پادکستی که میشنوید، شماره … از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است.. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه میخواهیم درباره کتاب کار عمیق صحبت کنیم.
اغلب، افرادی که چندین کار را به صورت همزمان انجام می دهند، تحسین می کنیم. دوست داریم خودمان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهی مان را بیشتر، و در وقتمان صرفه جویی کنیم. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجه مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمی آید!
چرا بدون کار عمیق و متمرکز، نمی توان به نتایج آنچنانی رسید؟ کال نیوپورت در کتاب کار عمیق (که از زمان انتشار در لیست پرفروش های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است)، می گوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقه مفقوده موفقیت است.
در اقتصاد فعلی، روز به روز به تمرکز و کار عمیق بیشتر نیاز پیدا می کنیم و همزمان، روز به روز داشتن تمرکز و کار عمیق سخت تر و سخت تر می شود. اینگونه است که داشتن مهارت کار عمیق، شما را به یکی از معدود افراد بسیار ارزشمند در کسب و کار و زندگی شخصی تان تبدیل می کند.
در مقدمه این کتاب میخوانیم که:
کار عمیق: فعالیتهای حرفهای انجام شده در حالت تمرکز کامل بدون حواسپرتی که تواناییهای شناختی شما را به حد اعلای خود برساند. این تلاشها، ارزشآفرین هستند، مهارت شما را بهبود میبخشند و تکرارشان دشوار است.
کار عمیق، برای بهرهگیری کامل از استعداد و ظرفیت ذهنیتان ضروری است. در حال حاضر، پس از دههها تحقیق در روانشناسی و علوم اعصاب، میدانیم که حتی فشار روانیِ همراه با کار عمیق هم برای بهبود تواناییهایتان ضروری است. به عبارت دیگر، کار عمیق، دقیقاً همان تلاشی بود که در اوایل قرن بیستم، برای متمایز بودن در زمینهی دشواری مانند روانپزشکی علمی مورد نیاز بود (اشاره به تلاش یونگ برای ایجاد محیطی آرام و با تمرکز برای کارهایش – داستان آن در کتاب ذکر شده).
کار کمعمق: کارهای غیرشناختی و غیرمهارتی که اغلب نیاز به تمرکز کامل و حذف حواسپرتکنها ندارند. این تلاشها اثر خلاقانهای در جهان ایجاد نمیکنند و تکرار آنها آسان است.
افراد در عصر ابزارهای شبکهای، به طور فزایندهای کار کمعمق را جایگزین کار عمیق میکنند. به طور مداوم در حال ارسال و دریافت پیام و ایمیل هستند و مانند روترهای شبکهایِ انسانی عمل میکنند که به دلیل آسیبهای سریع ناشی از حواسپرتی، با وقفههای مکرر مواجه میشود. تلاشهای مهمتری که باید به خوبی از تفکر عمیق بهره ببرند، مانند تشکیل یک استراتژی جدید کسبوکار یا نوشتن درخواستی برای بورس تحصیلی مهم، در اثر حواسپرتی به بخشهای تکهتکه و ذرهای تقسیم، و با کیفیت پایینی ارائه میشوند. شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد این تغییر به سوی کارهای کمعمق، انتخابی نیست که بتوان به راحتی آن را معکوس کرد. در واقع شما زمان زیادی را در حالت کمعمقی و آشفتگی سپری میکنید و به این ترتیب، تواناییتان را برای انجام کارهای عمیق به طور دائم کاهش میدهید.
چرا کار عمیق مهم است؟
دو دلیل برای ارزشمندی کار عمیق وجود دارد. اولین مورد، مربوط به یادگیری است. ما در دوران اقتصاد اطلاعاتی (Information Economy) زندگی میکنیم که وابسته به سیستمهای پیچیدهای است که به سرعت در حال تغییرند. به عنوان مثال، بعضی از زبانهای برنامهنویسی که بن یاد گرفت، ده سال قبل از آن وجود نداشتند و احتمالاً تا ده سال دیگر هم منسوخ خواهند شد. به طور مشابه، کسی که در زمینهی بازاریابی در دهه ۱۹۹۰ فعالیت میکرده است، احتمالاً در مورد اینکه امروزه بازاریابان، نیاز به داشتن مهارت در زمینهی تجزیهوتحلیل دیجیتال دارند، هیچ ایدهای نداشته است. بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصادمان، باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم، نیاز به کار عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید، به احتمال زیاد از پیشرفتهای تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.
دومین دلیل برای ارزشمند بودن کار عمیق، این است که انقلاب شبکههای دیجیتال، تاثیرات مثبت و منفی دارد. اگر بتوانید چیز مفیدی خلق کنید، دسترسی به مخاطب آن (به عنوان مثال، کارفرمایان یا مشتریان) اساساً بدون محدودیت است. عاملی که پاداش مادی و معنوی شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، اگر چیزی که تولید میکنید متوسط باشد، پس به مشکل برخواهید خورد، زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در اینترنت برای مخاطبان شما بسیار آسان است.
صرف نظر از اینکه برنامهنویس کامپیوتر باشید یا نویسنده، بازاریاب، مشاور و یا کارآفرین، برای موفقیت، باید بهترین چیزهایی که میتوانید را تولید کنید، امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد.
کار عمیق بسیار مهم است، تا جایی که میتوانیم در مورد آن، از اصطلاح اریک بارکر، نویسندهی کتاب «سوراخ دعا را گم کردن» استفاده کنیم: «ابرقدرت قرن ۲۱».
فرضیه کار عمیق: توانایی انجام کارهای عمیق به طور فزایندهای در حال کمیاب شدن است و دقیقاً در همان زمان در اقتصاد ما، کار عمیق به طور فزایندهای در حال ارزشمند شدن است. در نتیجه، افراد کمی که این مهارت را پرورش میدهند و سپس آن را محور اصلی زندگی کاری خود قرار میدهند، پیشرفت خواهند کرد.
کتاب کار عمیق دو هدف دارد که در دو بخش دنبال میشود. هدف اول که در بخش اول به آن پرداخته شده، این است که شما را متقاعد کند فرضیهی کار عمیق، درست است. هدف دوم، آموزش چگونگی استفاده از مزیت این حقیقت به شما، از طریق تعلیم دادن مغز و تغییر عادتهای کاریتان است، به نحوی که کار عمیق را محور زندگی حرفهایتان قرار دهید.
این کتاب را ناهید ملکی ترجه کرده و نشر نوین اقدام به چاپ آن کرده است.
پادکستی که میشنوید، شماره 125 از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت میخواهیم به معرفی کتاب «آرامش در محیط کار» بپردازیم. با ما همراه باشید.
استرسها و فشارهایی که در محل کار خود متحمل میشویم، روح ما را فرسوده کرده است. گاهی اوقات به این فکر میکنیم که عطای کار کردن را به لقایش ببخشیم، اما مگرغم نان میگذارد. کتاب «آرامش در محیط کار» به ما مهارت هایی یاد میدهد که در مقابل استرسها و فشارهای محیط کار دوام بیاوریم. همچنین به ما میآموزد که چطور به یک انتقاد در محیط کار پاسخ بدهیم، چگونه از دیگران تعریف کنیم. با رفتارهای فربینده و یا تصنعی همکارانمان چگونه برخورد کنیم. اگر در موقعیت مشاجره یا نزاع قرار گرفتیم چگونه رفتار کنیم. با رفتارهای پرخاشگرانه چه کنیم. چگونه با مدیریت زمان به همه کارهای خود برسیم. به عنوان یک زن با تبعیض، آزار و اذیت جنسی در محل کار چگونه برخورد کنیم. این کتاب براساس اتفاقات کسانی نوشته شده که از استرس و فشار محیط کار در فرانسه به رواندرمانگر روی آوردهاند. این کتاب به ما کمک می کند تا عوامل استرسزای محیط کار را کاهش دهیم و سپس محیط کار شاد و آرامی داشته باشیم.
هنگامی که یک فرد، تحت فشارهای کاری طولانی و شدید قرار میگیرد (درگیریهای تکراری با همکار یا مدیر، حجم زیاد کار) وضعیت تنش و استرس مزمن حاکم میشود.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار، هر بار که مسئولیت کاری سنگینی بر عهده فرد قرار میگیرد و او نتواند خود را با آن تطبیق دهد، دچار استرس و تنش میشود. این مسئله، چه در درازمدت و چه کوتاهمدت، بر سلامت جسمانی و روانی فرد تأثیر منفی میگذارد. اگر تنش کاری بیش از حد طولانی شود، توان انطباق و سازگاری کاهش مییابد و بدن دچار فرسودگی و خستگی مزمن میشود.
ما در این کتاب داستان شخصیتهای مختلف و ریشهیابی پیامهایی قدیمی را میخوانیم.
تییری بهتازگی ترفیع گرفته و مدیر ارشد شده است. او هر روز ساعت 7:30 صبح در دفتر کارش حاضر میشود و تا ساعت 8 شب کار میکند. او حتی دیگر با همکارانش هم نهار نمیخورد و ترجیح میدهد که سریع و بدون اتلاف وقت فقط ساندویچی را ببلعد. وقتی هم که به خانهاش بازمیگردد، دو فرزند کوچکش خواب هستند. همسرش دائماً بهانه میگیرد و به این ترتیب درگیریهای خانوادگی آغاز میشود.
برنادِت، پرستار مراقبتهای تسکینی (ویژه بیماران مبتلا به سرطان و صعبالعلاج) است. او هر روز با احساسات منفی خانواده بیماران مختلف مواجه میشود (ترس، ناراحتی، و خشم). اگر یکی از بیمارانی که موردعلاقه برنادت است فوت کند؛ او هرگز نباید اندوهش را به خانواده بیمار نشان دهد، چراکه باور دارد «نباید اندوه آنها را بیشتر کند.» همین موقعیت او را بهشدت تحتفشار قرار میدهد، بهگونهای که به فکر تغییر شغل میافتد.
هلن، دستیار مدیر است. او از چند ماه پیش به دلیل بیماری مرخصی استعلاجی گرفته بود؛ اما هنگامی که به محل کار خود بازمیگردد، متوجه میشود که وظایف او به همکارش محول شده و او کار موردعلاقهاش را از دست داده است. علاوه بر این، رابطهاش نیز با سرپرستش ضعیف و کمرنگ شده است و گویی دیگر به او اعتماد ندارد. این وضعیت او را بهشدت ناراحت و دلشکسته کرده است.
پیام «عجله کن!»
این پیام به افرادی ارسال میشود که در دوران کودکی بارها و بارها این گونه جملهها را شنیدهاند: «اینقدر لفتش نده!»، «تو خیلی کُندی!» این پیامها در بزرگسالی خود را به شکل بیقراری و بیتابی در فرد بروز میدهند. آنها خیلی زود حوصلهشان سر میرود و سرعت انجام کار را مهمتر از کیفیت آن میدانند.
پیام «سختکوش باش!»
این پیام معمولاً به افرادی ارسال میشود که فکر میکنند تمامی موفقیتها در نتیجه کارهای سخت و دشوار به دست میآید. از این رو، آنها معمولاً تمایل زیادی برای پیچیده کردنِ بیفایده کارها دارند. آنها در دوران کودکی این جملهها را بارها شنیدهاند: «کمی به خودت زحمت بده!»، «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود!»، «تو هیچ وقت نباید تسلیم شوی!»
فرض کنید به شخصی که پیام «کامل باش!» را همیشه دریافت کرده است، مسئولیتی واگذار میکنید. بدون شک از کارآیی او و دقتش در کارها و نیز قابلاطمینان بودنش راضی خواهید بود. در حالی که همین شخص ممکن است در اثر بازخوانیها، بازنویسیها و اصلاحات و غرق شدن بیش از حد در جزئیات، نتواند کار را بهموقع تحویل دهد.
این باورهای جزماندیشانه ما هستند که باعث شکلگیری احساسات منفی و استرس در ما میشوند. برخی از این طرحوارههای شناختی عبارتاند از: «من باید در هر کاری که بر عهده میگیرم، موفق شوم»؛ استقلال، «من باید بتوانم به تنهایی از پس کارهای خودم برآیم و گلیم خودم را از آب بیرون بکشم، کمک گرفتن از دیگران نشانه ضعف است!»؛ تأیید، «نباید باعث ناراحتی دیگران شوم!»؛ هوشیاری، «من باید به تمام مسائل اطرافم آگاه باشم»؛ اداره دنیا، «همه کارها باید آن گونه که من پیشبینی کردهام پیش بروند.»
زنان هیچگاه برای ارتقاء شغلی درخواست نمیدهند. به همین ترتیب، زنان نسبت به مردان، اغلب کمتر درخواست افزایش حقوق دارند.
یکی از دلایلی که زنان در تقاضای افزایش حقوق مشکل دارند، به این واقعیت بر میگردد که در قرنهای متمادی در ناخودآگاه جمعی زنان، این تصور حک شده است که فقط روسپیها برای گرفتن پول بیشتر درخواست افزایش نرخ میدهند. بنابراین هنگامی که میخواهند تقاضای افزایش حقوق بدهند، بیشتر حس میکنند که این کار، خودفروشی است.
زنان معمولاً در توهم بزرگی به سر میبرند که اگر «کارشان را خوب» انجام دهند، بدون شک دیده خواهند شد و دیگر نیازی نیست که درخواست افزایش حقوق دهند زیرا خود مدیران کاملاً خودکار حقوق آنها را افزایش خواهند داد.
در دنیای کار نیز باچنین کلیشههایی مواجه هستیم: «زنان در کار خود احساس مسئولیت کمتری میکنند» یا «زنان در مدیریت، نسبت به مردان، مهارت کمتری دارند.»
تسلیم شدن در سطح غیرکلامی، یعنی اولین کسی هستید که برای دست دادن، دست خود را دراز میکنید. همیشه در برابر شوخیها و جوکهای جنسیتی هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهید، در جلسههای کاری قهوه سرو کنید و رفتارهایی مانند این.
تسلیم شدن در سطح کلامی، یعنی جرات شرکت در سخنرانی را نداشته باشید، ارزش کاری که انجام میدهید را کم میکنید و میگویید «کار خاصی نکردم، وظیفهام بود» یا بدون وقفه و مرتب عذرخواهی میکنید.
بهجای جمله «ببخشید مزاحتمان شدم» بگویید «الآن آزاد هستید؟» و بهطور کلی، با میل شدید زنان برای «ببخشید» گفتنهای مکرر (نسبت به مردان)، مبارزه کنید.
کتاب آرامش در محیط کار را سوفی مرین نوشته و مرجان گلریز آن را ترجمه کرده و از طریق نشر شمعدونی منتشر کرده است.
سلام، وقت بخیر
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه به معرفی سه کتاب میپردازیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت زومیت، سایت انتشارات سیته و انتشارات اطراف رفتهایم.
1-اعترافهای یک تبلیغاتچی
دیوید اگیلوی را «پدر علم تبلیغات» میدانند و بسیاری از بزرگترین برندهای دنیا او را در مقام «نابغهی ایدهپردازی» میشناسند. این کتاب که نخستین بار در سال 1963 به چاپ رسیده، دنیای تبلیغات را منقلب کرد و کتاب مقدس نسل تبلیغاتچیهای دههی 1960 نامیده می شود. کتابی که خواندن آن همیشه به فعالان این حوزه پیشنهاد میشود.
چگونه میتوان یک بنگاه تبلیغاتی را اداره کرد؟ چطور مشتری پیدا کنیم؟ چطور مشتریان خود را نگه داریم؟ چطور یک مشتری خوب باشیم؟ چطور میتوان درست تبلیغ کرد؟ چگونه یک آگهی تبلیغاتی بنویسیم؟ چطور آگهیهای تصویری و پوستر بسازیم؟ چطور یک تبلیغ تلویزیونی خوب بسازیم؟ چطور میتوانیم برای محصـولات غذایی، شهرهای دیدنی و داروهای اختصاصی تبلیغ بسازیم؟ چطور به اوج قله صعود کنیم؟ و آیا تبلیغکردن باید منسوخ شود؟… اینها موارد و موضوعاتی هستند که شما میتوانید در موردشان در این کتاب مطالعه کنید.
و اما مطالعهی این کتاب برای چه کسانی مفیدتر خواهد بود؟
علاقهمندان به تبلیغات و تاریخ تبلیغات، تبلیغاتچیها و آژانسهای تبلیغاتی، ایدهپردازها، گرافیستها و کپیرایترها از مخاطبان اصلی این کتابند.
در این کتاب میخوانیم که:
در ابتدای راه وقتی دنبال مشتری میگشتم، به سراغ کسانی میرفتم که دوست داشتم کارشان را به ما بسپارند و همیشه با طرح این پرسش سر صحبت را باز میکردم که به نظر شما عمر مفید یک شرکت تبلیغاتی چند سال است و بیشترین فاصله میان دوران فراز و فرود آن چقدر میتواند باشد؟ مگر غیر از این است که هر چند سال یک بار یک شرکت به موفقیت چشمگیری دست پیدا میکند و هر آنچه را که در چنته دارد، به کار میگیرد تا مشتریانِ آنهایی را که دیگر رمقی برای نوآوری ندارند، به سمت خود بکشد و با کارهای ارزندهاش همه را شگفتزده کند؟! وقتی چند سال به همین منوال گذشت، بنیانگذاران که حالا دیگر ثروتی به هم زدهاند و میخواهند مجال بیابند تا خستگی کار را از تن به در کنند، بیانگیزه میشوند و آتشفشان خاموش، هیبت خود را از دست میدهد. اگرچه هنوز پابرجاست و به خاطر اسم و رسم و مشتریان قدیمی، بخاری از آن بلند میشود، ولی تولیداتش چیزی جز حرفهای تکراری و شبیهسازی کارهای قدیمی نیست. این جاست که بوی کهنگی شامهها را آزار میدهد و رقبا جان تازهای میگیرند؛ تازهنفسهایی که کمربندها را محکم بستهاند و خیال تصاحب جهان را در سر دارند. تعداد ستارههایی که این گونه افول کردهاند، کم نیست و همیشه کارمندان چنین شرکتهایی پیش از همه خبردار میشوند که اوضاع از چه قرار است؛ ولی پذیرش حقیقت برای هیچ کس آسان نیست.
وقتی صحبتم به این جا میرسد، میبینم طرف مقابل سخت به فکر فرو رفته، زیرا این واقعیت برای هر صنفی مصداق دارد و تازه پی میبرد که شرکت خودشان هم پیش از تبلیغ به چیزهای دیگری احتیاج دارد. در هر حال، من با این روش موفق شدم مشتریان خوبی پیدا کنم. هرچه باشد، وقتی حساب بانکیات خالی است، دست به هر کاری میزنی.
این کتاب در نشر سیته و توسط رویا گذشتی ترجمه شده است.
2-گاو بنفش اثر ست گادین
انتخاب با شماست که کاملا در کانون توجهات باشید یا نامرئی. این نظر «ست گادین» است که شما یا «گاو بنفش» هستید یا نیستید؛ یعنی یا متمایزید یا دیده نخواهید شد.
ست گادین نویسندهای پرفروش و کارآفرین و سخنرانی بینالمللی است. علاوه بر اینکه معروفترین وبلاگ حوزهی بازاریابی جهان را دارد که مرتب هرروز آن را بهروز میکند، بیش از هجده کتاب در حوزهی کار و بازاریابی نوشته است. ازجمله شیب، گاو بنفش، قبایل، مهرهی حیاتی و بازاریابی اجازهای.
او یکی از افرادی است که به وبلاگنویسی روزانه برای رسیدن به موفقیت بهشدت اعتقاد دارد. علاوهبر اینکه ست گادین به سخنرانیها و نوشتههایش معروف است، در مقام کارآفرین، دو شرکت با نامهای اسکیدو و یویوداین نیز تأسیس کرد و هر دو را با مبلغ هنگفتی به یاهو و هابپیج فروخت.
کتاب گاو بنفش را مجلهی والاستریت تحسین کرده و در زمان خود به عنوان بهترین کتاب کسبوکار هفته برگزیده است. ست گادین این کتاب را در ۱۵۰ صفحه به زبان انگلیسی نوشته و اولینبار در سال ۲۰۰۳ منتشر کرده است؛ اما پس از آن، در سال ۲۰۰۹ نسخهی بازنگری و ویرایششدهاش را به بازار عرضه کرد.
گاو بنفش در دستهی کتابهای کسبوکار و بازاریابی و مدیریت محصول قرار میگیرد و به سبکی روان و ساده نوشته شده و مطالب آن گویا است.
تمرکز اصلی موضوع کتاب گاو بنفش بر متمایز بودن است. نظر نویسنده این است که تأثیر تبلیغات بسیار کمرنگتر از گذشته شده و بهترین تبلیغ برای محصول یا خدمت را تمایز و انجام کاری خاص و جالبتوجه میداند. در این کتاب، ست گادین از چرایی و چگونگی تمایز سخن میگوید و با بیان مثالهای واقعی از برندهای جهانی، این مسئله را بازمیکند. استارباکس، جتبلو، اپل و شرکتهایی نظیر آنها چه چیزی دارند که شما ندارید؟ بیان تجربههای واقعی به جذابتر شدن این کتاب کمک کرده است. او افراد را تشویق میکند نگاه دوبارهای به کسبوکار خود بیندازند و در بازاریابی خود ببینند چه چیزی دربارهی محصولشان بیان میکنند.
مؤسسهی فرهنگی کساکاوش در سال ۱۳۸۶ کتاب حاضر را نخستینبار با عنوان گاو ارغوانی و با ترجمهی گروه مهندسین مشاور مادسیستم منتشر کرد. این اثر از روی نسخهی ۲۰۰۳ ترجمه شده است. در سال ۱۳۸۷، بهشاد یاسینی گاو بنفش را از روی نسخهی ویرایششدهی سال ۲۰۰۹ کتاب اصلی ترجمه و نشر افرا آن را منتشر کرد. نشر کتیبهی پارسی و مبین اندیشه هم در سالهای بعد اقدام به ترجمه و انتشار این کتاب کردند.
در این کتاب میخوانیم که:
نمیتوانید مردم را به شنیدن و توجه کردن مجبور کنید؛ اما میتوانید بفهمید چه کسانی به شنیدن حرفهایتان علاقهمندند. حتی اگر افراد به پیشنهادهایتان مبنی بر کمی ارزانتر یا آسانتربودن گوش بدهند، بازهم این چیزی جز اتلافوقت نیست. مخاطبانی در فضای بازار کار مؤثرند که نیازی برای رفعکردن دارند. آنها زمانی برای شنیدن داستانتان آمادگی دارند که کاملا متمایز و خاص باشید؛ درغیر اینصورت، نادیده گرفته میشوید.
3-بهترین قصهگو برنده است
این کتاب را آنت سیمونز نوشته، زهرا باختری ترجمه کرده و انتشارات اطراف اقدام به انتشار و پخش آن کرده است.
بهترین قصهگو برنده استاز مجموعهی «روایت در کسب و کار» این انتشارات، به شما نشان میدهد چهطور با سرمایهگذاری روی داستان سود کنید، چهطور با قصه در هر موقعیتی به همکاری و تعاملتان با دیگران بیفزایید و از درگیریها دور بمانید و کمک میکند به چشم خود ببینید چه کارهای بزرگی از این واقعیتهای کوچک که قصه نام گرفتهاند، بر میآید.
این کتاببه ما میآموزد که چطور از تجربههای شخصیمان و قصههایی که از دیگران وام گرفتهایم، استفاده کنیم تا مخاطب با ما ارتباط عاطفی برقرار کند، اعتبار و اصالت گفتههایمان را بپذیرد و به تلاش و پشتکار تشویق شود. بیتردید قدرتمندترین ارتباطها وجهی انسانی دارند که به آسانی از راه قصهگویی شکل میگیرد. ما ناگزیریم با آدمها ارتباط برقرار کنیم و وقت آن شده که باور کنیم ارتباطهای کاری چیزی بیش از رد و بدل کردن اطلاعاتند.
نویسندهی این کتاب مشاور کسب و کار شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت و ناسا بوده و میگوید اگر در کار علاوه بر محاسبات دقیق و بررسیهای همهجانبه جایی هم برای ارتباط عاطفی باز نکنیم، مسیر سخت و ناهمواری پیش رویمان خواهد بود.
وقتی برای طرف مقابل قصهای میگوییم کمکش میکنیم از میان هزاران اطلاعات و دادهای که احاطهاش کردهاند، راحتتر دست به انتخاب بزند. گویی وقتی قصهای به یک داده سنجاق میشود، دادهی مزبور در میان بقیه میدرخشد و به مخاطب میگوید «من را سوا کن.» قصه کمکتان میکند به اطلاعات خامتان رنگ و بو و زندگی و روح ببخشید و تاثیرگذارشان کنید. قصه ردّ شما را روی دادهها میگذارد و اعتماد طرف مقابل را برمیانگیزد. گویی پس از گفتن و شنیدن یک قصهی خوب، همهی مناسبات عوض میشود. شما و مخاطبتان دیگر مقابل هم نیستید، کنار یکدیگرید.
قصهها بهتر از هر ابزار ارتباطی، به دیگران میگویند شما چه کسی هستید، چه میخواهید و دانستن آنچه میگویید، چه فایدهای برای آنها دارد. وقتی با قصههای شخصیتان ارتباط خود را با دیگران شکل میدهید، بیشتر به شما اعتماد میکنند چون حس میکنند شما را میشناسند.
بهطور کلی اگر مایلید راهکارهای علمی و مفیدی بیاموزید که در سطح جهانی برای برقراری ارتباطهای کاریِ ضروری و سودمند استفاده میشوند و اگر دوست دارید راهتان برای رسیدن به موفقیتهای شغلی، اجتناب از شکستهای جبرانناپذیر و حل مشکلاتِ بهظاهر لاینحلِ کاری هموار شود، مجموعهی «روایت در کسب و کار» انتشارات اطراف جایی در کتابخانهی شما باز خواهد کرد.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا از این میگوییم که چگونه در محیط کار حرف خود را به گوش بقیه برسانیم؟؛ سپس با شما درباره پرورش ابتکار عمل در گروه صحبت میکنیم و در انتها به سراغ نمایشگاه کتاب و معرفی چند کتاب میرویم.
شیوههای برقراری ارتباط مؤثر، معرفی ایدهها و فهماندن منظورتان به دیگران در جلسات کاری، روشهایی هستند که با عمل به آنها میتوانید به راحتی حرفتان را بزنید و عقایدتان را ابراز کنید. ما با شما درباره 10 نکتهای حرف میزنیم که میتوانند به شما کمک کنند با دیگران ارتباط موثرتری برقرار کنید.
چگونه در محیط کار حرف خود را به گوش بقیه برسانیم؟
۱. محکم صحبت کنید
از عباراتی مانند «فکر میکنم …» یا «این فقط عقیدهی من است، اما …» پرهیز کنید. به جای آن از عباراتی مانند «فکر میکنید تا فردا بتوانید آن را انجام دهید؟» و «لطفا تا فردا آن را انجام دهید» استفاده کنید.
۲. طوری صحبت کنید که قابلفهم باشد
واضح صحبت کنید و روی نکات مهم تأکید داشته باشید. اگر برای گروهی از افراد صحبت میکنید، کل افراد حاضر در محل را خطاب قرار دهید و فقط به یک نفر نگاه نکنید.
۳. صحبتتان باید حالت بحث و گفتوگو به خود بگیرد
معمولا مردم علاقه ندارند به یک سخنرانی طولانی گوش بدهند. هنگام معرفی ایدهتان، از آنها دعوت کنید در بحث شرکت کنند.
۴. از قبل آمادگی پیدا کنید
قبل از اینکه ایدهتان را معرفی کنید، دربارهی برخی نکات و موضوعات مهم آن برنامهریزی کنید.
5.یکراست بروید سرِ اصل مطلب
قبل از هر چیز ابتدا نکات اصلی را به دیگران معرفی کنید، سپس به جزئیات بپردازید. تا جایی که میتوانید نکات ضروری و مهم مطلب را بیان کنید و حاشیه نروید.
۶. هنگام صحبت داد نزنید
اگر آرام و با صدای نرم صحبت کنید، دیگران مجبور میشوند برای شنیدن حرفتان سکوت کنند. رسا بودن کلام در عین آرامش اهمیت زیادی دارد.
۷. بیشتر گوش بدهید
به حرفهای دیگران گوش بدهید و ببینید چگونه واکنش نشان میدهند. به همان اندازه که صحبت میکنید به حرف دیگران گوش بدهید.
۸. به زبان بدنتان توجه کنید
صاف بایستید یا بنشینید، دستبهسینه نایستید و به چشمان دیگران نگاه کنید. از تکنیکِ دستهای باز استفاده کنید و بیقراری و نگرانی را از خود دور کنید. با این کار هم بااعتمادبهنفس جلوه میکنید و هم تصویر مثبتی از خود ارائه میدهید.
۹. به زمانبندی توجه داشته باشید
اینکه چه زمانی ایدهتان را ارائه میکنید بسیار مهم است. هر محیط کاری در برخی از ساعاتِ روز بسیار شلوغ و گاهی بسیار خلوت و ساکت است. ساعات خلوتِ محیط کار برای معرفی ایده بسیار مناسب هستند.
۱۰. به خودتان اعتماد داشته باشید
این مورد از همه مهمتر است. هر چه بیشتر خودتان را باور داشته باشید، هنگام معرفی ایدهتان اعتمادبهنفس بیشتری نشان خواهید داد. فکر نکنید دیگران متوجه نمیشوند؛ وقتی صحبت میکنید اعتمادبهنفستان را در صدایتان میشنوند و آن را در زبان بدنتان میبینند.
پرورش ابتکار عمل در گروه
افرادی که ابتکار عمل ندارند، به پتانسیلشان جامهی عمل نمیپوشانند. شاید تشویق به داشتن ابتکار عمل در گروه دشوار به نظر برسد اما ایجاد برخی تغییرات در فرهنگ محل کارتان میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد که گسترهی آن میتواند بسیار فراتر از افراد برود. اگر افراد برای خودشان فکر و عمل میکنند، این رویه به گروهها و سازمانها کمک میکند تا جرقههای تفکرشان را بازیابی کنند. ما در این مقاله به بررسی اهمیت پرورش ابتکار عمل در گروه خواهیم پرداخت و نگاهی خواهیم داشت به شیوهی دستیابی به این امر.
اهمیت ابتکار عمل
هنگامی که ابتکار عمل در سازمان افزایش یاید طی آن، افراد فورا به تغییرات واکنش نشان میدهند، جمعآوری اطلاعات سرعت مییابد، مدیران کارهای بیشتری را واگذار میکنند و افراد به دنبال موفقیتهای شخصی بزرگتری میروند.
چه زمانی ابتکار عمل ایدهی خوبی نیست
ابتکار عمل برای همهی نقشها مناسب نیست. در برخی موارد، ابتکار عمل میتواند زیانآور باشد، حتی وقتی با بهترین اهداف به کار رود. وقتی موفقیت به فردی در جایگاه مشخص و در زمان مشخص یا به انجام وظایف تعریف شده با توالی دقیقی بستگی دارد، استفاده از ابتکار عمل میتواند موجب مشکلات بزرگی شود.
مزایای پرورش ابتکار عمل
ابتکار عمل میتواند جرقهای باشد که برای تغییر گروهی کم کار، متمرکز بر فرایند و بیاعتنا، به آن نیاز دارید. فرهنگی که ابتکار عمل را ترویج میدهد میتواند افراد را به کارکنانی کنشگرا، راغب و متعهد به عملکرد کسبوکار تبدیل کند و میتواند به جذب و حفظ بهترین کارمندان کمک کند.
افرادی که از ابتکار عمل استفاده میکنند معمولا چابکتر، مشتاقتر و انعطافپذیرتر هستند. وقتی اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد آنها میتوانند واکنش سریع، انعطافپذیر و هوشمندانهای از خود نشان دهند.
کسانی که به طور مستقل فکر و عمل میکنند، میتوانند موجب تغییر شوند و در بهبود مستمر سهیم باشند. مدیران مبنای ابتکار عمل را بر تعداد محدودی از استراتژیهای فعلی قرار میدهند، در حالیکه اعضای گروه با تکیه بر تجربهی بیشتر خود، ابتکار عمل به وجود میآورند. این کار منجر به محیطهای کاری کارامدتر میشود و میتواند کسبوکارها را به مسیرهای جدید و جالبی سوق بدهد.
افرادی که ابتکار عمل دارند، میتوانند دستتان را باز بگذارند تا بر روی کارهای ارزشمند تمرکز کنید. با این حال، واگذاری و غیرمتمرکز کردن مسئولیت، خطوط سنتی بین مدیران و اعضای گروه را محو و کدر میسازد و همهی مدیران احساس خوبی نسبت به این مسئله ندارند. اما اگر پذیرای این امر باشید، زمان کمتری را صرف نظارت بر دیگران میکنید و زمانتان را بیشتر صرف کار خودتان میکنید. از روابط کاری باکیفیتتر با افرادتان هم لذت خواهید برد زیرا آنها احساس میکنند که اختیار بیشتری دارند و بیشتر مورد اعتماد هستند.
نمایشگاه کتاب و معرفی کتاب
امروز جمعه 14 اردیبهشت سومین روز از نمایشگاه امسال است به همین مناسبت تصمیم گرفتیم چند کتاب مرتبط با دنیای تبلیغات را به شما معرفی کنیم.
1. ادبیات تبلیغ
رهنمودی گام به گام برای نگارش تبلیغات پرفروش نوشته رابرت دابلیو. بلای، ترجمه منیژه شیخجوادی که انتشار سیته آن را چاپ کرده است.
این کتاب به درد تمام کسانی میخورد که در دنیای تبلیغات به کار مشغولاند. کتاب ادبیات تبلیغ با این هدف ویژه به نگارش درآمده که شما را در راه خلق تبلیغات مؤثر و پرجاذبه یاری دهد. تبلیغاتی که توجه عموم را به خود جلب میکند، پیام خود را به شفافیت عرضه میکند و خریدار را برای خرید کالا متقاعد میسازد. افراد تازهکار تمامی نکات بنیادین مورد نیاز را از این کتاب خواهند آموخت: اینکه تبلیغات چیست؟ استفاده از آن به چه منظوری است؟ و چگونه میتوان آن را نتیجهبخش کرد. افرادی که در این زمینه تجارب ناچیزی دارند، با استفاده از این کتاب چگونگی نگارش تبلیغات ساده، شفاف و بیواسطه را خواهند آموخت. حتی افراد کهنهکار نیز میتوانند با بهره گیری از این کتاب، با نظریات جدید آشنا شوند. دیوید اگیلوی دربارهی این کتاب گفته: “من هیچ نویسندهی تبلیغاتی را سراغ ندارم که با خواندن این کتاب پیشرفتی در کارش حاصل نگردد. از جمله خود من“.
2. کمپین تبلیغاتی از برنامه ریزی تا اجرا
این کتاب تالیف محمود دهقان طزرجانی است و آن را انتشارات مبلغان منتشر کرده است. این کتاب با رویکردی علمی، آموزشی، برای کارشناسان و مدیران شرکتهای تبلیغاتی، مدیران روابط عمومی و تبلیغات شرکتها و استادان و دانشجویان دانشگاهها کتاب مفیدی است.
این کتاب درصدد پاسخ به این سوالها است:
کمپین برای رسیدن به چه هدف یا اهدافی برنامه ریزی شده است ؟
چه امکانات مادی و غیرمادی برای تحقق اهداف کمپین به کار گرفته می شود؟
زمانبندی برای اجرای کمپین چگونه است؟
نتایج کمپین چگونه و توسط چه کسانی سنجیده و ارزیابی می شود؟
3.از چرتکه تا استراتژی
این کتاب که نوشته امیرابوالفضل ذکریایی و نازلی منجمزاده است و انتشار سیته آن را منتشر کرده، راهکارهای موفقیت 15 شرکت برتر ایرانی را میخوانیم.
آگاهی از تجربههای شرکتهای ایرانی در کسبوکارهای گوناگون و امور مرتبط با مدیریت استراتژیک و استراتژیهای آنها در زمینهی بازاریابی و فروش، تبلیغات، برند، محصولات جدید، قیمتگذاری و… نقش ارزندهای در پیوند علم و عمل با توجه به واقعیتهای کشورمان دارد.
تمامی شرکتهایی که در طول زمان به موفقیت دست یافتهاند، از استراتژیهای مناسبی در طول زمان بهرهمند بودهاند. به عبارتی در زمان مناسب تصمیم درستی گرفتهاند. حالا فرقی نمیکند با چرتکه یا همراه استراتژی.
کتاب جذاب و خواندنی از چرتکه تا استراتژی تجربههای ملموس ۱۵ برند ایرانی و داستان تحول و موفقیت آنها را برای ما بازگو میکند.
با توجه به سرانه پایین کتاب در ایران و کاهش تیراژ آن، مردم روز به روز از مطالعه فاصلا بیشتری می گیرند. اما مطالعه در حوزه فعالیت تخصصی هر شخص به پیشرفت، افزایش خلاقیت و وسعت دید افراد منجر می شود. در نتیجه به بهانه روز کتابخوانی، گروهی از برترین کتابهای دنیای تبلیغات را به شما معرفی می کنیم.
Ogilvy on Advertising
در این کتاب که توسط دیوید آگیلوی یکی از تاثیرگذارترین افراد در تبلیغات نوشته شده است (از او به عنوان پدر تبلیغات دنیا نیز یاد میشود) ، از ورود به این صنعت تا راز و رمزهای موفقیت در آن سخن گفته میشود. بعلاوه، کتاب ” اعترافات یک تبلیغاتچی” که پرفروش ترین کتاب اگیلوی است به فارسی نیز ترجمه شده است.
How to Write Better Copy
این کتاب استیون هریسون بر اساس 23 سال تجربه او در تبلیغات و پژوهشهای علمی مرتبط نوشته است. او در این کتاب سعی میکند به مخاطب خود و کپیرایترها آموزش دهد که چگونه با آشنایی کامل با مخاطب و محصول مورد نظر، پیامی آشکار، گویا، جذاب و سرگرم کننده تولید کنند.
My Life in Advertising and Scientific Advertising
این کتاب توسط یکی دیگر از پیشگامان عرصه تبلیغات کلود هاپکینز نوشته شده است. او که “فروش” را هدف اصلی تبلیغات میداند، اعتقاد دارد که بررسی دقیق آمارها در بازار فروش مهمترین روش برای بهبود و ارتقا صنعت تبلیغات است.
Bill Bernbach’s Book
این کتاب که درباره بیل برنباخ از نوابغ دنیای تبلیغات نوشته شده، به توجه او به خلاقیت و تمایز پرداخته و کمپینهای موفق شرکت برنباخ که بعضی ار آنها از ماندگارترین کمپینهای دنیای تبلیغات هستند را بررسی میکند.
The Guerilla Marketing Handbook
این کتاب خوانندگان خود را با گوریلا مارکتینگ (بازاریابی پترتیزانی) آشنا میکند. کنراد لوینسون، نویسنده کتاب، این گونه از بازاریابی را روشی جدید ولی نامتعارف بر اساس بودجه کم و با به کارگیری حداقل منابع معرفی میکند.
Hey Whipple, Squeeze This
در این کتاب که یکی از محبوبترین منابع در صنعت تبلیغات است، لوک سولیوان دیدگاهی واقعی از مسیر پر فراز و نشیب تبلیغات ارائه داده و بر اهمیت داستان گویی و اصالت پیام در این مسیر اشاره مینماید.
The Fall of Advertising and the Rise of PR
در این کتاب که توسط دو نویسنده و استرتژیست معروف دنیای تبلیغات ال و لورا رایس نوشته شده به تفاوتهای میان تبلیغات و روابط عمومی پرداخته شده است. این دو نویسنده اعتقاد دارند که امروزه روابط عمومی به اصل تاثیرگذارتری از خود تبلیغات تبدیل شده و با مطالعه کمپینهای موفق برندهایی نظیر ردبول و استارباکس نشان میدهند که ایجاد ارتباطات گسترده و روابط عمومی صحیح مهمترین اصل در پیشبرد این صنعت است. این کتاب نیز به فارسی و تحت عنوان “سقوط روابط عمومی و ظهور تبلیغات” به چاپ رسیده است.
Likable Social Media
دیو کرپن در این کتاب به اهمیت تبلیغات دهان به دهان اشاره میکند. با تاکید بر اینکه توصیه یک آشنا همیشه قدرت تبلیغاتی بالای دارد، کرپن این امر را در دنیای کنونی بررسی کرده و اعتقاد دارد که توصیههای امروزی به شکل “لایک” و تایید بر روی شبکههای اجتماعی درآمدهاند و در طول این کتاب، اوبه خوانند خود یاد میدهد که چگونه میتوانند پیامهایی تولید کنند که مورد پسند کاربران شبکههای اجتماعی قرار بگیرد.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا درباره برندینگ شهری حرف میزنیم؛ سپس کتاب راهنمای انتخاب یک نام موفق را به شما معرفی میکنیم و در انتها به سراغ تفاوت ویدئو ویروسی یا همان وایرال ویدیو با ویدئوی اجتماعی، سوشال ویدئو، میرویم.
برندینگ شهری
فرایند انتخاب کردن شهری برای زندگی، مسافرت و حتی برگزاری رویدادهای مهم ورزشی، به مفهومی به نام برندینگ شهری نیاز دارد.
بیش از سه دهه است که مفهوم برندینگ راه خود را از شرکتها، خدمات و محصولات به دیگر مباحث نیز باز کرده. به طوری که ما مواجه با برندینگ شخصی و برندینگ شهری هستیم. گرچه مفهوم برندینگ شهری، تاریخچهای در حد چند دهه دارد اما فاکتورهای زیربنایی آن به قدمت تاریخ و گذشتههای جمعی و اجتماعی است. سمبلهای ملی، اسطورهها و حماسهها همواره در ساختن تصویر ذهنی از شهرها و کشورها موثر بودهاند و هویت ملی ملتها را میسازند.
ماجرای برندینگ شهری ابتدا از سطح ملی آغاز میشود و در طی آن، شهرهای یک کشور تلاش میکنند در برنامهای بلندمدت شهری را به عنوان برند جهانی در ذهنها ماندگار کنند. در گزارشی که به تازگی منتشر شده است، در طول سال 2016 در بین شهرهای جهان، لس انجلس، نیویورک، لندن و پاریس بیشترین فعالیتها را در حوزه شهری انجام دادهاند و طبیعی است که تعداد گردشگران نیز در این شهرها به شدت افزایش یافته است. چراکه یکی از نتایج برندینگ شهری مناسب، رونق صنعت توریسم است. اما چگونه یک شهر تبدیل به یک برند میشود؟ فرمول ساده و در عین حال پیچیدهای وجود دارد. بازاریابی برای شهرها پدیدهای نوین نبوده و گذشتهای طولانی دارد. فعالین بازاریابی شهری معمولا تلاش میکنند آگاهی عمومی مخاطبان را درباره شهر موردنظرشان بالا ببرند و آنها را به شهر خود جذب کنند. از طرفی هویت یکسان بصری در شهر و ایجاد جذابیتهای گردشگری به عنوان دو فاکتور اصلی در این روند به حساب میآیند. برای مثال پاریس به عنوان شهر عشاق، برج ایفل و موزه لوور و خیایان شانزهلیزه شناخته میشود و یا شهر لندن با تاکسیها و ساعت بیگ بن به عنوان بخشی از هویت شهری به خاطر آورده میشود. یا گاهی شهرها با نام بازارها مانند بازار وکیل برای شیراز یا محصولات خاص و بومی مانند گز برای اصفهان و سنگ فیروزه برای نیشابود برند شدهاند. بلی! موقعیتها، قابلیتها، امکانات و توانمندیهای یک شهر است که در برند شدن آن نقش اصلی را ایفا میکنند.
و اما در تهران چطور؟ برندینگ شهری تهران در چه مرحلهای است؟ شما تهران را با چه چیزی به یاد میآورید؟ ترافیک، شنیدن لهجهها و گویشهای مختلف هنگام تردد در سطح شهر یا برج میلاد و میدان آزادی. در تهران اماکن و جاهای مختلفی وجود که بخشی از هویت این شهر را تشکیل میدهند. اماکنی که میتوانند در تقویت برندینگ شهری تهران موثر باشند. یکی از این مکانها، باغ کتاب تهران است که به تازگی در زمینی به مساحت 70هزار متر مربع افتتاح شده.
در حال حاضر بزرگترین کتاب فروشی جهان شعبه اصلی فروشگاه بارنز و نوبل در نیویورک با مساحت 14300 مترمربع است و بعداز آن به ترتیب کتابفروشی پاول در پورتلند آمریکا با مساحت 6300 مترمربع و کتابفروشی استرند با مساحت 5 هزار مترمربع در نیویورک قرار دارند.جالب این است که کتابفروشی باغ کتاب تهران با 25 هزار مترمربع مساحت با مجموع مساحت کتابفروشیهای اول، دوم و سوم جهان برابری میکند و به عبارتی، وسعت باغ کتاب تهران معادل مساحت مجموع سه کتابفروشی بزرگ جهان است.
معرفی کتاب «راهنمای انتخاب یک نام موفق»
در کتاب «راهنمای انتخاب یک نام موفق» نوشته لیزا دانی مریام که انتشارات سیته آن را منتشر کرده، به این اشاره شده که نامِ خوب جز یکی از باارزشترین دارائیهاست. نام مناسب به زمان خاصی محدود نیست. نامی که به درستی انتخاب شده باشد، تخیل را اسیر خودش میکند و در ذهنها ماندگار میشود؛ چه نام شخص باشد، چه نام برند.
اما نقش نام در برندینگ چیست؟ نام شما در مرکز تمامی فعالیتهای بازاریابیتان قرار دارد و بادوامترین و پایدارترین جز محصول، خدمت یا شرکت شماست. از این رو انتخاب یک نام خوب مهم است. نامی که به درستی انتخاب شده باشد، یکی از داراییهای ضروری برند است و بخشی از یک بدنهی بزرگتر است. لوگو، رنگ، تایپوگرافی و طراحی گرافیکی حاکم بر ارتباطات، شعارها و اقلام تبلیغاتی، آگهیها، رویدادها، شبکهی فروش و تمامی موارد این چنینی همگی در کنار هم برند شما را میسازند.
نامگذاری فرآینده پیچیده، خلاق و مستلزم بردباری و مهارت است. نامی را انتخاب نکنید که شما را عیناً مانند دیگران کند و بعد مجبور باشید بقیه بودجهی بازاریابیتان را صرف این کنید که مخاطب باور کند با دیگران فرق دارید.
کتاب راهنمای انتخاب یک نام موفق که نخستین کتاب ترجمه شده به زبان فارسی در این حوزه است، به ارائهی ابزارهای خلاقانه و توصیههای کاربردی برای انتخاب نام پرداخته است. این راهنما با ارائهی پیشنهادهای کاربردی و نمونههایی از دنیای واقعی، به شما کمک میکند تا این سختیها را پشت سر بگذارید از هزینهها بکاهید و از اشتباههای رایج در نامگذاری شرکت و یا محصول خود جلوگیری کنید.
نقش نام در برندینگ، معیارهای نامگذاری، ویژگیهای نام خوب، انواع نامهای موفق، فرآیند و منابع ایجاد نام، معماری نام و غیره مباحث کلیدی و استراتژیکی هستند که در این کتاب با آنها آشنا خواهید شد.
تفاوت ویدئوی ویروسی با ویدئوی اجتماعی
در دنیای امروز، ویدئوهای اینترنتی و انتشار آن در فضای مجازی بسیاری از اتفاقات دنیا را رقم میزند. اینکه چگونه یک ویدیو و به چه منظوری تولید میشود، موضوع بحث ماست. با وجودی که خط تفاوت باریک اما دقیق و شفافی بین این دو جنس ویدیو وجود دارد اما عمدتا این دو واژه در بسیاری از مواقع به اشتباه و به جای یکدیگر استفاده میشوند.
یک ویدیو ویروسی ویدیویی است که از طریق اشتراکگذاری در اینترنت و معمولا از طریق وبسایتهای انتشار ویدئو، رسانههای اجتماعی و ایمیل به محبوبیت میرسد. کلمه ویروسی برای این نوع ویدئوها به درستی استفاده میشود؛ چرا که به آسانی از قلمرو رسانهها خارج شده و میتواند بسیار گسترش یابد، بازدید زیاد و به دفعات دیده شدن در این نوع ویدئو مطرح است و عمدتا موضوع آنها شامل رویدادها و اتفاقات و سرگرمی میشود. ویدئوهای ویروسی عمر کوتاهی دارند، میتوانند گولزننده باشند، مخاطب عمدتا تمرکزی بر آنها ندارد و به سرعت هم آنها را فراموش میکند و البته منبع ویدیو هم در بسیاری از مواقع مشخص نیست. در نهایت اینکه گرچه ممکن است این نوع ویدئوها زیاد دیده شوند اما این به معنای آن نیست که در راستای هدف مشخصی منتشر میشوند.
اصطلاح مورد بحث دیگر “ویدئوهای اجتماعی” یا همان سوشال ویدئوها ست. اصطلاحی نسبتا جدید و تا حدودی درک نشده. یک ویدیو اجتماعی ترکیبی است از ویدیوئی همراه با روابط انسانی برای تولید ارزش و وزنه کاری. ویدئوهای اجتماعی با استراتژی مشخص، هدف مشخصی را دنبال میکنند. مخاطبشان کاملا مشخصند و پله پله آنها را درگیر میکنند و عمدتا به صورت سریالی ساخته میشوند. ویدئوهای سوشال عمدتا همراه با یک ارزش افزوده برای مخاطبند و Call to action-ی به همراه دارد. به علایق و نیازهای مخاطبین ویدیو، توجه خاص شده و مفهوم انسانی در آنها شاخصتر است. میزان دیده شدن در این ویدئوها مطرح نیست بلکه میزان تاثیرگزاری و درگیر شدن شاخصه این ویدئوها ست.
ما در بادکوبه بیشترین تمرکز کاریمان بر ویدئوهای اجتماعی است. نمونه معتبر و موفق آن هم ویدئوهای سریالی سیف با حضور شقایق دهقان است که پیشتر و در یکی از قسمتهای قبلی پادکست به آنها اشاره کردیم.
امروز روز جهانی کتاب است. 23 آوریل برابر با سوم اردیبهشت را یونسکو روز جهانی کتاب نامگذاری کرده است. آن هم به پیشنهاد نخستین اتحادیه بینالمللی ناشران و دولت اسپانیا. اسپانیاییها برای پیشنهاد چنین روزی به عنوان روز جهانی کتاب، دلیل خوبی داشتند. در منطقه کاتالونیای اسپانیا، هر سال در سوم اردیبهشت، فروشندگان کتاب رسم دارند که همراه با هر کتابی که میفروشند، به خریدار یک شاخه گل رز هدیه بدهند. علاوه بر این، این تاریخ سالروز فوت چند نویسنده بزرگ و معروف مانند شکسپیر و سروانتس هم هست.
اردیبهشت برای ما ایرانیها هم ماه کتاب به حساب میآید. برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران، حال و هوای این ماه را برای دوستداران کتاب متفاوت میکند. نمایشگاهی که در آن میتوان به انواع کتاب در حوزههای مختلف، دسترسی راحتتری داشت. در حوزه تبلیغات هم در ایران کتابهای متعددی منتشر شده است. هرچند یکی از مشکلات مهم و بزرگ در این مورد این است که معمولا انتشار کتاب در حوزه تبلیغات در ایران همپا و موازی با جهان رخ نمیدهد و ما معمولا با معضل نبود کتابهای تخصصی و بهروز روبهرو هستیم و کتابهای موجود عموما مطالبی قدیمی و تکراری دارند.
اگر به فضای تبلیغات علاقهمند باشید، احتمالا درباره تاریخچه تبلیغات در ایران نیز کنجکاو هستید. در این زمینه یکی از مهمترین کتابهایی که تا به حال منتشر شده، کتابی است به نام «۲۳۰ سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسیزبان».
کتاب «۲۳۰ سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسیزبان» را محسن میرزایی روزنامهنگار و مورخ قدیمی ایرانی در شش جلد تهیه کرده و شامل تاریخچه تبلیغات در رسانههای مکتوب فارسیزبان در یک دوره ۲۳۰ ساله تا دهه ۵۰ شمسی میشود. میرزایی جزء اولین فارغالتحصیلان روزنامهنگاری در ایران است و در آمریکا هم در رشتههای مرتبط با حوزه تبلیغات تحصیل کرده است. در سال 1337 میرزایی همکاری خود با آژانس تبلیغاتی فاکوپا را آغاز کرد. او معتقد است «فاکوپا» اولین کمپین واقعی تبلیغاتی به معنای علمی آن را در سال 36 – 1335 برای روغن نباتی شاهپسند اجرا کرده است. میرزایی علاوه بر فاکوپا، با کانون آگهی زیبا از قدیمیترین و اولین آژانسهای تبلیغاتی ایران نیز همکاری داشته است.
در این مجموعه ما شاهد سیر پیشرفت آگهیهای فارسی در بیش از دو قرن هستیم و طریقه شکلگیری اولین آگهیهای مطبوعاتی در دورههای ناصری، مظفری، مشروطه و پهلوی را دنبال میکنیم و با بررسی آگهیهای تجاری در دهه 50 مجموعه تمام میشود.
در این مجموعه تغییرات گرافیکی، کادربندیها و کمپینهای تبلیغاتی در طی این سالها مورد تحقیق قرار گرفتهاند و روند شکلگیری و معرفی نخستین آژانسهای تبلیغاتی و بیوگرافی تعدادی از پیشکسوتان و بنیانگذاران صنعت تبلیغات از دیگر بخشهای این مجموعهاند. البته در حال حاضر کل شش جلد این مجموعه به مرحله چاپ و انتشار نرسیده است و فقط سه جلد از آن در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
در این کتاب میخوانیم که نخستین آگهیهای تبلیغاتی به زبان فارسی در قلمروی هندوستان منتشر شدهاند؛ از بهای آگهی در روزنامههای عصر ناصری و دوران مشروطه مطلع میشویم؛ آگهیهای تجارتی در روزنامههای عصر مظفری را میبینیم و روزنامههای دوران جنگ جهانی اول و آگهیهای آن را بررسی میکنیم.
علاوه بر این، نمونههایی از آگهیهای سالهای 1317 تا 1320، تجاری در سالهای 1327 تا 1334، نمونهای از آگهیهای سالهای 1333 تا 1335 وآگهیهای تجاری در روزنامههای ایران در فاصله دو جنگ جهانی را هم میتوانیم در این کتاب ببینیم و مطالعه کنیم. همچنین در این کتاب بخشی وجود دارد که نشان میدهد آگهیهای نیازمندی در ایران چکونه شکل گرفت.
این کتاب بخشهای متنوع بسیار زیاد دیگری نیز دارد که خواندن و دیدن آن خالی از لطف نیست. چه فقط از علاقهمندان به دنیای تبلیغات باشید و چه کار و حرفه و تحصیلاتتان مرتبط با این موضوع باشد. مراجعه به کتابفروشیها یا شهر کتابها، خرید اینترنتی از سایتهای فروش کتاب یا رفتن به نمایشگاه کتاب، به همه ما این فرصت را میدهد که علاوه بر تهیه این کتاب، به دنبال دیگر کتابهای موردعلاقهمان هم باشیم.
اردیبهشت، ماه هوای خوب و عطر بهارنارنج و شعر سعدی و نغمه بهاری پرندههاست. بد نیست به خاطر همزمانی با برگزاری نمایشگاه کتاب، ماه کتاب و کتابخوانی و مطالعه هم باشد.
در راستای شناسایی و معرفی منابع با ارزش برای مطالعه در موضوعات مرتبط با تبلیغات، برندینگ، خلاقیت، و بازاریابی، قصد داریم تا هر ماه به معرفی یک کتاب در یکی از این حوزهها بپردازیم. تا کنون، دو کتاب نسخه سوم بازاریابی و سهراب، مرغ مهاجر معرفی شدند. در این نوشته سری میزنیم به کتاب «جعبه ابزار تبلیغاتِ ایران» نوشتهی «مجتبی محمدیان» و «پویا ایراندوست». مجتبی محمدیان، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازاریابی از دانشگاه علامه طبابایی و رشته ایرانشناسی از دانشگاه شهید بهشتی، و پویا ایراندوست، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است. هر دو نفر در کارنامه اجرایی خود سابقه مشاوره برندینگ، تبلیغات و بازاریابی در موسسات و سازمانهای مختلف را دارند.
[divider]
خودروی خود را مقابل شرکت تبلیغاتی که از قبل انتخاب کردهاید، پارک میکنید و وارد شرکت تبلیغاتی میشوید. جلسهای با دستاندرکاران آن شرکت تبلیغاتی دارید که قرار است فعالیتهای تبلیغاتی شما را در ماههای آتی هدایت کنند.
تصویر روی جلد کتاب «جعبه ابزار تبلیغاتِ ایران»
جلسه شروع میشود و مدیر شرکت تبلیغاتی، ضمن خیرمقدم به شما و معرفی خود، در گام نخست شروع به معرفی اعضای شرکت میکند. «آقای توکلی مدیر کریتیو گروپ ما هستند و کانسپتهای نابی رو معمولاً از این جلسات بیرون میکشند، آقای جاوید سناریست و کارگردان خوب شرکت هستند. خانم مژدهی اکانت منیجر ما هستند و تمام امور شرکت شما رو پیگیری میکنند. ان شاءا… کلیه امور مربوط به پروژه تبلیغاتیتان را از ایشان پیگیری خواهید کرد و در نهایت خانم صداقت گرافیست هستند و عمده استوری بوردهای تبلیغاتی ما را نیز ایشان تهیه میکنند. البته نفرات دیگری هم هستند که فعلاً در خدمت این دوستان هستیم.»
در گام دوم از امکانات و رزومه شرکت برای شما صحبت میکند و خود را برای شما معرفی میکند. «ما در این شرکت از پیشرفتهترین امکانات ساخت تیزر، اعم از دوربینهای اچ دی و استدی کم، تجهیزات فیلمبرداری و حرفهای ترین سیستمهای نور برخورداریم و قادر هستیم یک تیزر تبلیغاتی را با بهترین امکانات برای شما بسازیم. علاوه بر رادیو و تلویزیون ، در حوزه تبلیغات محیطی نیز امتیاز تابلوهای تبلیغاتی خوب تهران را در دست داریم. همچنین در شهرستانها نیز میتوانیم بنا به موضوع تبلیغی، تابلوهای اصلی میادین شهر رو نیز براتون قرارداد ببندیم. لازم به ذکر است که امتیاز انحصاری تبلیغ در لمپ پست بنرهای خیابان قائممقام تهران نیز صرفاً در اختیار شرکت تبلیغاتی ما میباشد. در کل آنچه که باید به آن اشاره کنم این است که ما قادر خواهیم بود تا بر اساس رزومه کاری و امکاناتی که داریم یک کمپین تبلیغاتی خوب، با توجه به تارگت مارکت شما طراحی کنیم تا ان شاء ا… بتواند در این شرایط رقابتی شما را به هدفتان برساند.»
در گام سوم به نمایش برخی از نمونه کارهای تبلیغات تلویزیونی شرکت میپردازیم «ما در زمینه ساخت تبلیغات انیمیشن، کامپوزیت، رئال و از همه مهمتر در زمینه تبلیغات تو دی و تری دی نیز از تواناییهای لازم برخوردار هستیم و این توانایی را داریم تا در ژانرهای متفاوت با توجه به نیاز بازار شما برایتان کار تبلیغاتی بسازیم.»
تصویر پشت جلد کتاب «جعبه ابزار تبلیغاتِ ایران»
جلسه با بیان توضیحاتی دیگر و بررسی روند مالی، تمام میشود و شما جلسه را ترک میکنید و مشغول رانندگی به سمت شرکت خود هستید تا نتیجه جلسه را برای همکارانتان مطرح کنید. اما چیزی ذهن شما را سخت به خود مشغول کرده است و آن چیزی نیست جز اینکه آیا شرکت تبلیغاتی خوبی را پیدا کردهاید یا نه؟ این احساس در شما به وجود میآید که چرا با این همه مطالعه در زمینه تبلیغات، بخشی از اصطلاحات جلسه برای شما مبهم بود و تسلطی بر معنای آن نداشتید. با خود تصمیم میگیرید کمی از معنای کاربردی و واقعی این اصلاحات سر دربیاورید و بعد نتیجه جلسه را با همکارانتان در میان بگذارید.
داستانی که خواندید هر روز در بسیاری از شرکتها اتفاق میافتد. داستان حاکی از ادبیات حاکم بر روابط بین سازنده تبلیغ و سفارش دهنده تبلیغ است که با پیشرفت کار تبلیغات در ایران، بر پیچیدگی آن نیز افزوده میشود و در این ارتباط، حجم اصطلاحات تخصصی که معمولاً در یک مذاکره تبلیغاتی رد و بدل میشود روزبهروز بیشتر میشود.
[divider]
متنی که خواندید قسمتی بود از مقدمه کتاب «جعبه ابزار تبلیغاتِ ایران» نوشتهی «مجتبی محمدیان» و «پویا ایراندوست».
این کتاب آن طور که روی جلد آن نوشته شده، با هدف کالبد شکافی اصطلاحات رایج تبلیغات که فعالان این حوزه باید از آنها آگاهی یابند، تالیف و منتشر شده است. کتابی که به گفتهی نویسندگانش در برگیرندهی اکثر اصطلاحات رایجی است که در عالم تبلیغاتِ ایران به کار میرود. آنها همچنین متذکر میشوند که این کتاب صرفا یک فرهنگ لغت نیست و ماحصل چندین سال فعالیت اجرایی وکسب تجربه در حوزه تبلیغات است. تجربیاتی که بر ترجمهی محض تجربیات خارجی ترجیح داده شده است.
مخاطب اصلی این کتاب تمام کسانی هستند که با مباحث تبلیغاتی سروکار دارند. اما چیزی که بیش از همه مورد تاکید واقع شده است تسلط سفارش دهندگان آگهی بر اصطلاحات رایج این صنعت است. این کتاب کمک خواهد کرد تا بین سفارشدهنده، سازنده و قانونگذار، همزبانی بیشتری به وجود آید.
کتاب «جعبه ابزار تبلیغاتِ ایران» در سال ١٣٩١ توسط «موسسه کتاب مهربان نشر» و در هزار نسخه منتشر شده است.
پر واضح است که جوهرهی کاری هر آژانس تبلیغاتی، باید از جنس خلاقیت باشد. خلاقیتی که برآمده از یکپارچگی و اصالت درون است. چرا که در غیر اینصورت، به تقلیدی کورکورانه از کارهای دیگران منتهی میشود.
چندی پیش کتابی را در مورد داستان زندگی سهراب سپهری میخواندم. بخشی از کتاب توجه من را به خود جلب کرد. جایی که در مورد نقاشیهای سهراب توضیح میداد. در این بخش به خوبی میشد به رابطهی مستقیم نگاه سهراب سپهری به زندگی و خلاقیت به کار رفته در آثارش پی برد. در این بخش از کتاب، نقل قولی از آقای کریم امامی آورده شده، که اصالت درونی کارهای سهراب را به خوبی نشان میدهد: “سهراب هیچ گاه، حتی زیر فشار شدید مالی، حاضر نشد امضایش را زیر کاری بگذارد که از وجودش بیرون نجوشیده بود. که دستش کشیده بود، ولی ذهنش آن را تایید نمیکرد.”
شما را به مطالعهی خلاصهای از فصل «سهراب و نقاشی» از همین کتاب دعوت میکنم:
[divider]سهراب پس از پایان تحصیل در رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دریافت مدرک لیسانس(سال ١٣٣٢)، مدتی به عنوان طراح در سازمان همکاری بهداشت و چندی در قسمت موزههای اداره کل هنرهای زیبا کار کرد. کوتاه زمانی هم به تدریس در هنرستان هنرهای زیبا پرداخت.
تصویر روی جلد کتاب «سهراب، مرغ مهاجر» نوشتهی پریدخت سپهری
در این سالها، خود را برای سفر به غرب آماده میساخت، تا ضمن دیدار از موزهها و آثار هنری به تکمیل هنر پردازد. فرصت لازم در سال١٣٣٦دست داد و او عازم پاریس شد و توانست در دانشکده هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی (چاپ سنگی) نام بنویسد و درعینحال، موزهها و گالریهای نقاشی را نیز ببیند.
برای همین منظور به لندن و رم هم مسافرت کرد و در سال ١٣٣٧ به تهران بازگشت. سهراب در فاصله زمان کار روی یک اثر هنری، با تمام وجود به نقاشی میاندیشید. گاه قطعه ابری در آسمان را به صورت شیر یا پرنده میدید و گاه با کندن قسمتهایی از تکه نانی، آن را به صورت انسان یا حیوان درمیآورد. او بر این باور بود که هر کس دستی در نقاشی داشته باشد، در هیچ جای جهان درنمیماند و میتواند بی آشنایی با زبان، منظورش را به زبان تصویر بفهماند.
کارگاه نقاشی سهراب در طبقه دوم خانهای جنوبی، در اتاقی نسبتاً بزرگ و مشرف به کوچه بیست و چهارم خیابان گیشا قرار داشت. در باغچه این خانه، سهراب درختانی کاشته بود و گویی میخواست از آن دری به باغ دوران کودکیاش بگشاید. درخت اقاقیایی که هر بهار به گل مینشست و عطر آن فضا را میآکند و پروانهها را به سوی خود میکشاند.
درخت عرعری که نجوای باد در شاخ و برگش موسیقی پراکنده در متن باغ اجدادی را به خاطر میآورد. درخت اناری که در همهمه اقاقی و عرعر، توان میوه دادن نداشت و بالأخره، درخت انجیر سیاهی که هر روز مادر برای چیدن ریحان در کنارش درنگی خوشآیند داشت.
علفهای خودرو سطح باغچه و لابهلای گلها را پوشانده بود، ولی به خواست سهراب کسی برای کندن و دور افکندن آنها گامی برنمیداشت.
زیرا او میگفت: «گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟»
«من، وارثِ نقشِ زمینم و همهی انحناهای این حوضخانه» از کتابِ «هشت کتاب» اثر سهراب سپهری.
در این دوره از زندگی، در نمایشگاههای گوناگون نقاشی، چه گروهی و چه انفرادی، شرکت جست و سفارشهایی هم پذیرفت. یکی از آنها، سفارش چهار تابلو از طرف بانک مرکزی برای موسسه علوم بانکی بود. اما او با پذیرش یکی از تابلوها، پیشنهاد کرد که سه اثر دیگر را به سه تن دیگر از دوستان نقاشش سفارش دهند، تا هم کار تقسیم شود و هم از تنوع بیشتری برخوردار باشد.
سهراب برای کشیدن قسمتی از این تابلوی بزرگ مجبور به بهرهگیری از چهارپایه شد. تابلو فضانوردی شناور در فضا را مینماید:
تابلو فضانورد اثر سهراب سپهری سال ١٣٤٦، به سفارش بانک مرکزی، برای موسسه علوم بانکی
تابلو فضانورد اثر سهراب سپهری سال ١٣٤٦، به سفارش بانک مرکزی، برای موسسه علوم بانکی
بانک مرکزی همچنین از او خواست سه تابلو به شکل تنه درخت بکشد. این تابلوها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، یک تابلو را تشکیل میداد. سهراب تأکید داشت که محل نصب آنها را خود تعیین کند. روزی که برای این کار رفت، رئیس بانک مرکزی به استقبالش شتافت و راهنمایی او را به عهده گرفت. پس از بازدید دیوارها، جایی را که دو قاب عکس از شاه و ملکه بر آن آویخته بودند، نشان داد. رئیس بانک به عنوان مخالفت اظهار داشت: «اینجا که جای این عکسهاست». سهراب در پاسخ گفت: «این عکس ها را همه جا می توان آویخت، اما جای تابلوهای من اینجاست». در نتیجه عکسها را به زیر کشیدند و تابلوهای نقاشی به جایشان نصب شد. موزه نیز از او کار میخواست که نمیپذیرفت و میگفت: «این ها بدون آگاهی و درک کافی، ضعیف ترین آثار پیکاسو را به قیمت های گزاف می خرند و به ایران می آورند و به تابلوهایی که از او دارند، می بالند. من کارم را به اینها نمیدهم.»
تابلوی بدون نام، یکی از نقاشی های رنگ روغن سهراب سپهری با موضوع درخت که در حراجی تیرماه ١٣٩٢ به قیمت ٧٠٠ میلیون تومان به فروش رفت. این تابلو اکنون در موزه هنرهای معاصر بانک پاسارگاد نگهداری میشود.
[divider]
مطلب بالا بخشی بود از کتاب «سهراب، مرغ مهاجر» نوشتهی «پریدخت سپهری». پردیخت، خواهر زندهیاد سهراب، در این کتاب کوشیده تا خاطرات زندگی برادرش را آن مقدار که در حافظه داشته است بازگو نماید. «سیروس شمیسا» در یادداشتی در ابتدای این کتاب چنین میآورد: “زیباترین و موثرترین داستانها، داستانهایی از زندگی واقعی خود ماست”. داستان زندگی سهراب سپهری به قلم خواهرش، آن چنان برای نگارندهی این مطلب دلنشین و خواندنی آمد، گویی لحظه به لحظه در کنار سهراب زندگی میکند.
منبع تصویر تابلوهای فضانورد: سایت موسسه علوم بانکداری ایران.
دنیا در حال گذر از یک دورهی تغییرات سریع و پیچیده است. بحران مالی اخیر، متأسفانه میزان فقر و بیکاری را در اغلب کشورهای دنیا افزایش داده است. از دستاوردهایی که برخی دولتها با کمک بستههای تشویقی اقتصادی در سراسر دنیا به مبارزه با آنها میپردازند، انتظار می رود تا بتوانند اعتماد و رشد اقتصادی را به جوامع مختلف بازگردانند.
بحران مالی عامل اصلی افزایش فقر و بیکاری
همچنین، تغییرات آب و هوایی و افزایش آلودگیها باعث شده کشورها با تحمیل هزینههای بیشتر بر صنایع مختلف، انتشار دی اکسید کربن و گازهای گلخانهای به اتمسفر را تا حد امکان محدود نمایند. همچنین کشورهای ثروتمند غربی ، اکنون در حال تجربهی نرخ رشد اقتصادی بسیار کندتری میباشند و قدرت اقتصادی در حال حرکت به سمت کشورهای شرقی است که نرخ رشد بالاتری را تجربه میکنند و در نهایت، تکنولوژی از سمت دنیای مکانیکی به سمت دنیای دیجیتال – شامل فضای وب و اینترنت، کامپیوتر، موبایل و رسانههای اجتماعی – در حرکت میباشد که اثری عمیق بر رفتار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان دارد.
قدرت اقتصادی در حال حرکت به سمت دنیای دیجیتال است
این تغییرات و دیگر تغییرات، نیاز به بازبینی فکری مجدد در خصوص بازاریابی را ضروری میکنند. مفهوم و ایده بازاریابی را میتوان به عنوان مفهوم موازنه کننده برای اقتصاد کلان دانست. هر زمان که محیط اقتصاد کلان تغییر میکند، رفتار مصرفکننده نیز تغییر میکند و این مسئله تغییر بازاریابی را در پی دارد. در طول ٦٠ سال گذشته، بازاریابی از سمت محصول محوری (نسخه اول بازاریابی)، به سمت مشتری محوری (نسخه دوم بازاریابی) حرکت نموده است. امروزه شاهد این هستیم که بازاریابی در پاسخ به پویاییهای جدید در محیط، دوباره در حال تغییر است. میبینیم که شرکتها تأکید و تمرکز خود بر روی محصولات را به سمت مصرفکنندگان و مسائل نوع بشر گسترش دادهاند. نسخهی سوم بازاریابی مرحلهای است که در آن، سوددهی با مسئولیت اجتماعی شرکت، تعدیل میگردد.
نسخهی سوم بازاریابی مرحلهای است که در آن، سوددهی با مسئولیت اجتماعی شرکت، تعدیل میگردد.
در یک دنیای رقابتی، یک شرکت را تنها به عنوان یک عامل و عملگر صرف و متکی به خود در یک دنیای رقابتی در نظر نمیگیریم. بلکه به عنوان یک شرکت در نظر میگیریم که با شبکهی وفاداری از شرکا شامل کارکنان، مصرفکنندگان، فروشندگان و تأمینکنندگان عمل مینماید. اگر شرکت، شرکای شبکه خود را با دقت انتخاب نماید و اهدافشان در یک راستا باشند و پاداشها منصفانه و انگیزهبخش باشند، شرکت و شرکای آن باهم به رقیبی قدرتمند تبدیل میشوند. به منظور دستیابی به این هدف، شرکت باید رسالت، دیدگاه و ارزشهای خود را با اعضای تیم به اشتراک بگذارد. به طوری که همگی به صورت متحد و هماهنگ عمل نمایند تا به اهداف خود دست یابند.
همهی کارکنان شرکت باید به صورت متحد و هماهنگ عمل نمایند تا به اهداف خود دست یابند.
[divider]
برگرفته از مقدمهی کتاب «نسخه سوم بازاریابی»، نویسنده: فیلیپ کاتلر – مترجم: دکتر کامبیز حیدرزاده