دنیای خیالانگیز نقاشیها میتواند حامل مفاهیم و پیامهای پنهان در پس رنگها و فرمها باشد؛ نقاشیهایی که گاه خلاقانه هستند و گاه تحسینبرانگیز. هر کدام از ما قطعاً چند اثر نقاشی شناختهشده را در خاطر داریم و تحت تاثیر آنها قرار گرفتهایم. تماشای این آثار برای ما مصداق مهیا شدن فضایی برای اندیشیدن و غرق شدن در دنیای شگفتانگیز دیگری است.
تبلیغات هم بهواسطه ماهیت خلاقهاش گاهی از بزرگی و اعتبار هنر نقاشی استفاده میکند و از این آثار در راستای معرفی محصول و خدمات بهره میبرد، اما دلیل علاقه تبلیغاتچیها به استفاده و الهام از تابلوهای نقاشی چیست؟
در قسمت دوم فصل جدید پادکست بادکوبه تلاش شده جوابی برای این سوال ارائه شود و همچنین چند نمونه از کمپینهای تبلیغاتی که توانستهاند با الهام از تابلوهای نقاشی به موفقیت دست پیدا کنند، مورد بررسی قرار گرفته است.
شما میتوانید این اپیزود را در Castbox و دیگر اپهای پادگیر از جمله Podbean، Spotify، شنوتو و… بشنوید.
پادکستی که میشنوید، شماره 129 از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه میخواهیم درباره 18 ایده کسب و کاری سودآور مرتبط با تبلیغات و بازاریابی صحبت کنیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت بازده رفتهایم.
امروزه متخصصان بازاریابی مشتاقانه به دنبال ایدههایی هستند که با پرداختن به آن بتوانند در حوزه تبلیغات وارد شوند و به یک سودآوری عالی دست یابند. در جستوجو برای سودآورترین ایده کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی، شناخت بازار از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که تحلیلگران باید پتانسیل بازار تبلیغاتی را بشناسند تا بتوانند هزینههای مختلف را برآورد کنند.
اگر شما هم میخواهید در دنیای تبلیغات فعالیت کنید باید بدانید که رمز موفقیت در این بازار صرفا تکیه بر روشهای هوشمندانه نیست. بلکه شما باید طرز فکر خود را عوض کنید و بدانید که در زمین حریف بازی کنید. شما باید از قالب یک فروشنده دربیایید و در نقش یک مشتری به تبلیغات نگاه کنید. اینطوری میتوانید اولویت اصلی مشتریان را درک کنید و مشاوره جامعتری برای تولید یک تبلیغ بدهید.
پس برای اینکه یک ایده کسب و کار تبلیغاتی پرسود و عالی داشته باشید، با ما همراه شوید تا 18 ایده کسب و کار تبلیغاتی که میتوانید برای انجام آن از همین امروز برنامهریزی کنید را بشناسید.
۱. مدلسازی سه بعدی و انیمیشن
یکی از بهترین ایدههای کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی مدلسازی سه بعدی است. ساخت انیمیشن، یک محصول در دنیای واقعی را در قالب دیجیتالی برای مخاطب به ارمغان میآورد. استفاده از کارهای سه بعدی و انیمیشن برای خدماتی نظیر معماری، یادگیری الکترونیکی، آشنایی با شخصیتها و افراد و… بسیار عالی و کاربردی است.
2. سازنده کمپین تبلیغاتی
یکی دیگر از ایدههای کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی ساختن کمپینهای تبلیغاتی است. شما میتوانید کمپینهای تبلیغاتی خلاقانه آنلاین نظیر کمپینهای موفق رسانههای مجازی، اپلیکیشنهای مختلف، محتوای موبایل، ویدئوهای متفاوت، ارسال ایمیل و خبرنامه، بهینهسازی موتور جستوجوی گوگل، رسانههای آنلاین یا ترکیبی از برخی از این موارد را برای مشتریان خود برنامهریزی و اجرا کنید.
3. مشاوره تجاری رادیو و تلویزیون
به عنوان یک مشاور تجاری رادیو و تلویزیون شما باید یک رسانه ایدهآل پیدا کنید که در تبلیغات در آن شما را با مشتریان حداکثری روبهرو کند که این امر نیاز به یک تفکر استراتژیک و آگاهانه دارد. در این کسب و کار همه چیز از یک ایده شروع میشود و شما باید راههای قانع کردن مخاطب تلویزیون و رادیو را بشناسید.
۴. مشاوره تبلیغاتی
برای دستیابی به موفقیت در امر مشاوره تبلیغاتی باید تخصص برندسازی، ذهن خلاق و مهارتهای میانفردی موثر داشته باشید. فردی که با چنین مشخصاتی وارد حوزه بازاریابی و تبلیغات میشود قطعا میتواند مزایای شغلی خوبی برای خودش ایجاد کند زیرا قابلیت ایجاد استراتژیهای تبلیغاتی موثر برای ارتقا و ارائه کالاها و خدمات مختلف به مشتریان را دارد. و این ایده یکی از بهترین ایدههای کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی است.
۵. توسعه دهنده برند
به عنوان یک مشاور تبلیغاتی فعال در حوزه بازاریابی و برندینگ میتوانید برای ساخت یک برند قدرتمند فعالیت کنید و آنچنان در جهت شناسایی و ارائه این برند به مخاطبان خلاقیت به خرج دهید که بک برند انفجاری در ذهن مخاطبان نقش ببندد.
۶. عکاسی تجاری
افرادی که در زمینه عکاسی و فیلمبرداری تخصص دارند میتوانند بدون نیاز به یک محیط کاری و از همان منزل خودشان به فعالیت در این حوزه بپردازند. این یکی از سودآورترین ایدههای کسب و کار تبلیغات است که نیاز به تجهیزات و امکانات مختصر اما تخصصی دارد.
۷. توسعه دهنده محتوا
تولید محتوای باکیفیت اطلاعاتمحور که مشتری را جذب کند چالش بزرگ کسب و کار این روزها است که شما میتوانید از این چالش به نفع خودتان بهره ببرید و در این حوزه فعالیت کنید. شما میتوانید یک کسب و کار تبلیغاتی را با نوشتن مقالات و متون جذاب آغاز کنید و سپس یک سازمان منسجم برای جذب مشتریانتان بسازید. این یکی از سودآورترین ایدههای کسب و کار تبلیغات است که چشمانداز بسیار روشنی دارد.
۸. ساخت موزیک ویدیو
امروزه بسیاری از شرکتها برای فعالیتهای برندسازی خود به دنبال موزیک ویدیوهای خوب هستند. همچنین هنرمندان و خوانندگان هم برای معروف شدن خود به دنبال سازندگان موزیک ویدیو میگردند. اگر به این کار علاقه دارید و توانایی آن را هم در خودتان میبینید پس زود شروع کنید و کارهای خلاقانه و پولساز درست کنید. این ایده یکی از سوداورترین ایده های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی است.
۹. تامین ملزومات اولیه تبلیغات
برای اینکه در این زمینه فعالیت کنید باید هر دو بازار تبلیغات یعنی بازار چاپی و نیز بازار آنلاین را به خوبی بشناسید. وقتی نسبت به نیازمندیها و ملزومات هر دو بازار آگاهی داشته باشید میتوانید برای هرکدام خدمترسانی کنید و صاحب درآمد شوید.
۱۰. مشاوره خدمات پستی
بسیاری از کسب و کارهای محلی ترجیح میدهند برای پخش کردن تبلیغاتشان از خدمات پست استفاده کنند و حرفشان را به گوش مخاطبان برسانند. مثلا رستورانها، فروشگاههای کوچک و خردهفروشیها برای پخش کردن تبلیغاتشان در سطح محلی یا منطقهای از خدمات پست بهره میبرند. برای انجام این کار کافی است که اندکی درباره سیستم پستی شهرتان اطلاعات کسب کنید و سپس یک کامپیوتر، اینترنت و تلفن داشته باشید. حتی میتوانید از اتاق نشیمن منزلتان هم برای این کار استفاده کنید.
۱۱. آژانس مدیریت مراسمها و رویدادها
برای ورود به این حوزه از بازار تبلیغات نیاز است که شما مهارتهای برنامهریزی و سازماندهی خوبی داشته باشید و اگر در رشتههای مرتبط این حوزه فارغالتحصیل شدهاید حتما این کسب و کار به دردتان میخورد. در کسب و کار مدیریت رویدادها مشتریان اصلی شما شرکتهای بزرگ، موسسات آموزشی، زوجهای آماده ازدواج، کاندیداهای انتخابات و بسیاری افراد حقیقی و حقوقی دیگر هستند.
۱۲. خدمات طراحی گرافیکی
داشتن تخصص در زمینه طراحی گرافیکی چیزی است که شما میتوانید با آن یک کسب و کار تبلیغاتی شروع کنید. در حالت کلی داشتن دانش فنی و خلاقیت و البته روحیه کسب و کاری برای انجام این کار لازم است.
۱۳. مشاوره بازاریابی اینترنتی
در دنیای مدرن امروز هر کسب و کاری چه کوچک و چه بزرگ نیاز به یک وب سایت دارد. اما تنها داشتن یک وب سایت نمیتواند شما را نسبت به داشتن مشتریان خوب مطمئن کند. بسیاری موضوعات مربوط به بخش فنی و نیز برند وجود دارد که برای ایجاد یک سایت به عنوان ابزار بازاریابی موثر باید بدانید. در اینجا شما میتوانید در نقش یک مشاور بازاریابی اینترنتی ظاهر شوید و آنچه را از برندسازی در فضای وب یا موتور جستوجوی گوگل میدانید به مشتریانتان عرضه کنید.
۱۴. خدمات تحقیقات بازار
تحقیقات بازار برای هر کسب و کاری چه کوچک و چه بزرگ واقعا ضروری است. ارائه خدمات تحقیقات بازار یک روش سودآور برای پول درآوردن از رشتهای است که شما در آن تخصص دارید. حتما این ایده سودآور در حوزه کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی را امتحان کنید.
۱۵. مشاوره تبلیغات محیطی
کسب و کار مشاوره تبلیغات محیطی توصیههای شما به مشتریانتان برای تبلیغات محصول یا خدمات شان در فضای باز است. تبلیغات محیطی در واقع بازاریابی بصری است که از برخی عناصر و ابزار و لوازم جذاب برای ارتباط با مخاطب بهره میبرد. تبلیغات بیرونی یک رسانه بسیار قدرتمند و متنوع است که اجازه میدهد طیف بسیار گستردهای از مخاطبان با شیوههای خلاقانه به محصول یا خدمات مورد اشاره علاقمند شوند.
۱۶ تبلیغات چاپی
مشاور تبلیغات چاپی هر نوع خدماتی در زمینه فعالیتهای چاپی مورد نیاز سازمانها و شرکتها و اشخاص را ارائه میدهد. در این حوزه خدمات هم شامل طراحی و هم چاپ میشود. در این کسب و کار شما باید روی هزینهها، قیمت تمام شده، عرضه و تقاضا، رقیبان مهم و مشهور و وضعیت اقتصادی و واردات اقلام مورد نیاز تمرکز و تحقیق کنید.
۱۷. خدمات مربوط به برندینگ محصولات
در خدمات مربوط به برندینگ محصولات شما برای ارائه اطلاعات مورد نیاز محصول برای خرده فروشی یا عمده فروشی باید طرح درست و کاملی بریزید. هر کسب و کار کوچک یا بزرگ بر اهمیت سرمایهگذاری در برند تاکید دارد زیرا این ارزشمندترین و قدرتمندترین بخش کسب و کار است.
18. آژانس روابط عمومی
برای شروع این کسب و کار باید در هر دو رسانه چاپی و الکترونیکی فعالیت کنید تا حوزه اصلی فعالیت خود را مشخص کنید. متخصصان حوزه روابط عمومی از طریق رسانههای دیجیتال با مشتریان ارتباط برقرار میکنند و به کشف و شناسایی نیاز آنان میپردازند و با توجه به آن نیاز محصولات خوبی را معرفی میکنند. و این ایده یکی از عالی ترین ایده های کسب و کارهای مرتبط با تبلیغات و بازاریابی است.
تمام این موارد همان خدماتی هستند که معمولا بهطور یکجا در یک آژانس تبلیغاتی جمع شده و به مشتری ارائه میشود.
پادکستی که میشنوید، شماره … از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است.. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه میخواهیم درباره کتاب کار عمیق صحبت کنیم.
اغلب، افرادی که چندین کار را به صورت همزمان انجام می دهند، تحسین می کنیم. دوست داریم خودمان هم با انجام همزمان و یا سریع چندین کار، بازدهی مان را بیشتر، و در وقتمان صرفه جویی کنیم. اما مشکل بزرگی در این نگرش وجود دارد؛ هیچ نتیجه مهم و قابل افتخاری با این شیوه به دست نمی آید!
چرا بدون کار عمیق و متمرکز، نمی توان به نتایج آنچنانی رسید؟ کال نیوپورت در کتاب کار عمیق (که از زمان انتشار در لیست پرفروش های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و آمازون قرار گرفته است)، می گوید که «تمرکز» در دنیای پرآشوب امروز، حلقه مفقوده موفقیت است.
در اقتصاد فعلی، روز به روز به تمرکز و کار عمیق بیشتر نیاز پیدا می کنیم و همزمان، روز به روز داشتن تمرکز و کار عمیق سخت تر و سخت تر می شود. اینگونه است که داشتن مهارت کار عمیق، شما را به یکی از معدود افراد بسیار ارزشمند در کسب و کار و زندگی شخصی تان تبدیل می کند.
در مقدمه این کتاب میخوانیم که:
کار عمیق: فعالیتهای حرفهای انجام شده در حالت تمرکز کامل بدون حواسپرتی که تواناییهای شناختی شما را به حد اعلای خود برساند. این تلاشها، ارزشآفرین هستند، مهارت شما را بهبود میبخشند و تکرارشان دشوار است.
کار عمیق، برای بهرهگیری کامل از استعداد و ظرفیت ذهنیتان ضروری است. در حال حاضر، پس از دههها تحقیق در روانشناسی و علوم اعصاب، میدانیم که حتی فشار روانیِ همراه با کار عمیق هم برای بهبود تواناییهایتان ضروری است. به عبارت دیگر، کار عمیق، دقیقاً همان تلاشی بود که در اوایل قرن بیستم، برای متمایز بودن در زمینهی دشواری مانند روانپزشکی علمی مورد نیاز بود (اشاره به تلاش یونگ برای ایجاد محیطی آرام و با تمرکز برای کارهایش – داستان آن در کتاب ذکر شده).
کار کمعمق: کارهای غیرشناختی و غیرمهارتی که اغلب نیاز به تمرکز کامل و حذف حواسپرتکنها ندارند. این تلاشها اثر خلاقانهای در جهان ایجاد نمیکنند و تکرار آنها آسان است.
افراد در عصر ابزارهای شبکهای، به طور فزایندهای کار کمعمق را جایگزین کار عمیق میکنند. به طور مداوم در حال ارسال و دریافت پیام و ایمیل هستند و مانند روترهای شبکهایِ انسانی عمل میکنند که به دلیل آسیبهای سریع ناشی از حواسپرتی، با وقفههای مکرر مواجه میشود. تلاشهای مهمتری که باید به خوبی از تفکر عمیق بهره ببرند، مانند تشکیل یک استراتژی جدید کسبوکار یا نوشتن درخواستی برای بورس تحصیلی مهم، در اثر حواسپرتی به بخشهای تکهتکه و ذرهای تقسیم، و با کیفیت پایینی ارائه میشوند. شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد این تغییر به سوی کارهای کمعمق، انتخابی نیست که بتوان به راحتی آن را معکوس کرد. در واقع شما زمان زیادی را در حالت کمعمقی و آشفتگی سپری میکنید و به این ترتیب، تواناییتان را برای انجام کارهای عمیق به طور دائم کاهش میدهید.
چرا کار عمیق مهم است؟
دو دلیل برای ارزشمندی کار عمیق وجود دارد. اولین مورد، مربوط به یادگیری است. ما در دوران اقتصاد اطلاعاتی (Information Economy) زندگی میکنیم که وابسته به سیستمهای پیچیدهای است که به سرعت در حال تغییرند. به عنوان مثال، بعضی از زبانهای برنامهنویسی که بن یاد گرفت، ده سال قبل از آن وجود نداشتند و احتمالاً تا ده سال دیگر هم منسوخ خواهند شد. به طور مشابه، کسی که در زمینهی بازاریابی در دهه ۱۹۹۰ فعالیت میکرده است، احتمالاً در مورد اینکه امروزه بازاریابان، نیاز به داشتن مهارت در زمینهی تجزیهوتحلیل دیجیتال دارند، هیچ ایدهای نداشته است. بنابراین برای ارزشمند ماندن در اقتصادمان، باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید. این امر مهم، نیاز به کار عمیق دارد. اگر این توانایی را پرورش ندهید، به احتمال زیاد از پیشرفتهای تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.
دومین دلیل برای ارزشمند بودن کار عمیق، این است که انقلاب شبکههای دیجیتال، تاثیرات مثبت و منفی دارد. اگر بتوانید چیز مفیدی خلق کنید، دسترسی به مخاطب آن (به عنوان مثال، کارفرمایان یا مشتریان) اساساً بدون محدودیت است. عاملی که پاداش مادی و معنوی شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، اگر چیزی که تولید میکنید متوسط باشد، پس به مشکل برخواهید خورد، زیرا پیدا کردن جایگزین بهتر در اینترنت برای مخاطبان شما بسیار آسان است.
صرف نظر از اینکه برنامهنویس کامپیوتر باشید یا نویسنده، بازاریاب، مشاور و یا کارآفرین، برای موفقیت، باید بهترین چیزهایی که میتوانید را تولید کنید، امر مهمی که نیاز به عمیق بودن دارد.
کار عمیق بسیار مهم است، تا جایی که میتوانیم در مورد آن، از اصطلاح اریک بارکر، نویسندهی کتاب «سوراخ دعا را گم کردن» استفاده کنیم: «ابرقدرت قرن ۲۱».
فرضیه کار عمیق: توانایی انجام کارهای عمیق به طور فزایندهای در حال کمیاب شدن است و دقیقاً در همان زمان در اقتصاد ما، کار عمیق به طور فزایندهای در حال ارزشمند شدن است. در نتیجه، افراد کمی که این مهارت را پرورش میدهند و سپس آن را محور اصلی زندگی کاری خود قرار میدهند، پیشرفت خواهند کرد.
کتاب کار عمیق دو هدف دارد که در دو بخش دنبال میشود. هدف اول که در بخش اول به آن پرداخته شده، این است که شما را متقاعد کند فرضیهی کار عمیق، درست است. هدف دوم، آموزش چگونگی استفاده از مزیت این حقیقت به شما، از طریق تعلیم دادن مغز و تغییر عادتهای کاریتان است، به نحوی که کار عمیق را محور زندگی حرفهایتان قرار دهید.
این کتاب را ناهید ملکی ترجه کرده و نشر نوین اقدام به چاپ آن کرده است.
پادکستی که میشنوید، شماره 127 از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است.. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه میخواهیم از هفت فایده بازاریابی تعاملی برای کسب و کارهای دیجیتال هوشمند صحبت کنیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت بازده رفتهایم.
امروزه بیش از همیشه، آدمها برای یافتن کسب و کارهای بومی محلی، خرید محصولات و خدمات، و تعامل با برندها از طریق رسانهی اجتماعی از اینترنت استفاده میکنند. با به کمال رسیدن تاکتیکهای بازاریابی اینترنتی در دههی گذشته بازاریابها و کسب و کارهای آنلاین نیاز دارند برای برقرار ارتباط با مشتری و ایجاد تعهد روشهای مبتکرانهای پیدا کنند. مزایای بازاریابی تعاملی هرگز به این آشکاری نبوده است. بازاریابان دیجیتال هوشمند در حال طرحریزی و به کار بستن فناوری خلاقانه و فوقپیشرفته برای بهبود تجربههای مشتریان هستند.
با بازاریابی تعاملی، کسب و کارها قادر هستند آگاهی از برندشان را افزایش دهند، از رقبا متمایز شوند، بر وفاداری مشتری بیفزایند، و سودشان را زیاد کنند.
بازاریابی تعاملی دقیقا چیست؟
بازاریابی تعاملی یک تاکتیک بازاریابی یک به یک است که در عمل اقدامات مشتری را تعدیل میکند و به آنها واکنش و پاسخ میدهد. این برای مشتری به تعامل آنلاین با یک برند وجههی شخصیتری میبخشد.
مثالهای بازاریابی تعاملی شامل موارد زیر میشوند:
– رقابتها – راهی موثر برای رشد پایگاه مشتری و افزایش آگاهی از برند. آدمها تمایل طبیعی و ذاتی به رقابت دارند، و همه دوست دارند برنده باشند. رقابت راهی عالی برای متعهد کردن مشتری و آشنا سازی آنها با برندتان است.
– تستهای کوچک، رایگیری، و نظرسنجی – راهی جالب و درگیرکننده برای مبارزه با خستگی مشتریان.
– ویدیوها و بازاریابی ایمیلی – برای پاسخ دادن به سوالها و تشریح فرایند خرید.
– اینفوگرافیهای تعاملی – انیمیشن و نمودارهای متحرک را برای جلب و حفظ توجه کاربران اضافه میکند.
– رباتهای پیامرسان – وجهی محاورهای به تعاملات مشتری میافزاید، و از سوی کسب و کارتان تاثیر مطلوبی بر آنها به جا میگذارد.
و اما هفت مزیت بازاریابی تعاملی
۱. تعهد مشتری
بازاریابی تعاملی زمان صرف شده بر روی وبسایتتان را افزایش میدهد و برای مشتری آن را به تجربهای بهیادماندنی تبدیل میکند. بازاریابی تعاملی چند حس را به طور همزمان درگیر میکند. به جای خواندن متن، دیدن یک تصویر، پر کردن فرم، گوش دادن به قطعهای، تماشای ویدیو، یا کلیک کردن روی دکمه – بازاریابی تعاملی بهترین عناصر تمام اینها را با هم ترکیب میکند.
همچنین ایجاد هیجان و علاقمندی میکند و اطلاعاتی را که کاربران در واقعیت به دنبالش هستند به آنها ارائه میدهد.
۲. بهسازی تغییر و تبدیل
آدمها در برابر تاکتیکهای قدیمی و کلیشه شدهی «جذب مخاطب هدفمند» (lead generation) صبرشان را دارند از دست میدهند. چیزهایی مانند پاپآپها، دانلود ایبوک، و فرمهای ثبتنام عمومی کاراییشان را از دست میدهند. بنابراین شما با ارائهی محتوای هیجانانگیزتر بیشتر میتوانید مخاطبین خود را جذب کسب و کارتان کنید.
۳. جذب مخاطب هدفمند با کیفیت
جذب مخاطب با کیفیت از طریق بازاریابی تعاملی بسیار سادهتر است. میتوانید با پرسشهای عمدی و محتوای هدفمند در واقع مشتریان بالقوهی کم کیفیت را الک کنید. مثلا، میتوانید پرسشنامهی جالب و درگیر کنندهای برای بازدید کنندگان وبسایتتان فراهم، یا در یک رقابت از پرسشّهای سنجش کیفیت استفاده کنید.
معمولا هرچه سوال بیشتری میپرسید احتمال آنکه آدمهای بیشتری خط بخورند و نرخ تبدیلهایتان کاهش پیدا کند بیشتر است. با وجود این، با تعاملی کردن کل تجربه میتوانید اطلاعاتی را که نیاز دارید بدون خسته شدن و کم آوردن به دست بیاورید. این شبیه تحقیق یا پرسشنامهی مدارس نیست.
کلید کسب اطلاعاتی که نیاز دارید و تعیین کیفیت مشتریان احتمالی درخواست قطعههای کوچک و سادهی اطلاعات در راستای این سفر تعاملی است.
۴. وایرال شدن و اشتراک گذاری
یکی از بزرگترین نقایص بازاریابی تعاملی وایرال شدن رسانه اجتماعی داخلی آن است.
با پاداش دادن به شرکت کنندگان به خاطر اشتراک محتوای تعاملیتان، میةوانید تعداد آدمهایی که تجربههای شما را میبینند افزایش دهید، مخاطب هدفمند بیشتری جلب کنید، و بازده سرمایهگذاریتان را به اوج برسانید.
در درجهی اول محتوای تعاملی ذاتا از محتوای ایستا بیشتر قابل اشتراک گذاری است. اما اگر کمی هوشمندانه دربارهی آن عمل کنید صعودپذیر نیز هست. مثلا، میتوانید رقابتی ایجاد کنید که وارد شوندگان را ملزم به اشتراک مطالب کند. به این طریق، کسب و کارتان میتواند پیش روی هزاران نفر قرار بگیرد بدون آنکه بخواهید کار شاقی انجام دهید یا بابت تبلیغات هزینه کنید.
۵. بازخورد مشتری
بازخورد مشتری به طرز باورنکردنی برای کسب و کارها مهم است. بدون آن، قادر نیستید در زمینهی پیامرسانی فروشهایتان، تشخیص هر نقطه ظعفی در استراتژی بازاریابیتان، و پی بردن به اینکه مشتریان از چه چیز محصولاتتان خوششان میآید یا بدشان، پیشرفت بکنید.
درک نادرست از خواستهها و نیازهای مشتری میتواند برای استراتژی بلند مدت کسب و کارتان مضر باشد و به «سود خالص»تان ضربه بزند.
اما چطور میتوانید به روشی که بی دردسر، و حتی سرگرم کننده باشد، از مشتریانتان بازخورد بگیرید؟
نظرسنجیها و رایگیریها راهی سریع برای آن است که مشتریان عقایدشان را دربارهی محصول یا خدمات شما به اشتراک بگذارند. با فراهم آوردن بستری سریع و آنی برای آنها، بیشتر به دادن بازخورد متمایل خواهند شد.
۶. شخصی سازی
میلیاردها آدم هر روز وارد اینترنت میشوند. اکثر آنها هویتی ناشناس دارند، ملغمهای هستند از دادههای پیکسلی بدون شخصیت.
ولی بازاریابی تعاملی مشتری را به عنوان فردی با اهداف، نیازها، خواستهها، و مشکلات منحصر به فرد میبیند که فقط کسب و کار شما میتواند آن ها را برطرف کند.
خودافشایی یک تجربهی رضایت بخش به لحاظ عصبی است. این بخشی از ماهیت انسانی است که آدمها میخواهند بشناسند و شناخته شوند. از طریق رای گیری، نظرسنجی، محاسبهگرها یا تستهای کوچک میتوانید صدای مشتری خود باشید.
۷. سئو
تعداد زیادی احتمالات و امکانات فرمول بندی شده از طریق استراتژی سئوی متنوع و عالی در یک محتوای تعاملی به وجود میآید.
برای شروع، محتوای تعاملی، لینکهای بیشتری را جذب میکند و بیشتر قابل اشتراکگذاری است. افزایش تعداد لینکهای داخلی در وبسایتتان و اشتراکگذاریهای رسانههای اجتماعی برای محتوای شما تاثیر مثبتی بر رتبهی سئوتان خواهد داشت.
اگر میتوانید تجربهی تعاملی ایجاد کنید که سایر وبسایتها بتوانند به شما لینک بازگشتی بدهند به فرصتهای بیپایان لینکسازی فکر کنید. این میتواند یک اینفوگرافی، نظرسنجی، رقابت، محاسبهگر تعاملی یا حتی دستهای از سایر تکنیکهای تعاملی باشد که برای سایتهای آتی شما در فضای موجودتان به مانند آهنربای لینک عمل میکند.
همچنین، موتورهای جستجو، سایتها را براساس بیشترین میزان حضور بازدیدکننده در آنها رتبه بندی میکنند. محتوای تعاملی بازدیدکنندگان را نسبت به محتوای استاتیک متعهدانه تر و طولانی تر در صفحههای شبکه اینترنت حفظ میکند.
نتیجهگیری
رویهم رفته، انتظارات مشتری در حال تغییر است و موتورهای جستجو به ارجاعات مدرن و پیشرفتهی بازدیدکنندگان وبسایتها پاسخ میدهند. به عنوان صاحب کسب و کاری با حضور اینترنتی قوی، مهم است که این تغییرات را درک کنیم و بفهمیم چگونه میتوان سلائق فعلی مشتریان و الگوریتمهای موتور جستجو را در استراتژی بازاریابی لحاظ کرد.
با آنکه محتوای استاتیک همچنان برای وبسایتتان ضروری است، اما لازم است استراتژی محتوایتان را در این چشماندازِ در حال تغییر تنوع ببخشید. با استفاده از بازاریابی تعاملی میتوانید خودتان را از بقیه رقبا متمایز کنید.
پادکستی که میشنوید، شماره 125 از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت میخواهیم به معرفی کتاب «آرامش در محیط کار» بپردازیم. با ما همراه باشید.
استرسها و فشارهایی که در محل کار خود متحمل میشویم، روح ما را فرسوده کرده است. گاهی اوقات به این فکر میکنیم که عطای کار کردن را به لقایش ببخشیم، اما مگرغم نان میگذارد. کتاب «آرامش در محیط کار» به ما مهارت هایی یاد میدهد که در مقابل استرسها و فشارهای محیط کار دوام بیاوریم. همچنین به ما میآموزد که چطور به یک انتقاد در محیط کار پاسخ بدهیم، چگونه از دیگران تعریف کنیم. با رفتارهای فربینده و یا تصنعی همکارانمان چگونه برخورد کنیم. اگر در موقعیت مشاجره یا نزاع قرار گرفتیم چگونه رفتار کنیم. با رفتارهای پرخاشگرانه چه کنیم. چگونه با مدیریت زمان به همه کارهای خود برسیم. به عنوان یک زن با تبعیض، آزار و اذیت جنسی در محل کار چگونه برخورد کنیم. این کتاب براساس اتفاقات کسانی نوشته شده که از استرس و فشار محیط کار در فرانسه به رواندرمانگر روی آوردهاند. این کتاب به ما کمک می کند تا عوامل استرسزای محیط کار را کاهش دهیم و سپس محیط کار شاد و آرامی داشته باشیم.
هنگامی که یک فرد، تحت فشارهای کاری طولانی و شدید قرار میگیرد (درگیریهای تکراری با همکار یا مدیر، حجم زیاد کار) وضعیت تنش و استرس مزمن حاکم میشود.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار، هر بار که مسئولیت کاری سنگینی بر عهده فرد قرار میگیرد و او نتواند خود را با آن تطبیق دهد، دچار استرس و تنش میشود. این مسئله، چه در درازمدت و چه کوتاهمدت، بر سلامت جسمانی و روانی فرد تأثیر منفی میگذارد. اگر تنش کاری بیش از حد طولانی شود، توان انطباق و سازگاری کاهش مییابد و بدن دچار فرسودگی و خستگی مزمن میشود.
ما در این کتاب داستان شخصیتهای مختلف و ریشهیابی پیامهایی قدیمی را میخوانیم.
تییری بهتازگی ترفیع گرفته و مدیر ارشد شده است. او هر روز ساعت 7:30 صبح در دفتر کارش حاضر میشود و تا ساعت 8 شب کار میکند. او حتی دیگر با همکارانش هم نهار نمیخورد و ترجیح میدهد که سریع و بدون اتلاف وقت فقط ساندویچی را ببلعد. وقتی هم که به خانهاش بازمیگردد، دو فرزند کوچکش خواب هستند. همسرش دائماً بهانه میگیرد و به این ترتیب درگیریهای خانوادگی آغاز میشود.
برنادِت، پرستار مراقبتهای تسکینی (ویژه بیماران مبتلا به سرطان و صعبالعلاج) است. او هر روز با احساسات منفی خانواده بیماران مختلف مواجه میشود (ترس، ناراحتی، و خشم). اگر یکی از بیمارانی که موردعلاقه برنادت است فوت کند؛ او هرگز نباید اندوهش را به خانواده بیمار نشان دهد، چراکه باور دارد «نباید اندوه آنها را بیشتر کند.» همین موقعیت او را بهشدت تحتفشار قرار میدهد، بهگونهای که به فکر تغییر شغل میافتد.
هلن، دستیار مدیر است. او از چند ماه پیش به دلیل بیماری مرخصی استعلاجی گرفته بود؛ اما هنگامی که به محل کار خود بازمیگردد، متوجه میشود که وظایف او به همکارش محول شده و او کار موردعلاقهاش را از دست داده است. علاوه بر این، رابطهاش نیز با سرپرستش ضعیف و کمرنگ شده است و گویی دیگر به او اعتماد ندارد. این وضعیت او را بهشدت ناراحت و دلشکسته کرده است.
پیام «عجله کن!»
این پیام به افرادی ارسال میشود که در دوران کودکی بارها و بارها این گونه جملهها را شنیدهاند: «اینقدر لفتش نده!»، «تو خیلی کُندی!» این پیامها در بزرگسالی خود را به شکل بیقراری و بیتابی در فرد بروز میدهند. آنها خیلی زود حوصلهشان سر میرود و سرعت انجام کار را مهمتر از کیفیت آن میدانند.
پیام «سختکوش باش!»
این پیام معمولاً به افرادی ارسال میشود که فکر میکنند تمامی موفقیتها در نتیجه کارهای سخت و دشوار به دست میآید. از این رو، آنها معمولاً تمایل زیادی برای پیچیده کردنِ بیفایده کارها دارند. آنها در دوران کودکی این جملهها را بارها شنیدهاند: «کمی به خودت زحمت بده!»، «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود!»، «تو هیچ وقت نباید تسلیم شوی!»
فرض کنید به شخصی که پیام «کامل باش!» را همیشه دریافت کرده است، مسئولیتی واگذار میکنید. بدون شک از کارآیی او و دقتش در کارها و نیز قابلاطمینان بودنش راضی خواهید بود. در حالی که همین شخص ممکن است در اثر بازخوانیها، بازنویسیها و اصلاحات و غرق شدن بیش از حد در جزئیات، نتواند کار را بهموقع تحویل دهد.
این باورهای جزماندیشانه ما هستند که باعث شکلگیری احساسات منفی و استرس در ما میشوند. برخی از این طرحوارههای شناختی عبارتاند از: «من باید در هر کاری که بر عهده میگیرم، موفق شوم»؛ استقلال، «من باید بتوانم به تنهایی از پس کارهای خودم برآیم و گلیم خودم را از آب بیرون بکشم، کمک گرفتن از دیگران نشانه ضعف است!»؛ تأیید، «نباید باعث ناراحتی دیگران شوم!»؛ هوشیاری، «من باید به تمام مسائل اطرافم آگاه باشم»؛ اداره دنیا، «همه کارها باید آن گونه که من پیشبینی کردهام پیش بروند.»
زنان هیچگاه برای ارتقاء شغلی درخواست نمیدهند. به همین ترتیب، زنان نسبت به مردان، اغلب کمتر درخواست افزایش حقوق دارند.
یکی از دلایلی که زنان در تقاضای افزایش حقوق مشکل دارند، به این واقعیت بر میگردد که در قرنهای متمادی در ناخودآگاه جمعی زنان، این تصور حک شده است که فقط روسپیها برای گرفتن پول بیشتر درخواست افزایش نرخ میدهند. بنابراین هنگامی که میخواهند تقاضای افزایش حقوق بدهند، بیشتر حس میکنند که این کار، خودفروشی است.
زنان معمولاً در توهم بزرگی به سر میبرند که اگر «کارشان را خوب» انجام دهند، بدون شک دیده خواهند شد و دیگر نیازی نیست که درخواست افزایش حقوق دهند زیرا خود مدیران کاملاً خودکار حقوق آنها را افزایش خواهند داد.
در دنیای کار نیز باچنین کلیشههایی مواجه هستیم: «زنان در کار خود احساس مسئولیت کمتری میکنند» یا «زنان در مدیریت، نسبت به مردان، مهارت کمتری دارند.»
تسلیم شدن در سطح غیرکلامی، یعنی اولین کسی هستید که برای دست دادن، دست خود را دراز میکنید. همیشه در برابر شوخیها و جوکهای جنسیتی هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهید، در جلسههای کاری قهوه سرو کنید و رفتارهایی مانند این.
تسلیم شدن در سطح کلامی، یعنی جرات شرکت در سخنرانی را نداشته باشید، ارزش کاری که انجام میدهید را کم میکنید و میگویید «کار خاصی نکردم، وظیفهام بود» یا بدون وقفه و مرتب عذرخواهی میکنید.
بهجای جمله «ببخشید مزاحتمان شدم» بگویید «الآن آزاد هستید؟» و بهطور کلی، با میل شدید زنان برای «ببخشید» گفتنهای مکرر (نسبت به مردان)، مبارزه کنید.
کتاب آرامش در محیط کار را سوفی مرین نوشته و مرجان گلریز آن را ترجمه کرده و از طریق نشر شمعدونی منتشر کرده است.
پادکستی که میشنوید، شماره 124 از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است.. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
چگونه می توانیم به یک دستیار مجازی تبدیل شویم؟ شما چیزی درباره این موضوع میدانید. امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه میخواهیم به این موضوع بپردازیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ مَگُ بُن رفتهایم.
شاید شما از آن دسته کسانی باشید که علاقهای به کارهای شرکتی در خارج از خانه نداشته باشید و به دنبال یک شغل انعطافپذیر در خانهاید. شغلهای خانگی به شما امکان میدهد وقت بیشتری با خانواده خود بگذرانید و تحت فشار روانی کمتری باشید. یا شاید بخواهید بهغیر از شغل اصلی خود، از طریق یک شغل جدید، مقداری درآمد اضافی در زمان باقیمانده روز داشته باشید. در اینصورت بهتر است یاد بگیرید که چگونه به یک دستیار مجازی تبدیل شوید. یا همانطور که معروف است برای برخی مشاغل دورکاری کنید.
دستیار مجازی چه کاری انجام میدهد؟
یک دستیار مجازی اغلب برای کسبوکارهای تجاری یا کارآفرینان کار میکند و وظایف مختلفی را انجام میدهد. از پشتیبانی مشتری گرفته تا کارهای اداری و مدیریت رسانههای اجتماعی. دستیاران مجازی از راه دور کار میکنند بنابراین می توانند کار را در محیط خانه خود و در نهایت آرامش و آسایش انجام دهند.
به جز موارد بالا، برخی از کارهایی که دستیاران مجازی مرتباً انجام می دهند، می تواند شامل موارد زیر باشد:
خدمات به مشتری شامل پاسخ به سوالات یا پیامها، پردازش سفارشات یا بازگشت محصول و برقراری ارتباط در مورد محصولات و غیره.
وارد کردن دادهها، مدیریت مطالب و ترتیب دادن رزرو و غیره.
تولید محتوا برای کانالها یا وبسایتهای رسانههای اجتماعی متعلق به سازمانها، تعدیل نظرات، بروزرسانی پروفایلها و غیره.
ارسال خبرنامهها، طراحی قالبهای ایمیل و پاسخ به ایمیلها، بهروزرسانی لیست های ایمیل و غیره.
در اینجا به چند مورد از مهمترین کارهای دستیاران مجازی اشاره میکنیم و درخصوص آنها توضیح میدهیم:
تولید محتوا
نوشتن مطالب در سالهای اخیر خود را به صدر نردبان بازاریابی دیجیتال سوق داده است.
حتما دلیلی وجود دارد که شرکتهای بزرگ اغلب مطالب و پستهای مختلفی را در وبلاگ خود منتشر میکنند. این مطالب به تقویت بهینهسازی موتور جستجو و هدایت ترافیک به وب سایت آنها کمک میکند.
مشکل این است که ایجاد محتوا کار آسانی نیست. علاوه بر نوشتن، باید یک دسته از کارهای خاص مانند تحقیق، ایجاد مطالب جدید و جالب، ویرایش تصاویر و بارگذاری مقالات در وبلاگ انجام شود.
اگر وبلاگی دارید که به طور منظم پستهای جدید در آن ارسال میکنید، داشتن شخصی که بر این فرآیند نظارت داشته باشد میتواند یک تصمیم عالی برای بازاریابی دیجیتال باشد. به عنوان مثال تعداد زیادی از کارگزاران برای دستیابی به فعالیتهای بازاریابی در املاک یا بازاریابی در کسبکارهای کوچک خود از دستیاران مجازی استفاده می کنند. این دستیاران به کارهایی از جمله ایجاد محتوا، سازماندهی و دستهبندی خانههای ویلایی و آپارتمانی، معرفی موارد فروشی و تولیدات در وبلاگهای اختصاصی و غیره میپردازند.
مدیریت رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی مانند وبسایتها، سلاح بسیار مهمی در برنامه بازاریابی شما هستند. زیرا مسیر ارتباطی بسیاری از مشتریان بالقوه شماست که قصد دارند از طریق آن با شما ارتباط برقرار کنند. از طرفی بیشتر شرکتها از مشتریان خود فاصله دارند و از هم جدا هستند اما حضور آنها در رسانههای اجتماعی میتواند این امر را تغییر دهد.
اگر شما فرصت رسیدگی به حسابها، بهروزرسانی و معرفی محصولات جدید در رسانههای اجتماعی را ندارید، چرا آن را به یک دستیار مجازی واگذار نمیکنید؟ در اینصورت باید از شخصی کمک بگیرید که در مدیریت رسانههای اجتماعی شرکتهای بزرگ تجربه کافی داشته باشد تا بتواند دائما اطلاعات درست و بهروز را در اختیار مشتریان شما قرار دهد. به همین دلیل بسیاری از مشاغل برای انجام وظایف رسانههای اجتماعی در سطح کلان به متخصصان مجازی روی میآورند.
ارائهی خدمات به مشتری
ارائهی خدمات مشتری یکی از اولین زمینههایی بود که دستیارهای مجازی آن را به صورت گسترده در اختیار داشتند. اما چرا؟
فرض کنید شرکت شما یک فروشگاه اینترنتی دارد و مشتریان شما به صورت حضوری با شما تعامل ندارند، بنابراین شما نیازی به مدیر اجرایی برای ارائه خدمات به مشتریهای داخلی ندارید. همچنین از آنجا که بیشتر تعاملات مربوط به ارائه خدمات به مشتریان، تا حد زیادی مربوط به سوالات و نگرانیهای مشتریان است، میتوان به راحتی از طریق یک کتابچه راهنما به این سوالها پاسخ داد و نیازی به تخصص بالا در اینجا نیست.
دستیارهای مجازی شما فقط باید زمان مناسبی را برای معرفی و دادن اطلاعات درباره آنچه در سایت ارائه میدهید اختصاص دهند و ضمنا به هر گونه سؤالی درباره آنها پاسخ دهند.
تحقیق
تحقیقات بخش اصلی استراتژی رشد هر شرکت است. با این حال، اکثر صاحبان مشاغل نمیتوانند ساعاتی را صرف تحقیق کنند چرا که درگیر کارهای مهمتری ازجمله مدیریت و اداره تجارت خود و رسیدگی به اعضای زیرمجموعه هستند.
بههنگام تحقیق، شما به یک فرد متخصص نیاز دارید که زبان اصلی منابع اطلاعاتی و پردازش دادهها را بلد باشد.
این افراد حداقل باید بتوانند:
محصولات و خدمات رقبا را پیگیری کنند.
روند مصرفکننده را تحلیل کنند.
و قالبهای مناسب را برای انتشار مطبوعات پیدا کنند
این مراحل ثابت میکند که تحقیقات کار پیچیدهای است!
به همین دلیل اختصاص دادن آن به شخصی در تیم شما که در حال حاضر وظایف دیگری نیز داشته باشد ایده خوبی نیست. بنابراین شرکتهای کوچک و حتی شرکتهای بزرگ برای تحقیق به دستیارهای مجازی روی میآورند.
از آنجا که آنها وظایف دیگری ندارند، میتوانند صرفاً در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها متمرکز شوند تا به شرکت شما کمک کنند.
البته وظایف یک دستیار مجازی با توجه به نیازهای شغلی و آنچه شما میتوانید به آن پیشنهاد دهید تعیین میشود. اگر بتوانید یکی از شاخههای شغلی که در بالا به آنها اشاره شدهاست را انتخاب کنید و بر مهارتهای تخصصی خود در آن زمینه اضافه کنید، بهراحتی میتوانید در خانه کار کنید
چگونه و از کجا می توانیم شغل دستیار مجازی را پیدا کنیم؟
در گام اول، بهتر است در یادگیری برنامهنویسی، مستندسازی و تولید محتوا تاکید داشته باشید و آنها را جدی بگیرید. زیرا امروزه مراکز بسیاری به دستیارهای مجازی برای مارکتینگ و گسترش کار خود نیاز دارند.
مانند اکثر مشاغل، روابط زنجیرهای در این کار نیز مهم است. شما در ابتدای کار، برای ارائه خدمات خود میتوانید با مراجعه مستقیم به مشاغل کوچک شروع کنید. در حال حاضر سایتهای شغلیابی هم هستند که چنین شغلهایی را به علاقهمندان آن معرفی میکنند یا با جستجو در اینترنت آگهیهای استخدام مربوط به چنین کارهایی را جستجو کنید.
همچنین میتوانید حضور آنلاین خود را از طریق یک وبسایت ساده یا رسانههای اجتماعی حرفهای اعلام کنید. در نهایت با ارائه اولین کارهای خود میتوانید نظر تعداد زیادی از کارفرمایان را به خود جلب کنید و بهتدریج در کار خود رشد کنید.
چقدر میتوانیم در زمینه دستیار مجازی درآمد داشته باشم؟
یک دستیار مجازی اگر مرتب و با حجم کاری متوسط فعالیت کند میتواند انتظار داشته باشد که ماهانه بیشتر از حقوق وزارت کاری و بطور میانگین سالانه بیش از ۳۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد. بسیاری از این مشاغل بهصورت ساعتی یا پروژهای پرداخت میشوند. همچنین ممکن است برخی از شرکتها ماهانه یا هفتگی هزینه خدمات خود را پرداخت کنند.
البته هرچه تجربه بیشتری را به عنوان دستیار مجازی بدست آورید، میتوانید براساس آن نرخهای درآمد خود را بیشتر کنید. همچنین اگر مهارتهای فوق تخصصی را در این کار به دست آورده و انجام دهید، حقوق پایان کار شما باید به نسبت با نرخ بالاتری پاسخ داده شود.
پادکستی که میشنوید، شماره 123 از مجموعه پادکستهای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه به تفاوت مدرک MBA با دوره MBAمیپردازیم. این مطلب رو دکتر سیدرضا آقاسیدحسینی در سایت تیم مشاوران مدیریت ایران گردآوردی کرده است.
رشته MBA چیست؟ دوره MBA چیست؟
دوره MBA یا همان دوره مدیریت کسب و کار یک مدرک معتبر شناخته شده است که به منظور توسعه مهارتهای فردی مورد نیاز در مشاغل تجاری و مدیریت طراحی شده است. محل آموزش دوره MBA یک دانشگاه به معنای سنتی آن نیست بلکه یک مدرسه کسب و کار (بیزینس اسکول) است که قوانین و مقررات یک دانشگاه را دارد اما بسیار چالاک بوده و در ارائه مفاهیم و نحوه آموزش دروس از آزادی عمل بالایی برخوردارند.
بیزینس اسکول خود تحتنظر سازمانهای معتبر بینالمللی و همچنین وزارت علوم کشورهای خود هستند و دانشجویان، فارغالتحصیلان، مفاهیم آموزشی و استاد آنان نیز بررسی و ارزشیابی میشوند.
تفاوت MBA با مدرک ارشد مدیریت
تمرکز دروس MBA در مدارس کسب و کار بر مهارت کسب و کار است. تلاش بر این است که مهارت عملی اساتید به دانشجو منتقل شود. پس اساتید مدرسه کسب و کار باید حتما در حال کار در دنیای کسب و کار بوده و دستی بر آتش داشته باشند و نمیتوانند صرفا مدرس دانشگاه، نویسنده کتاب یا سخنران باشند.
این در حالی است که مدرک ارشد مدیریت یک مدرک عمومیتر است که بر مفاهیم وسیعتری تمرکز دارد که گاه کاملا محض هستند و تحصیل در این مقطع نیز زمان بیشتری نیاز دارد. در این رشته تلاش بر این است که دانش مدیریت اساتید به دانشجو منتقل شود. اساتید این رشته معمولا در کار اجرایی دائمی حضور ندارند و بیشتر زمان خود را صرف تحقیق دانشگاهی یا نوشتن کتاب و مقاله میکنند. این مدرک توسط دانشکدههای مدیریت در دانشگاهها صادر میشود. مثل دانشکده مدیریت دانشگاه تهران یا شریف.
در پایان دوره MBA به شما گواهینامه License میدهند اما پس از فارغالتحصیلی شدن از رشته MBA شما دارای یک جایگاه علمی معتبر و رسمی در محافل علمی هستید.
گواهینامه دوره MBA فقط یک برگه از یک موسسه خصوصی است که نشان میدهد شما یک ” گواهینامه آموزش آزاد علمی” دارید. مانند گذراندن دوره نانوایی، دوره تعمیرات موبایل در سازمان فنی و حرفهای ایران.
بازار کار رشته MBA
بازار کار داخلی برای رشته MBA برای کسی که تاکنون کار اجرایی نکرده معمولن وجود ندارد. رشته مدیریت MBA برای کسانی مناسب است که حداقل 5 سال سابقه کاری دارند و با کمک این رشته و مفاهیم بهروز آن بخواهند خود را ارتقاء دهند.
کاربرد رشته MBA فقط به دنیای تجارت خلاصه نمیشود. در شغلهای دولتی و خدمات عمومی، صنایع، ورزش و غیره نیز میتواند کاربرد داشته باشد. از این رو است که رشته MBA دارای گرایشهای بسیار است تا بتواند هرکجا نیاز به مدیریت وجود دارد، آن را پوشش دهد.
دروس رشته مدیریت MBA
دروس رشته مدیریت MBA از عناوین کاربردی تشکیل شده است. به این معنا است که در رشته مدیریت ام.بی.ای تعریف و بسط مفاهیم بنیادی مدنظر نیست. دروسی مانند حسابداری، اقتصاد، بازاریابی و مدیریت عملیات وهمچنین برخی دروس انتخابی دیگر به دانشجویان MBA این اجازه را میدهد که زمینه علاقه فردی و تخصصی در این رشته را جستجو کنند.
برخی دروس نیز که جز عناصر درسهای آکادمیک دانشگاهی نیست، غالبا در این دورهها پوشش داده میشوند. مانند آموزش زبان بدن، آموزش فروش، مدیریت فروش، اصول و فنون مذاکره، حقوق تجاری بین المللی، خدمت به مشتری و مهندسی فروش.
کیفیت یک بیزینس اسکول به کیفیت دانشجویانی که جذب میکند بسیار وابسته است. برای همین تجربه کاری قبل از شروع دوره MBA بسیار حائز اهمیت است.
ارزشیابی مدرک MBA
ارزشیابی بیزینس اسکول ها با سه استاندارد متفاوت صورت میپذیرد. اعتباربخشی توسط سازمان معتبر یک روش خوب برای بررسی کیفیت یک مدرسه کسب و کار است. سازمانهای اعتباربخشی، استانداردهای کیفیت آموزش، روش تدریس، دانشکدهها، خدمات و شرایط دانشجویان را در میان سایر موارد ارزیابی میکنند.
سه اعتباردهنده مهم و اصلی بینالمللی برای برنامههای MBA عبارتاند از: AACSB ، AMBA و EQUIS؛ روشهای ارزیابی آنها بر شرایط منطقهای متمرکز است. توجه داشته باشید که یک بیزینس اسکول ممکن است توسط هیچ یک از سه سازمان اعتباربخشی بالا ارزیابی نشوند و این کار برای آنها توسط سایر موسسات، واحدهای اعتباربخشی داخلی و سایر سازمانهای بینالمللی صورت گیرد.
مدرسه کسب و کار هرچه معتبر باشد، شانس پیدا شدن کار بهتر و حقوق بالاتر برای شما بیشتر میشود. مثلا یک فارغالتحصیل از دانشگاه مدیریت در مالزی در کشور استرالیا در سطح مدیران پایینرتبه شرکت قرار میگیرد و حقوقی در حدود 80 تا 100 هزار دلار در سال دریافت میکند. درحالیکه یک فارغالتحصیل از مدرسه کسب و کاری در سیدنی حقوقی بین 160 تا 220 هزار دلار در سال میگیرد.
شرایط مدیریت کسب و کار MBA
مدیریت کسبوکار MBA در حال حاضر یکی از محبوبترین مدارک حرفهای در جهان است. در حال حاضر در حدود 2500 مرکز ارائه برنامه MBA در جهان وجود دارد که غالبا به زبان انگلیسی برگزار میشوند. برای اولین بار توسط دانشگاهها در قرن بیستم ارائه شده است و در طی زمان ، تقاضا برای آن کاهش نیافته است.
درحالیکه MBA دو ساله سنتی، به ویژه در ایالاتمتحده، همچنان رایج است، دورههای MBA یکساله به طور فزایندهای محبوب شدهاند. MBA پارت تایم و آنلاین نیز به طور گستردهای برای حرفهایهایی که تمایل ندارند یا قادر به گرفتن مدرک MBA دو ساله تماموقت نیستند، در دسترس هستند.
گرایشهای MBA
گرایشهای mba در طول زمان بسیار بسط پیدا کردهاند. میشود گفت که گرایشهای MBA بر اساس نیاز روز و حوزههای متفاوت مدیریت به وجود آمدهاند. محبوبترین گرایش MBA شامل این رشتهها میشوند:
مدیریت حسابداری
مدیریت مدیریت کسب و کار
مدیریت تجارت الکترونیک
مدیریت اقتصاد
مدیریت کارآفرینی
مدیریت دارایی، مالیه، سرمایهگذاری
مدیریت جهانی
مدیریت منابع انسانی
مدیریت سیستمهای اطلاعاتی
مدیریت بازاریابی
مدیریت عملیات و فرایند
مدیریت استراتژیک
مدیریت ریسک
مدیریت فناوری
مدیریت جهانگردی
مدیریت بازرگانی
مدیریت استراتژیک
مدیریت برند
مدیریت بیمه
اگر بپرسید که بهترین گرایش MBA چیست باید گفت که هیچکدام و همه. زیرا هر کدام از آنها کاربرد خود را دارند. شاید باید بپرسید با توجه به علاقه من به شغل X شما کدام نوع از انواع گرایش مدیریت کسب و کار را میکنید.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز و در این قسمت از پادکست بادکوبه به چالش باز کردن در بطری با پا میپردازیم. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ مجله اینترنتی کولاک رفتهایم.
در روزهای اخیر چالش جالبی در شبکههای اجتماعی در جهان معروف شده و مورد توجه قرار گرفته است و از سلبریتیها تا افراد معمولی تلاش به انجام آن و شرکت در این چالش دارند. چالش باز کردن در بطری با پا. این چالش شامل حرکتی چرخشی برگرفته از هنرهای رزمی ترکیبی MMA میشود.
دربارهی این چالش همه چیز از آن جا داغ شد که جیسون استتهام ستاره معروف فیلم های اکشن، ویدئویی از خودش در اینستاگرام منتشر کرد که در آن ۳۶۰ درجه دور خودش میچرخد و بعد با پایش به در بطری آب لگد میزند، به طوری که در بطری پرت میشود اما خود بطری از جایش تکان نمیخورد و آب داخل آن هم نمیریزد. این پست در اینستاگرام به سرعت ۱۴٫۵ ملیون بار دیده شد. جیسون استتهام این پست را دوشنبه صبح در اینستاگرام منتشر کرد و تا چهارشنبه صبح تبدیل به یک موضوع داغ اینترنتی شد و بعد از آن بیش از 26 هزار پست اینستاگرامی با هشتگ«چالش در بطری» منتشر شد.
مثل خیلی از چالشهای اینستاگرامی محبوب و فراگیر دیگر، این چالش نیاز به وسایل عجیب و غریب و سخت ندارد. کافی است فقط یک بطری آب، دوربین و زمان زیادی برای تلف کردن داشته باشید چون این چالش در عین جذاب بودن، بی هدف است. این سوال پیش میآید که این چالش دقیقا چگونه عمل میکند؟ این چالش اولین چالش با بطری آب نیست که تا این حد معروف شده و فقط ضربه زدن به بطری نیست که مهم است. این چالش درباره یک چرخش کامل و ضربه دقبق پا به در بطری آب است. شما باید در بطری را کمی باز کنید تا امکان پرتاب آن وجود داشته باشد. بعد از پرتاب شدن در بدنه بطری باید ثابت سر جایش بماند. بعضی از مردم برای جذابتر کردن ویدئوی خود آن را با سرعت کند منتشر میکنند؛ خود استتهام هم از همین روش استفاده کرده است.
ولی این چالش ایده چه کسی بود؟ این ویدئو برای بار اول، توسط چند گروه رزمیکار حرفهای منتشر شد اما اینکه کدام گروه اول این چالش را بین مردم و در شبکههای مجازی منتشر کردند، مشخص نیست. بعد از آن رزمیکار حرفهای قزاق و قهرمان تکواندو، فارابی داولچین در این چالش شرکت کرد و شاید همه چیز بعد از ویدئوی او شروع شد. آقای داولچین یک ویدئو در حال ضربه زدن به در یک بطری در اینستاگرام با هشتگ «چالش ضربه فارا» منتشر کرد و از سلبریتیهایی مثل جیسون استتهام، کانور مک گریگور، ژان کلود ون دام و جکی چان دعوت کرد تا در این چالش شرکت کنند. هشتگ او موفق نبود اما چالش، بسیار موفق عمل کرد.
اروسن هیو، طراح برجسته مد نیز ویدئویی از خودش در این چالش منتشر کرد با هشتگ «چالش درب بطری». در طول یک هفته ویدئوی او توسط بیشتر از ۱ ملیون نفر دیده شد. آقای هیو بعد از آن مکس هالووی، قهرمان تمام ادوار مشتزنی را به این چالش دعوت کرد. آقای هالووی به سرعت این چالش را پذیرفت و ویدئوی خود را در اینستاگرام منتشر کرد که در عرض ۴ روز، ۲ میلیون بار دیده شد. او سپس موزیسین مشهور آمریکایی، جان میر را به این چالش دعوت کرد. جان میر هم بعد از شرکت در این چالش بار دیگر جیسون استتهام را دعوت کرد.
بعد از آن مک گریگور هم ویدئو خود را منتشر کرد. مک گریگور هم فلوید میودر اسطوره بوکس را به شرکت در این چالش دعوت کرد. این دو گذشته در مسابقه فینال معروف بوکس سال ۲۰۱۷ با هم مبارزه کرده بودند که میودر برنده شده بود. در روز چهارشنبه صبح، ویدئو استتهام ۱۴ میلیون بار و ویدئو مک گریگور بیش از ۹ میلیون بار دیده شد. و بعد از آن افراد مشهور زیادی از جمله ابراهیموویچ، رایان رینولدز، الی گولدینگ، سام اصغری و بسیاری دیگر این چالش را انجام دادهاند. در ایران هم افرادی به این چالش پیوستند. مثل شاهرخ استخری یا حسین کلهر مجری تلویزیون که روی آنتن زنده اقدام به این کار کرد.
از سلبریتیها و افراد مشهور که بگذریم، امتحان کردن این چالش در خانه برای عموم کاملا بیضرر و جذاب است. اگر آمادگی بدنی کافی برای چرخش ۳۶۰ درجه بالا بردن پایتان برای ضربه زدن را داشته باشید هم بهتر است قبل از شرکت در این چالش و انجام آن کمیبدنتان را گرم کنید و اگر اتاقتان به اندازه یک چرخش کامل، جا دارد این چالش را انجام دهید و اگر با حرکتهای رزمی آشنایی کافی ندارید بطری را از آب خالی کنید تا از یک خرابکاری جلوگیری کنید.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه در این مورد صحبت میکنیم که قدرتمندترین تکنیک های ایده پردازی کدام هستند. مطلبی که برای ارائهی آن از سایت ذهنولوژی کمک گرفتهایم.
دانستن تکنیک های ایده پردازی در قرن ۲۱ و با رشد پرسرعت تکنولوژی یکی از واجبات موفقیت به شمار میرود. این روزها انسانها سریعتر از قبل فکر میکنند و صبر کمتری برای یافتن جواب خود دارند. گوگل کار را برای همه آسان کرده زیرا میتوان با یک جستجو ساده به کاملترین پاسخها رسید.
بنابراین تعداد ایدههایی که به ذهن هریک از ما میرسند بیشتر از پیش خواهند بود و همچنین انتظار عملی شدن بیشتری هم از آنها میرود.
احتمالا تا به حال احساس یک کشف تازه را تجربه کردهاید که با فکر به آن چنان هیجان زده میشوید که در پوست خود نمیگنجید. اما چه میشود که نهایتا در هفته آینده همه آن هیجانات و احساسات تازه فراموش میشوند و تنها تصویری دور از آن ایده در ذهن میماند؟
معمولا هم بعد از مدتی میبینید که توسط شخص دیگری به خوبی اجرا شده و تنها حسرت عمل نکردن به آن برایتان میماند. بهتر از است بدانید که در ایده پردازی تنها قسمت کوچکی از آن مربوط به یافتن ایده است و بخش عمده آن توانایی اجرا توسط شماست. چرا؟
در واقع شما هرچه بیشتر عملگرا باشید ایده های تازه را هم بیشتر کشف میکنید و حتی برخی ایده هایی که جرات فکر به آن را ندارید در این صورت بیش از پیش عملی به نظر میرسند.
بنابرین قبل از معرفی تکنیک های ایده پردازی بهتر است کمی بر عملگرایی خود تمرکز کرده و سپس ایده پردازی را شروع کنیم. به یاد داشته باشید که تنوع تکنیک های ایده پردازی بسیار زیاد است اما در این مقاله به کاربردیترین آنها اشاره و توضیح مختصری درباره هرکدام ارائه میکنم.
مهمترینتکنیک های ایده پردازی:
توجه داشته باشید که در هنگام استفاده از تکنیک های ایده پردازی به خودتان فرصت دهید و کمی انعطافپذیرتر رفتار کنید زیرا ایده پردازی به خلاقیت و خودآگاهی شما نیاز دارد و در غیر این صورت به صورت خودکار توسط ذهنتان رد میشوند… و اما مهمترین تکنیکهای ایده پردازی.
۱. طوفان فکری:
یکی از نام آشناترین تکنیک ها برای ایده پردازی طوفان فکری است. معمولا اگر عزت نفس بالایی داشته باشید در کارهایی که ماهر هستید به سرعت درگیر طوفان فکری میشوید. ایده ها یکی پس از دیگری میآیند و یکدیگر را کامل می کنند.
معمولا در معرفی این تکنیک، تاکید بر کار گروهی است. به این صورت که حداقل ۵ نفر از افراد بدون در نظر گرفتن موانع موجود و حتی موانع ذهنی نظر خود را بیان میکنند. به گونهای که در اکثر مواقع ایده های بزرگ و به ظاهر دست نیافتنی بهتر نتیجه می دهند.
در جلسات طوفان فکری به جای تمرکز بر انتقاد از ایده دیگران، بر راه حل بهتر تمرکز میشوند. به همین دلیل کسی از رد شدن ایده خود نمیترسد و هرچقدر که میتواند آن را بزرگ و رویایی بیان میکند.
در دل همین ایدههای دست نیافتنی معمولا راه حلی یافت میشود که میتواند تبدیل به یک ایده ناب شود. نقطه قوت استفاده از تکنیک طوفان فکری در مواقع بروز مشکل است و معمولا جلسات طوفان فکری زمانی برگزار میشود که هیچ راه حلی به صورت انفرادی به ذهن افراد نمی رسد.
اما همه اینها باعث نمی شوند که شما نتوانید از آن به صورت انفرادی و در هر زمانی استفاده کنید. در کاری که مهارت کافی دارید مشکلی را بیابید و سعی کنید به دست نیافتنی ترین راه حل فکر کنید.
قانون استفاده از طوفان فکری محدوده زمانی است. به این معنی که شما باید به خود زمان مشخصی بدهید و تنها در آن زمان وقت دارید که به راه حل فکر کنید. به عنوان مثال ۱۰ دقیقه برای یافتن یک راه حل به خود زمان بدهید و در آن زمان مشغول به هیچ کار دیگری به جز فکر کردن نباشید.
فوت کوزهگری: معمولا چند دقیقه آخر را بیشتر جدی بگیرید زیرا انسان به خاطر قانون پارکینسون به لحظات آخر بیشتر توجه میکند و ذهن در آن لحظه بیشترین فعالیت خود را خواهد داشت.
۲. نقشه ذهنی:
نقشه ذهنی یا mind map بسیار قدرتمند و تاثیرگذار است. می توان گفت استفاده از این تکنیک ایده پردازی، رویارویی شما با خودتان است. زیرا مواردی در ذهنتان وجود دارند که خودتان از آن بیخبر هستید و تنها در دو صورت میتوانید به آنها درسترسی داشته باشید:
اول: در مواقع خطر که ذهن تشخیص دهد یکی از این موارد میتواند راه حل باشد
دوم: استفاده از نقشه ذهنی
در واقع میتوان گفت بهترین راه برای طبقهبندی اطلاعات درون ذهن شما استفاده از نقشه ذهنی است. همچنین مکمل فوقالعادهای برای طوفان فکری به شمار میرود.
روش استفاده از آن هم بدین صورت است که هر ایده و عوامل اجرایی آن که ذهنتان میرسد را روی کاغذ مینویسید و با استفاده از خطوط هرکدام که مربوط به یکدیگر هستند را به هم متصل میکنید.
روش ساده تر این است که هرچه به ذهنتان رسید را در غالب یک جمله روی کاغذ نوشته و در مرحله بعد هرچه که در رابطه با آن جمله به ذهنتان رسید را در کنار آن جمله مینویسید و با خط به هم متصل میکنید.
این فرایند را آنقدر ادامه دهید تا دیگر چیزی به ذهنتان نرسد. سپس همه نوشته ها را ببینید، تبریک میگویم شما بخشی از اطلاعات ذهن خود را به صورت طبقه بندی شده روی کاغذ دارید که پر از ایدههای جدید و کاربردی هستند.
۳. تفکر انتقادی:
اگر بخواهیم از تفکر انتقادی در حوزه تکنیک های ایده پردازی صحبت کنیم شاید کمی بحث و جدال ( البته از نوع خوبش ) با خودمان و دیگران را در پیش داشته باشد.
آداب و رسومی وجود دارند که معمولا اکثر ما آنها را به صورت چشم بسته پذیرفتهایم و حتی بدون در نظر گرفتن تغییر شرایط اقدام به انجام آن میکنیم. معمولا این آداب و رسوم و یا افکار از جنس آنها تکیهگاههای روانی خوبی به شمار میروند و جایگاه خوبی برای تنبلی و فکر نکردن را برای ما فراه میکنند.
حال تنها کافیست یکی از این عادات را در نظر بگیریم و حسابی آن را زیر سوال ببریم. اگر بدون هیچ تعصبی این فرایند انجام شود قطعا به ایدههای جالبی دست میابید که تعجب شما را برمیانگیزاند.
معمولا ایدههایی که با این تکنیک میابید دقیقا جلوی چشمت بودهاند و تنها کافی بوده است که بتوانید آن را از جوانب دیگر هم در نظر بگیرید که تکنیک تفکر انتقادی برای شما این کار را انجام می دهد.
در استفاده از این تکنیک شما گاهی نیاز دارید تا با دیگران به بحث بپردازید و اجازه دهید آنها عقاید و عادات شما را نقض کنند تا دریچهای جدید به سمت ایدههای نو برایتان باز شود.
دقت کنید که اگر افرادی را برای بحث کردن انتخاب کنید که موافق شما هستند ایدههای جدیدی را کشف نخواهید کرد. بنابراین شجاع باشید و افراد مخالفتان را اینگونه به خدمت بگیرید.
۴. تکینک S.C.A.M.P.E.R :
تقریبا هرکسی که آقای باب ابرلی Bob Eberle را میشناسد از او با تکنیک S.C.A.M.P.E.R یاد میکند. البته در واقع او تکنیک طوفان فکری را گسترش داد و تکنیک s.c.a.m.p.e.r حاصل سوالات زیادی بود که در هنگام طوفان فکری برای همه پیش می آمد. وی در سال ۱۹۷۱ کتابی منتشر کرد به توضیح این تکنیک میپرداخت.
این تکنیک شدیدا بر خلاقیت تمرکز دارد و در مقایسه با دیگر تکنیکها سادهتر نیز به حساب میآید.
تکنیک s.c.a.m.p.e.r شامل چک لیستی است که میتوانید همیشه آن را به کار ببرید و نتیجههای خلاقانه زیادی را بدست آورید. این چک لیست در ادامه برای شما معرفی میشود:
نکته: هر کدام از حروف کلمه s.c.a.m.p.e.r از یک کلمه جدا گرفته شده است که چک لیست را تشکیل میدهد. جایگزینی، ادغام کردن، تطابق دادن، تغییر حالت، بهکارگیری در موارد دیگر، چیدن شاخ و برگ اضافه و مهندسی معکوس برای هر ایده لازم است تا تک تک این کارها انجام شود و بعد از آن چیزی که باقی میماند یک ایده بکر و فوقالعاده است.
سلام، وقت بخیر
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه به شما میگوییم که چرا باید یک تحلیلگر کسب و کار شوید. ما برای گردآوری این قسمت از پادکست به سراغ سایت کار و کسب رفتهایم.
جرمی آشنبرنر (Jeremy Aschenbrenner)، موسس BAGuide است. وی سالهای زیادی در حوزه تحلیل کسب و کار فعالیت داشته و آموزشهای او در این حوزه معروفند.
تحلیلگر کسب و کار (Business Analyst) جزو مشاغل جذاب و کنجکاویبرانگیز است. جرمی آشنبرنر، در مقالهای به ۷ دلیل مهم میپردازد که شما را متقاعد میکند تا شغل تحلیلگر کسب و کار را جدی بگیرید و در این زمینه به مطالعه و یادگیری بپردازید.
۱– یک پوزیشن با عنوان «تحلیلگر کسب و کار» با مسئولیتهای متنوع
جرمی میگوید: من بعد از تمام کردن دانشگاه در رشته حقوق، بلافاصله متوجه شدم که این کار برای من مناسب نیست و تصمیم گرفتم یک مسیر حرفهای پیدا کنم که مسیری انعطافپذیر باشد. چیزی که من در مورد پوزیشن «تحلیلگر کسب و کار» دریافتم این بود که با اینکه این لقب به طور معمول استفاده میشود اما مسئولیت و نقش آن میتواند از یک شرکت به شرکت دیگر کاملا تغییر کند.
برخی تحلیلگران کسب و کار نقشهای بسیار فنی دارند در حالیکه برخی دیگر کاملا در بعد تجاری کار میکنند. برخی از آنها در تعریف و تنظیم پروسهای که در جریان است بسیار سنگین کار میکنند و برخی دیگر راه حلهای فنی برای حل نیازهای تجاری را ارائه میدهند. طیف گستردهای از امکانات من را به خود جذب کرد و باعث شد که من بدون توجه به منافع خود در آیندهی کاری، احساس راحتی کنم. به همین دلیل من متوجه شدم که تحلیلگر کسب و کار بودن کاری است که مرا همیشه مشتاق و جسور نگه خواهد داشت. موردی که پس از گذشت سالها متوجه صحت این احساس شدم.
۲– بازار کار بسیار عالی تحلیل کسب و کار
هر ساله، سازمانها و شرکتهای زیادی بودجه قابلتوجهی را به تجزیه و تحلیل کسب و کار خود اختصاص میدهند و موقعیتهای جدیدی برای سازمان خود ایجاد میکنند. از این رو، انتظار میرود که بازار کار «تحلیلگر کسب و کار» در عرض ۱۰ سال آینده ۱۹ درصد رشد داشته باشد.
با این سرعت رشد، شرکتها و سازمانها در سراسر جهان برای داشتن تحلیلگر کسب و کاربا یکدیگر رقابت میکنند. اکنون بهترین زمان برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر کسب و کاراست.
۳– درآمد خوب
جرمی در ادامه توضیح میدهد هنگامی که من متوجه شدم میانگین درآمد سالانه یک تحلیلگر کسب و کاربیش از ۷۸ هزار دلار است بسیار شوکه شدم. اما زمانی که شنیدم بیش از ۱۰ درصد از تحلیلگران کسب وکار سالانه ۱۵۰ هزار دلار برای سازمانها و شرکتها کسب در آمد میکنند و برای آنها پولساز هستند دیگر برایم جای تعجب نداشت.
تحلیلگران کسب و کار قطعا با کارشان میزان بودجهای که برای آنها صرف میشود را جبران میکنند و باعث تقاضای بیشتر بازار و ورود آن سازمان یا شرکت به مراحل بالاتر میشوند. به این ترتیب دستمزد و درآمد تحلیلگران کسب و کار باید هنوز هم بیشتر از اینها باشد.
۴– استقلال و انعطافپذیری تحلیل کسب و کار
من در تمام عمرم هرگز کسی را ندیدهام که دلش بخواهد در مورد همه چیز تحت کنترل باشد.
از آنجایی که کار یک تحلیلگر کسب و کاراغلب شامل کار با تمام سطوح مدیریت است، آنها نیاز به اعتماد دارند تا بتوانند وظایف خود را با انعطافپذیری هرچه بیشتر انجام دهند. از این رو میتوانند استقلال خود را در کار کاملا حفظ کنند. این استقلال به کارکنان آزادی و خلاقیت بیشتری میدهد تا بتوانند فراتر از انتظارات مشتری عمل کنند.
۵– تنوع بالا و عدم یکنواختی در کار تحلیل کسب و کار
آشنبرنر میگوید مانند بسیاری از مردم، من هم از انجام یک کار به صورت روزانه و مداوم دچار خستگی و کسالت میشوم. من این را وقتی جوانتر بودم و تابستانم را در یک کارخانه محلی مشغول به کار شدم فهمیدم. نوشتن چیزهایی روی کاغذ و دادن آن کاغذ به خط رنگ، یکی از سادهترین کارهایی بود که تا بحال انجام دادهام و دستمزد خوبی داشت اما نتوانستم آن را ادامه دهم.
هرروز احساس میکردم مغز من در حال ذوب شدن به دلیل انجام یک فعالیت و وظیفه یکنواخت و تکراری است. پس از گذشت ۲ ماه آن کار را ترک کردم و به کار دیگری که دستمزد به مراتب کمتری داشت پرداختم.
کار یک تحلیلگر کسب و کاربودن کاری کاملا متنوع و به دور از یکنواختی است. در این کار شما نه تنها میتوانید وظایف خود را برای یک روز مشخص برنامهریزی کنید، بلکه شیوه انجام آن کار کاملا به خود شما بستگی دارد. شما در این کار میتوانید بسیار انعطافپذیر عمل کنید. این پازل شماست و شمایید که باید آن را سرهم کنید و همچنین هر پروژه از پروژه دیگر متفاوت است.
۶– استفاده از تجربیات و دانش قبلی
موفقترین تحلیلگران کسب و کار طیف گستردهای از دانش و تجربهای که از شغلهای مختلف فردی و حرفههای قبلی خود و همچنین آموزشهایی که کسب کردهاند دارند. حتی اگر شما قبلا یک معلم، کارمند مالی، حسابدار، فروشنده یا فقط یک فارغالتحصیل دانشگاه نیز باشید، تجربیات و دانش گذشته شما میتواند به عنوان یک تحلیلگر کسب و کارمورد استفاده قرار گیرد.
تجربیات شما ممکن است در مواردی مانند شناسایی مشکلی که در یک کسب و کار با آن مواجه هستید، ارتباط بر قرار کردن با اعضای یک کسب و کار، راهحل یک مشکل، راهاندازی مجدد یک فرایند، انجام آموزش کاربران و موارد بیشمار دیگری به کمک شما بیاید.
صرف نظر از جایی که شما در آن تحصیل یا کار کردهاید، همه تجربیات شما میتواند در موفقیت شما به عنوان یک تحلیلگر کسب و کارموثر باشد.
۷– کمک به دیگران
عمده کاری که یک تحلیلگر کسب و کارانجام میدهد، حل مشکلات پیچیده کسب و کار است. در یک سطح بالا از تجزیه و تحلیل کسب و کار این موارد انجام میشود: شناخت مشکل، ایجاد یک پلن کامل از حالت فعلی، تقسیم مشکل به قطعات قابل حل، طراحی راهحل، آزمایش و اجرای راهحل که در نهایت منجر به حل مشکل اولیه خواهد شد.
هنگامی که شما به عنوان یک تحلیلگر کسب و کار از طریق این فرایند بتوانید مشکلات را حل کنید و در نتیجه ببینید که چطور توانستهاید به یک فرد، واحد کسب و کار یا یک شرکت در حل مشکل، صرفهجویی در هزینهها یا سادهتر انجام دادن کارها کمک کنید، همه اینها برای شما ارزشمند خواهد بود.
علاوه بر نگاه کردن به محصول نهایی و تحقق بخشیدن به آنچه که برای رسیدن به آن تلاش کردهاید، لحظه مورد علاقه من آن زمان است که کاربران با یک لبخند بزرگ از من میپرسند «شما واقعا میتوانید این کار را انجام دهید؟». این جملهای ست که خیلی وقتها من را نجات داده. توانایی کمک به دیگران با حل مشکلات آنان و ایجاد راحتی در شغلهایشان باعث شده تا من با افتخار خود را یک تحلیلگر کسب و کاربنامم.