‌ی محاوره‌ای به تعاملات مشتری می‌افزاید، و از سوی کسب و کارتان تاثیر مطلوبی بر آن‌ها به جا می‌گذارد.

و اما هفت مزیت بازاریابی تعاملی

۱. تعهد مشتری

بازاریابی تعاملی زمان صرف شده بر روی وبسایت‌تان را افزایش می‌دهد و برای مشتری آن را به تجربه‌ای به‌یادماندنی تبدیل می‌کند. بازاریابی تعاملی چند حس را به طور همزمان درگیر می‌کند. به جای خواندن متن، دیدن یک تصویر، پر کردن فرم، گوش دادن به قطعه‌ای، تماشای ویدیو، یا کلیک کردن روی دکمه – بازاریابی تعاملی بهترین عناصر تمام این‌ها را با هم ترکیب می‌کند.

همچنین ایجاد هیجان و علاقمندی می‌کند و اطلاعاتی را که کاربران در واقعیت به دنبالش هستند به آن‌ها ارائه می‌دهد.

 

۲. بهسازی تغییر و تبدیل‌

آدم‌ها در برابر تاکتیک‌های قدیمی و کلیشه شده‌ی «جذب مخاطب هدفمند» (lead generation) صبرشان را دارند از دست می‌دهند. چیزهایی مانند پاپ‌آپ‌ها، دانلود ای‌بوک، و فرم‌های ثبت‌نام عمومی کارایی‌شان را از دست می‌دهند. بنابراین شما با ارائه‌ی محتوای هیجان‌انگیزتر بیشتر می‌توانید مخاطبین خود را جذب کسب و کارتان کنید.

 

۳. جذب مخاطب هدفمند با کیفیت

جذب مخاطب با کیفیت از طریق بازاریابی تعاملی بسیار ساده‌تر است. می‌توانید با پرسش‌های عمدی و محتوای هدفمند در واقع مشتریان بالقوه‌ی کم کیفیت را الک کنید. مثلا، می‌توانید پرسشنامه‌ی جالب و درگیر کننده‌ای برای بازدید کنندگان وبسایت‌تان فراهم، یا در یک رقابت از پرسش‌ّهای سنجش کیفیت استفاده کنید.

معمولا هرچه سوال بیشتری می‌پرسید احتمال آنکه آدم‌های بیشتری خط بخورند و نرخ تبدیل‌های‌تان کاهش پیدا کند بیشتر است. با وجود این، با تعاملی کردن کل تجربه می‌توانید اطلاعاتی را که نیاز دارید بدون خسته شدن و کم آوردن به دست بیاورید. این شبیه تحقیق یا پرسشنامه‌ی مدارس نیست.

کلید کسب اطلاعاتی که نیاز دارید و تعیین کیفیت مشتریان احتمالی درخواست قطعه‌های کوچک و ساده‌ی اطلاعات در راستای این سفر تعاملی است.

۴. وایرال شدن و اشتراک گذاری

یکی از بزرگترین نقایص بازاریابی تعاملی وایرال شدن رسانه اجتماعی داخلی آن است.

با پاداش دادن به شرکت کنندگان به خاطر اشتراک محتوای تعاملی‌تان، می‌ةوانید تعداد آدم‌هایی که تجربه‌های شما را می‌بینند افزایش دهید، مخاطب هدفمند بیشتری جلب کنید، و بازده سرمایه‌گذاری‌تان را به اوج برسانید.

در درجه‌ی اول محتوای تعاملی ذاتا از محتوای ایستا بیشتر قابل اشتراک گذاری است. اما اگر کمی هوشمندانه درباره‌ی آن عمل کنید صعودپذیر نیز هست. مثلا، می‌توانید رقابتی ایجاد کنید که وارد شوندگان را ملزم به اشتراک مطالب کند. به این طریق، کسب و کارتان می‌تواند پیش روی هزاران نفر قرار بگیرد بدون آنکه بخواهید کار شاقی انجام دهید یا بابت تبلیغات هزینه کنید.

۵. بازخورد مشتری

بازخورد مشتری به طرز باورنکردنی برای کسب و کارها مهم است. بدون آن، قادر نیستید در زمینه‌ی پیامرسانی فروش‌های‌تان، تشخیص هر نقطه ظعفی در استراتژی بازاریابی‌تان، و پی بردن به اینکه مشتریان از چه چیز محصولات‌تان خوششان می‌آید یا بدشان، پیشرفت بکنید.

درک نادرست از خواسته‌ها و نیازهای مشتری می‌تواند برای استراتژی بلند مدت کسب و کارتان مضر باشد و به «سود خالص»تان ضربه بزند.

اما چطور می‌توانید به روشی که بی دردسر، و حتی سرگرم کننده باشد، از مشتریان‌تان بازخورد بگیرید؟

نظرسنجی‌ها و رای‌گیری‌ها راهی سریع برای آن است که مشتریان عقایدشان را درباره‌ی محصول یا خدمات شما به اشتراک بگذارند. با فراهم آوردن بستری سریع و آنی برای‌ آن‌ها، بیشتر به دادن بازخورد متمایل خواهند شد.

۶. شخصی سازی

میلیاردها آدم هر روز وارد اینترنت می‌شوند. اکثر آن‌ها هویتی ناشناس دارند، ملغمه‌ای هستند از داده‌های پیکسلی بدون شخصیت.

ولی بازاریابی تعاملی مشتری را به عنوان فردی با اهداف، نیازها، خواسته‌ها، و مشکلات منحصر به فرد می‌بیند که فقط کسب و کار شما می‌تواند آن ها را برطرف کند.

خودافشایی یک تجربه‌ی رضایت بخش به لحاظ عصبی است. این بخشی از ماهیت انسانی است که آدم‌ها می‌خواهند بشناسند و شناخته شوند. از طریق رای گیری، نظرسنجی، محاسبه‌گرها یا تست‌های کوچک می‌توانید صدای مشتری خود باشید.

۷. سئو

تعداد زیادی احتمالات و امکانات فرمول بندی شده از طریق استراتژی سئوی متنوع و عالی در یک محتوای تعاملی به وجود می‌آید.

برای شروع، محتوای تعاملی، لینک‌های بیشتری را جذب می‌کند و بیشتر قابل اشتراک‌گذاری است. افزایش تعداد لینک‌های داخلی در وبسایت‌تان و اشتراک‌گذاری‌های رسانه‌های اجتماعی برای محتوای شما تاثیر مثبتی بر رتبه‌ی سئوتان خواهد داشت.

اگر می‌توانید تجربه‌ی تعاملی ایجاد کنید که سایر وبسایت‌ها بتوانند به شما لینک بازگشتی بدهند به فرصت‌های بی‌پایان لینک‌سازی فکر کنید. این می‌تواند یک اینفوگرافی، نظرسنجی، رقابت، محاسبه‌گر تعاملی یا حتی دسته‌ای از سایر تکنیک‌های تعاملی باشد که برای سایت‌های آتی شما در فضای موجودتان به مانند آهن‌ربای لینک عمل می‌کند.

همچنین، موتورهای جستجو، سایت‌ها را  براساس بیشترین میزان حضور بازدیدکننده در آن‌ها رتبه بندی می‌کنند. محتوای تعاملی بازدیدکنندگان را نسبت به محتوای استاتیک متعهدانه تر و طولانی تر در صفحه‌های شبکه اینترنت حفظ می‌کند.

نتیجه‌گیری

روی‌هم رفته، انتظارات مشتری در حال تغییر است و موتورهای جستجو  به ارجاعات مدرن و پیشرفته‌ی بازدیدکنندگان وبسایت‌ها پاسخ می‌دهند. به عنوان صاحب کسب و کاری با حضور اینترنتی قوی، مهم است که این تغییرات را درک کنیم و بفهمیم چگونه می‌توان سلائق فعلی مشتریان و الگوریتمهای موتور جستجو را در استراتژی بازاریابی لحاظ کرد.

با آنکه محتوای استاتیک همچنان برای وبسایت‌تان ضروری است، اما لازم است استراتژی محتوای‌تان را در این چشم‌اندازِ در حال تغییر تنوع ببخشید. با استفاده از بازاریابی تعاملی می‌توانید خودتان را از بقیه رقبا متمایز کنید.

 

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.

پادکست شماره 118

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، اولین قسمت از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه در سال 1398 است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز و در این قسمت، درباره ده قدم برای جذاب کردن یک پادکست صحبت می‌کنیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت وی ادیت پادکستس رفته‌ایم.

احتمالا ممکن است فکرکنید پادکست صرفا یک محتوای سرگرم‌کننده است اما اینطور نیست. در حال حاضر بزرگترین بازاریابان دنیا از پادکست به عنوان یک وسیله قدرتمند برای تحقیق و تسریع در به چشم آمدن کسب‌وکارشان استفاده می‌کنند.

هر پادکست به دنبال رشد کیفیت خود است و شنونده‌ها مبنای اصلی برای مشخص شدن موفقیت شما هستند. امروز ما به شما چند روش را معرفی می‌کنیم که از طریق آنها می‌توانید باعث رشد پادکست‌تان شوید.

1-شبکه، شبکه، شبکه

یک راه خیلی آسان و پربار برای رشد پادکست شما این است که با جامعه‌ی علاقه‌مند به پادکست در ارتباط باشید. به این مسئله نه صرفا به عنوان رقابت که به عنوان راهی برای گسترش پایگاه شنوندگان خود نگاه کنید.

مصاحبه با افراد مختلف هم راه دیگری‌ست که هم می‌تواند کیفیت محتوای تولید شده‌ی شما را بالا ببرد و هم رابطی بین شما و مخاطبان هدف باشد. از طرفی همکاری با دیگران می‌تواند راهی برای یادگیری نکات و ترفندهای جدید به حساب بیاید.

به بازاریابی پادکست خودتان نیز فکر کنید. اینترنت شلوغ است و شما باید از کلمات کلیدی، عناوین، توضیحات و محتوای مناسب استفاده کنید. بدیهی‌ست پادکستی که در صفحه اول گوگل نمایش داده می‌شود باعث جذب بیشترین شنونده می‌شود تا پادکستی که در صفحه 50 نمایش داده می‌شود و این بدین معنی است که علاوه بر درج کلمات کلیدی مورد نظر، اسم و توضیحات هر اپیزود را هم درج کنید.

2-انتخاب یک میزبان خوب برای پادکست

هر پادکستی احتیاج به یک میزبان خوب برای انتشار دارد. طوری که موازی با رشد شما در تولید پادکست، این میزبان قادر به ارایه یک شبکه سریع و قابل اعتماد نیز باشد. بعضی از پلتف‌فرم‌ها به صورت رایگان کار می‌کنند. پیشنهاد می‌کنیم در شروع کار ابتدا به سراغ آنها بروید.

3-با اینترنت در ارتباط باشید

قطعا شما به تنهایی نمی‌توانید تبدیل به یک پادکست موفق شوید بلکه نیاز به تعامل با دیگران دارید. پلت‌فرم‌های جالب زیادی در اینترنت وجود دارند که می‌توان از آنها برای شبکه و بحث و گفتگو استفاده کرد. از این پلت‌فرم‌ها برای ارتباط با شنوندگان، شنوندگان جدید بالقوه و حتی مهمانان جدید استفاده کنید. یک ارتباط واقعی بسازید! شما یک بانک دانش دارید که خیلی‌ها به دنبال آن هستند. این روش می‌تواند یک روش بسیار خلاقانه و سازنده برای نمایش هدف مورد نظرتان باشد.

4-به دنبال انتخاب کردن تبلیغات کلاسیک باشید

گاهی اوقات کلاسیک‌ترین تبلیغات تنها روش برای پیش رفتن هستند. این فقط یک استراتژی اولیه است. یک نوع معیار موقت تا زمانی که شما به آن رشدی که می‌خواهید برسید. جذب اولین شنوندگان سخت‌ترین کار شماست. به همین دلیل ارزش دارد با سرمایه‌گذاری آنها را به مخاطبین همیشگی تبدیل کنید. به غیر از روش‌های تبلیغاتی کلاسیک، استفاده از امکانات پادکست‌های موفق دیگر هم می‌تواند یک روش موثر باشد. البته این روش ریسک مالی نیز در پی دارد اما در درازمدت کارساز خواهد بود.

5-استفاده موثر از رسانه‌های اجتماعی

برای یک پادکست خوب و موفق ما احتیاج به وقت و تعهد برای تولید و انتشار آن داریم ولی فراموش نکنیم که این به معنی اتلاف وقت نیست. استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای پخش یک پادکست ضروری‌ست. به جای صرفا انتشار قسمت‌های جدید، استراتژیهای خود را تغییر دهید و حتی یک حرکت جذاب و متفاوت داشته باشید مثل گذاشتن لایو در فیسبوک یا اینستاگرام برای مخاطبانتان یا تبدیل بخشی از برنامه به یک ویدیو در پادکست. همچنین از گذاشتن اپیزودهای خود در پلت‌فرم‌های مختلف برای جذب شنوندگان جدید استفاده کنید.

6-اپلیکیشن‌های پادکست‌خوان

برنامه‌های گوشی‌های هوشمند برای پادکست‌ها رو به افزایش است و بسیاری از مردم دوست دارند که پادکست‌ها را از طریق تلفن همراه خود گوش دهند. شما باید از تمام روش‌ها و موقعیت‌ها برای رشد پادکست خود استفاده کنید تا روش بهتر را کشف کنید.

7-مخاطبان را به شنونده‌ها تبدیل کنید

هیچ روش بهتری یرای جذب مخاطب وجود ندارد، مگر اینکه مخاطبانی را که در مورد پادکست شما اطلاعاتی دارند به شنوندگان تبدیل کنید. به عنوان یک تولید کننده پادکست سعی کنید شنوندگان خود را در سطح خودتان ببینید. این بدین معنی است که آنها می‌خواهند تا حد امکان از شما بشنوند. از جمله از طریق ایمیل. داشتن گزینه اشتراک ایمیل در وب سایت شما، افزون بر افرادی که از iTunes استفاده می‌کنند یا کسانی که در خوراک RSS خود مشترک شما هستند؛ مخاطبان بیشتری برای شما به ارمغان خواهد آورد. بدین ترتیب مخاطبان هدف و شنوندگان پادکست هم‌پوشانی بیشتری پیدا می‌کنند و شما هم در یک موقعیت برنده قرار می‌گیرید.

8-تشویق شنونده‌ها

پادکست شبیه یک رسانه شخصی است که به شنوندگان دائم شما اجازه می‌دهد احساس کنند شما را به عنوان یک دوست می‌شناسند. این باعث می‌شود که پادکست جایی برای تعامل با طرفدارانتان باشد. از طریق پیوندی که میان شما و آنها برقرار می‌شود، فرصتی پیش می‌آید که شما درک بهتری از مخاطبان خود پیدا کنید. اینکه مخاطب از شما چه می‌خواهد، به چه نیاز دارد و چه انتظاری دارد. از طرفی باعث درک بیشتر ویژگی‌های شخصی شما به عنوان یک میزبان توسط شنوندگانتان می‌شود.

9-محصول خود را بازاریابی کنید

پادکست شما همان محصول شماست. بسیار مهم است که شما «محصول» خود را به منظور افزایش مخاطب به بازار هدف بفرستید. همانطور که قبلا هم صحبت شد، پادکست خود را در وبلاگ، میکرو وبلاگها یا حتی پیش‌نمایش‌های اینترنتی نمایش دهید. مرحله بعدی تمرکز بر روی تبلیغات، کسب‌وکارها یا خبرنامه‌ها است. هر زمان که یک اپیزود جدید منتشر می‌کنید آن را در شبکه‌های اجتماعی خود تبلیغ کنید و آن را برای مخاطبان خود به اشتراک بگذارید و چه در حساب‌های شخصی و چه شغلی خود در رسانه‌های اجتماعی به آن بپردازید. رمز موفقیت، سرعت در به اشتراک‌گذاری است.

10-برگزاری کمپین و جشنواره

شما می‌توانید گاهی برای بیشتر درگیر کردن مخاطبان خوب اقدام به برگزاری مسابقه یا کمپین مشارکتی کنید. درگیر کردن مخاطب با محتوای پادکست آنها را بیشتر جذب شما و محصولتان می‌کند.

در نهایت مهم‌ترین مسئله این است که از پادکست خود لذت ببرید و مخاطبان خود را در این لذت شریک کنید و آوازه‌ی خود را به گوش همگان برسانید.

 

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.

پادکست شماره 96

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ جدیدی از پادکست‌های بادکوبه است. ما دوباره در کنار شما هستیم تا به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات بپردازیم.

امروز و در اولین قسمت از مجموعه جدید پادکست بادکوبه به بازاریابی و تبلیغات در دوران بحران و رکود اقتصادی می‌پردازیم.

در فضای اقتصادی هر کشوری دورانی پیش می‌آید به عنوان دوران بحران و حتی رکود اقتصادی. دورانی که کمابیش بسیاری از ما آن را تجربه کرده‌ایم. این دوران را معمولا از نقطه‌نظرهای متعددی مورد بررسی قرار می‌دهند اما تبلیغات و بازاریابی چطور؟ در دوران رکود اقتصادی یا به وجود آمدن بحران، صاحبین کسب و کار باید چه موضعی در خصوص تبلیغات و بازاریابی بگیرند و برای تخصیص بودجه و انتخاب سیاست اجرایی متناسب چگونه فکر کنند و تصمیم بگیرند؟

با این‌که اکثر شرکت‌ها در چنین دورانی بودجه‌های بازاریابی خود را کاهش می‌دهند اما شرکت‌هایی هم هستند که در دوران رکود، کار و کاسبی‌شان رونق پیدا می‌کند و در نتیجه برنامه‌های بازاریابی خود را گسترش می‌دهند. در ادامه به چند مورد مهم که باید در این دوران مورد توجه قرار بگیرند اشاره می‌کنیم.

1)یکی از استراتژی‌های پیشنهادی در ارتباط با محصول در دوران بحران اقتصادی اتخاذ سیاست‌های خروج محصولات ضعیف از بازار است. از آنجا که مصرف‌کنندگان در این زمان تمایل به استفاده از کالاهای بادوام دارند؛ شرکت‌ها می‌بایست بر روی توسعه محصولات بادوام تمرکز کنند.

2)تحقیقات نشان می‌دهد در دوران رکود اقتصادی استراتژی قیمت‌گذاری محصولات به طور معناداری به خصوص در جهت کاهش تغییر می‌کند. این امر به خاطر تحقق حجم فروش در کوتاه‌مدت است اما این استراتژی ممکن است آسیب جدی به سود شرکت‌ها در بلندمدت وارد کند. این امر همچنین به تصویر برند آسیب می‌رساند و مشتریان ممکن است نسبت به قبول قیمت سابق پس از رفع بحران مقاومت کنند. تحقیقات نشان می‌دهد حفظ قیمت‌های قبلی با همان کیفیت قبلی یا ارتقاء کیفیت در صورت افزایش قیمت‌ها منجر به بهبود عملکرد شرکت‌ها در دوران بحران اقتصادی می‌شود.

3)تغییر استراتژی‌های تشویقی فروش و تبلیغات در دوران بحران نیز یکی از موارد حائز اهمیت است. تحقیقات بسیاری نشان می‌دهد که افزایش یا حفظ هزینه‌های بازاریابی و تبلیغات منجر به افزایش فروش، درآمد و سهم بازار پس از عبور از بحران می‌شود.

4)دوران رکود اقتصادی بهترین زمان برای هرس کردن برندها یا محصولات با دورنمای ضعیف است. به عنوان مثال بعد از رکود اقتصادی حاصل از ۱۱ سپتامبر، پروکتر اند گمبل بسیاری از برندهای ضعیف خود مثل مواد شوینده کامت، قهوه‌های فولجر، کره بادام زمینی جیف و روغن مایع کریسکو را فروخت تا تمرکزش بر برندهای قوی و در حال رشد را افزایش دهد.

5)بارها ثابت شده شرکت‌هایی که در زمان بحران نیروهای فروش و هزینه‌های بازاریابی خود را کاهش داده‌اند نتیجه بدتری نسبت به شرکت‌هایی پیدا می‌کنند که فعالیت‌های تبلیغاتی گسترده‌ای در این دوران انجام می‌دهند. در این دوران با توجه به کاهش قدرت خرید مشتریان، باید تبلیغات بر روی دوام و کیفیت کالا متمرکز شود تا بتواند اعتماد مشتریان را به خود جلب کند. همچنین یکی از بهترین راهکارها برگزاری دوره‌های آموزشی برای کارکنان فروش در جهت آشنایی آنها نسبت به تغییرات رفتار خرید مصرف‌کنندگان است. صرف هزینه در جهت استفاده از راهکارهای تشویقی فروش به‌طوری‌که خریدار منفعت آن را سریع کسب کند از راهکارهای دیگر افزایش فروش است.

6)نحوه تخصیص بودجه در شرکت‌های مختلف معمولا انعطاف زیادی ندارد و تغییر آن با در نظر گرفتن شرایط محیط بازاریابی، کار بسیار سختی است. بحران اقتصادی فرصت مناسبی را برای بازبینی و نحوه هزینه‌کرد بودجه‌های بازاریابی به وجود می‌آورد. بازتخصیص بودجه‌های بازاریابی در این دوران راهکارهای جدید و امیدبخشی را پیش روی بازاریاب‌ها قرار می‌دهد. در این بین بررسی بودجه برنامه‌های ارتباطی بسیار حیاتی و مهم است. به عنوان مثال شرکت تی-موبایل جنرال‌الکتریک بخش عظیمی از بودجه تبلیغات سنتی‌اش را به تبلیغات مدرن و تعاملی به نام «وقتی برای به اشتراک گذاشتن» اختصاص داد. این برنامه با تمرکز بر ابزارهای جدید ارتباطی، هزینه‌های تبلیغاتی شرکت را به شدت کاهش و اثربخشی آنها را به شدت افزایش داد. به طور مثال یکی از فیلم‌های تبلیغاتی این شرکت که در یوتیوب به نمایش گذاشته شد را میلیون‌ها نفر مشاهده کردند.

و اما چند نمونه از فعالیت برندهای مختلف در دوران رکود اقتصادی

1)پروکتر اند گمبل – یک نمونه ناب از این دست از برندها است. این برند که در اواخر سال 1837 راه‌اندازی شده چندین و چند بحران اقتصادی را در طی تاریخ فعالیت خود پشت سر گذاشته است. در طی دوران بحران اقتصادی آمریکا و در زمانی که تمامی رقبای وی از بازار عقب‌نشینی کرده بودند با افزایش بودجه تبلیغاتی خود بازار بیشتری به دست آورد. این برند با استفاده از رسانه‌هایی از قبیل رادیو حتی دست به تولید برنامه‌های رادیویی و نمایشی و سپس تبلیغات محصولات خود در آنها کرد و این سیاست را تا به امروز ادامه داده است.

2)فدکس – که کسب‌وکار خود را در سال 1973 و در طی رکود اقتصادی ناشی از بحران گاز شروع کرده بود. برخلاف متکی بودن به کامیون و کامیونت‌های گازوئیلی و هواپیما برای انتقال بسته‌ها در نقاط مختلف اما باز هم موفق شد و رشد کرد. دلیل آن هم نه تنها توانایی وی برای انتقال محموله در شب بود بلکه این موضوع را بخوبی به اطلاع مصرف‌کننده رساند و آنها را قانع کرد که این گزینه مطلوب‌تری است.

3)شرکت مایکروسافت – نیز بطور مشابه در سال 1975 تأسیس شد. ترکیب زیرکی و دانایی بیل گیتس و سرمایه‌گذاری در بازاریابی به آنها اجازه ادامه فعالیت و رشد کردن و حتی کنار زدن رقبا از قبیل IBM را داد. در عمل هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که مایکروسافت در دوران خوب یا بد بازار از میزان فعالیت تبلیغات و بازاریابی خود دست کشیده است – حتی اگر بخشی از بازار را بطور کامل ازدست‌داده باشد.

می‌توانید این پادکست را از اینجا گوش دهید.

پادکست – 2 اسفند ۱۳۹۶

 

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا از «بازاریابی، برندینگ و تبلیغات؛ فرق این سه چیست؟» می‌گوییم؛ سپس با شما درباره انواع بازاریابی صحبت می‌کنیم و در انتها به سراغ 6 حقیقت بازاریابی که مدیران کسب‌و‌کار باید بدانند می‌رویم.

بازاریابی، برندینگ و تبلیغات؛ فرق این سه چیست؟

آیا بازاریابی و تبلیغات یک چیز هستند؟ باید گفت نه.

تبلیغات کارهای معینی است که صاحب کسب‌و‌کار برای جلب توجه مخاطبان و مشتریان به محصول یا خدمات خود انجام می‌دهد. ما این اقدامات و کارها را مجموعا «تبلیغات» می‌نامیم که می‌تواند از پخش تراکت تبلیغاتی در محله‌تان تا حضور در تلویزیون‌های بین‌المللی و ویدئوهای فیسبوکی متغیر باشد.

ازآنجاکه تبلیغ محصول باید به بخشی از تلاش‌های بازاریابی شما تبدیل شود تبلیغات به زیرمجموعه‌ی راهبرد بازاریابی‌تان تبدیل می‌شود.

راهبرد بازاریابی شما احتمالا تبلیغات را دربرمی‌گیرد اما باید سایر شکل‌های تبلیغات را که فراتر از تبلیغات رسمی هستند نیز شامل شود مثلا شبکه‌های اجتماعی، هدیه‌ی محصولات به‌عنوان جوایز، استفاده‌ی امتحانی و رایگان از محصولات، وبلاگ نویسی و غیره.

ممکن است به گوش‌تان خورده باشد که چیزی به اسم «برندینگ» هم برای کسب‌وکارتان نیاز است؛ اما اگر همه‌چیز از مفهوم‌سازی و خلق محصول تا قیمت‌گذاری و قراردادن آن در بازار مفهوم بازاریابی را دربرمی‌گیرد، پس برندینگ چیست؟

برندینگ به بیان ساده و مختصر، کاراکتر و شخصیتی است که شما برای شرکت خود می‌سازید و این کاراکتر فراتر از هریک از محصولات و خدماتی است که ارائه می‌کنید. بازاریابی نحوه‌ی اجرا و نمایش آن کاراکتر در فرایند بردن محصول به بازار است.

 انواع بازاریابی

در سایت چطور می‌خوانیم که برای بازاریابی در ویکی پدیا ۸۱ نوع ذکر شده است. حتما الان با چشم‌های ازحدقه‌بیرون‌زده می‌پرسید: «یعنی برای ورود به بازار باید هر ۸۱ تا رو انجام بدم»؟

نه! نفس عمیق بکشید، خیال‌تان راحت باشد. لازم نیست هر ۸۱ نوع بازاریابی را انجام بدهید.

اگر بازاریابی را تجزیه کنید و بخش‌های مختلف آن را در نظر بگیرید، خودش یک کسب‌و‌کار وقت‌گیر خواهد بود.

همان‌طور که می‌دانید شرکت‌های بزرگ و حتی متوسط، دپارتمان‌های مختلفی را به بازاریابی اختصاص داده‌اند و هر دپارتمان رئیس و مدیران متعددی دارد که کمپین‌های بازاریابی را هدایت می‌کنند.

و اما شما، اگر یک کسب و کار کوچک دارید، برای بازاریابی خود چه باید بکنید؟

آنچه باید انجام بدهید یافتن و کشف اقدامات بازاریابی‌ای است که می‌تواند برای شرکت‌تان مناسب باشد. سپس می‌توانید برنامه بازاریابی کارآمد و نابی بسازید که نه‌تنها برای شرکت‌تان نتایج خوبی به همراه خواهد داشت بلکه مانع از این می‌شود که پیوسته نگران بازاریابی باشید و به آن فکر کنید!

حالا که اینترنت به جزئی از زندگی ما تبدیل شده است اغلب کسب‌و‌کارهای کوچک سودهای کلانی از سرمایه گذاری در انواع تبلیغات آنلاین به‌دست می‌آورند. این به‌ویژه درمورد کسب‌و‌کارهایی که با محصولات و خدمات تحت وب نظیر طراحی سایت، ساخت وبسایت، برنامه‌نویسی و کدگذاری، ویرایش ویدئو، انیمیشن‌سازی، گرافیک وب، تولید محتوای صوتی، ساخت بازی و … سروکار دارند، صدق می‌کند.

بازاریابی آنلاین می‌تواند شامل تبلیغات پولی در انواع مجاری آنلاین نظیر فیسبوک، تلگرام، یوتوب و توییتر شود. همچنین می‌تواند شامل انواع بازاریابی‌های غیرمستقیم شود که از طریق ایجاد اعتماد بین شرکت و مشتریان، فروش را افزایش می‌دهد و مستلزم بودجه‌های کمتری نسبت به تبلیغات رسمی است. بازاریابی ایمیلی شاید کارآمدترین و مقرون‌به‌صرفه‌ترین شیوه برای کسب این نتایج باشد.

البته گذاشتن همه‌ی تخم‌مرغ‌ها در یک سبد هرگز عاقلانه نیست و شما باید سعی کنید اقدامات بازاریابی را متنوع کنید تا از طریق مجاری مختلف صدای خود را به تعداد بیشتری از افراد برسانید. اما ازآنجا که باید اولویت خود را مدیریت مؤثر زمان و حفظ آرامش خود قرار بدهید ساختن یک سیستم برای اقدامات و تلاش‌هایی که در راستای بازاریابی انجام می‌دهید برای نظم و ردیابی ایده‌ی خوبی است.

یادتان باشد بازاریابی لزوما هزینه‌ی هنگفتی روی دست‌تان نخواهد گذاشت. شما به‌عنوان صاحب یک کسب‌و‌کار کوچک ممکن است بودجه‌های چندمیلیون دلاری ابرشرکت‌‌ها را نداشته باشید اما می‌توانید در بازاریابی خلاقیت داشته باشید و به قول معروف نان از عمل خویش خورید.

6 حقیقت بازاریابی که مدیران کسب‌و‌کار باید بدانند 

به اعتقاد پیتر دراکر پدر مدیریت مدرن، با توجه به اینکه هدف کسب‌و‌کار به دست آوردن مشتری است، کارآفرین فقط و فقط دو وظیفه مهم دارد: بازاریابی و نوآوری. بازاریابی تنها عامل شناخته شده در کسب‌و‌کار است.

بیل داویدو سرمایه‌گذار و مدیر اجرایی سابق اینتل و نگارنده‌ی یکی از اصلی‌ترین کتاب‌های نوشته شده در حوزه‌ی بازاریابی می‌گوید: «در بازاریابی محصولات کامل تولید و سپس به سمت بازار هدف سوق داده می‌شوند.»

مسئله‌ی جالب اینجاست که داویدو اصول بازاریابی را در مدرسه و دانشگاه نیاموخته است. تحصیلات او در زمینه‌ی مهندسی برق است. استیو جابز هم با مدرک فنی، بازاریابی را با کار در چند شرکت بزرگ و پیشرفته آغاز کرده است. او هم تحصیلات آکادمیک در زمینه‌ی مدیریت MBA ندارد.

در حال حاضر این سوال مطرح است که بازاریاب‌های بزرگ و شناخته شده چگونه اصول اولیه‌ی این کار را فراگرفته‌اند. پاسخ بسیار ساده است: در حین کار. حال از تجربه افراد موفق، ما به شما از شش ویژگی‌ای می‌گوییم که مدیران بازاریابی بهتر است برای پیشرفت در کار با آنها آشنا باشند.

 1-بازاریابی مانند جنسیت است: هر کسی فکر می‌کند بهترین است

ظاهرسازی‌های مبهم و گیج‌کننده‌ای در زمینه‌ی بازاریابی وجود دارد، که البته به نظر می‌رسد این مسئله مربوط به تقاضای زیاد و عرضه‌ی ضعیف و آسان بودن تظاهر کردن در این حوزه باشد. دیوید هورنیک در شرکت آگوست کپیتال (August Capital) می‌گوید: «کارآفرینان و افراد ریسک‌پذیر در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری خود را جزء نوابغ می‌دانند و جامعه نیز بر همین باور است.»

2-هنوز هم بُرد با برندهاست

خیلی از افراد بر این باورند که تجارت الکترونیک به همه فرصت برابر می‌دهد و ارائه‌ی یک نام تجاری را بی‌فایده می‌دانند. اما واقعیت چیز دیگری است، در روزهای اوج شرکت AOL، باب پیت‌من گفته بود: «کوکاکولا به خاطر طعم متفاوتش برنده نشده است. مایکروسافت بهترین سیستم عامل نیست. این برندها یا همان نام‌های تجاری هستند که برنده می‌شوند. بِرندهای بزرگی مانند اپل، گوگل، کوکاکولا، IBM و مایکروسافت در واقع آنقدرها هم قدرتمند و بی‌عیب و نقص نیستند.»

3-بازاریابی یعنی شناخت درست از افراد

بازاریابی یعنی بدانیم مشتری چه می‌خواهد، حتی قبل از اینکه خودش بفهمد. اگر احساس می‌کنید در این زمینه استعدادی دارید، خودتان را باور کنید. اگر گاهی فکر می‌کنید بازارها بسیار بی‌نظم‌تر از آن چیزی است که در تصور شماست، به یاد بیاورید حتی در دنیای تولید برای شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی نیز هر محصولی در نهایت توسط یک فرد در دنیای واقعی خریداری می‌شود.

4-افراد خلاق چرخ را دوباره اختراع نمی‌کنند

گاهی افراد ایده‌های بزرگی دارند، ایده‌هایی که تا کنون به ذهن هیچکس نرسیده است. اما بازاریاب‌های بزرگ بیشتر خواهان خلاقیت هستند و دوست دارند اختراعات و ابداعات را به ابزارهایی کاربردی برای عموم مردم تبدیل کنند. بازاریاب‌ها ایده‌ها و فکرهای مطرح شده را در مسیری جدید رشد و توسعه می‌دهند.

بازاریابی هسته اصلی کسب‌وکار است. در این مرحله، محصولات توسعه پیدا می‌کنند، تولید می‌شوند، منابع مالی، ارتباطات و فروش محصولات با هم گره می‌خورد. نقش سهامداران بازاریابی در شرکت‌ها بسیار مهم و پررنگ است. در حقیقت هر یک از اعضا در تیم رهبری، مکمل بخش بازاریابی محسوب می‌شود.

5-بازار یعنی بازی با حاصل جمع صفر

بر خلاف باور امروزی مبنی بر راضی نگه‌داشتن افراد، در کسب‌وکار پیروز شدن اهمیت بیشتری دارد. بازار یعنی انجام یک بازی با حاصل جمع صفر. هر معامله یک خریدار و یک فروشنده دارد. اگر درست عمل کنید خریدار و فروشنده هر دو برنده هستند و سایر فروشنده‌ها‌ی احتمالی در این دنیای رقابتی بازنده‌اند.

6-برای ایجاد یک تاثیر ویژه به بودجه‌ی زیادی نیاز ندارید

بزرگترین بازاریاب‌ها با اجرا کردن یک روش ارتباطی درست می‌توانند موج باورنکردنی‌ای از هیجان و تقاضا برای یک شرکت یا محصول ایجاد کنند که پیش از این سابقه نداشته‌ است. این کار به بودجه زیادی هم نیازی ندارد. در همین‌ راستا استیو جابز در رازداری و کنترل اطلاعات مبنی بر اینکه افراد چگونه و چه زمانی در خصوص تولیدات اپل آموزش دیده‌اند، بسیار حرفه‌ای عمل می‌کرد.

حقیقت این است که بازاریاب‌های واقعی بسیار اندک و دور از دسترس هستند. سوال مهم این است که به چه کسی می‌توان آنقدر اعتماد داشت که فوت و فن‌های کسب‌وکار خودمان را در اختیارش قرار دهیم؟ این همان چیزی است که شما باید به آن بیندیشید.

 

آیفون ایکس: پولم را بگیر و برو!

آمار نشان می‌دهد که آیفون ایکس، محصول جدید شرکت اپل، آمار جدیدی هم در میزان فروش و هم در بازار بورس برای این شرکت رقم زده است. پس از فروش ناموفق آیفون 8، اپل محصول جدیدش را با داستان جدیدی وارد بازار کرده است. با اینکه گوشی جدید دارای ویژگی‌های پیشرفته‌تری نظیر دوربین بهتر و پردازشگر قوی‌تری است اما اپل بیشتر از آن به عنوان آغاز یک تجربه جدید و بی‌نظیر یاد میکند. به همین دلیل، بر خلاف دوره‌های پیشین که ایجاد هیاهو برای محصول جدیدش را به عهده خریداران می‌گذاشت، این بار خود این شرکت نیز به تشویق افراد برای توجه به آیفون جدید و تبلیغ و معرفی آن پرداخته است. به عنوان مثال با ایجاد دسترسی زودهنگام برای گروهی از مشهورترین اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی، اپل از آنها خواسته تا حس و حال داشتن آیفون ایکس را برای مخاطبان خود به نمایش بگذارند. با اینکه برخی معتقدند اپل این فعالیت‌ها را به دلیل نگرانی از فروش محصول جدید خود پس از تجربه نه چندان موفق آیفون 8 انجام می‌دهد اما خود این شرکت معتقد است که اعتماد بالای آنها به محبوبیت آیفون ایکس، آنها را مشتاق‌تر به تبلیغ این محصول می‌کند. شک و شبهه‌های موجود در ارتباط با ویژگی‌های آیفون جدید نظیرقابلیت چهره شناسی و نمایشگر تمام صفحه، تاثیری مثبت در استراتژی فروش اپل داشته و افراد کنجکاو را به صف‌های طولانی فروش آن در روز نخست کشانده است. نکته قابل توجه دیگر آشنایی تمام و کمال کودکان با این گوشی است. به‌طوری‌که در مصاحبه لس آنجلس تایمز با گروهی از بچه‌ها، آنها افراد را به خرید آیفون جدید تشویق می‌کنند زیرا معتقدند که نوع جدید هر محصول از انواع قدیمی آن کاراتر است. دلیل ساده‌ای که می‌تواند به شعار تبلیغاتی نسل آینده تبدیل شود.

اینفلوئنسرها، چهره‌های جدید دنیای بازاریابی و تبلیغات

استفاده از اینفلوئنسرها از روش‌های جدیدی است که امروزه از آن در دنیای مارکتینگ استفاده می‌شود. محبوبیت روزافزون شبکه‌های اجتماعی و تاثیرگذاری توصیه‌های صمیمانه از عواملی هستند که نیاز به حضور این افراد در دنیای بازاریابی را افزایش می‌دهند. اینفلوئنسرها از پایگاه خود به عنوان جایگزینی جدید برای تبلیغات دهان به دهان استفاده می‌کنند.

اینفلوئنسرها را امروزه می‌توان بر روی شبکه‌های اجتماعی مختلف، از لینکداین گرفته تا فیسبوک، دنبال کرد اما آمار نشان می‌دهد که بارزترین تاثیر اینفلوئنسرها در بازاریابی بر روی اینستاگرام رخ می‌دهد.

اما اینفلوئنسرها چه کسانی هستند؟ اینفلوئنسرها کاربرانی در شبکه‌های اجتماعی هستند که فالوئرهای زیادی دارند اما نباید آنها را با چهره‌های مشهور اشتباه گرفت. چهره‌های مشهور معمولا شهرت خود را از طریق سینما، تلویزیون و … کسب کرده‌اند، در حالی که اینفلوئنسرها کسانی هستند که شهرت و طرفداران خود از فعالیت‌های شخصی در اینترنت دارند.  با اینکه بسیاری از افراد مشهور نظیر بازیگران، ورزشکاران و خواننده‌ها ایفاکننده نقش مهمی در کمپین‌های تبلیغاتی هستند اما تفاوت عمده آنها با اینفلوئنسر‌ها در این است که که بسیاری از چهره‌ها برای مدیریت اکانت‌های اجتماعی خود از ادمین استفاده کرده و مسئولیت اداره شبکه‌های اجتماعی خود را به طور مستقیم در دست ندارند. در حالی که محتوای تولید شده بر روی اکانت اینفلوئنسرها عموما توسط خود این افراد تولید شده و شامل سلیقه و نظر این افراد هم هست. در نتیجه، این پست‌ها از شکل تبلیغاتی خود خارج شده و بیشتر شبیه یک توصیه دوستانه به مخاطبان هستند که می‌توانند بسیار متقاعدکننده و تاثیرگذار باشند.

اما پیدا کردن اینفلوئنسر مناسب برای برندها و کمپین‌های متفاوت کار چندان آسانی نیست. بین یک برند خاص و اینفلوئنسر باید یک ارتباط دوسویه وجود داشته باشد. به طور مثال، باید بین پست‌ها و فعالت‌های اینفلوئنسر مورد نظر و استراتژی یک برند همکاری متقابل وجود داشته و هر دو بتوانند فعالیت‌های خود را در یک راستا قرار بدهند. در نتیجه می‌توان گفت که انتخاب اینفلوئنسر مناسب می‌تواند هم در جلب اعتماد مخاطب تاثیرگذار بوده و هم نام و پیام برند را بسیار سریع‌تر به مخاطبین هدف انتقال دهد.

شرکت بادکوبه نیز در تعدادی از کمپین‌های خود برای برندهایی نظیرسیف، امو، بکوف پرومکس و بیمه دی از حضور اینفلوئنسرهای ایرانی استفاده کرده است. ما بر این باوریم که حضور یک اینفلوئنسر معتبر و فعال تاثیر بسزایی در تعامل میان یک برند با مشتریان و ترویج نام تجاری آن برند دارد. شما می‌توانید با مراجعه به وب‌سایت بادکوبه، ویدیوی حضور اینفلوئسرها در کمپین‌های بادکوبه را مشاهده کره و با فعالیت‌های ما در این زمینه بیشتر آشنا شوید.

رفتار برند هنگام وقوع حوادث و بلایای طبیعی

در روزهای اخیر بخشی از نقاط دنیا تحت‌تاثیر طوفان‌های مهیبی نظیر ماریا و ایرما قرار گرفته است. خسارات جانی و مالی ناشی از این رویدادهای فاجعه‌بار به زندگی مردم این نواحی ضررهای جبران‌نا پذیری وارد کرده است. در چنین شرایطی رفتار برند‌ها چگونه باید باشد؟  آیا باید به فعالیت‌های متداول خود ادامه داده یا برای مدتی دست از هر گونه فعالیتی بردارند؟ در اینجا ما به صورت خلاصه به بررسی نکاتی می‌پردازیم که بر بهبود رفتار برند در چنین شرایطی تاثیر می‌گذارد.

به‌طور کلی هیچ برندی نمی‌خواهد فعالیت‌های خود را حتی در شرایط اضطراری محدود کند اما یک بازاریاب باهوش می‌داند که باید به احساسات و شرایط روحی مردم در چنین روزهایی توجه نشان داده شود. در حالی که مردم همیشه کسی را که به آنها کمک کرده به خاطر می‌سپارند، کسی را که در شرایط سخت قصد سوءاستفاده از آنها داشته هرگز از یاد نخواهند برد. در نتیجه برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، ما گزیده‌ای از بایدها و نباید‌هایی که شرکت‌ها باید در دوران بلایای طبیعی به آن توجه کنند را در اینجا گردآوری کرده‌ایم.

نکته ای که باید به آن توجه شود این است که برندها نباید سودجویانه و بی‌تفاوت رفتار کنند. مردمی‌ که بلایای طبیعی به زندگی آنها خسارات جدی وارد کرده نسبت به رفتار‌های منفعت‌طلبانه و بی‌توجهی به شرایطشان عکس‌العمل منفی نشان داده و اعتماد خود را به برند از دست می‌دهند. بنابراین برندها باید نشان دهند که تمرکز اصلی آنها در هر شرایطی بر روی مشتریانشان است. به‌طور مثال برندها باید از استفاده بیش از حد از ضمایر شخصی در محتوای خود خودداری کنند تا نشان دهند که توجه به خود و کسب سرمایه هدف اصلی آنها در چنین دورانی نیست. در نتیجه توجه به نیازهای قربانیان و آسیب‌دیدگان باید در صدر فعالیت‌های برندها قرار گیرد. ابرازنگرانی و ارسال پیغام دل‌گرمی، تصویری انسانی به هویت برندها می‌دهد. به این معنی که کاملا آگاه به شرایط سخت مشتریان خود هستند.

برندها باید از چنین حوادثی  در جهت ساختن رابطه‌ای نزدیک‌تر و مستحکم‌تر با مخاطبان خود استفاده کنند؛ حسن نیت خود را در قبال مشتریان خود نشان داده واندیشیدن به تاثیرات مثبت این رفتار در درازمدت را جایگزین تمرکز بر روی سوددهی کوتاه‌مدت کنند. مهم‌تر ازهمه اینکه اگر تولیدکننده محصولی هستند که در شرایط اضطراری به کمک قربانیان می‌آید، در شرایط حتی خطرناک نیز در جهت آسایش مشتریان خود فعالیت کنند.

به‌طور خلاصه برندها به هیچ وجه نباید درزمان وقوع این گونه حوادث ارتباط خود را با مشتریان و مخاطبین خود قطع کنند اما این ارتباط باید در راستای استفاده بهینه برندها از موقعیت خاص خود برای آگاهی‌رسانی و کمک به افراد نیازمند باشد.

در ایران، یکی از تلخ‌ترین حوادث اخیر ، حادثه آتش‌سوزی پلاسکو بود. با اینکه نمی‌توان از این رخداد به عنوان یک حادثه طبیعی یاد کرد اما آیا به نظر شما برندها در ایران دانش و آمادگی فعالیت مفید در چنین شرایطی را دارند؟

کمپین‌های بازاریابی «بازگشت به مدرسه»

بازگشت به مدرسه زمان بسیار مهمی برای بازاریابی محسوب می‌شود. اول به این دلیل که پر است از موقعیت‌های مهم بازاریابی و دوم به این دلیل که می‌توان آن را یکی از پرسودترین زمان‌های سال در بسیاری از نقاط دنیا دانست. از شعارهای تبلیغاتی جذاب گرفته تا پست‌ها و ویدیوهای رنگارنگ و هیجان‌انگیز در شبکه‌های اجتماعی. بیشترین تمرکز اصلی برندها در این زمان از سال  برروی جذب مخاطب است.

در سال‌های اخیر، وب‌سایت‌ها و رسانه‌های اجتماعی با ارایه کارت هدیه، جایزه، برنامه‌های تبلیغاتی و ارسال رایگان به اصلی‌ترین ابزار خرید برای هم دانش‌آموزان و هم والدین در این دوران تبدیل شده‌اند. به همین دلیل برای موفقیت در چنین روزهایی نکات خاصی هست که بهتر است آنها را رعایت کرد.

شروع به موقع کمپین ، استفاده از کمپین‌های الهام‌بخش و مدرن برای مخاطبین جوان و شناخت نیاز‌های متفاوت رده‌های مختلف سنی برخی از این نکات هستند. نکته قابل توجه دیگر این است که معمولا خرید نهایی توسط والدین انجام می‌گیرد. در نتیجه کمپین موفق کمپینی است که بین آنچه کودکان را جذب می‌کند و آنچه که برای والدین قابل قبول است، تعادل بر قرار کند.

در ایران- مثل خیلی نقاط دیگر جهان- بازگشت به مدرسه از اهمیت زیادی برخوردار است و دیجی کالا، به عنوان یکی از مهم‌ترین پلتفورم‌های فروش آنلاین در ایران مثال خوبی در این زمینه است. این فروشگاه آنلاین با ارایه تخفیف‌های بالا و قرعه‌کشی، نه تنها خود را با این ترند جهانی هم‌سو می‌کند بلکه این کار را ماهرانه و با اختصاص کمپین‌های متعدد به گروه‌های سنی مختلف انجام می‌دهد.