دیجیتال

پادکست شماره 127

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، شماره 127 از مجموعه‌ پادکست‌های راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است.. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه می‌خواهیم از هفت فایده بازاریابی تعاملی برای کسب و کارهای دیجیتال هوشمند صحبت کنیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت بازده رفته‌ایم.

امروزه بیش از همیشه، آدم‌ها برای یافتن کسب و کارهای بومی محلی، خرید محصولات و خدمات، و تعامل با برندها از طریق رسانه‌ی اجتماعی از اینترنت استفاده می‌کنند. با به کمال رسیدن تاکتیک‌های بازاریابی اینترنتی در دهه‌ی گذشته بازاریاب‌ها و کسب و کارهای آنلاین نیاز دارند برای برقرار ارتباط با مشتری و ایجاد تعهد روش‌های مبتکرانه‌ای پیدا کنند. مزایای بازاریابی تعاملی هرگز به این آشکاری نبوده است. بازاریابان دیجیتال هوشمند در حال طرح‌ریزی و به کار بستن فناوری خلاقانه و فوق‌پیشرفته برای بهبود تجربه‌های مشتریان هستند.

با بازاریابی تعاملی، کسب و کارها قادر هستند آگاهی از برندشان را افزایش دهند، از رقبا متمایز شوند، بر وفاداری مشتری بیفزایند، و سودشان را زیاد کنند.

بازاریابی تعاملی دقیقا چیست؟

بازاریابی تعاملی یک تاکتیک بازاریابی یک به یک است که در عمل اقدامات مشتری را تعدیل می‌کند و به آن‌ها واکنش و پاسخ می‌دهد. این برای مشتری به تعامل آنلاین با یک برند وجهه‌ی شخصی‌تری می‌بخشد.

مثال‌های بازاریابی تعاملی شامل موارد زیر می‌شوند:

– رقابت‌ها – راهی موثر برای رشد پایگاه مشتری و افزایش آگاهی از برند. آدم‌ها تمایل طبیعی و ذاتی به رقابت دارند، و همه دوست دارند برنده باشند. رقابت راهی عالی برای متعهد کردن مشتری و آشنا سازی آن‌ها با برندتان است.

– تست‌های کوچک، رای‌گیری، و نظرسنجی – راهی جالب و درگیرکننده برای مبارزه با خستگی مشتریان.

– ویدیوها و بازاریابی ایمیلی – برای پاسخ دادن به سوال‌ها و تشریح فرایند خرید.

– اینفوگرافی‌های تعاملی – انیمیشن و نمودارهای متحرک را برای جلب و حفظ توجه کاربران اضافه می‌کند.

– ربات‌های پیامرسان – وجه‌ی محاوره‌ای به تعاملات مشتری می‌افزاید، و از سوی کسب و کارتان تاثیر مطلوبی بر آن‌ها به جا می‌گذارد.

و اما هفت مزیت بازاریابی تعاملی

۱. تعهد مشتری

بازاریابی تعاملی زمان صرف شده بر روی وبسایت‌تان را افزایش می‌دهد و برای مشتری آن را به تجربه‌ای به‌یادماندنی تبدیل می‌کند. بازاریابی تعاملی چند حس را به طور همزمان درگیر می‌کند. به جای خواندن متن، دیدن یک تصویر، پر کردن فرم، گوش دادن به قطعه‌ای، تماشای ویدیو، یا کلیک کردن روی دکمه – بازاریابی تعاملی بهترین عناصر تمام این‌ها را با هم ترکیب می‌کند.

همچنین ایجاد هیجان و علاقمندی می‌کند و اطلاعاتی را که کاربران در واقعیت به دنبالش هستند به آن‌ها ارائه می‌دهد.

 

۲. بهسازی تغییر و تبدیل‌

آدم‌ها در برابر تاکتیک‌های قدیمی و کلیشه شده‌ی «جذب مخاطب هدفمند» (lead generation) صبرشان را دارند از دست می‌دهند. چیزهایی مانند پاپ‌آپ‌ها، دانلود ای‌بوک، و فرم‌های ثبت‌نام عمومی کارایی‌شان را از دست می‌دهند. بنابراین شما با ارائه‌ی محتوای هیجان‌انگیزتر بیشتر می‌توانید مخاطبین خود را جذب کسب و کارتان کنید.

 

۳. جذب مخاطب هدفمند با کیفیت

جذب مخاطب با کیفیت از طریق بازاریابی تعاملی بسیار ساده‌تر است. می‌توانید با پرسش‌های عمدی و محتوای هدفمند در واقع مشتریان بالقوه‌ی کم کیفیت را الک کنید. مثلا، می‌توانید پرسشنامه‌ی جالب و درگیر کننده‌ای برای بازدید کنندگان وبسایت‌تان فراهم، یا در یک رقابت از پرسش‌ّهای سنجش کیفیت استفاده کنید.

معمولا هرچه سوال بیشتری می‌پرسید احتمال آنکه آدم‌های بیشتری خط بخورند و نرخ تبدیل‌های‌تان کاهش پیدا کند بیشتر است. با وجود این، با تعاملی کردن کل تجربه می‌توانید اطلاعاتی را که نیاز دارید بدون خسته شدن و کم آوردن به دست بیاورید. این شبیه تحقیق یا پرسشنامه‌ی مدارس نیست.

کلید کسب اطلاعاتی که نیاز دارید و تعیین کیفیت مشتریان احتمالی درخواست قطعه‌های کوچک و ساده‌ی اطلاعات در راستای این سفر تعاملی است.

۴. وایرال شدن و اشتراک گذاری

یکی از بزرگترین نقایص بازاریابی تعاملی وایرال شدن رسانه اجتماعی داخلی آن است.

با پاداش دادن به شرکت کنندگان به خاطر اشتراک محتوای تعاملی‌تان، می‌ةوانید تعداد آدم‌هایی که تجربه‌های شما را می‌بینند افزایش دهید، مخاطب هدفمند بیشتری جلب کنید، و بازده سرمایه‌گذاری‌تان را به اوج برسانید.

در درجه‌ی اول محتوای تعاملی ذاتا از محتوای ایستا بیشتر قابل اشتراک گذاری است. اما اگر کمی هوشمندانه درباره‌ی آن عمل کنید صعودپذیر نیز هست. مثلا، می‌توانید رقابتی ایجاد کنید که وارد شوندگان را ملزم به اشتراک مطالب کند. به این طریق، کسب و کارتان می‌تواند پیش روی هزاران نفر قرار بگیرد بدون آنکه بخواهید کار شاقی انجام دهید یا بابت تبلیغات هزینه کنید.

۵. بازخورد مشتری

بازخورد مشتری به طرز باورنکردنی برای کسب و کارها مهم است. بدون آن، قادر نیستید در زمینه‌ی پیامرسانی فروش‌های‌تان، تشخیص هر نقطه ظعفی در استراتژی بازاریابی‌تان، و پی بردن به اینکه مشتریان از چه چیز محصولات‌تان خوششان می‌آید یا بدشان، پیشرفت بکنید.

درک نادرست از خواسته‌ها و نیازهای مشتری می‌تواند برای استراتژی بلند مدت کسب و کارتان مضر باشد و به «سود خالص»تان ضربه بزند.

اما چطور می‌توانید به روشی که بی دردسر، و حتی سرگرم کننده باشد، از مشتریان‌تان بازخورد بگیرید؟

نظرسنجی‌ها و رای‌گیری‌ها راهی سریع برای آن است که مشتریان عقایدشان را درباره‌ی محصول یا خدمات شما به اشتراک بگذارند. با فراهم آوردن بستری سریع و آنی برای‌ آن‌ها، بیشتر به دادن بازخورد متمایل خواهند شد.

۶. شخصی سازی

میلیاردها آدم هر روز وارد اینترنت می‌شوند. اکثر آن‌ها هویتی ناشناس دارند، ملغمه‌ای هستند از داده‌های پیکسلی بدون شخصیت.

ولی بازاریابی تعاملی مشتری را به عنوان فردی با اهداف، نیازها، خواسته‌ها، و مشکلات منحصر به فرد می‌بیند که فقط کسب و کار شما می‌تواند آن ها را برطرف کند.

خودافشایی یک تجربه‌ی رضایت بخش به لحاظ عصبی است. این بخشی از ماهیت انسانی است که آدم‌ها می‌خواهند بشناسند و شناخته شوند. از طریق رای گیری، نظرسنجی، محاسبه‌گرها یا تست‌های کوچک می‌توانید صدای مشتری خود باشید.

۷. سئو

تعداد زیادی احتمالات و امکانات فرمول بندی شده از طریق استراتژی سئوی متنوع و عالی در یک محتوای تعاملی به وجود می‌آید.

برای شروع، محتوای تعاملی، لینک‌های بیشتری را جذب می‌کند و بیشتر قابل اشتراک‌گذاری است. افزایش تعداد لینک‌های داخلی در وبسایت‌تان و اشتراک‌گذاری‌های رسانه‌های اجتماعی برای محتوای شما تاثیر مثبتی بر رتبه‌ی سئوتان خواهد داشت.

اگر می‌توانید تجربه‌ی تعاملی ایجاد کنید که سایر وبسایت‌ها بتوانند به شما لینک بازگشتی بدهند به فرصت‌های بی‌پایان لینک‌سازی فکر کنید. این می‌تواند یک اینفوگرافی، نظرسنجی، رقابت، محاسبه‌گر تعاملی یا حتی دسته‌ای از سایر تکنیک‌های تعاملی باشد که برای سایت‌های آتی شما در فضای موجودتان به مانند آهن‌ربای لینک عمل می‌کند.

همچنین، موتورهای جستجو، سایت‌ها را  براساس بیشترین میزان حضور بازدیدکننده در آن‌ها رتبه بندی می‌کنند. محتوای تعاملی بازدیدکنندگان را نسبت به محتوای استاتیک متعهدانه تر و طولانی تر در صفحه‌های شبکه اینترنت حفظ می‌کند.

نتیجه‌گیری

روی‌هم رفته، انتظارات مشتری در حال تغییر است و موتورهای جستجو  به ارجاعات مدرن و پیشرفته‌ی بازدیدکنندگان وبسایت‌ها پاسخ می‌دهند. به عنوان صاحب کسب و کاری با حضور اینترنتی قوی، مهم است که این تغییرات را درک کنیم و بفهمیم چگونه می‌توان سلائق فعلی مشتریان و الگوریتمهای موتور جستجو را در استراتژی بازاریابی لحاظ کرد.

با آنکه محتوای استاتیک همچنان برای وبسایت‌تان ضروری است، اما لازم است استراتژی محتوای‌تان را در این چشم‌اندازِ در حال تغییر تنوع ببخشید. با استفاده از بازاریابی تعاملی می‌توانید خودتان را از بقیه رقبا متمایز کنید.

 

می‌توانید این پادکست را از اینجا بشنوید.

اینفلوئنسرها، چهره‌های جدید دنیای بازاریابی و تبلیغات

استفاده از اینفلوئنسرها از روش‌های جدیدی است که امروزه از آن در دنیای مارکتینگ استفاده می‌شود. محبوبیت روزافزون شبکه‌های اجتماعی و تاثیرگذاری توصیه‌های صمیمانه از عواملی هستند که نیاز به حضور این افراد در دنیای بازاریابی را افزایش می‌دهند. اینفلوئنسرها از پایگاه خود به عنوان جایگزینی جدید برای تبلیغات دهان به دهان استفاده می‌کنند.

اینفلوئنسرها را امروزه می‌توان بر روی شبکه‌های اجتماعی مختلف، از لینکداین گرفته تا فیسبوک، دنبال کرد اما آمار نشان می‌دهد که بارزترین تاثیر اینفلوئنسرها در بازاریابی بر روی اینستاگرام رخ می‌دهد.

اما اینفلوئنسرها چه کسانی هستند؟ اینفلوئنسرها کاربرانی در شبکه‌های اجتماعی هستند که فالوئرهای زیادی دارند اما نباید آنها را با چهره‌های مشهور اشتباه گرفت. چهره‌های مشهور معمولا شهرت خود را از طریق سینما، تلویزیون و … کسب کرده‌اند، در حالی که اینفلوئنسرها کسانی هستند که شهرت و طرفداران خود از فعالیت‌های شخصی در اینترنت دارند.  با اینکه بسیاری از افراد مشهور نظیر بازیگران، ورزشکاران و خواننده‌ها ایفاکننده نقش مهمی در کمپین‌های تبلیغاتی هستند اما تفاوت عمده آنها با اینفلوئنسر‌ها در این است که که بسیاری از چهره‌ها برای مدیریت اکانت‌های اجتماعی خود از ادمین استفاده کرده و مسئولیت اداره شبکه‌های اجتماعی خود را به طور مستقیم در دست ندارند. در حالی که محتوای تولید شده بر روی اکانت اینفلوئنسرها عموما توسط خود این افراد تولید شده و شامل سلیقه و نظر این افراد هم هست. در نتیجه، این پست‌ها از شکل تبلیغاتی خود خارج شده و بیشتر شبیه یک توصیه دوستانه به مخاطبان هستند که می‌توانند بسیار متقاعدکننده و تاثیرگذار باشند.

اما پیدا کردن اینفلوئنسر مناسب برای برندها و کمپین‌های متفاوت کار چندان آسانی نیست. بین یک برند خاص و اینفلوئنسر باید یک ارتباط دوسویه وجود داشته باشد. به طور مثال، باید بین پست‌ها و فعالت‌های اینفلوئنسر مورد نظر و استراتژی یک برند همکاری متقابل وجود داشته و هر دو بتوانند فعالیت‌های خود را در یک راستا قرار بدهند. در نتیجه می‌توان گفت که انتخاب اینفلوئنسر مناسب می‌تواند هم در جلب اعتماد مخاطب تاثیرگذار بوده و هم نام و پیام برند را بسیار سریع‌تر به مخاطبین هدف انتقال دهد.

شرکت بادکوبه نیز در تعدادی از کمپین‌های خود برای برندهایی نظیرسیف، امو، بکوف پرومکس و بیمه دی از حضور اینفلوئنسرهای ایرانی استفاده کرده است. ما بر این باوریم که حضور یک اینفلوئنسر معتبر و فعال تاثیر بسزایی در تعامل میان یک برند با مشتریان و ترویج نام تجاری آن برند دارد. شما می‌توانید با مراجعه به وب‌سایت بادکوبه، ویدیوی حضور اینفلوئسرها در کمپین‌های بادکوبه را مشاهده کره و با فعالیت‌های ما در این زمینه بیشتر آشنا شوید.

ناکجا میری؟

امروزه می‌توان از اینستاگرام به عنوان جذاب‌ترین رسانه اجتماعی یاد کرد. جذابیت اینستاگرام تا حدی است که بازاریابان دیگر شکی ندارند که آیا باید از آن استفاده کرد یا نه بلکه سوال اصلی مربوط به بهترین شیوه استفاده از آن در جهت آگاه‌سازی و انتقال پیام به مخاطبین است. به گونه‌ای که شما را از دیگران متفاوت کند.
اینستاگرام، با چیزی حدود 700 میلیون کاربر فعال، محیط هیجان‌انگیزی را برای ارتباط بین برندها و مشتریان فراهم می‌کند و به همین دلیل بازاریابی اینستاگرامی تبدیل به روشی مفید برای معرفی اینترنتی برندها شده است.

1-0

این روزها در فضای تبلیغات دیجیتالی ایران، اسنپ که به نوعی جایگزینی ایرانی برای اوبر به حساب می‌آید؛ موفق شده از اکانت اینستاگرام خود به عنوان ابزاری مفید جهت معرفی و روابط عمومی خود استفاده کند.
اسنپ با جدیت نکات مهم در داشتن یک اکانت اینستاگرام تاثیرگذار را دنبال کرده و به همین دلیل محیط مناسبی را برای ارتباط با مخاطبین خود می‌سازد.
اسنپ با نشان دادن فعالیت روزانه کارمندان خود نه تنها موجب سرگرمی مخاطب می‌شود بلکه از این طریق فرهنگ کاری خود را نیز در این ویدیوها منتشر می‌کند. به علاوه، اسنپ در پست‌های اینستاگرام خود پایبندی به مسئولیت اجتماعی را نیز نشان داده و با استفاده از هشتگ و پست‌های متعدد، به کاربران خود اعلام می‌کند که بخشی از هزینه پرداخت شده توسط آنها صرف فعالیت‌های اجتماعی نظیر مبارزه با سرطان و افسردگی و کمک به کودکان کار خواهد شد.
علاوه بر این و در جهت افزایش مشتریان خود، اسنپ کمپین‌های خلاقلانه‌ای را هم برای فالوئرهای اینستاگرامی به راه می اندازد. به عنوان مثال می‌توان از کمپین جدید آنها به عنوان «تا کجا میری» یاد کرد که در آن به مخاطبینی که در پست‌هایشان از هشتگ یاد شده استفاده می‌کنند؛ این شانس داده می‌شود تا برنده یک سفر خاص یک روزه شوند که شامل ملاقات با چهره‌های معروف، بازدید از مکان‌های خاص و یا صرف غدا در رستورانی لوکس می‌شود. در کل می‌توان گفت که اسنپ در ترویج برند خود نقش به‌سزایی ایفا می‌کند.

2-0

مجموعه Digital Craft – جشنواره خلاقیت کن ۲۰۱۷

مراحل ساخت دیجیتالی

 

تصویر صدا؛ زیبایی

کارهای خلاقانه‌ای که شامل صدا و تصاویر بشوند.

1-ارتباط

ارتباط از طریق انتقال یک دارایی بصری برند به محصول یا خدمات دیجیتال؛ با تمرکز خاص بر روی هماهنگی کلی در ارائه، نگاه، احساس و تعامل.

2-تصویر دیجیتال

استفاده خلاق از تصویر در یک زمینه دیجیتالی، از جمله مدل سازی 3D.

3-ویدئو / تصویر متحرک

استفاده خلاق از ویدئو و فیلم دیجیتال؛ شامل انیمیشن، گرافیک حرکت، هولوگرام، AR، VR و غیره

4-طراحی تصویر

استفاده خلاقانه از تصاویر ساکن؛ شامل عکاسی، آثار هنری، دستکاری تصویر، AR، VR، و غیره

5-موسیقی / طراحی صدا

استفاده خلاق از موسیقی یا طراحی صدا از جمله نام تجاری صوتی، مشارکت موسیقی / نام تجاری، و کمپین های موسیقی.

6-تایپوگرافی

طراحی خلاق، ترتیب و کاربرد نوع.

7-زیبایی طراحی

دستاوردهای کلی در ترکیب زیبایی شناسی و طراحی گرافیک برای محصول یا خدمات دیجیتال.

 

طراحی؛ ساخت و ساز؛ تجربه

1-طراحی تجربه کاربری (UX)

2-ادغام ویژگی‌ها

استفاده خلاق از ویژگی‌های یکپارچه موجود در یک دستگاه تلفن همراه یا دسکتاپ؛ شامل دوربین‌ها، میکروفون، صفحه نمایش لمسی، بلوتوث، سنسورهای تلفن همراه، GPS و غیره.

3- چند پلت فرم

تجربیات و رویدادهای دیجیتال بزرگ و یا کوچک کوچک که به منظور تعامل و تقویت ارتباط با مصرف‌کننده تنظیم شده‌اند. که می‌تواند شامل VR، AR، نصب، صندلی حرکت، تجربه چندصفحه‌ای و چند بعدی شود.

4-طراحی کلی عملکردی

محتوا

1-سرمقاله

انتشار متن به طور خاص برای محصول یا خدمات دیجیتال باشد.

2-تبلیغات رسانه

استفاده خلاق از تبلیغات دیجیتال تعاملی که با استفاده از فن‌آوری پیشرفته برای افزایش تعامل است.

3-ایجاد گفتگو

ایجاد محتوای دیجیتال متقابل که هویت نام تجاری را توسعه می‌دهد یا آن را در بر می‌گیرد.

داده‌ها

1-داده‌ها

2-داستان

3-تجسم داده

نمایش بصری خلاق از داده‌های دیجیتال.

فناوری

1-واقعیت افزوده (AR)

نرم‌افزار خلاق گرافیکی، صوتی و دیگر پیشرفت‌های دیجیتال در محیط واقعی در سطح واقعی در زمان واقعی.

2-واقعیت مجازی (VR)

استفاده خلاق از عکاسی واقعیت مجازی و محتوای ویدئو از جمله سیستم‌های همه‌جانبه، نقشه‌برداری ویدئو، پنجره در سیستم‌های جهانی (WoW)، تلگرام و واقعیت مخلوط، از جمله فیلم 360 درجه.

3-استفاده نوآورانه از فناوری

استفاده نوآورانه از تکنولوژی دیجیتال موجود یا جدید به منظور افزایش تجربه کاربر یا ارتباط با نام تجاری.

4-پیشرفت تکنولوژی در صنایع دیجیتال

آثار خلاق دیجیتالی که از فناوری‌های موجود یا جدید برای دست‌یابی به سطوح بی‌سابقه‌ای از پیشرفت استفاده می‌کنند که به پیشرفت ارتباطات دیجیتال کمک می‌کند.

در ادامه تعدادی از برندگان این بخش را با هم می‌بینیم.

1-طراحی تصاویر پیکسلی اسمارت فون گوگل

وقتی که گوگل هم‌زمان با عرضه اسمارت‌فون جدید خود به بازار، ما را به طراحی تصاویر پیکسلی آن دعوت کرد.
برنده جایزه نقره‌ای Digital Craft جشنواره کن 2017

[aparat]http://www.aparat.com/v/2Wyfo[/aparat]

2-قطره آبی که حرکت می کند

ترکیب هنر، عکاسی و علم برای همگام‌سازی قطرات کوچک آب، به طوری که با شخصیتی را بسازند که حرکت دارد.
برنده جایزه طلایی Digital Craft جشنواره کن 2017

[aparat]http://www.aparat.com/v/6pzYa[/aparat]

سه توصیۀ کاربردی برای اینکه در شبکه‌های اجتماعی مخاطب فعال داشته باشید

هر کسب و کاری برای موفقیت به چه میزان از جذب مخاطب، مشارکت و فعالیت در رسانه‌های اجتماعی و دیجیتال نیاز دارد؟

باید حتماً در نظر داشته باشیم که برای داشتن شبکه‌های اجتماعی با مخاطبان فعال و زیاد حتماً لازم نیست سوپراستار و معروف باشیم. تمرکز بر هدف‌های قابل دسترس در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند نتایج فوق‌العاده‌ای برای برند به همراه داشته باشد.

در ادامه چند توصیه و راهکار کاربردی را در این زمینه به شما معرفی می‌کنیم:

  1. دیدتان را نسبت به شبکه‌های اجتماعی تغییر دهید

رسانه‌های اجتماعی دچار تحول و انقلاب عظیم درونی شده‌اند. بگذارید به روزهای گذشتۀ شبکه‌های اجتماعی نگاهی کنیم، وقتی تنها عددی که اهمیت داشت تعداد دنبال‌کنندگان، لایک‌ها و میزان به اشتراک‌گذاری پست‌ها بود. این علاقمندی به اعداد امروز تا جایی ادامه پیدا کرده که دنیا به سمت وسواس فکری در مورد اعداد پیش می‌رود. حالا می‌بینیم که چطور مردم با دقت حتی الگوریتم‌های اندازه‌گیری تأثیرگذاری هر پست را هم بررسی می‌کنند و مادامی که این اعداد به اندازۀ کافی بزرگ هستند اصلاً اهمیتی ندارد که از کجا آمده‌اند.

اما ما باید برای موفقیت کسب و کارمان در شبکه‌های اجتماعی با کنار گذاشتن اعداد و ارقام، به یکی از مهم‌ترین سوالات در مورد شبکه‌های اجتماعی پاسخ بگوییم: اصلاً چه چیزی در مورد شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که آن را به بخشی از زندگی هر روزۀ ما تبدیل کرده است؟

شبکۀ اجتماعی مهم است چون به ما کمک می‌کند تا یاد بگیریم، ارتباط برقرار کنیم و با آدم‌های دیگر مراوده داشته باشیم. ما از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم تا به «گفتگو» برسیم.

پس،

[box type=”success” ]اولین توصیه: زمانی را مشخص کنید که بتوانید با تمرکز فکر کنید اصلاً رسانه‌های اجتماعی را برای انجام چه هدفی انتخاب کرده‌اید و چرا به این شیوه از آن استفاده می‌کنید. آیا این رسانۀ جدید کمکی به ارتباط و گفتگوی شما با مشتریان‌تان می‌کند.[/box]

  1. با مخاطبانتان طوری مراوده کنید که به هوادارن وفادارتان تبدیل شوند

یکی از اشتباهاتی که بیشتر کسب‌وکارها و صاحبان برند مرتکب می‌شوند این است که از شبکه‌های اجتماعی به عنوان کانال پخش اطلاعات استفاده می‌کنند، برای پیغام رساندن. چیزی شبیه به تلویزیون و کاری که فراموش می‌کنند انجام بدهند گوش دادن است.

به جای این می‌توانید با به کارگیری این توصیه‌ها ارتباط و مراودۀ بیشتر با مخاطبان شبکه‌های اجتماعی خود برقرار کنید:

  1. کوچکتر شوید. به جای نمایش و پخش اطلاعات به طیف گسترده‌ای از مخاطبان، تمرکز خود را بر تعامل با گروهی خاص و کوچک قرار دهید. ببینید چه گروهی دوست دارند با شما صحبت کنند پیغامتان را برای همان‌ها بفرستید، صدای آنها را نیز بشنوید و به سمت و سوی مکالمه پیش بروید.
  2. قصه بگویید. قصه‌ها آدم‌ها را از نظر احساسی درگیر می‌کنند. داستان چیزی شخصی، منحصربه فرد و درگیر کننده است. قصه‌ها به ما کمک می‌کنند مردم و ایده‌ها و ارزش‎هایی که برایمان اهمیت دارند را ببینیم. از داستان برند و کسب و کار خود در شبکه‌های اجتماعی‌تان استفاده کنید.
  3. تصویر خود را نشان دهید. تحقیقات زیادی ثابت کرده‌اند که پست‌هایی که همراه تصویر هستند بیشتر به اشتراک گذاشته خواهند شد و از این مهمتر اینکه به ما فرصت می‌دهند بتوانیم پشت صحنه را ببینیم. وقتی تصویری از خود شما به اشتراک گذاشته می‌شود مردم متوجه می‌شوند که با فرد طرف هستند و نه فقط یک برند. شما با به نمایش گذاشتن تصویری از خود این پیغام را منتقل می‌کنید که من را ببینید، به همان شکل واقعی و روزمره و ابن تصویر واقعی من است کسی که قصد دارد شما را به بهترین نتیجه‌ای که در نظر دارید برساند.
  4. مکالمه داشته باشید. با مردم صحبت کنید. از آنها سوال بپرسید و راهی پیدا کنید تا بتوانید با آن‌ها مراوده کنید. نسبت به چیزی که دیگران می‌گویند بی‌تفاوت نباشید و فقط روی فروش محصول تمرکز نکنید.

پس به طور کلی به خاطر داشته باشید:

[box type=”success” align=”aligncenter” ]توصیۀ دوم: اطلاعات را به شکلی کورکورانه و بی جان پخش نکنید. مخاطبانتان را خاص کنید، به آن‌ها ‌گوش بدهید و حتماً مکالمه داشته باشید.[/box]

  1. هوادار واقعی برای آدم‌های واقعیست

ایجاد کسب و کار موفق و خلاق یعنی شناختن آدم‌هایی که شما را پیدا کرده‌اند، دیده‌اند و پسندیده‌اند، این افراد یا مشتری هدف شما هستند یا نیستند.

این طبیعی است که دلتان نخواهد خیلی به این موضوع فکر کنید چون کاری پرخطر است، ممکن است اشتباه تشخیص بدهید، روابط نادرستی را شکل بدهید یا خودتان را بیش از اندازه در معرض قضاوت قرار بدهید اما در همین حین مطمئناً افراد زیادی را پیدا می‌کنید که صمیمانه و صادقانه دوست‌تان داشته باشند.

تا زمانی که صادق هستید و اشتباهاتی را که مرتکب شدید می‌پذیرید هیچ خطری متوجه شما نخواهد بود.

برای موفق شدن در این راه باید حتماً در مورد ارزش‌های خودتان شفاف باشید. بدانید چه چیزی برایتان اهمیت دارد، وقتی این را درست بشناسید می‌توانید افرادی را پیدا کنید که ارزش‌های مشترکی با شما دارند. البته حتماً باید در نظر داشته باشید که تمام مواردی که در مورد خود واقعی‌تان می‌نویسید حتی اگر در مورد شکست‌ها و ناکامی‌هاست سازنده و مثبت باشد تا مردم را به دلیل داشتن شباهت‌های با شما، به آینده امیدوار کند.

و به عنوان

[box type=”success” align=”aligncenter” ]توصیۀ نهایی: راهی پیدا کنید تا پست‌هایتان در شبکه‌های اجتماعی شخصی باشد. در مورد اتفاقی که در همسایگی‌تان رخ می‌دهد، چیزهایی که واقعاً دوست دارید و به آن‌ها عشق می‌ورزید و اتفاقاتی که در طول روز برایتان می‌افتد بنویسید با نگاهی مثبت و با هدف گفتگو و تعامل.[/box]

 

 

برگرفته از مقاله‌ای در سایت: Coschedule

ما برای تحول ایستاده‌ایم نه تغییر

جنس رسانه‌های مکتوب در حال تغییر است. پیش از این، مردم روزنامه می‌خریدند و با عشق آن را ورق می‌زدند و می‌خواندند و حتی مدت‌ها آن را نگهداری می‌کردند. یک روزنامه حتی می توانست 6 ماه تا یک سال زنده بماند. حالا شرایط فرق کرده و مردم اگر روزنامه را بخرند، باز هم چندان به خواندن آن دل نمی‌بندند و درنهایت اخبار و مطالب را از طریق رسانه‌های دیجیتال پیگیری می‌کنند. با تغییر شکل رسانه‌های مکتوب تبلیغات چاپی نیز در معرض تغییر و تحول قرار گرفته‌اند. روزنامۀ فرصت امروز در مورد لزوم تغییر تبلیغات چاپی در پی تغییر ماهیت روزنامه‌ها با بابک بادکوبه، مدیر عامل آژانس تبلیغاتی بادکوبه گفتگو کرده است.

نوکیا دیگر زنده نیست

به اعتقاد بابک بادکوبه، رسانه‌های مکتوب هم مانند هر رسانه‌ای در صنعت تبلیغات ویژگی خاص خودشان را دارند. اگر باور کنیم که شکل رسانه‌های مکتوب عوض شده، مثل آمدن مایکروویو و فر، می‌‌توانیم برای آن برنامه‌ریزی کنیم. زمانی که حمام به خانه‌ها آمد، خزینه‌دارها نمی‌دانستند باید چه کار کنند، اما بعد از مدتی خزینه‌ها به استخر تبدیل شدند.

[box type=”shadow” align=”aligncenter” ]آنهایی که مقاومت می کنند و می‌گویند هنوز می‌خواهند در تنور نان بپزند، از بین می‌روند. کسانی که هوشمندند و تغییر می‌کنند، برنده می‌شوند.[/box]

مثل شرکت‌های بزرگ دنیا که محصولات‌شان را عوض کردند، اما ذات‌شان تغییر نکرد. امروز اگر نوکیا دیگر زنده نیست، به دلیل اصرارش بر تولید همان گوشی‌هایی است که زمانی اسم او را بر سر زبان‌ها انداخته بود. آنهایی که فکر می‌کنند همچنان می‌توانند چیزی را روی کاغذ چاپ کنند و روی دکه عرضه کنند و مردم هم همچنان آن را بخرند و از آن اثر بگیرند، سخت در اشتباهند.

550-9-1b

باید در رسانه‌های مکتوب تعاملی عمل کنیم

بابک بادکوبه اما این تغییرات را پایان عمر و نابودی رسانه‌های مکتوب نمی‌داند. از نظر بابک بادکوبه ما می‌توانیم در روزنامه‌هایمان تعاملی عمل کنیم. یک کانال تلگرام، یک صفحه اینستاگرام، یک وبلاگ، یک وب‌سایت و یک میکروسایت داشته باشیم، رسانه مکتوب‌مان را هم داشته باشیم. در رسانه مکتوب‌مان کیو آر کد بگذاریم و به آنها بگوییم می‌توانید از طریق اسکن کردن این کیو آرکد مقدار زیادی مزایا، تخفیف و… را به دست بیاورید. یا اینکه وعده بدهیم که باقی این مزایا را می‌توانید در کانال تلگرام ببینید.

[box type=”shadow” align=”aligncenter” ]امروز اگر فقط آگهی روی کاغذ چاپ شود، برند هیچ اثری نمی‌بیند.[/box]

درحال حاضر تعداد زیادی از خبرگزاری‌ها صفحات اول روزنامه‌ها را به صورت دیجیتال نشر می‌دهند. در این شرایط تولیدکننده محصول یا ارائه دهنده خدمات وقتی در روزنامه‌ای آگهی می‎دهد، می‎داند که این آگهی در کانال تلگرام، روزنامه، وبلاگ، وب‎سایت و صفحه اینستاگرام روزنامه هم منتشر می‎شود. وقتی برندی آگهی می‌دهد، می‌خواهد فروش یا آگاهی از برندش افزایش پیدا کند و اثری ببیند.

به این ترتیب ما باید جنس، سبک و حتی محتوای آگهی‌های چاپی‌مان را عوض کنیم و کم کم از کاغذ به سمت الکترونیک حرکت کنیم.

به عنوان مثال، ما در آژانس بادکوبه تجربه طراحی آگهی‌های چاپی متفاوت در قالب کمپین را برای چای شهرزاد و ماکارونی مک داریم. در آگهی چاپی مخاطب را به سایت ارجاع دادیم تا در آنجا به تعداد زیادی دستور پخت غذا به صورت رایگان دسترسی پیدا کند. کیو آر کدی گذاشتیم و مخاطب را به اینستاگرام ارجاع و مقدار زیادی اطلاعات جذاب و هیجان انگیز را به او ارائه دادیم. همچنین در سایت اشاره شده بود که با خرید مجله‌ای که آگهی در آن چاپ شده، می‌توانید یک بن تخفیف برای خرید ماکارونی از همه مغازه ها دریافت کنید.

محتوای هماهنگ با ویژگی‌های نسل جدید

بابک بادکوبه بر این باور است که محصولات تبلیغاتی باید با ویژگی‌های نسل‌های مختلف از نظر جامعه شناسی که نسل سایلنت، بیبی بومر، ایکس، وای، زد یا سایبری هستند، هماهنگ باشد. مثلا کاراکتر سوپرمن و بتمن در پنجاه سال گذشته تغییرات فراوانی را به خود دیده است. همه برندهای دنیا هم همگام با تغییرات به سرعت تغییر می‌کنند، چون سلیقه جوانان نسل ایکس و وای کاملا با هم متفاوت است.

در کشورهای پیشرفته روزنامه ها تبدیل می‌شوند به بارکدخوان هایی که خبر کامل، فیلم، گزارش یا تصویر سه بعدی را به لینک سایت ارجاع می‌دهد. بعد از مراجعه کاربر به سایت او را در لینک قفل می‌کنیم و در آنجا به او پیام می‌دهیم که در نسخه چاپی من چیزی را به شما عرضه می کنم که می توانید آن را لمس یا بو کنید یا می توانید آن را به دیوار اتاق‌تان نصب کنید. بسته به جنس مخاطبان باید رسانه چاپی را انتخاب کرد و براساس دغدغه‌های آنها برایشان در فضای دیجیتال محتوای جذاب تولید کرد؛ محتوایی که فقط از طریق اسکن آگهی چاپی امکان دسترسی به آنها وجود داشته باشد. به عبارت دیگر باید برای مخاطبان از طریق آگهی یک ارزش افزوده ایجاد کرد.

آژانس‌داری و رسانه‌داری باید به صورت مستقل پیش بروند

بسیاری از برندها از چنین طرح‌هایی در دنیای دیجیتال استقبال نمی‌کنند و حاضر نیستند پول خود را صرف کار خلاقانه کنند چون بیشتر آژانس‌ها رسانه‌دار هستند و مشتریان را به سمت استفاده از رسانه‌هایشان سوق می‌دهند.

به دلیل همین تداخل منافع است که بابک بادکوبه در آژانس تبلیغاتی بادکوبه سه سال است که رسانه داری نمی‌کند تا نسخه صادقانه ای را برای مشتری بپیچد. آژانس‌های بزرگ خارجی برای حل این مشکل به هلدینگ تبدیل شدند و آژانس داری و رسانه داری را به صورت مستقل از هم پیش بردند. در ایران هم ما کم کم باید به همین سمت برویم.

[box type=”shadow” align=”aligncenter” ]تغییر گام اول است و گام اصلی تحول است. ما برای تحول ایستاده ایم نه تغییر[/box]

صنعت تبلیغات در ایران با مقایسه با جهان راه طولانی در پیش دارد، در کشورهای خارجی دوره‌های نحوه تعامل با آژانس تبلیغاتی برگزار می‌شود، چون مشتری ها معمولا نمی‌دانند چه می‌خواهند. تعداد آژانس‌های حرفه ای هم در ایران به نسبت کمتر است. اتفاق‌هایی که در عرصه تبلیغات می‌افتد، آمیخته‌ای از تفکرات این دو گروه است.

قطعاً یک مشتری خوب، یک محصول خوب، یک مدیر تبلیغات خوب و یک آژانس خوب باید در کنار هم باشند تا خروجی کار فاخر شود. به هر حال، راز بقای آگهی‌های روزنامه‌ای تغییر است و برندهای شرقی ریشه‌داری که همیشه در برابر تغییرات مقاومت دارند، محکوم به مرگ خواهند بود. البته تغییر گام اول است و گام اصلی تحول است. ما برای تحول ایستاده ایم نه تغییر.

کنترل و مدیریت بحران در رسانه‌های اجتماعی

آژانس تبلیغاتی بادکوبه – واحد توسعۀ کسب و کار دیجیتال: در زندگی و کسب و کار، شهرت و اعتبار همه چیز است. با وجود این، اعتبار مفهومی بسیار شکننده است و حتی یک اشتباه هم می‌تواند آسیبی جبران‌ناپذیر به تصویر شرکت شما وارد کند. این موضوع بازتاب بیشتری در دنیای دیجیتال دارد، جایی که شفافیت ریشه‌دار و انتظارات بالاتر مشتریان حکم‌فرمایی می‌کند. نادیده گرفتن صدای رسا و قوی عموم افراد در دنیای دیجیتال دیگر ممکن نیست. شرکت‌ها باید یاد بگیرند که در عصر رسانه‌های اجتماعی هم باید به شکلی موثر ارتباط برقرار کنند و هم با دقت تمام به مکالمات موجود در این فضا گوش کنند و به شکلی پاسخگو باشند که با انتظارات برند و مشتری سازگاری داشته باشد.

در جهان آنلاین، همه کسب و کارها با هر میزان گستردگی باید برای زمانی که مشکلی پیش می‌آید، برنامه‌ای جامع برای رسیدگی به بحران‌های ایجاد شده در رسانه‌های اجتماعی داشته باشند؛ یا حتی بهتر، برنامه‌ای برای پیشگیری از بحران. و واقعاً همین‌طور است؛ برای «زمانی» که مشکل ایجاد شد و نه «اگر» مشکلی پیش آمد.

بیایید نگاهی بیاندازیم به بعضی روش‌های اجتناب از فاجعه‌های رسانه‌های اجتماعی، پیشگیری از شدت گرفتن آنها یا کنترل و مدیریت وقتی که اوضاع به هم می‌ریزد.

photo374208144335808771

1. شنیدن و حضور داشتن

در گذشته، شرکت‌هایی مثل Gap متهم شده‌اند که به دغدغه‌های مشتریان خود در زمینه کالاهای معیوب یا موضوع استرداد پول پاسخ نداده‌اند؛ فقط به این دلیل که از قبل آمادگی مدیریت مشکلات خدمات مشتریان در شبکه‌های اجتماعی را نداشتند. متاسفانه در عصر دیجیتال، گوش ندادن به مکالمات اجتماعی موجود یا حضور نداشتن در جوامع اجتماعی می‌تواند تاثیر بسیار بدی بر برند شما داشته باشد. حتی پاسخ دادن با یک لینک ساده به صفحه صحیح و مورد نظر در وب سایت واقعاً مفید خواهد بود و نشان می‌دهد که شما مشتریان خود را جدی می‌گیرید.

و توجه کنید! گاهی اوقات ممکن است ابزار نظارت بر شبکه‌های اجتماعی، مکالمات درباره موضوعی را رصد کنند که انتظارش را ندارید. بدین شکل شما فرصت خواهید داشت تا پیش از اوج گرفتن فاجعه در فضای رسانه‌های مجازی، به آن رسیدگی کنید. با رصد به موقع این موارد و آمادگی برای مواجهه با آنها پیش از اوج‌گیری می‌توان از اکثر فاجعه‌های رخ داده در فضای مجازی جلوگیری کرد.

2. تعیین انتظارات درست و منطقی

اگر کسب و کار کوچکی هستید یا پهنای باند محدودی برای پاسخگویی به استعلام مشتریان به صورت real-time در اختیار دارید، در این صورت از قبل خیلی صریح و شفاف بیان کنید که مشتریان  طی چه بازه زمانی باید انتظار دریافت پاسخ داشته باشند. 24 ساعت، 48 ساعت، 72 ساعت… دقیق باشید و انتظارات را به شکلی روشن ذکر کنید و مطمئن شوید که دیده شده‌اند. در نهایت همیشه به قوانینی که تعیین کرده‌اید پایبند بمانید.

3. شفافیت داشته باشید

بعضی از شرکت‌ها به خاطر حذف کردن پست‌هایی که با آن موافق نبودند، نادیده گرفتن آن پست‌ها یا حتی طرح این ادعای واهی که حساب رسمی‌شان هک شده، محکوم شده‌اند. تلاش برای پنهان‌کاری یا حذف نظرات دارای توجیه اما منفی باعث می‌شود این‌طور به نظر برسد که مشکلی را نادیده می‌گیرید یا بدتر از آن، به مشتریان خود اهمیت نمی‌دهید. صداقت داشتن و بیان صریح مواضع درباره هر موضوعی که شما یا شرکت‌تان با آن مواجه می‌شوید حقیقتاً حیاتی است. اگر مرتکب اشتباهی شده‌اید، آن را بپذیرید، عذرخواهی کنید و هر کاری در توان دارید برای اصلاح آن انجام دهید. ما همه انسان هستیم و انسان‌ها همه اشتباه می‌کنند. مشتریان انتظار ندارند که شما و تیم‌تان عالی و بی‌نقص باشید بلکه فقط شفافیت و صداقت می‌خواهند. از شما انتظار دارند که مثل اعضای خانواده با آنها برخورد کنید و بخشی از طایفه، و این یعنی نباید با پنهان‌کاری به اعتماد آنها خیانت شود.

Warren Buffet می‌گوید: «20 سال طول می‌کشد تا نام و شهرت خوبی برای خودتان بسازید و فقط 5 دقیقه زمان لازم است تا تمام آن از بین برود. اگر خوب به این موضوع فکر کنید، مطمئناً عملکرد متفاوتی خواهید داشت.»

4. متفکرانه پاسخ دهید

ارزشش را دارد که تلاش کنید پاسخی متفکرانه و دقیق به دغدغه‌های مشتریان خود بنویسید. بهترین راه برای جلب نظر مثبت منتقدان و تبدیل کردن آنها به طرفداران وفادار این است که نشان دهید به تجربه آنها اهمیت می‌دهید و قصد دارید به مشکلات رسیدگی کنید. بر اساس گزارشی که توسط RightNow تهیه شده و به صورت آنلاین توسط Harris Interactive در سال 2011 اجرا شد، 33 درصد از مشتریانی که از سوی برند پاسخی به نظر منفی خود دریافت کردند، در ادامه نظری مثبت ارسال کردند و 34 درصد از آنها نظر منفی اولیه خود را پاک کردند. 85 درصد از مشتریان گفتند که مایلند بین 5 تا 25 درصد بیش از نرخ استاندارد پرداخت کنند تا اطمینان حاصل کنند که تجربه بهتری به عنوان یک مشتری خواهند داشت.

اهمیت دادن واقعاً موثر است. این کار باعث ایجاد اعتماد می‌شود به شما اجازه می‌دهد تا رابطه بین خود و مشتریان فعلی خود را هر چه بیشتر تقویت کنید. توصیه‌های شفاهی از سوی مشتریان فعلی و راضی بیش از پیام‌های شخصی برند شما تاثیرگذار خواهند بود و باعث جذب مشتریان جدید می‌شوند.

[box type=”shadow” align=”aligncenter” ]در جهان آنلاین، همه کسب و کارها با هر میزان گستردگی باید برای زمانی که مشکلی پیش می‌آید، برنامه‌ای جامع برای رسیدگی به بحران‌های ایجاد شده در رسانه‌های اجتماعی داشته باشند؛ یا حتی بهتر، برنامه‌ای برای پیشگیری از بحران.[/box]

5. هرگز عصبی نشوید و کنترل خود را از دست ندهید

ممکن است به دفعات با نظر مشتریان مخالف روبرو شده باشید. اما رفتار بی‌ادبانه یا حمله به آنها در فوروم‌های اجتماعی کاملاً غیرقابل قبول است. بهترین اطلاعاتی که می‌توانید را ارائه دهید و تا جایی که می‌توانید تلاش کنید تا مشتریان راضی باشند. اگر فایده‌ای نداشت و مشتری اصرار به رفتار بی‌ادبانه و عدم همکاری داشت، بدون توجه به آن عبور کنید؛ در این شرایط که به ندرت پیش می‌آیند، هر کاری هم که انجام دهید، به اندازه کافی برای آن مشتری خوب نیست.

موضوع دیگر اینکه هیچ چیز را شخصی نکنید. مشتری از شما عصبانی نیست. او از محصول یا برند به صورت کلی ناراحت است. این تعاملات را شخصی تصور نکنید. فقط به برطرف شدن مشکل آنها کمک کنید.

6. یک تیم مدیریت بحران داشته باشید

دوباره به نکته (1) برمی‌گردیم. وقتی که یک مکالمه دیجیتال درباره موضوعی خاص را رصد کردید، فرصتی منحصربه‌فرد خواهید داشت تا پیش از اوج گرفتن، آن را حل و فصل کنید. اما مطمئن باشید که روش مناسب برای این کار را می‌شناسید. این روند باید بخشی از برنامه مدیریت بحران کلی شما باشد. پیشنهاد می‌شود که تیمی از اعضای بخش روابط عمومی، منابع انسانی، حقوقی، بازاریابی و سایر قسمتهای مرتبط تشکیل دهید. تیمی که اعضای آن بتوانند به سرعت دور هم جمع شوند و پاسخی بیابند که فضای متشنج را آرام و مشکل را به خوبی کنترل و برطرف کند.

7. دسترسی به حساب‌های کاربری رسانه‌های اجتماعی خود را به دقت مدیریت کنید

بارها اتفاق افتاده که کارمندان پست‌های شخصی خود را به اشتباه در صفحه رسمی برند پست کرده‌اند بدون اینکه متوجه شوند حساب کاربری درست را انتخاب نکرده‌اند. محدود کردن دسترسی به اعضا و مدیران مطلع که آموزش‌های مناسب برای این کار را گذرانده‌اند به جلوگیری از بروز چنین اشتباهاتی کمک می‌کند.

بدین شکل وقتی کارمندی به بخش دیگر منتقل شود یا شرکت را ترک کند، برای مدیریت دسترسی به حساب‌های کاربری روال مناسبی وجود دارد. وقتی فروشگاه موسیقی HMV تعداد زیادی از کارمندان خود را در ژانویه 2013 تعدیل کرد، مدیران متوجه نشدند که تیم بازاریابی آنها – که تعدیل شدند-  هنوز به صفحات رسانه‌های اجتماعی شرکت دسترسی دارند. تیم شروع کرد به اعتراض آنلاین درباره نحوه رسیدگی مدیران به وضعیت به وجود آمده. به عنوان نمونه آنها پیش از قطع شدن دسترسی به حساب‌های کاربری شرکت، چنین توییتی را منتشر کردند: «بیشتر از 60 نفر از ما به یک باره اخراج شدیم! اعدام دسته‌جمعی کارمندان وفاداری که عاشق برند هستند. #hmvXFactorFiring»

8. خط مشی‌های نظارت و کنترل پست

اکثر سایت‌ها بخش شرایط و مقررات مخصوص به خود را دارند، اما شما می‌توانید خط مشی‌های خاص و مد نظر خودتان را نیز در صفحه رسانه اجتماعی خود پست کنید تا به روشنی مشخص شود که چه رفتارهایی در شبکه‌های اجتماعی شما تحمل می‌شود و نمی‌شود. داشتن صراحت در زمینه «قوانین اختصاصی» باعث می‌شود برخورد با پست‌های اهانت‌آمیز و حذف آنها از طریق ارجاع به قوانین و مشخص کردن رفتاری که با آن مغایریت دارد، ساده‌تر شود.

9. استخدام مدیران با تجربه برای نظارت بر جوامع آنلاین

هنوز هم سازمان‌هایی وجود دارند که رسانه‌های اجتماعی و این جوامع را به چشم مسیری فرعی و کم‌اهمیت نگاه می‌کنند و کنترل آن را به کارآموزان می‌سپارند تا هر از گاهی یک توییت منتشر کنند. صفحات شبکه‌های اجتماعی شما بخشی جدایی‌ناپذیر از تصویر و شهرت برند شما محسوب می‌شوند. پس افراد حرفه‌ای را استخدام کنید! مدیر چنین بخشی باید باتجربه باشد، برند شما را بشناسد، شخصیت و لحن برند شما را درک کند و مهمتر از همه، مشتریان شما را دوست داشته باشند. پست این مدیر بسیار مهم است. او در واقع صدای مشتری در سازمان شماست، پس آن را دست کم نگیرید. به علاوه، یک مدیر باتجربه روش درست برای برخورد با مشتری بدخلق را می‌داند، می‌تواند با تلاش افراد برای دسترسی غیرمجاز به این شبکه‌های اجتماعی مقابله کند و می‌داند که چه وقت مکالمه را از فضای آنلاین خارج کند.

10. و به یاد داشته باشید… هرگز نمی‌توانید همه را راضی کنید

گاهی، به عنوان یک پیشرو و یک برند، باید انتظار داشته باشید که در مورد اقدامات شما سوء تفاهم ایجاد شود. اگر عمیقاً به کاری که انجام می‌دهید یا به دیدگاه خاص خود باور دارید اما بعضی از افراد با شما هم‌عقیده  نیستند، باید آمادگی داشته باشید که بر تصمیم خود پافشاری کنید. در این مورد، باید درباره آن شفافیت و صداقت داشته باشید، دلایل خود برای اتخاذ چنین تصمیمی را اعلام کنید و بگوید چرا اینقدر درباره آن مصمم هستید و آماده باشید که به آرامی به سوالات و انتقادها پاسخ دهید. اینجا همان جاییست که شبکه‌های اجتماعی شما مهمتر هم می‌شوند و این فرصتی برای طرفداران شماست (افرادی که با دیدگاه شما موافقند و همین باور را دارند) تا پیام/ دلیل شما را مورد حمایت قرار دهند. در چنین مواردی، علاقه و طرفداری از برند، متحدان قدرتمندی هستند که از شهرت برند شما دفاع و پیام آن را همه‌جا منتشر می‌کنند.

dominoes isolated on white as an abstract management concept

همه اشتباه می‌کنند. اما داشتن یک برنامه منسجم برای رسیدگی به نظرات منفی و شکایات در زمان مناسب و با شفافیت و صداقت، نه تنها به حفظ شهرت و اعتبار برندتان کمک می‌کند، بلکه بار دیگر ثابت می‌کند که کسب و کار شما به مشتریان خود اهمیت می‌دهد و می‌خواهد که گامی بیشتر برای خوشحال و راضی نگه داشتن شما بردارد.

 

منبع: Forbes

کمپین اینستاگرامی در خدمت اهدای قلب

How-Instagram-Was-Used-to-Encourage-Heart-Donations-GiveYourHeart-938x535

کمپین اینستاگرامی در خدمت اهدای قلب

واقعیت دنیای پیوند اعضا و افرادی که به پیوند عضو نیاز دارند، واقعیت بسیار تلخی است زیرا بسیاری از آنهایی که می‌توانند اهداکننده عضو باشند، تصمیم می‌گیرند این کار را انجام ندهند. درست همین جاست که داستان بازار سیاه و قاچاق اعضا وارد کار می‌شود. روایت این که چطور انسان‌ها بیدار می‌شوند و می‌بینند یکی از کلیه‌هایشان به سرقت رفته است. با گذشت زمان، تبدیل شدن به اهداکننده عضو به رسم معمول‌تری تبدیل شده. شما می‌توانید در داروخانه‌ها هم فرم مخصوص اهدای اعضا را تکمیل کنید و عضو موسسات و نهادهای قابل اعتماد اهدا اعضا شوید.

اما کشورهای اروپای شرقی مشکلات خاص خودشان را دارند. در این کشورها همیشه گمانه‌زنی‌ها و تردیدهایی در مورد اعضای اهدا شده وجود دارد، بنابراین باید به خوبی به افراد اطلاع‌رسانی کرد که اهدا اعضا به باند قاچاق ختم نمی‌شود و کلاهبرداری نیست و انسان‌های واقعی از اعضای اهدایی واقعی استفاده خواهند کرد و در این میان فقط نفع فرد نیازمند به عضو در نظر گرفته شده است.

[aparat]http://www.aparat.com/v/txPUI[/aparat]

یک نیت خوب

در این ویدیو موضوع اهدای عضو در کشور لهستان مطرح شده و اهدای قلب در مرکز توجه قرار گرفته است؛ عضو ارزشمندی که فقط بعد از مرگ مغزی فرد و بعد از طی روندهای پیچیده و حساس قابل اهدا است. این کمپین به زبان لهستانی و برای مخاطبان لهستانی اجرا شده، بنابراین کسانی که به خوبی به این زبان مسلط نیستند، کاملاً متوجه کمپین نخواهند شد. ولی از آنجا که اطلاع‌رسانی برای اهدای عضو در لهستان و برای لهستانی‌ها انجام می‌شود، مشکلی پیش نخواهد آمد.

چیزی که می‌بینیم در ابتدا شاید به نظر گیج‌کننده باشد اما با گذشت زمان، منظور ویدیو واضح‌تر می‌شود: #GiveAHeart (قلبی اهدا کنید). این کمپین شما را تشویق می‌کند تا اگر قصد دارید اهداکننده عضو باشید، از خودتان عکس بگیرید و آن را با این هشتگ در اینستاگرام منتشر کنید تا دیگران بدانند شما در آینده قلب خود را اهدا خواهید کرد. تنها مورد مبهمی که وجود دارد، نحوه سنجش میزان واکنش مخاطبان به این کمپین است. آیا افرادی که این عکس‌ها را لایک می‌کنند، خودشان اهدا کننده عضو خواهند شد؟ به هر حال، اینستاگرام پلتفرم فوق‌العاده‌ای برای اطلاع‌رسانی و افزایش آگاهی است. ایده عکاسی در حالی که دست فردی غایب به سمت سوژه عکس دراز شده و منتظر دریافت قلب است، به خوبی نشان‌دهنده مفهوم اهدا و بخشش است و از آنجا که ما عکس گرفتن را دوست داریم، به خوبی درگیر این کمپین می‌شویم.

لایک کردن عکس

لایک کردن عکس در اینستاگرام (با نماد قلب)، روش بسیار جذابی است که نشان می‌دهد شما هم دوست دارید در آینده قلب خود را به فرد نیازمندی اهدا کنید. این کمپین بدون نظر گرفتن موانع زبانی، به شکلی مناسب اجرا شده و بر خلاف اکثر تبلیغات مربوط به اهدای عضو، دید و فضای مثبتی دارد چون در نهایت شما با اهدای قلبتان، زندگی یک نفر را نجات می‌دهید. افراد اهداکننده عضو به عنوان قهرمانان اصلی داستان در مرکز توجه هستند.

منبع: Creative Guerrilla Marketing

تبلیغات آنلاین چطور ذهن شما را می‌خوانند؟

کسانی که مدام در صفحات اینترنتی در گشت و گذار هستند، اغلب دچار احساس آشناپنداری می‌شوند. آنها به وب‌سایتی سر می‌زنند که پیش از این هرگز ندیده بودند و ناگهان با تبلیغی مواجه می‌شوند که کالا یا خدماتی آشنا را به آنها معرفی می‌کند: مثلاً یک جفت کفش که قبلاً خریده‌اند یا هتلی که در جستجوهای خود به آن برخورده‌اند اما در آن اتاق رزرو نکرده بودند. آیا آگهی‌ها و تبلیغات دیوانه شده‌اند یا دارند جاسوسی ما را می‌کنند؟

تکنولوژی این امکان را ایجاد کرده که تبلیغات، هدف خود را با دقت بیشتری انتخاب کنند. وقتی افراد زمان بیشتری را در دنیای آنلاین سپری می‌کنند در نتیجه اطلاعات بیشتری را با وب سایتها، خدمات پست الکترونیک و شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند. گوگل در ارائه تبلیغات مرتبط با موضوعات مورد جستجوی افراد به آنها و همچنین تسهیل روند نمایش تبلیغات هدف‌دار در وب سایتهای متعلق به افراد دیگر تخصص دارد. شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر فعالیت افراد در دنیای وب را رهگیری می‌کنند و به دست اندرکاران تبلیغات اجازه می‌دهند تا تبلیغات سازگار شده با علایق آنان را در معرض دید کاربران قرار دهند. هزاران موسسه و نهاد دیگر هم می‌توانند ببینند که افراد به صورت آنلاین از کجا خرید می‌کنند و چه چیزی می‌خرند و در همین حین اطلاعات دیگری نیز درباره آنها به دست می‌آورند مانند شغل و درآمدشان. یک راه برای انجام این کار استفاده از کوکی‌ها (Cookies) هستند: خرده اطلاعات نگهداری شده در مرورگر وب کاربران که به وب‌سایتها امکان می‌دهد این کاربران را شناسایی کنند (نه با نام، بلکه به وسیله یک شناساگر منحصر به فرد). موسسات در این شرایط می‌توانند نوع مقالاتی که کاربران می‌خوانند، جاهایی که از آنها خرید می‌کنند، موقعیت جغرافیایی و سایر جزئیات مربوط به آنها را رهگیری کرده و در نتیجه می‌توانند پرونده‌هایی از فعالیت مصرف‌کنندگان ایجاد کنند.

native-advertising_re

بدین شکل، دست اندرکاران تبلیغات به افرادی دسترسی پیدا می کنند که به نظرشان علاقه بیشتری به محصولات آنان دارند. این روند توجیه مناسبی برای حس آشناپنداری مداوم کاربران اینترنت است. برای مثال، تبلیغات‌چی‌ها می‌توانند انتخاب کنند تبلیغات خود را فقط به کسانی نشان دهند که قبلاً به وب‌سایت خاصی سر زده‌اند اما پیش از انتخاب گزینه «خرید» سایت را ترک کرده‌اند. این مفهوم در دنیای صنعت به عنوان «هدف‌گذاری مجدد» شناخته می‌شود. اصحاب تبلیغات، شناسه کوکی‌های کاربرانی که به وب سایتشان مراجعه کرده‌اند را می‌دانند یا می‌توانند این اطلاعات را از سایر موسسات خریداری کنند و سپس تبلیغات خود را فقط در معرض دید این گروه از کاربران قرار دهند. به همین منظور روز به روز بیشتر از یک سیستم خودکار به نام «پلتفرم رقابت لحظه‌ای» استفاده می‌شود. با این سیستم، قسمت در نظر گرفته شده برای تبلیغات در وب‌سایتها، اطلاعات مربوط به کاربران و علایق آنها و صفحاتی که تبلیغ در آن نمایش داده می‌شود را در اختیار تبلیغات‌چی‌ها قرار می‌دهند و سپس آنها تصمیم می‌گیرند که کدام قسمت وب سایت را برای نمایش تبلیغ خود انتخاب کنند. این روند فقط طی چند ثانیه انجام می‌شود.

تکنولوژی تبلیغات آنلاین روز به روز پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. علاوه بر قدرت دسترسی به کاربران خاص، تبلیغات‌چی‌ها می‌توانند تبلیغات خود را به گونه‌ای تغییر دهند که ارتباط بیشتری با این کاربران داشته باشد. برای مثال، اگر کاربری به وب‌سایت یک سازنده خودرو مراجعه کند و صفحه مربوط به یک مدل خاص ماشین را ببیند، دست اندر کاران می‌توانند تصویر آن مدل را در تبلیغاتی که به این کاربر نشان می‌دهند، بگنجانند. یا مثلاً در فصل زمستان، یک فروشنده لباس و کفش می‌تواند تصاویر لباسهای گرم و زمستانی را به کاربران نیویورکی نشان دهد، در حالی که اهالی هاوایی تبلیغات مربوط به صندلهای تابستانی را می‌بینند. تبلیغات‌چی‌ها حالا کنترل بیشتری بر زمان عرضه آگهی‌های خود و دستگاهی که دوست دارند تبلیغات در آن نمایش داده شود دارند. آنها می‌توانند درآمد افراد را تخمین بزنند، مثلاً با توجه به نوع دستگاه یا سیستم عاملی که کاربر از آن استفاده می‌کند: افرادی که کامپیوترهای اپل دارند معمولاً ثروتمندتر هستند. تبلیغات روز به روز بیشتر به علمی مستقل تبدیل می‌شود. به دنیای تبلیغات خوش آمدید!

منبع: The Economist

آیا می‌توان با استفاده از وبلاگ، ترافیک را هدایت کرد؟

body-generate-traffic-seo

داشتن محتوای باکیفیت در وب سایت، پیش‌نیازی حیاتی برای بالا بردن رتبه در موتور جستجوی گوگل، هدایت ترافیک، ایجاد مشتری‌های بالقوه و افزایش فروش به حساب می‌آید. الگوهای اخیر نشان داده‌اند که داشتن یک وبلاگ با محتوای اصیل و اختصاصی، بهترین روش برای شناخته شدن نام کسب و کار شما و ایجاد اعتبار برای برندتان است.

اما مطالب وبلاگ باید درباره چه موضوعی باشند؟ مدیران وب‌سایتها و بلاگرها می‌خواهند بدانند که چگونه باید ترافیک را هدایت کنند و از این طریق آمار فروش را بالا ببرند. چند نکته جامع و عمومی برای این کار وجود دارد که توصیه می‌کنم با هم بخوانیم.

[divider]

اخبار
اخبار مربوط به صنعت شما اهمیت دارند زیرا نه تنها باعث می‌شوند افراد علاقه‌مند به صورت عام به سمت وبلاگ شما کشیده شوند، بلکه توجه «خودی‌های صنعت» هم به شما و فعالیت‌هایتان جلب خواهد شد. افراد مرتبط با صنعت شما دوست دارند که مطالبی در زمینه رویدادهای تازه بخوانند و درباره‌اش با شما بحث کنند. برای اینکه رنگ و بوی خاصی به وبلاگ خود ببخشید و مطالبتان را اختصاصی کنید، باید چیزی بیشتر از فقط گزارشهای عادی در آن منتشر کنید. مثلاً گرایش‌های آینده بازار را پیش‌بینی کنید، نظرتان را درباره موضوعات مربوط به صنعت اعلام نمایید، بازدیدکنندگان را به سایر صفحات و منابع مفید در وب ارجاع دهید تا بتوانند اطلاعات بیشتری کسب کنند. این کار به شما کمک می‌کند تا آغازگر بحث‌های جالب و دنباله‌دار باشید و اسم و برند خود را سر زبان‌ها بیاندازید. یکی از مهمترین نکاتی که متخصصان آن را توصیه می‌کنند این است که برای برند خود تمایز ایجاد کنید و جایگاهی متفاوت نسبت به سایر رقبا برای خودتان بسازید.

چگونه‌ها
یکی از مهمترین ویژگی‌های لازم برای هر وبلاگ این است که باید چیزی به افراد بیاموزد که بتوانند به صورت کاربردی از آن استفاده کنند. در این حالت، افراد به وب سایت و وبلاگ شما مراجعه می‌کنند تا مطالب جدیدی یاد بگیرند. اگر سرآشپز هستید، به بازدیدکنندگان وبلاگتان بگویید که چطور پای سیب درست کنند. به یک متخصص در صنعت مربوط به خود تبدیل شوید و مردم شما را خواهند شناخت و در گوگل شما را جستجو خواهند کرد. مقاله‌های «چگونه» روش مناسبی برای جلب توجه مخاطبانی‌ست که می‌خواهند مطالب جدید بیاموزند.

چراها
با اینکه خیلی‌ها تصور می‌کنند این مورد چیزی شبیه به همان «چگونه‌ها» است و حتی می‌تواند دقیقاً جایگزین آنها شود، باید بدانید که «چراها» بسیار متفاوت هستند. همه این تفاوت از چیزی که افراد در موتورهای جستجو وارد می‌کنند سرچشمه می‌گیرد. نوشتن سوال به عنوان عبارت مورد جستجو، یکی از رایج‌ترین شیوه‌ها برای استفاده از موتورهای جستجوگر است. مخاطبانی که از این طریق به دست می‌آورید، به صورت خاص مشتاق هستند ببینند مطلب شما چه چیزی برای ارائه به آنها دارد. به نسل جوان‌تری فکر کنید که به خوبی به اینترنت و خدمات آن تسلط دارند و آن را درک می‌کنند، این نسل کم‌کم به دوران بزرگسالی می‌رسد و فکر کنید که آنها چطور در آینده برای یافتن پاسخ همه سوالات خود به اینترنت روی خواهند آورد. البته ممکن است کمی ترسناک باشد، اما قطعاً برای وبلاگ شما خبر خوبی خواهد بود.

body-content-blog

نکته آخر
گوگل دوست شماست. توصیه می‌کنم پیش از ایجاد وبلاگ، به خوبی از کلید واژه‌های رایج در صنعت خود مطلع شوید و آنها را به دقت و با برنامه انتخاب کنید. مطمئن شوید مخاطبانتان واقعاً دوست دارند چیزی که درباره‌اش می‌نویسید را بخوانند. در آخر، اکثر کسب و کارها به این دلیل به وبلاگ‌نویسی روی می‌آورند که می‌خواهند نام و شهرت خوبی برای خودشان بسازند، به افراد کمک کنند، محتوای تازه و اختصاصی منتشر کنند و خودشان را به رده‌های نخست در صفحات نمایش نتایج جستجو (SERPS) برسانند. استفاده از این سه اصل پیشنهادی باعث می‌شود وبلاگ شما به جایی تبدیل شود که مردم می‌خواهند مدام به آن سر بزنند، و همچنین جایی که به راحتی در موتورهای جستجو پیدایش می‌کنند.

منبع: A Nerd’s World