«غبار بی غبار» نام جدیدترین کمپین تبلیغاتی برند هافمن است که به وسیلهی «راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه» تولید و اکران شده است. این کمپین ۳۶۰ درجه در بخشهای محیطی، تلویزیونی و دیجیتال اجرا میشود.
بخش تبلیغات تلویزیونی کمپین شامل یک ویدئوی دو دقیقه و سی ثانیهای است و پخش آن چند روزیست که آغاز شده است. فضای این ویدئو یادآور جنگهای باستانی است و بخش زیادی از زمان آن بر مبارزه متمرکز بوده که با توجه به شخصیت برند هافمن و با هدف نمایش ویژگیهای خاص محصولات آن انتخاب شده است. شوالیه که نماد شخصیت برند هافمن است با ویژگیهای قهرمانی و دلیرانهای به تصویر کشیده میشود که آسایش و آرامش زندگی و فضای خانه را در مقابل گردوغبار حفظ میکند. در شرایطی که افزایش آلودگی هوا و پدیدهی گرد و غبار به دغدغهی خیلی از هموطنان تبدیل شده است، انتخاب این سیر داستانی و تکیه بر این ویژگی محصولات هافمن، یعنی توانایی بالا در مقابله با گردوغبار، رویکردی هوشمندانه و پاسخگوی یک نیاز مهم و رفعکننده آن به نظر میرسد. شخصیت قهرمانی که در مقابل غول به ظاهر شکستناپذیر گردوغبار میایستد و آرامش را به فضای خانه میآورد و رسیدن از آن فضای پرتلاطم نبرد به آرامش فضای خانه میتواند تاثیر مثبتی بر ذهن مخاطب بگذارد.
غبار بی غبار یکی از بزرگترین پروژههای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه در سالهای اخیر است و واحدهای مختلفی در تولید آن همکاری داشتهاند؛ پیشتولید این پروژه (شامل بازنویسی سناریو، استوریبرد، کانسپت، طراحی کاراکتر و…) یک ماه به طول انجامید، بخش تولید (شامل فیلمبرداری، موشنکپچر و…) دو هفته زمان برده و بخش Post Production (مدل کاراکتر، ریگانیمیت، تکسچر، FX، لیآوت، رندر و…) در طول ۴ ماه انجام شده است و در تمام این مدت، ۱۳ نفر به صورت شبانهروزی روی خروجیها این پروژه کار کردهاند.
نکتهی قابلتوجه در مورد این ویدئو، جلوههای ویژهی آن است که با تخصص و ظرافت انجام شده است. در این ویدئو از دو بدلکار حرفهای استفاده و با کمک سیستم تکثیر جمعیت (crowd) فضای مقابله میان دو سپاه، واقعی و باورپذیرتر شده است تا بیننده را تحتتاثیر قرار بدهد. طراحی مبارزات توسط محمد ثانیفر و عمار قنبرزاده در استودیو موشنکپچر رایمون صورت گرفته است.
این ویدئو ۹۰ پلان دارد که در ۸۴ پلان آن Fx انجام شده (VFX فرآیندی است که در آن تصاویر تولید شده و تغییریافته به وسیلهی کامپیوتر با فیلمهای واقعی ترکیب میشوند) و تمام پلانهای این ویدئو افکت داشته که این یعنی دو دقیقه از زمان ویدئو به صورت Full CG و تمامی اجزا و فضاهای پلانها ساخته شده است. این همان وجه ممیزهی این ویدئوست که باعث میشود در نوع خود و در سطح ایران نمونهی ارزشمندی قلمداد شود.
موسیقی متن این ویدئو به صورت اپیزودیک ساخته شده و شامل ۶ بخش است که آهنگسازی آن به تناسب فضای هر بخش یعنی از آغاز تا نبرد و بازگشت به قلعه صورت گرفته است. ساختار این موسیقی به صورت الکتروآکوستیک است و در آن از یک طرف از سازهای ارکسترال و سمفونیک و از طرف دیگر سازهای الکترونیک و طراحی صدا استفاده شده است.
سناریو، شخصیتپردازی، موزیک ارکسترال، طراحی صحنه، مبارزات، تکثیر جمعیت، بازسازی حرکات و… باعث شده تا از ویدئوی غبار بی غبار یک تبلیغ بهیادماندنی بسازد.
با اینکه ژاپنیها روز به روز بیشتر در معرض فرهنگ غربی قرار میگیرند اما صنعت تبلیغات آنها برخلاف موسیقی و مد، تاثیرپذیری چندانی از فرهنگ غربی نداشته است. درنتیجه میتوان گفت که تبلیغات در غرب و در ژاپن از دو جنس کاملا متفاوت هستند. دلیل اصلی این تفاوت را میتوان در مخاطبان آنها یافت. در غرب، عملکرد صحیح و خلاقیت در کنار هم قرار میگیرند تا بهترین ویژگیهای یک برند یا محصول را برای باورپذیری مخاطبان خود به تصویر بکشند. پیام اصلی تبلیغ بسیار مهم است و حضور چهرههای معروف از اهمیت سابق برخوردار نیست. در مقابل تبلیغات در ژاپن عملکرد کاملا متفاوتی دارد. چهرههای مشهور به حدی مهم هستند که موفقیت یک آژانس تبلیغاتی بهطور مستقیم مربوط است به میزان رابطه و دسترسی آنها به این اشخاص.
درژاپن، رقابت سنگینی میان آژانسهای داخلی وجود دارد و رسانههای محلی در انحصار این شرکتها هستند. به همین دلیل شبکههای خارجی نمیتوانند به راحتی در یک چنین محیطی وارد و موفق شوند. «دنتسو» و «هاکوهودو» از جمله این شرکتها هستند که از نظر درآمد در میان رتبههای نخست در دنیا قرار دارند.
به طور کلی، تبلیغات در ژاپن وابسته به رسانههای سنتیاند. «طنز» و «عجیب بودن» ویژگیهای مهمی هستند که تبلیغها را در این کشور به یاد ماندنی میکنند. چهرههای معروف نیز تنها کسانی هستند که میتوانند برندها را قابل اعتماد و معتبر نشان دهند. گلوریا لی در وبلاگ خود (فرش ترکس) دلیل این موضوع را فرهنگ جمعی در ژاپن میداند. بدین معنا که مردم دوست داند تایید شدن مسائل را از چهرههای آشنا و نه از طریق توضیحات علمی بشنوند و همین مهری است بر تایید اهمیت بیش از حد حضور افراد مشهور در تبلیغات ژاپنی.
در این مطلب به طور خلاصه به دلیل سلطه و موفقیت آژانسهای ژاپنی در بازار داخلی این کشور اشاره شد. در صنعتی مثل تبلیغات که بایدها و نبایدها تعریف چندانی ندارند، عجیب و ساختارشکن بودن روشی است که در جایی خاص مثل ژاپن، بهتر از هر روش دیگری جوابگو است.
برای برندها بسیار مهم است که مردم چگونه آنها را به یاد می آورند. در این زمینه، شعارهای تبلیغاتی ایفا کننده نقشی حیاتی هستند. به طور کلی شعارها از زمان های بسیار قدیم توسط مردم استفاده میشده و در صنعت تبلیغات هم تاریخ طولانی ای دارند. شعار ها برند خود را تعریف کرده، به مهم ترین نکان مثبت آن اشاره کرده و در کنار نام برند و لوگو، هویت برند را تشکیل می دهد. در نتیجه، شعار یک برند باید بتواند آن را متفاوت از بقیه رقیبانش جلوه داده و تصویر خاصی به آن ببخشد. در همین راستا، روز جهانی جهانگردی موقعیت مناسبی است تا نگاهی داشته باشیم به شعارهایی که کشورها در جهت توسعه صنعت گردشگری خود برگزیده اند. در حالی که بسیاری از این شعارها در بردارنده ایده هایی خلاق و تاثیرگذار هستند، بسیاری از آنها به خاطر ضعف معنایی و گنگ بودن مورد انتقاد قرار گرفته اند. در اینجا گروهی از بهترین و بدترین این شعار ها را بر اساس انتخاب وب سایت تلگراف در اختیار شما قرار می دهیم. کشورهایی نظیر نروژ(قدرت گرفته از طبیعت)، کیپ ورد (بدون نگرانی)، استونی (بی نظیر)، جیبوتی (جیبوتی زیبا، که با بازی با نام خود کشور به جی”بیوتی” تبدیل شده است) و یونان (کلاسیک در همه ادوار) در صدر این لیست قرار دارند. دلیل موفقیت این گروه جذابیت، گویایی و کوتاه بودن شعارها است. اما گروهی از کشورها نیز هستند که شعارهایشان توسط اکثریت نقد شده است. از جمله این کشورها می توان به اسلواکی (به اسلواکی سفر کنید، ایده خوبی است – که در عبارت انگلیسی از قافیه گذاری ضعیفی استفاده شده است)، تونس (من حسی مثل تونس دارم)، قطر (جایی که رویاها زنده می شوند)، و مجارستان (به مجارستان بیش از حد انتظار فکر کنید – که بسیاری معتقدند از نظر دستوری عبایرت صحیحی نیست) اشاره کرد. این گروه غالبا به به دلیل طولانی بودن عبارت و غیر واقعی بودن خود در این دسته بندی قرار گرفته اند.
همان طور که در بالا دیدیم، ایران در هیچ کدام ار این دو گروه قرار ندارد. «شما دعوت هستید» شعار ایران است که اشاره به روحیه مهماننوازانه ایرانیها دارد.
امروزه برندینگ شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. بهطور خلاصه میتوان گفت که این عبارت به کلیه فعالیتهایی اطلاق میشود که یک شهر را صرفا از یک مکان ساده به یک مقصد جذاب تبدیل میکنند. برندینگ مناسب با تصویری که از شهر میسازد، آن را مکانی مطلوب برای کار، زندگی و بازدید نشان داده و از همه مهمتر، نام شهر را به یاد و خاطر مردم میسپارد.
نکتهای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که برندینگ شهری همان مارکتینگ شهری نیست. تفاوت عمده میان این دو این است که برندینگ بر خلاف مارکتینگ، تمرکز خود را تنها بر خواستههای مشتریان قرار نداده و دیدگاه و هویت از پیش تعیینشدهای دارد. برای داشتن شهری با برندینگ موفق، فرهنگ، تاریخ، سبک و کیفیت زندگی و تنوع از نکات مهمی هستند که باید در نظر گرفته شوند.
شهر نیویورک مثال خوبی برای این بحث است. وقتی به این شهر فکر میکنید، اولین تصویری که به یاد شما میآید چیست؟
واضح است که جوابهای زیادی برای این سوال وجود دارد اما شاید نمادینترین تصویر، لوگوی معروف “آی لاو نیویورک” باشد. این لوگو بیش از 4 دهه پیش، توسط یکی از مهمترین گرافیستهای آمریکا، میلتون گلیسر، طراحی شده است. امروزه این لوگو به تصویری آشنا برای مردم دنیا تبدیل شده و آن را میتوان در سرتاسر شهر نیویورک مشاهده کرد، از جاکلیدی گرفته تا طرح روی لیوانهای چای و قهوه.
اما تولد این لوگو نیز داستان جالبی دارد. در اواخر دهه 60 میلادی، شهر نیویورک از نرخ بالای جرم و کمبود امنیت شهری رنج میبرد. در نتیجه، شرکت تبلیغاتی ولز ریچ گرین کمپینی را با هدف افزایش درآمد گردشگری و بهبود تصویر شهر آغاز کرد و “من عاشق نیویرک هستم” را به عنوان شعر اصلی این کمپین انتخاب کرد. طراحی این لوگو اما تنها در چند ثانیه و در پشت یک تاکسی توسط گلیسر انجام شد. گلیسر در مسیر خود برای ملاقات با یک مشتری، این لوگو را بر روی یک پاکت نامه استفاده شده و با استفاده از ماژیک قرمزی که در جیب خود داشته طراحی کرده است. لوگویی که شاید هرگز فکرش را هم نمیکرده به حدی رونق پیدا کند که به نشان اصلی شهر نیویورک تبدیل شود.
چندیدن سال بعد، در سال 2001 و بعد از حملات تروریستی به برجهای تجارت جهانی در نیویورک، گلیسرکه همانند سایر اهالی نیویورک از وقوع این اتفاق بسیار اندوهگین شده بود، بار دیگر به سراغ معروفترین اثر خود رفته و عبارت “بیشتر از همیشه” را به این لوگو اضافه میکند. به گفته خود گلیسر، این عبارت نشاندهنده حس و حال همه مردم نیویورک در آن روزها و عشق عمیق آنها به شهرشان بوده است.
طوفان رحیمپور، مدیرعامل ارشد شرکت طراحی لوگو ورکس در نیویورک، معتقد است که لوگوی معروف گلیسر دیگر تنها یک لوگو نیست بلکه نشاندهنده روح این شهر است.
امروزه و بیش از گذشت چهار دهه، این لوگو به سمبل بی چون و چرای شهر نیویورک تبدیل شده است. شرکت ولز ریچ گرین به فرای هدف خود جهت تبدیل مجدد نیویورک به یک مقصد گردشگری دست یافته است اما هنوز در نیویورک و با وجود جذب چیزی در حدود سالانه 59 میلیون توریست، این لوگو منبع درآمدی برای ارکانهای اقتصادی شهر محسوب میشود. این در حالی است که گلیسر، که هیچگاه امتیاز کپیرایت را برای لوگوی خود درخواست نکرد، تا به امروز حتی یک سنت هم برای طرحی که بدون شک نه تنها ماندگارترین طرح او، بلکه ماندگارترین طرح شهر نیویورک است، دریافت نکرده است.
استفاده از اینفلوئنسرها از روشهای جدیدی است که امروزه از آن در دنیای مارکتینگ استفاده میشود. محبوبیت روزافزون شبکههای اجتماعی و تاثیرگذاری توصیههای صمیمانه از عواملی هستند که نیاز به حضور این افراد در دنیای بازاریابی را افزایش میدهند. اینفلوئنسرها از پایگاه خود به عنوان جایگزینی جدید برای تبلیغات دهان به دهان استفاده میکنند.
اینفلوئنسرها را امروزه میتوان بر روی شبکههای اجتماعی مختلف، از لینکداین گرفته تا فیسبوک، دنبال کرد اما آمار نشان میدهد که بارزترین تاثیر اینفلوئنسرها در بازاریابی بر روی اینستاگرام رخ میدهد.
اما اینفلوئنسرها چه کسانی هستند؟ اینفلوئنسرها کاربرانی در شبکههای اجتماعی هستند که فالوئرهای زیادی دارند اما نباید آنها را با چهرههای مشهور اشتباه گرفت. چهرههای مشهور معمولا شهرت خود را از طریق سینما، تلویزیون و … کسب کردهاند، در حالی که اینفلوئنسرها کسانی هستند که شهرت و طرفداران خود از فعالیتهای شخصی در اینترنت دارند. با اینکه بسیاری از افراد مشهور نظیر بازیگران، ورزشکاران و خوانندهها ایفاکننده نقش مهمی در کمپینهای تبلیغاتی هستند اما تفاوت عمده آنها با اینفلوئنسرها در این است که که بسیاری از چهرهها برای مدیریت اکانتهای اجتماعی خود از ادمین استفاده کرده و مسئولیت اداره شبکههای اجتماعی خود را به طور مستقیم در دست ندارند. در حالی که محتوای تولید شده بر روی اکانت اینفلوئنسرها عموما توسط خود این افراد تولید شده و شامل سلیقه و نظر این افراد هم هست. در نتیجه، این پستها از شکل تبلیغاتی خود خارج شده و بیشتر شبیه یک توصیه دوستانه به مخاطبان هستند که میتوانند بسیار متقاعدکننده و تاثیرگذار باشند.
اما پیدا کردن اینفلوئنسر مناسب برای برندها و کمپینهای متفاوت کار چندان آسانی نیست. بین یک برند خاص و اینفلوئنسر باید یک ارتباط دوسویه وجود داشته باشد. به طور مثال، باید بین پستها و فعالتهای اینفلوئنسر مورد نظر و استراتژی یک برند همکاری متقابل وجود داشته و هر دو بتوانند فعالیتهای خود را در یک راستا قرار بدهند. در نتیجه میتوان گفت که انتخاب اینفلوئنسر مناسب میتواند هم در جلب اعتماد مخاطب تاثیرگذار بوده و هم نام و پیام برند را بسیار سریعتر به مخاطبین هدف انتقال دهد.
شرکت بادکوبه نیز در تعدادی از کمپینهای خود برای برندهایی نظیرسیف، امو، بکوف پرومکس و بیمه دی از حضور اینفلوئنسرهای ایرانی استفاده کرده است. ما بر این باوریم که حضور یک اینفلوئنسر معتبر و فعال تاثیر بسزایی در تعامل میان یک برند با مشتریان و ترویج نام تجاری آن برند دارد. شما میتوانید با مراجعه به وبسایت بادکوبه، ویدیوی حضور اینفلوئسرها در کمپینهای بادکوبه را مشاهده کره و با فعالیتهای ما در این زمینه بیشتر آشنا شوید.
در بخش موبایل آثار ارائه شده باید عملکرد سیستمعاملهای قابل حملی مانند موبایل و تبلت را نشان دهند. ایدهها باید یکپارچه باشند و جنبههای کلیدی اجرا را امکانپذیر بسازند.
معیارهای در نظر گرفته شده در داوری عبارتند از: ایده، اجرا، ارتباط و تاثیر پلتفرم و نتایج.
تکنولوژی
کاربرد خلاقانه فناوری تلفن همراه برای بهینهسازی یک نام تجاری، محصول یا خدمات.
1-فعالسازی توسط مکان
استفاده از فناوری موقعیت جغرافیایی. از جمله GPS و دیگر فناوریهای مقیاس بزرگ برای فعالسازی کمپین یا تجربه موبایل.
2-فعالسازی منطبق بر نزدیکی فناوریها
مانند بلوتوث 4 – 30ft، NFC، RFID
3-تجربه پیشرفته موبایل
استفاده از AR، جستجوی بصری، تشخیص تصویر از جمله تکنولوژی تشخیص تصویر و تصویر، کدهای QR، بارکد و غیره.
4-تجربه واقعیت مجازی
استفاده از فنآوری واقعیت مجازی مبتنی بر تلفن همراه.
5-فیلمهای 360 درجه
ویدئوهای مبتنی بر موبایل و محتوای تولید شده توسط کامپیوتر برای تعامل بیشتر. شامل عکاسی 360 درجه و شبیهسازی دیجیتال explorable.
6-تکنولوژی شبکه / متصل به موبایل
صفحه نمایش شبکه در ارتباط با یک دستگاه تلفن همراه از جمله تجارب صفحه دوم، یکپارچهسازی صفحه نمایش تلویزیون هوشمند و سینمایی، بازیهای بیلیارد، دیجیتال شبکهای و غیره.
7-دستگاههای متصل شده
کار متقابل دستگاه که حداقل از یک دستگاه دیگر متصل به تلفن همراه استفاده میکند. مانند گجتهای پوشیدنی، وسایل نقلیه، وسایل ورزشی، ساعتهای هوشمند، پرواز، وسایل خانگی، دستگاه خود و ادغام آن با یک دستگاه تلفن همراه (یا اکوسیستم).
8-فناوریهای پوشیدنی
برنامههای بومی برای سیستمعامل های پوشیدنی.
9-اطلاعات/ایدهپردازی
استفاده خلاق از اطلاعات شخصی برای رسیدن به راهحلهای خلاقانه به منظور مشارکت یا توسعه یک رابطه معنادار با یک مخاطب خاص یا جامعه.
10-فناوری نوآورانه
کاربرد خلاقانه تکنولوژی نوآورانه؛ استفاده برتر از دستگاه تلفن همراه یا استفاده نوآورانه از ویژگیهای موجود. این ممکن است شامل صفحه نمایش لمسی، شتابسنج، بلندگو، ارتعاش و غیره باشد، اما محدود به آن نیست.
وبسایتها
وبسایتهای مخصوص تلفن همراه یا تبلت یا طرح منحصر به فرد براساس طراحی پاسخگو.
1-وبسایتها به عنوان بخشی از یک کمپین
یک وبسایت یا پلت فرم به عنوان بخشی از فعالیتهای گستردهتر.
2-وبسایتها به عنوان یک محصول یا خدمات
اجرای یک وبسایت تنها برای یک محصول یا خدمات. به جای یک کمپین.
اپلیکیشنها
هر اپلیکیشن (بومی، ترکیبی، مبتنی بر وب یا از قبل نصب شده) برای یک دستگاه تلفن همراه یا تلویزیون هوشمند که از طریق وب قابل دسترسی است یا از فروشگاه اپلیکیشنها و سایر پلتفرمهای توزیع نرمافزاری موبایل دانلود شده است.
1-خدمات رفاهی
برنامههای کاربردی تلفن همراه.
2-به عنوان بخشی از کمپین
یک برنامه به عنوان بخشی از فعالیتهای گسترده یا اکوسیستم.
3-به عنوان یک محصول / خدمات
یک برنامه محصول یا سرویس مستقل، نه بخشی از کمپین.
4-قابلیت وصول، خیریه و غیرانتفاعی
برنامههای کاربردی در خدمت کسانی که دارای اختلالات روحی، بصری و مانند آن هستند؛ پیامهای اطلاعرسانی عمومی مبارزات انتخاباتی برای دولت، نیروهای مسلح، اتحادیهها و انجمنها، محیط زیست، آموزش و پرورش، آگاهی نژادی، قومی و معلولیت، اهدای خون و غیره.
رسانههای مترقی
آگهیهای تبلیغاتی موبایل، میانبرهای تبلیغاتی و دیگر رسانههای مترقی طراحی شده برای تلفنهای همراه، گوشیهای هوشمند، تبلت یا هر وسیله تلفنهمراه دیگر.
1-شرکت / تجاری
اجرای رسانههای غولپیکر تجاری به عنوان بخشی از یک کمپین یا محصول / خدمات.
2-قابلیت وصول، خیریه و غیرانتفاعی
برنامههای کاربردی در خدمت کسانی که دارای اختلالات روحی، بصری و مانند آن هستند؛ پیامهای اطلاعرسانی عمومی مبارزات انتخاباتی برای دولت، نیروهای مسلح، اتحادیهها و انجمنها، محیط زیست، آموزش و پرورش، آگاهی نژادی، قومی و معلولیت، اهدای خون و غیره.
بازیها
بازیهای مرتبط با نام تجاری طراحی شده برای تلفنهای همراه، تلفنهای هوشمند، تبلت، تلویزیون هوشمند و یا هر دستگاه تلفن همراه دیگری.
1-بازیهای برنامه
بازیهای مبتنی بر برنامه مربوط به نام تجاری است.
2-بازاریابی درون بازی
بازاریابی و تبلیغات در یک بازی مبتنی بر تلفن همراه، به عنوان مثال تبلیغات در برنامه و خرید.
3-بازیهای وب
وبسایت، بنر و دیگر بازیهای مبتنی بر وب.
4-تجربه بازیهای مرتبط
اجتماعی
اجراها یا کمپینهای موبایل
1-محتوا برای مشارکت کاربر
فعالیت اجتماعی با استفاده از ویدئو، جریان ویدئو، اشتراک عکس، تصاویر، GIF ها یا سایر محتواهایی طراحی شده برای سرگرم کردن، ساخت، حفظ یا پرورش از طریق یک جامعه اجتماعی آنلاین.
2-پاسخ در زمان واقعی
فعالیتهای اجتماعی علامتگذاری شده که از سیستمعاملهای اجتماعی استفاده می کند تا به رویدادهای جهانی، امور عمومی و فعالیتهای دنیای واقعی در حوزههای معنیدار، حساس و خلاقانه پاسخ دهد.
3-ایجاد همکاری و محتوای تولید شده توسط کاربر
فعالیت اجتماعی مبتنی بر تعامل با یک جامعه یا طرفداران و تشویق آنها به مشارکت یا همکاری با ابتکار یک نام تجاری است. ممکن است درگیر شدن از طریق تعامل همگانی، ارزش دراز مدتی را پایهریزی کند.
4-ارتباطات هدفمند
فعالیت اجتماعی به منظور ایجاد جوامع، گروهها یا افرادی که بابت چیزی دور هم جمع شده باشند. مانند رفتار، منافع، دوستی، موقعیت مکانی جغرافیایی و غیره.
5-روند اجتماعی
تخصیص رفتار اجتماعی یا فرهنگی عمومی و جاری (از جمله emojis، memes، hashtags و غیره) به منظور استفاده از ارتباطات برند با مخاطب یا جامعه.
6-استفاده از اینفلوئنسرها
ابتکارات اجتماعی یا اجراهایی که از یک شخص مشهور، سفیر اجتماعی و یا تأثیرگذار اجتماعی استفاده میکنند تا با مخاطب هدف ارتباط برقرار کنند.
7-کسب و کار اجتماعی
فعالیتهای اجتماعی خلاقانه که از قدرت یک جامعه آنلاین برای تاثیرگذاری بر اهداف تجاری و یا افزایش ارتباط با یک نام تجاری و مصرفکنندگان آن بهره می برد. که ممکن است شامل محتوا، عملیات، هوش، منابع، فروش، توسعه محصول و سایر جنبه های زنجیره ارزش باشد.
8-هدف اجتماعی
کارهای خیریه برای مقاصد سودمند و هدف اجتماعی، طراحی شده برای تلفن همراه. کارهای ارائه شده باید ارزشهای اصلی و فرهنگ نام تجاری، محصول یا خدمات را مدیریت کنند. تأثیر بر مخاطبان مورد نظر در نظر گرفته خواهد شد.
کمپین
اولین کمپینهای موبایل و ارتباطات (بدون اجراها) برای ارتقای یک نام تجاری، محصول یا خدمات.
1-کمپین یکپارچه
کمپینهایی که از تکنولوژی تلفن همراه در کنار رسانههای دیگر استفاده میکنند.
2-کمپین بین دستگاهی
کمپینهایی که از دستگاههای همراه متصل / شبکهای استفاده میکنند. برای مثال ارتباطی که کاربر را از یک صفحه به صفحه دیگر دنبال میکند.
3-کمپین پیامرسانی
کمپینهایی که از سیستمعاملهای پیامرسانی استفاده میکنند. شامل پیامهای فوری، پیام ویدئویی، اشتراک عکس، SMS و غیره.
در ادامه تعدادی از برندگان این بخش را با هم میبینیم.
1)بدون نگرانی از گم شدن چمدانهایتان مسافرت کنید
تگهای دیجیتالی جایگزین برچسبهای کاغذی
برنده جایزه برنزی Mobile جشنواره کن 2017
[aparat]http://www.aparat.com/v/oNr1G[/aparat]
2)از تاریکی نترسید
تاریکی باعث ترس، اتفاقات ناگوار و تصادفات جادهای میشود.
اما این پرنده بیسرنشین میتواند راه شما را روشن کند.
برنده جایزه نقرهای Mobile جشنواره کن 2017
[aparat]http://www.aparat.com/v/dz6RX[/aparat]
3)از چت کردن با خودتان همه چیز را به یاد بیاورید
چتبات کل زندگی بیماران مبتلا به آلزایمر را جمعآوری میکند و روزانه اطلاعات 24 ساعته را به آنها میدهد.
برنده جایزه برنزی Mobile جشنواره کن
شرکت Nike یک شرکت آمریکایی چند ملیتی است که در زمینه طراحی، تولید، توسعه و عرضه محصولاتی نظیر کفش، البسه و پوشاک، لوازم و ابزار ورزشی به بازار جهانی فعالیت میکند. برندی جهانی که مصرفکنندگانی وفادار دارد و توانسته جایگاهی را برای خود دست و پا کند که کمتر رقیبی میتواند به گرد پای آن برسد.
1-شرکت Nike در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۶۴ توسط بیل بُوِرمن و فیل نایت آغاز به کار کرد.
2-نام اولیه این شرکت Blue Ribbon sports بود که در سال ۱۹۷۱ به صورت رسمی به نام NIKE تغییر کرد.
3-نام کمپانی از نام الهه پیروزی در یونان باستان گرفته شده است.
4-لوگوی این برند در سال ۱۹۷۱ به قیمت تنها ۳۵ دلار طراحی شده است.
5-دفتر مرکزی نایک در شهر بیورتون ایالت اورگان واقع در شمال غربی ایالت متحده آمریکا است.
6-شعار تبلیغاتی و فلسفه کاری نایک «فقط انجامش بده» است.
7-ارزش این برند در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار اعلام شده است.
8-در سال 2016 شرکت نایک بیش از ۴۴ هزار کارمند در سراسر دنیا داشت.
9-فروشگاههای نایک که معروف به نایک تاون هستند، بهطور متوسط 30 هزار فوت مربع فضا دارند.
10-درحال حاظر 13 نایک تاون در آمریکا و 4 نایک تاون در سطح بین المللی وجود دارد.
11-رتبه اول با بیش از 43 درصد فروش کفشهای ورزشی در آمریکا متعلق به این برند است.
12-در سال ۱۹۷۸ نایک، تکنولوژی Air خود را معرفی کرد.
13-امروزه قسمت اعظم بودجه بازاریابی نایک صرف حمایت از تورنمنتهای جهانی یا صرف حمایت از ورزشکارانی مانند رونالدوی برزیلی میشود.
14-نایک با بیش از ۷۰۰ فروشگاه در سراسر جهان قرارداد و در ۴۵ کشور خارج از ایالات متحده دفتر دارد.
15-بیشترین فروش کفش در آمریکا در سال 2016 متعلق به نایک بوده است.
16-در سال ۲۰۰۹ شرکت نایک و تیمبرلند خرید چرم تولیدشده در بخشهای جنگلزدایی شده جنگلهای آمازون را متوقف کردند.
17-نایک متعهد شده که هیچ کارگر زیر 18 سالی را برای کار در کارخانههای تولید کفش خود استخدام نکرده و به کار نگیرد.
18-اخیرا در فروشگاه جدید نایک در محله Soho نیویورک مشتریان فرصت دارند به مدت یک ساعت با کارمندان نایک ملاقات کنند و نظرات خود را به آنها بگویند.
19-در حال حاضر کمترین قیمت کفشهای نایک 55 دلار است و گرانترین محصول نایک تا به امروز، HyperAdapt 1.0 به قیمت 720 دلار است.
20-نایک برای کفش مدل HyperAdapt خود خدمات پس از فروش تلفنی دارد. خدمات پس از فروشی سریع و کامل.
21-نایک در حال برنامهریزی برای باز کردن یک فروشگاه مستقل در آمازون دات کام است.
کارها باید خلاقانه و نشاندهندە اجرای الهامبخش و نوآورانه ایدهها باشد.
بخشها
1-غذا و نوشیدنی
2-کالاهای مصرفی سریع
مانند لوازم آرایشی و بهداشتی و وسایل شوینده.
3-کالاهای مصرفی بادوام
مانند پوشاک و اکسسوریها، مبلمان و لوازم الکترونیکی مصرفی.
4- خودرو و خدمات مربوط به آن
تمام وسایل نقلیه و محصولات و خدمات مرتبط با آن از جمله ایستگاه های سوخت، خدمات تخلیه و اجاره ماشین.
5-خرده فروشی، تجارت الکترونیک، رستورانها و زنجیرههای فستفود
تمام مغازهها و فروشگاههای آنلاین از جمله خرید آنلاین، اپتیک، آرایشگری و املاک. تمام رستورانها و زنجیرههای سریع غذا، از جمله کافهها.
6-مسافرت، حمل و نقل و اوقات فراغت
تمام خدمات مربوط به حمل و نقل و مسافرت از جمله خطوط هوایی، هیات حمل و نقل عمومی و گردشگری. تمام خدمات سرگرمی و تفریحی شامل موزهها، جشنوارهها و سالنهای ورزشی.
7-رسانهها و نشریات
همه رسانهها و نشریات از جمله بازیهای ویدئویی، موسیقی، ایستگاههای تلویزیونی و رادیو.
8-محصولات و خدمات مالی
تمام محصولات مالی و خدماتی از جمله بیمه.
9-محصولات و خدمات
همه محصولات و خدمات کسب و کار. از جمله تبلیغات و آژانسهای کاریابی، مشاوره، شرکتهای حسابداری و خدمات حقوقی.
10-خدمات عمومی تجاری
تمام خدمات عمومی دولتی از جمله مخابرات، مراقبتهای بهداشتی شخصی و آموزش خصوصی.
11-تصویر شرکتهای بزرگ
همه کمپینهای مبتنی بر محصول، از جمله حمایت از رویدادی برای ساخت تصویر یا بالا بردن مشخصات یا درک بهتری از یک نام تجاری.
12-مسئولیت اجتماعی
همه کمپنیهای CSR مبتنی بر محصول با هدف رفع مشکلات اجتماعی، اخلاقی و زیست محیطی به منظور حفظ یا بهبود شهرت یک نام تجاری.
13-بخش عمومی
کمپینها، برنامهها و سیاستهای انجام شده از سوی سازمانهای دولتی مانند مقامات محلی و ادارات دولتی. مانند آموزش عمومی، زیرساختها یا فعالیتهای ارتش.
14-سازمانهای خیریهها و غیرانتفاعی
کمپینها، برنامهها و سیاستهای انجام شده از طرف سازمانهای خیریه، سازمانهای غیرانتفاعی یا سازمانهای غیردولتی. ترویج پیامهای اطلاعرسانی از قبیل برابری جنسیتی، مهاجرت و مسائل سیاسی و مذهبی.
کانالها
کارهای شرکت داده شده در این بخش به طور خاص از لحاظ خلاقیت و نوآوری در یک کانال قضاوت خواهند شد.
1-استفاده از تلویزیون
2-استفاده از صفحه نمایشهای دیگر
صفحه نمایش غیر از تلویزیون که ممکن است شامل صفحه نمایشهایی باشد که نیاز به تعامل با مصرفکننده دارند. مثلا صفحههای لمسی و نمایشگرهای پاسخگو اما محدود به آنها نیست.
3-استفاده از پلتفرمهای صوتی
شامل رادیو، پادکستها و سایر تکنولوژیهای صوتی.
4-استفاده از چاپ
مانند روزنامهها و مجلهها.
5-استفاده از فضای باز
بیلبورد سنتی یا سایتهای پوستر، ایستگاههای اتوبوس و تبلیغات حمل و نقل با استفاده از فضای تبلیغاتی استاندارد.
6-استفاده از محیط رسانه: مقیاس کوچک
از جمله در کافهها و رستورانها.
7-استفاده از محیط رسانه: مقیاس بزرگ
دیوارهای تبلیغاتی، بیلبوردهای دیجیتال، پنجره ها، آگهیهای هلیکوپتری و سایر اجراها که از فضا یا یک ویژگی دائمی موجود استفاده می کنند.
8-استفاده از رویدادها
شامل برنامههای زنده، جشنوارهها، کنسرتها، رویدادهای ورزشی، حمایت از رویداد و غیره.
9-استفاده از موانع
از جمله بازاریابی چریکی، مانع بزرگ و کوچک مقیاس، یک رویداد تجربی و غیره.
10-استفاده از سیستمهای دیجیتال
سیستمعاملهای آنلاین یا فنآوریهای مرتبط و استفاده از محیط دیجیتال در یک کمپین رسانهای. این ممکن است شامل وبسایتها، میکروسایتها، بازیها، موتورهای جستجو، تبلیغات بنر و پیامهای فوری باشد اما فقط محدود به اینها نیست.
11-استفاده از تلفن همراه
فناوری موبایل از جمله تلفنهای هوشمند، بلوتوث، پیامک، MMS، WAP، GPS، بازیهای موبایل و برنامههای کاربردی، کدهای QR و غیره.
12-استفاده از سیستمهای اجتماعی
کمپینهای رسانهای که از شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ویکیها، سایتهای به اشتراکگذاری ویدیو، خدمات میزبانی و غیره استفاده می کنند تا ارتباطات را با مصرفکنندگان برقرار کنند.
13-استفاده از فناوری
استفاده از فناوریهای موجود یا جدید برای اجرا یا پشتیبانی از یک کمپین رسانهای از جمله هوش مصنوعی، واقعیت تقویت شده و مجازی، رباتیک، ابزار و الکترونیک، تکنولوژی پوشیدنی و تعاملی و غیره.
اطلاعات
1- Use of Data Driven Insight
کارهای شرکت داده شده در این بخش باید نشان دهند که چگونه اطلاعات برای کشف یا ایجاد بینشهایی که به اثربخشی کمپین رسانهای کمک می کنند.
2-استفاده از دادههای زمان واقعی
کارهای شرکت داده شده در این بخش باید نشان دهند که چگونه اطلاعات ایجاد شده یا استفاده شده در زمان واقعی، محتوای دینامیکی ارائه شده یا ارتباط مصرفکننده را فعال میکنند.
3- Data Driven Targeting
کارهای شرکت داده شده در این بخش باید نشان دهند که چگونه ازاستفاده خلاقانه یا تفسیر دادهها نتایج موثر ارائه میشود.
محتواهای مارکدار و سرگرمی
کار در این دسته ها بر این خواهد بود که چگونه با محتوا (ترویج تلویزیون، ویدیو، تبلیغات بومی، محتوای دیجیتالی و غیره) برای مصاحبه با مصرفکنندگان و ارائه نتایج قابل اندازه گیری (به عنوان مثال افزایش دسترسی، اثر ویروسی، رسانههای به دست آمده) مورد استفاده قرار گیرد.
1-استفاده از نام تجاری یا ادغام محصول در یک برنامه یا پلت فرم
از جمله فیلم، تلویزیون، مینی سری، سریال وب، ویدیو موسیقی، آنلاین / دیجیتال، حمایت مالی و غیره
2-استفاده از ایجاد همکاری و محتوای تولید شده توسط کاربر
استفاده یا قرار دادن محتوای ایجاد شده توسط یک مخاطب که به یک نام تجاری کمک کرده یا با آن مشارکت داشته باشد. محتوا باید به عنوان بخشی از پلتفرم برندهای گستردهتر مورد استفاده قرار گیرد.
3-استفاده از محتویات برند ایجاد شده برای رسانههای دیجیتال یا اجتماعی
از جمله رسانههای اجتماعی برند، وبسایتها، میکروسایتها، برنامههای کاربردی موبایل، بازیها، تبلیغات بومی و غیره.
کمپین
استفاده از رسانههای یکپارچه
در این بخش هم رسانههای انتخاباتی اهمیت دارند و م اینکه رسانههای مختلف چگونه برای تکمیل پیام برندها با یکدیگر هماهنگ شدهاند.
برتری در رسانهها
کارهای شرکت داده شده در این بخش باید نشان دهند که چگونه یک کمپین رسانهای موفق منجر به ارائه نتایج برای یک نام تجاری از طریق برنامه ریزی، استراتژی و اجرای رسانههای برجسته میشود.
1-برتری در بینش و استراتژی رسانهها
کارهای شرکت داده شده در این بخش باید نشان دهند که چگونه یک کمپین رسانهای موفق منجر به بازخوانی بینش نسبت به رفتار مصرفکننده و درک نیازهای آنها به منظور ایجاد استراتژی رسانههای سفارشی مطابق با اهداف خاص کسب و کار، اهداف بازاریابی و موقعیت کلی برند میشود.
2- برتری در برنامهریزی رسانهها
کارهای شرکت داده شده در این بخش باید نشان دهند که چگونه سیستمعامل های رسانهای به طور موفقیتآمیزی انتخاب شدهاند تا پیام تبلیغاتی را ارائه دهند. ورودی ها باید جزئیات، نفوذ و فرکانس پیام را برای تولید پاسخ دلخواه آماده کنند.
3- برتری در اجرای رسانهها
شرکتکنندگان باید نشان دهند که تفکر رسانهای و مذاکرات ماهرانه با صاحبان رسانهها اجازه اجرای مبارزات انتخاباتی در کانالهای انتخاب شده و دستیابی به اهداف تجاری را می دهد. توجه به خرید رسانهها به عنوان بخشی از داستان برند و ارائه خلاقانه در دستور کار است.
در ادامه تعدادی از برندگان این بخش را با هم میبینیم.
1-کمپینی برای مبارزه با شکار
وجود این حیوانات برای برقراری تعادل در سیاره ما حیاتی ست.
برنده جایزه برنزی Media جشنواره کن 2017
[aparat]http://www.aparat.com/v/rPRow[/aparat]
2-کاغذهایی گیاهی برای طبخ بهتر غذا
چگونه نام یک برند مواد غذایی یخزده به یک کتابفروشی ختم میشود.
دیزنی لند نام آشنایی برای ماست. هم به خاطر صنعت فیلمسازی آن و هم به خاطر پارکهای بزرگ و هیجانانگیز بازی آن. نه تنها کودکان که بزرگترها هم از طرفداران این برند معروف هستند و به نوعی یک جاذبه گردشگری بزرگ به حساب میآید. در داستان برند این هفته درباره دیزنی لند بیشتر بخوانیم.
1-کمپانی فیلم و انیمیشنسازی دیزنی در 16 اکتبر 1923 توسط برادران والت دیزنی تاسیس شده است.
2-در سال 1971 اولین پارک دیزنی بر اساس شخصیتهای کارتونی این کمپانی شروع به کار کرد.
3-پارکهای دیزنی با برند دیزنی لند به شهرت رسیدند.
4-دیزنی لند در بیش از 11 کشور جهان شعبه دارد.
5-دیزنی لند در جهان بیش از 42 هتل دارد.
6-بیش از 180 هزار نفر در جهان در پارکهای دیزنی لند کار میکنند.
7-در سال 2016 بیش از 140میلیون نفر از دیزنی لند بازدید کردهاند.
8-میانگین قیمت هر بلیط در دیزنیلند 124 دلار است.
9-مساحت هر پارک دیزنی به صورت میانگین 38 هکتار است.
10-هر یک از کارکنان جدید در پارک تفریحی دیزنی فارغ التحصیل دانشگاه دیزنی هستند.
11-هر یک از کارکنان جدید در پارک تفریحی دیزنی که توسط والت دیزنی در سال 1955 تاسیس شده است.***
12-تا سال 2000 کارکنان مرد دیزنی لند مجاز به بلند کردن سبیل نبودند.
13-در پارکهای دیزنی لند، هر روز در حدود 210 جفت عینک آفتابی گم میشود.
14-کلاه میکی موس محبوبترین سوغات از دیزنی لند است.
15-روزانه بیش از 5 میلیون همبرگر و 15 میلوین گالن آب در دیزنی لندهای جهان به فروش میرسد.
16-اندازه مجموعه دیزنی لند شانگهای معادل 55 زمین فوتبال است.
17-دیزنی لند توکیو بعد از دو پارک دیزنی در آمریکا، بیشترین بازدیدکننده را در دنیا دارد.
18-دیزنی لند هنگکنگ برای جذب توریست از چین، ترکیبی از فنگشویی و عناصر مرسوم چینی را در طراحی خود استفاده کرده است.
19-آوردن بادکنک به محدوده حیوانات پارک ممنوع است چون ممکن است باعث وحشت حیوانات شود.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا از جذابترین و بهترین شعارهای برند میگوییم؛ سپس با شما درباره رنگ برند صحبت میکنیم و در انتها به سراغ تبلیغات نوشیدنیها و آبمیوهها میرویم.
1)بخش اول
جذابترین و بهترین شعارهای برند
شاید اولین مواجهه هر فرد با یک برند یا کسب و کار مشخصی، شعار آن باشد. شعار موفق، آن شعاری است که با روح برند هماهنگ باشد، در ذهنها بماند و و ساده و سرراست و کوتاه باشد. در سایت «چطور» میخوانیم که برندهای مشهور دنیا شعارهای خاصی دارند که بعضی از آنها جذاب و بهیادماندنیاند. در واقع این برندها توانستهاند این کار سخت یعنی انتخاب شعار برند خوب را به درستی انجام دهند.
شعارهای برند به نوعی نشاندهنده ماموریت یک برند هم هستند و همراه با لوگو، از نشانههای مهم یک کسب و کار به حساب میآیند. به قولی، لوگو معرف تصویری یک برند است و شعار، معرف کلامی آن. و اما یک شعار خوب چه ویژگیهایی دارد؟ ما به چهار نکته اشاره میکنیم. به یاد ماندنی باشد، مزایای کلیدی محصول و برند را در بر گیرد، برند را متمایز کند و احساس مثبتی درباره برند منتقل کند. بر همین اساس تعدادی از برندهای مشهور جهانی، شعارهایی دارند که با نمونههای مشابه خود تفاوت اساسی دارند. تعدادی از آنها را با هم مرور میکنیم.
نایک تولیدکننده پوشاک و لوازم ورزشی برای شعار خود، جمله «فقط انجامش بده» را انتخاب کرده. یعنی اگر میخواهید ورزش کنید، کافی ست آن را انجام دهید، به هر شکل و روشی که برایتان مقدور است.
کمپین تبلیغاتی مک دونالد با شعار «من عاشقشم!» از سال ۲۰۰۳ پا گرفت و هنوز هم با قدرت ادامه دارد. این شعار، مثال و نمونهی خوبی از شعارهایی ست که متناسب با مخاطبان هدف یک برند طراحی شده. غذاهای مک دونالد ممکن است سالمترین انتخاب نباشند اما سالم بودن ویژگیای نیست که مک دونالد قول آن را داده باشد. غذای مک دونالد هر چه که باشد قطعا لذیذ است و شما عاشق طعم و مزهی آن خواهید شد.
«ما چیزهای خوبی وارد زندگی میکنیم.» جنرال الکتریک در سال ۱۹۷۹ از این شعار برای اولین بار استفاده کرد. گرچه این شعار به خوبی شناخته شده بود، شعار جدید یعنی «تخیل در کار» جایگزین شعار قبلی شد. مدیر هویت سازمانی جنرال الکتریک میگوید: شعار جدید یعنی «تخیل در کار» به فرهنگ و هدف شرکت تبدیل شد. تخیل، الهامبخش بشر در نوآوری است، کاری که شرکت برای پیشرفت خود انجام میدهد.
شعار «متفاوت بیندیش» برای اولین بار در یکی از تبلیغات تلویزیونی اپل به نمایش درآمد. خیلی زود این شعار در تمام انواع تبلیغات این شرکت به کار رفت با اینکه در آن زمان، این شرکت هیچ محصول جدید قابل توجهی ارائه نکرده بود. به سرعت مردم فهمیدند که کامپیوترهای ساخت شرکت اپل، مانند کامپیوترهای قدیمی نیستند و کاربران این کامپیوترها پس از استفاده از آنها، خلاقیت و کیفیت را تجربه کردند.
به نقل از فوربس (Forbes)، ظرف یک سال بعد از انتشار این تبلیغات، ارزش سهام شرکت اپل سه برابر شد. گرچه این شعار امروزه تغییر کرده و دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد، اما هنوز هم کاربران اپل خود را در میان افرادی میبینند که متفاوت میاندیشند.
ما هم در آژانس تبلیغاتی بادکوبه تا به حال برای بسیاری از برندهای ایرانی اقدام به ایدهپردازی و تعریف شعار کردهایم. از میان آنها میتوانیم به شعار «با شما برای جبران» برای بیمه دی و شعار تبلیغاتی «گلدیران ضمانت خرید شماست» برای الجی اشاره کنیم.
1)بخش دوم
رنگ برند
حالا که درباره شعار برند حرف زدیم، بیایید کمی درباره رنگ برند هم صحبت کنیم. انتخابی که میتواند تاثیری همیشگی بر موفقیت یا عدم موفقیت کاری شما داشته باشد. چرا که رنگ برند میتواند تاثیر به سزایی بر مخاطب داشته باشد.
انتخاب رنگ اصلی و رنگهای جانبی برند، یک فرآیند مهم، سخت و چالشی است. در این مسیر بهتر است به سمت و سوی انتخاب رنگهای کمتری بروید تا بیشترین اثربخشی را برای شما به همراه داشته باشد. یکی از روشهای انتخاب رنگ برند، استفاده از خدمات مشاوره برندینگ است. راه دیگر، استفاده از سایتهایی است که برای انتخاب رنگ به شما کمک میکنند. مانند سایت colourlovers. به تناسب رنگها دقت کنید و رنگهای جانبی را به گونهای انتخاب کنید که از قدرت رنگ اصلی برند نکاهد.
علاوه بر اینها، بهتر است قدرت تاثیر و توانایی رنگهای اصلی و مهم را بدانید.
آبی: آبی رنگی سرد است به معنای تعهد، قابل اعتماد، از لحاظ مالی مسئول و اطمینان بخش.
سبز:به طور کلی سبز رنگ سلامت، طراوت و آرامش است.
زرد: رنگ زرد مرتبط با خوشبینی، مثبت اندیشی، نور و گرماست و بیانگر انگیزه و محرک تفکر خلاق و انرژی. چشم، رنگ زرد را قبل از هر رنگ روشن دیگری میبیند.
بنفش: بنفش رنگ خلاقیت است. بنفش کمرنگ تداعی نوستالژی و احساسات است.
صورتی: رنگ صورتی با احساسات، انرژی، جوانی و شور و هیجان ارتباط مستقیمی دارد.
نارنجی: نارنجی تداعیکننده سرزندگی، سرگرمی و نشاط است.
قهوهای: این رنگ خاکی بیانگر سادگی، دوام و ثبات است. قهوهای خاکی یک انتخاب منطقی برای برخی از شرکتهای حمل و نقل و شرکت های صنعتی است.
مشکی: رنگ جدی، برجسته، قدرتمند و کلاسیک است. سیاه برای فروش مصولات گرانقیمت عالی به نظر میرسد.
سفید: رنگ سفید بیانگر سادگی، پاکیزگی و خلوص است. از دیدگاه چشم، سفید به عنوان رنگی درخشان است که پس از نگاه کردن به آن، چشم بلافاصله به دنبال یک علامت است. رنگ سفید اغلب همرا با نوزاد و محصولات مرتبط با سلامت نوزاد مورد استفاده قرار میگیرد.
1)بخش سوم
تبلیغات نوشیدنیها و آبمیوهها
بعضی محصولات به خاطر ماهیتی که دارند، در بعضی از فصول سال، موقعیت بهتری برای تبلیغات دارند. مثلا نوشیدنیها و آبمیوهها. که بازار تبلیغات مربوط به آنها در فصل تابستان گرمتر از هر وقت دیگری ست. به همین خاطر این روزها اگر در سطح شهر، سر بچرخانید، بر روی بسیاری از بیلبوردهای شهری، تبلیغ یکی از برندهای آبمیوه را میبینید. یا هر وقت که تلویزیون را روشن کنید و نوبت برسد به پخش پیامهای بازرگانی، به طور حتم، یکی از آگهیها مربوط به آبمیوهای خنک و خوشطعم است.
چندی پیش پایگاه اطلاع رسانی نوش آنلاین گزارشی درباره بودجه این نوع از تبلیغات تهیه کرده بود. در این گزارش آمده بود که در سال ۲۰۱۳ شرکتهای کوکاکولا و پپسی ۷۵ درصد از بودجه جهانی تبلیغاتی خود را صرف تبلیغات نوشیدنیهای سودای معمولی کردهاند. طبق تحقیقات مؤسسه «راد سنتر» در سال ۲۰۱۳، سه شرکت پپسی، کوکاکولا و داکتر پِپر ۷۰ درصد هزینههای جهانی تبلیغاتی خود را یعنی در مجموع ۶۰۹ میلیون دلار را به تبلیغات نوشیدنیهای قندی و شکردار اختصاص داده بودند. ردبول در رده بعدی قرار دارد که ۱۷ درصد این رقم را از آن خود کرده و نزدیک به 80 میلیون دلار صرف تبلیغات خود کرده بود.
اینطور به نظر میرسد که بازار آبمیوهها و نوشیدنیهای گازدار نسبت به دیگر محصولات مشابه گرمتر است. به طور کلی ۳۱ درصد از هزینههای تبلیغاتی صنعت نوشیدنی در سال ۲۰۱۳ صرف ترویج نوشابههای گازدار شده و ۱۸ درصد هم هزینه تبلیغ نوشیدنیهای انرژی زا شده است.
آژانس تبلیغاتی بادکوبه هم در این تابستان گرم و دلپذیر با چند آگهی متعدد از دو برند متفاوت در بازار تبلیغات ایران حضور دارد. تبلیغات برند ساندیس و تکدانه. که به صورت آگهی تلویزیونی تولید شدهاند. آگهیهای ساندیس را حتما تا به حال از تلویزیون دیدهاید و به زودی پخش آگهیهای مربوط به تکدانه نیز آغاز خواهد شد.
آنچه شنیدید قسمت دیگری از پادکست بادکوبه بود. هفتههای آینده هم همراه ما باشید.
همچنین شما میتوانید صفحه ما در تلگرام و اینستاگرام را با آیدی @Badkoobeh دنبال کنید تا در جریان آخرین اخبار و تولیدات داخلی و بینالمللی تبلیغات قرار بگیرید.