«غبار بی غبار» نام جدیدترین کمپین تبلیغاتی برند هافمن است که به وسیلهی «راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه» تولید و اکران شده است. این کمپین ۳۶۰ درجه در بخشهای محیطی، تلویزیونی و دیجیتال اجرا میشود.
بخش تبلیغات تلویزیونی کمپین شامل یک ویدئوی دو دقیقه و سی ثانیهای است و پخش آن چند روزیست که آغاز شده است. فضای این ویدئو یادآور جنگهای باستانی است و بخش زیادی از زمان آن بر مبارزه متمرکز بوده که با توجه به شخصیت برند هافمن و با هدف نمایش ویژگیهای خاص محصولات آن انتخاب شده است. شوالیه که نماد شخصیت برند هافمن است با ویژگیهای قهرمانی و دلیرانهای به تصویر کشیده میشود که آسایش و آرامش زندگی و فضای خانه را در مقابل گردوغبار حفظ میکند. در شرایطی که افزایش آلودگی هوا و پدیدهی گرد و غبار به دغدغهی خیلی از هموطنان تبدیل شده است، انتخاب این سیر داستانی و تکیه بر این ویژگی محصولات هافمن، یعنی توانایی بالا در مقابله با گردوغبار، رویکردی هوشمندانه و پاسخگوی یک نیاز مهم و رفعکننده آن به نظر میرسد. شخصیت قهرمانی که در مقابل غول به ظاهر شکستناپذیر گردوغبار میایستد و آرامش را به فضای خانه میآورد و رسیدن از آن فضای پرتلاطم نبرد به آرامش فضای خانه میتواند تاثیر مثبتی بر ذهن مخاطب بگذارد.
غبار بی غبار یکی از بزرگترین پروژههای راهبردهای ارتباطی خلاق بادکوبه در سالهای اخیر است و واحدهای مختلفی در تولید آن همکاری داشتهاند؛ پیشتولید این پروژه (شامل بازنویسی سناریو، استوریبرد، کانسپت، طراحی کاراکتر و…) یک ماه به طول انجامید، بخش تولید (شامل فیلمبرداری، موشنکپچر و…) دو هفته زمان برده و بخش Post Production (مدل کاراکتر، ریگانیمیت، تکسچر، FX، لیآوت، رندر و…) در طول ۴ ماه انجام شده است و در تمام این مدت، ۱۳ نفر به صورت شبانهروزی روی خروجیها این پروژه کار کردهاند.
نکتهی قابلتوجه در مورد این ویدئو، جلوههای ویژهی آن است که با تخصص و ظرافت انجام شده است. در این ویدئو از دو بدلکار حرفهای استفاده و با کمک سیستم تکثیر جمعیت (crowd) فضای مقابله میان دو سپاه، واقعی و باورپذیرتر شده است تا بیننده را تحتتاثیر قرار بدهد. طراحی مبارزات توسط محمد ثانیفر و عمار قنبرزاده در استودیو موشنکپچر رایمون صورت گرفته است.
این ویدئو ۹۰ پلان دارد که در ۸۴ پلان آن Fx انجام شده (VFX فرآیندی است که در آن تصاویر تولید شده و تغییریافته به وسیلهی کامپیوتر با فیلمهای واقعی ترکیب میشوند) و تمام پلانهای این ویدئو افکت داشته که این یعنی دو دقیقه از زمان ویدئو به صورت Full CG و تمامی اجزا و فضاهای پلانها ساخته شده است. این همان وجه ممیزهی این ویدئوست که باعث میشود در نوع خود و در سطح ایران نمونهی ارزشمندی قلمداد شود.
موسیقی متن این ویدئو به صورت اپیزودیک ساخته شده و شامل ۶ بخش است که آهنگسازی آن به تناسب فضای هر بخش یعنی از آغاز تا نبرد و بازگشت به قلعه صورت گرفته است. ساختار این موسیقی به صورت الکتروآکوستیک است و در آن از یک طرف از سازهای ارکسترال و سمفونیک و از طرف دیگر سازهای الکترونیک و طراحی صدا استفاده شده است.
سناریو، شخصیتپردازی، موزیک ارکسترال، طراحی صحنه، مبارزات، تکثیر جمعیت، بازسازی حرکات و… باعث شده تا از ویدئوی غبار بی غبار یک تبلیغ بهیادماندنی بسازد.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا از تبلیغات شبکههای اجتماعی میگوییم؛ سپس با شما درباره این صحبت میکنیم که چرا باید از تبلیغات شبکههای اجتماعی استفاده کنیم؟ و در انتها به سراغ کمپین تبلیغاتی فامیلا میرویم.
تبلیغات شبکههای اجتماعی
تبلیغات شبکههای اجتماعی اصطلاحی است که برای توصیف تبلیغات اینترنتی که بر شبکههای اجتماعی تمرکز دارند به کار میرود. یکی از بارزترین مزایای تبلیغات در شبکههای اجتماعی (برای مثال اینستاگرام یا تلگرام) این است که از اطلاعات کاربران استفاده میکنند تا به طور مناسبی اهداف موردنظر خود را انتخاب کنند.
تبلیغات شبکههای اجتماعی گزینههای هدفگذاری امروزی( مانند هدفگذاری بر اساس موقعیت جغرافیایی، هدفگذاری بر اساس خصوصیات شخصیتی و غیره) را ترکیب میکند تا امکان شناسایی گروه هدف به صورت کاملا دقیق امکانپذیر شود. با استفاده از شبکههای اجتماعی ، تبلیغکنندگان تبلیغات خود را بر اساس اطلاعات جمعآوری شده از پروفایلهای گروه هدف توزیع میکنند.
تفاوت بازاریابی شبکههای اجتماعی با تبلیغات شبکههای اجتماعی در این است که در بازاریابی از شبکههای اجتماعی استفاده میشود تا با استفاده از یک صفحه تبلیغات به طور مستقیم به کاربران انفرادی ارائه شود، درحالی که تبلیغات شبکههای اجتماعی در صفحات مختلفی و با هدفگذاری جامعه موردنظر توزیع میشود.
افرادی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند اطلاعات مختلفی را درباره خود ذخیره میکنند، اطلاعاتی همچون سن، جنسیت، علایق و مکان جغرافیایی. این اطلاعات به تبلیغکنندگان در ساخت گروههای هدف دقیق تر کمک شایانی میکنند. مزیت این کار برای تبلیغکننده این است که تبلیغ آنان به دست کسانی خواهد رسید که به محصول یا سرویس آنها علاقمند هستند. این روش برای کاربران نیز مزیتی دارد و آن این است که آنها تنها تبلیغاتی را مشاهده خواهند کرد که مورد پسندشان است.
چرا باید از تبلیغات شبکههای اجتماعی استفاده کنیم؟
استفاده از تبلیغات شبکههای اجتماعی برای برند ما همراه با مزایا زیادی است.
1-ایجاد موقعیت
هدف تمام تبلیغات و هزینههای تبلیغاتی ایجاد موقعیتهای فروش است. تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی میتواند به جذب مشتری متصل شود و امکان نظارت و پیگیری کمپین تبلیغاتی را به ما بدهد.
2-افزایش دفعات نمایش داده شدن شما
ایجاد و ارائه پست در شبکههای اجتماعی میتواند روش بسیار مناسبی برای نمایش بیشتر محتوا و خدمات ما باشد. همچنین آگاهی افراد از نام تجاری ما نیز افزایش مییابد.
3-دسترسی به مخاطب فعال
کاربران شبکههای اجتماعی به میزان زیادی تمایل به فعالیت در شبکه اجتماعی دارند. چرا که چندین بار در روز به شبکه اجتماعی سر میزنند و زمان زیادی را در آن صرف میکنند؛ به همین دلیل تبلیغات شبکههای اجتماعی آمار بازدید بسیار خوبی دارند و میزان کلیک و اشتراک گذاری آنها نسبت به متدهای دیگر بیشتر است.
4-هدفگذاری مخاطبان خاص
کاربران شبکههای اجتماعی تمایل به افشای اطلاعات شخصی خود در صفحه پروفایل دارند. شرکتها نیز میتوانند از این اطلاعات بهره ببرند تا مخاطبان خود را بر اساس شاخصهای خاصی مانند موقعیت جغرافیایی، علایق شخصی، جنسیت و سن گزینش کنند.
5-افزایش آگاهی از برند و وفاداری مشتری
زمانی که ما صفحه ای در شبکههای اجتماعی برای کسب و کار خود ایجاد میکنیم و آن را برای جذب مخاطب بیشتر ارتقاء میدهیم، میزان آگاهی برند خود را افزایش میدهیم. این صفحات این امکان را برای ما ایجاد میکنند که به طور مستقیم با مشتریان خود در ارتباط باشیم و ما را قابل دسترس تر نشان میدهد.
6-ارائه تبلیغات آزمایشی
تبلیغات در شبکههای اجتماعی مقرون به صرفه است چرا که ما تنها افرادی را هدف قرار میدهیم که مخاطبمان هستند یا به خدمات و محصول ما علاقمندند.
7-افزایش انعطاف پذیری
این تبلیغات منعطفند. ما گزینه استفاده از تصویر را داریم که جذاب تر است و همچنین زمان ارائه تبلیغات نیز به دست خود ماست و به راحتی میتوانیم تصمیم بگیریم که چه زمان تبلیغ متوقف و چه زمانی آغاز شود.
کمپین تبلیغاتی فامیلا
این هفته و در طی مطلبی به نام «فامیلا؛ ساز و کار شبکههای اجتماعی را “روغنکاری” کرد» سایت کافه بازاریابی به بررسی کمپین «هفتههای بانشاط فامیلا» پرداخت. کمپینی که در آژانس تبلیغاتی بادکوبه ایدهپردازی و اجرا شده است. در این مطلب میخوانیم که:
امروز در دنیایی زندگی میکنیم که هرکسی سعی میکند تا بهنوعی خودش را در مرکز توجه دیگران قرار دهد، و برای خودش تریبونی بسازد تا از طریق آن عقاید و مهارتهای خودش را به دیگران نشان دهد. دقیقاً در همین نقطه است که کلمه “اینفولوئنسر” یا “شخصیت تأثیرگذار” شکل میگیرد. حالا در نظر بگیرید که شخصیت تأثیرگذاری پیدا شود تا بتواند به شما بهصورت رایگان فنی را آموزش دهد یا مطلب مهمیرا با شما به اشتراک بگذارند و برخی دیگر از آنها صرفاً به خاطر سبک متفاوت زندگی کردنشان تعداد مخاطبان بالایی دارند.
استفاده از شخصیتهای تأثیرگذار امروزه جزو رکنهای اصلی بازاریابی دیجیتال شده است. در این میان انتخاب کردن شخصیت تأثیرگذاری که بتواند تأثیر مثبت و همسو باشخصیت برند بر روی مخاطبان بگذارد بسیار دشوار است. گاها همه ما در سطح شهر و در فضای مجازی شاهد نمونههای موفق و ناموفقی در این زمینه بودهایم.
اخیراً برند فامیلا با بهکارگیری ۳ فعال حوزه غذا و سلامتی که در شبکههای اجتماعی طرفداران زیادی دارند، اقدام به راهاندازی کمپین “هفتههای بانشاط فامیلا” کرده است، در حال حاضر که در ابتدای این مسیر یک ماهه قرار داریم نتایج اولیه که به دست آمده ، خبر از موفقیتآمیز و کارآمد بودن ساز و کار این کمپین میدهند برای نمونه میتوان به بیش از ۲۰هزار کامنتی اشاره کرد که در طول مدت ۳ روز در صفحه رسمیفامیلا ثبت شد است همچنین ۳ ویدیویی که تا به اینجا از تاثیرگذاران منتشر شده است بیش از ۱۸ هزار بازدید داشته است.
در این کمپین آشپزها از “روغن ذرت فامیلا” در پختوپزهایشان استفاده میکنند و در طول زمان یک دقیقه به آموزش دادن یک غذای ساده یا راهکارهایی درباره غذا پختن و نگهداری آن میپردازند. برند فامیلا و طرفداران این ۳ تاثیرگذار باعث شده تا سیل عظیمیاز مخاطبان جدید یا به تعبیری مشتریان جدید به صفحه رسمیبرند فامیلا ورود کنند و این صفحه را دنبال کنند.
چرخه حیاتی این کمپین “رابطه دوطرفه بین برند و مخاطبانش” است به این شکل که مخاطبان با دنبال کردن صفحه فامیلا نهتنها روش پخت غذایی جدید و روشهای تازه نگهداشتن و پخت صحیح غذا را بهصورت رایگان آموزش میبینند بلکه بصورت دورهای از میان آنها برندگانی انتخاب میشود. همین رابطه که بر اساس ارزشافزوده ساختهشده است پیوندی محکم را بین برند و مخاطبان آن شکل میدهد.
در سال 2017 تقاضای روبهرشد مصرفکنندگان، تنوع بسیار زیاد محصولات و نیاز به مخاطب قرار دادن نسل جوان با ارزشها و دیدگاههای جدید، برندها را وادار به استفاده از رویکردها و پیامهای متفاوت در جهت تحتتاثیر قرار دادن مشتریان کرده است. قرار گرفتن طنز و پیامهای اجتماعی در سرلوحه این رویکرد جدید منجر به شکست غیرمنتظره برخی و در مقابل کسب نتایج مطلوب برای برخی دیگر از برندها شد. پیش از پایان سال میلادی، برخی از این شکستها و موفقیتها را در وبلاگ بادکوبه بررسی میکنیم.
کمپینی که شاید بیش از همه در سالی که گذشت مورد نقد و کالبدشکافی قرار گرفته، کمپین پپسی است. در این تبلیغ که تمرکز اصلی خود را بر روی اهمیت شجاعت و داشتن صدای واحد در حرکتهای مردمی و اجتماعی قرار میدهد، از پپسی به عنوان نماد آشتی میان تظاهرکنندگان و پلیس یاد شده است. چنین پیامی نه تنها به هیچوجه مورد استقبال مخاطبین قرار نگرفت، بلکه به شدت توسط فعالان حوزه اجتماعی و کاربران شبکه اجتماعی نقد شد. مهمترین دلیل ناکامی این کمپین عدم موفقیت آن در به تصویر کشیدن حرکتهای اجتماعی و تاثیرگذاری آن بوده است. برخی معتقدند که کمپین پپسی نه تنها ارزش جنبشهای اجتماعی را زیر سوال برده بلکه بسیاری از حرکتهای این چنینی نظیر «جان سیاهپوستان مهم است» را نیز مورد تمسخر قرار داده است.
مهمترین خطای این کمپین استفاده نادرست آن از مارکتینگ احساسی بوده است. استفاده از این روش بسیار رایج و عموما تاثیرگذار است اما وقتی پای مشکلات اجتماعی در میان است، به کارگیری این روش باید بسیار دقیق و با در نظر گرفتن حساسیتهای جامعه باشد. درنتیجه میتوان گفت که برند پپسی در کمپین آخر خود با وجود در دست داشتن ابزار مناسب نتوانست از مسائل روز جامعه برای تبلیغ محصول خود بهره ببرد. در کل وقتی برندی متحمل ریسک شده و تصمیم میگیرد تا از مسائل اجتماعی یا سیاسی برای کمپین تبلیغاتی خود استفاده کند باید در کنار خلاقیت و خاص بودن محتاط نیز بوده و به نحوی عمل کند که مسائلی نظیر حرکتهای مردمی که از حساسیت اجتماعی بالایی برخوردار هستند به عنوان ابزاری برای فروش یک محصول به چشم نیایند. در نهایت کمپین پپسی که قشر جوان و فعال جامعه را هدف گرفته بود، نه تنها موفق به جذب این گروه نشد بلکه اشتباهات جبرانناپذیر، جمعیت هدف این کمپین را به سرسختترین منتقدانش تبدیل کرد. با موج گسترده انتقادات، پپسی سریعا از ادامه پخش و انتشار ویدیوی پرهزینه خود جلوگیری کرد و نام خود را در میان کمپینهای پرهزینه اما ناموفق سال 2017 جای داد.
پادکستی که میشنوید، از مجموعه پادکستهای بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرمکننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات میپردازیم.
امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا رفتار برندها در حادثه زلزله غرب ایران را مرور میکنیم سپس به شما میگوییم چگونه از مشتریانتان مراقبت کنید و در انتها به سراغ چهار اصطلاح مهم در کمپین تبلیغاتی میرویم.
مرور رفتار برندها در حادثه زلزله غرب ایران
سایت کافه بازاریابی در مطلبی به رفتار برندها در حادثه زلزله غرب پرداخته است که مرور آن خالی از لطف نیست. این سایت بعد از اعلام تسلیت به همه مردم ایران به خاطر داغدار شدن هموطنان غرب کشورمان در حادثه زلزله، میگوید زلزله غرب ایران نشان داد نسبت به آنچه که قبلا مثلا در حادثه پلاسکو دیده بودیم، برندها عکسالعمل بهتری نشان دادند. هر چند هنوز هم بودند برندهایی که شوآف و خودنمایی در پیامشان بیش از همدردیشان رخنمایی میکرد.
گروه اول برندهایی بودند که ترجیح دادند به درستی و به جای ارسال پیام های خودنمایانه، خلاقانه و هنری، اقدامی مثبت انجام دهند. یعنی عمل به جای شعار. چقدر هم مورد توجه مخاطب قرار گفت. بسیار ارزشمند است که برندی در این گونه مواقع دست به “اقدام” مثبت بزند. هرچند این اقدامات ابعاد تبلیغاتی هم دارد اما به واقع هیچ ایرادی ندارد. مهم این است که بوی شعارزدگی بی خاصیت در رفتار برندها دیده نمی شود.
گروه دوم: برندهایی بودند که بسیار موقر و با صلابت و درست پیام همدردی و تسلیت خود را برای حادثه دیدگان ارسال کردند. بدون آنکه در حرفشان اثری از خودنمایی و “خلاقیت بیش از حد” وجود داشته باشد. یادمان باشد وقتی برای تسلای خاطر به دیدار کسی می رویم یا پیامی برای او می فرستیم، بیش از اینکه خلاقیت در ارسال پیام اهمیت داشته باشد حضور و ابراز همدردی اهمیت دارد. این مناسبتها خلاقیت دوچندان نمی خواهد. تلاش خودنمایانه برای خلق یک اثر چشم نواز نمی خواهد. نه حادثه دیدگان و نه مردم انتظار خلاقیت ندارند. خلاقیت را بگذارید برای هنرمندان که کارشان به واقع این است. آرتیست ها زبانشان هنر است. زبانشان خلاقیت است. مخاطب خلاقیت یک هنرمند را می پذیرد. خلاقیت بیش از حد از سوی یک برند برای مخاطب سوءبرداشت ایجاد می کند.
گروه سوم: اما هنوز هم هستند برندهایی که از هر اتفاقی به نفع خود استفاده میکنند. تکلیف روشن است ابراز همدردی بزک و دوزک نمی خواهد. پیام در ساده ترین شکل خودش بیشترین تاثیر را دارد مگر اینکه برند تمایل داشته باشد در انبوه پیام ها پیامش جلوه داشته باشد لایک بیشتری بگیرد و بهش جایزه هم بدهند.
چگونه از مشتریانتان مراقبت کنید
در سایت مدیر سبز کتابی معرفی شده است به نام چگونه از مشتریانتان مراقبت کنید. نوشته باربارا ای. گلانز که مجید نوریان ترجمه کرده و انتشارات مبلغان نیز آن را منتشر کرده است. همانطور که از نام کتاب مشخص است، این کتاب درباره راهکارهایی برای مراقبت از مشتریان است.
۱.ارزش مادامالعمر مشتری را تعیین کنید
۲.دو سطح هر تعامل را در نظر داشته باشید. سطح انسانی و سطح کسبوکاری
۳.خشم مشتریان را به خود نگیرید
۴.همکاران ومشتریان داخلی خود را با هدایای بینام غافلگیر کنید
۵.بهیاد داشته باشید که هر کس دنیا را متفاوت از دیگران میبیند
۶.برای کارکنان به عنوان افراد (کامل) ارزش قائل باشید
۷.با دل خود گوش کنید
۸.قالبی نو برای شیوه نگاه کردن به اشتباهات در سازمان خود بیافرینید
۹.اتاق یا فضای کار خود را با چیزهایی تزیین کنید که یادآور ارایه خدمات خوب باشند
10.قدر موهبت زندگی را بدانید
۱1.مفهوم حساب بانکی عاطفی را بهیاد داشته باشید
12.راهروها و دیوارها رابا تصاویر گرافیکی و نقل قولهای الهام بخش تزیین کنید.
۱3.گروههای کانون را تشکیل دهید
۱4.به خودتان کمک کنید!
15.پنج رفتار سازنده حس وفاداری: اعتماد به مشتری، طی کردن یک فاصله ۵/۱ کیلومتری اضافی برای مشتری، جبران مافات در هنگام بروز اشتباه، قدردانی از مشتری و ابتکار عمل در کمک کردن به مشتری
۱6.بردهای کوچک را جشن بگیرید
17.درباره راههایی که میتوانید تجربه مشتریانتان را ارتقا دهید، همفکری کنید
18.روی کاری که (میتوانید) انجام دهید ،متمرکز شوید
19.با داستانها سرگرمی ایجاد کنید
چهار اصطلاح مهم در کمپین تبلیغاتی
برنامههای کمپین تبلیغاتی ادبیات خودشان را دارند. اصطلاحاتی که احتمالن عموم مردم با آن آشنایی ندارند. سایت مدیران تغییر مقالهای هست به نام چهار اصطلاح مهم در کمپین تبلیغاتی که امروز به آن میپردازیم.
1)بیانیه یگانه فروش (Unique selling proposition)
بیانیه یگانه فروش به معنی شناسایی مزایای اصلی از دید مصرفکننده است که رقبا قادر به کپیبرداری آن نیستند (مزیت رقابتی). مزایای قوی در کمپینهای تبلغاتی منجر به افزایش فروش قابل توجهی میشوند. بیانیه یگانه فروش ابتدا در دهه ۱۹۴۰ و برای توصیف کمپین های تبلیغاتی موفق مطرح شد. این بیانیه میگوید کمپینی موفق است که:
به جای زدن حرف های تکراری یا فقط نشان دادن محصول، یک مزیت برای مصرفکننده معرفی کند.
مزیت مطرح شده اگر حتی خود برند هم هست، باید منحصر به فرد باشد و امکان ادعای آن توسط رقبا وجود نداشته باشد.
2)کپی استراتژی (Copy Strategy)
کپی استراتژی برنامهایست که توسط نویسندگان کمپینهای تبلیغاتی و به عنوان راهنمایی برای نوشتن کمپین تبلیغاتی استفاده میشود. کپی استراتژی در واقع انتخابهای استراتژیک در طول کمپین است و شامل ۵ قسمت می شود:
منفعت مصرف کننده
چرایی محصول
شواهدی که به اعتبار ادعای مطرح شده کمک میکند
لحن بیان
بازار هدف
3)تبلیغاتBTL
تبلیغات BTL به معنی تبلیغاتی است که نه به صورت انبوه بلکه به صورت محدود در محل خرید مشتری انجام میشود. مانند برنداکتیویشنها.
4)شعار
شعار یا تگلاین نوعی شعار است که در تبلیغات و فرآیند بازاریابی استفاده میشود. نکته اصلی استفاده از شعار، انتخاب یک عبارت به یادماندنی است که مزیت کلیدی و لحن مورد نظر در کپی استراتژی را منتقل میکند یا آن را یادآوری می کند. یکی از شعارهای معروف دنیا، تگلاین آدیداس است: «ناممکن هیچ است».
شما میتوانید در روزهای فرد هفته از طریق کانال تلگرام بادکوبه هم با واژههای تخصصی دنیای تبلیغات آشنا شوید. فقط کافی ست به دنبالکنندهگان کانال بپیوندید.
استفاده از اینفلوئنسرها از روشهای جدیدی است که امروزه از آن در دنیای مارکتینگ استفاده میشود. محبوبیت روزافزون شبکههای اجتماعی و تاثیرگذاری توصیههای صمیمانه از عواملی هستند که نیاز به حضور این افراد در دنیای بازاریابی را افزایش میدهند. اینفلوئنسرها از پایگاه خود به عنوان جایگزینی جدید برای تبلیغات دهان به دهان استفاده میکنند.
اینفلوئنسرها را امروزه میتوان بر روی شبکههای اجتماعی مختلف، از لینکداین گرفته تا فیسبوک، دنبال کرد اما آمار نشان میدهد که بارزترین تاثیر اینفلوئنسرها در بازاریابی بر روی اینستاگرام رخ میدهد.
اما اینفلوئنسرها چه کسانی هستند؟ اینفلوئنسرها کاربرانی در شبکههای اجتماعی هستند که فالوئرهای زیادی دارند اما نباید آنها را با چهرههای مشهور اشتباه گرفت. چهرههای مشهور معمولا شهرت خود را از طریق سینما، تلویزیون و … کسب کردهاند، در حالی که اینفلوئنسرها کسانی هستند که شهرت و طرفداران خود از فعالیتهای شخصی در اینترنت دارند. با اینکه بسیاری از افراد مشهور نظیر بازیگران، ورزشکاران و خوانندهها ایفاکننده نقش مهمی در کمپینهای تبلیغاتی هستند اما تفاوت عمده آنها با اینفلوئنسرها در این است که که بسیاری از چهرهها برای مدیریت اکانتهای اجتماعی خود از ادمین استفاده کرده و مسئولیت اداره شبکههای اجتماعی خود را به طور مستقیم در دست ندارند. در حالی که محتوای تولید شده بر روی اکانت اینفلوئنسرها عموما توسط خود این افراد تولید شده و شامل سلیقه و نظر این افراد هم هست. در نتیجه، این پستها از شکل تبلیغاتی خود خارج شده و بیشتر شبیه یک توصیه دوستانه به مخاطبان هستند که میتوانند بسیار متقاعدکننده و تاثیرگذار باشند.
اما پیدا کردن اینفلوئنسر مناسب برای برندها و کمپینهای متفاوت کار چندان آسانی نیست. بین یک برند خاص و اینفلوئنسر باید یک ارتباط دوسویه وجود داشته باشد. به طور مثال، باید بین پستها و فعالتهای اینفلوئنسر مورد نظر و استراتژی یک برند همکاری متقابل وجود داشته و هر دو بتوانند فعالیتهای خود را در یک راستا قرار بدهند. در نتیجه میتوان گفت که انتخاب اینفلوئنسر مناسب میتواند هم در جلب اعتماد مخاطب تاثیرگذار بوده و هم نام و پیام برند را بسیار سریعتر به مخاطبین هدف انتقال دهد.
شرکت بادکوبه نیز در تعدادی از کمپینهای خود برای برندهایی نظیرسیف، امو، بکوف پرومکس و بیمه دی از حضور اینفلوئنسرهای ایرانی استفاده کرده است. ما بر این باوریم که حضور یک اینفلوئنسر معتبر و فعال تاثیر بسزایی در تعامل میان یک برند با مشتریان و ترویج نام تجاری آن برند دارد. شما میتوانید با مراجعه به وبسایت بادکوبه، ویدیوی حضور اینفلوئسرها در کمپینهای بادکوبه را مشاهده کره و با فعالیتهای ما در این زمینه بیشتر آشنا شوید.
امروزه میتوان از اینستاگرام به عنوان جذابترین رسانه اجتماعی یاد کرد. جذابیت اینستاگرام تا حدی است که بازاریابان دیگر شکی ندارند که آیا باید از آن استفاده کرد یا نه بلکه سوال اصلی مربوط به بهترین شیوه استفاده از آن در جهت آگاهسازی و انتقال پیام به مخاطبین است. به گونهای که شما را از دیگران متفاوت کند.
اینستاگرام، با چیزی حدود 700 میلیون کاربر فعال، محیط هیجانانگیزی را برای ارتباط بین برندها و مشتریان فراهم میکند و به همین دلیل بازاریابی اینستاگرامی تبدیل به روشی مفید برای معرفی اینترنتی برندها شده است.
این روزها در فضای تبلیغات دیجیتالی ایران، اسنپ که به نوعی جایگزینی ایرانی برای اوبر به حساب میآید؛ موفق شده از اکانت اینستاگرام خود به عنوان ابزاری مفید جهت معرفی و روابط عمومی خود استفاده کند.
اسنپ با جدیت نکات مهم در داشتن یک اکانت اینستاگرام تاثیرگذار را دنبال کرده و به همین دلیل محیط مناسبی را برای ارتباط با مخاطبین خود میسازد.
اسنپ با نشان دادن فعالیت روزانه کارمندان خود نه تنها موجب سرگرمی مخاطب میشود بلکه از این طریق فرهنگ کاری خود را نیز در این ویدیوها منتشر میکند. به علاوه، اسنپ در پستهای اینستاگرام خود پایبندی به مسئولیت اجتماعی را نیز نشان داده و با استفاده از هشتگ و پستهای متعدد، به کاربران خود اعلام میکند که بخشی از هزینه پرداخت شده توسط آنها صرف فعالیتهای اجتماعی نظیر مبارزه با سرطان و افسردگی و کمک به کودکان کار خواهد شد.
علاوه بر این و در جهت افزایش مشتریان خود، اسنپ کمپینهای خلاقلانهای را هم برای فالوئرهای اینستاگرامی به راه می اندازد. به عنوان مثال میتوان از کمپین جدید آنها به عنوان «تا کجا میری» یاد کرد که در آن به مخاطبینی که در پستهایشان از هشتگ یاد شده استفاده میکنند؛ این شانس داده میشود تا برنده یک سفر خاص یک روزه شوند که شامل ملاقات با چهرههای معروف، بازدید از مکانهای خاص و یا صرف غدا در رستورانی لوکس میشود. در کل میتوان گفت که اسنپ در ترویج برند خود نقش بهسزایی ایفا میکند.
خیریه محک درجهت جذب خیرین و کمکهای مردمی برای کودکان مبتلا به سرطان تبلیغاتی را منتشر کرده است که طراحی و اجرای آن با همکاری آژانس تبلیغاتی بادکوبه صورت گرفته است.
حمید خانی، مدیرجلب مشارکتهای مردمی محک درخصوص انگیزه شکلگیری این تبلیغات بیان کرد: “با توجه به ماهیت فعالیتهای مؤسسه خیریهای چون محک که به صورت غیرانتفاعی و غیردولتی اداره میشود برای محقق شدن اهداف خود که همان حمایت همه جانبه ازکودک مبتلا به سرطان است، به حضور دائمی درجامعه جهت جذب کمک نیازمند است. به عبارتی هدف اصلی فعالیتهای تبلیغاتی محک افزایش حضور در جامعه و ذهن مخاطبان و ارائه حاصل کمکهای خیرین به جامعه است. محک برپایه اصل شفافیت و پاسخگویی همواره درتلاش است تا حاصل کمکهای یاوران را به ایشان نشان دهد تا آنها ازتاثیر کمکهای خود آگاه شوند؛ درکمپینی چون «بهش میرسه» تلاش شده تا این موضوع مدنظر قرارگیرد.
محک در ماههای آخرسال برنامهریزی تبلیغاتی سال آینده را انجام میدهد و تعیین میکند که چه کمپینهایی را درچه دورههای زمانی، با چه هدفی و با تاکید برچه موضوعاتی فعال نماید. گاه موضوعات در هنگام اجرا دچار تغییراتی میشود اما به طورکلی میتوان گفت محک هرسال دو کمپین اطلاع رسانی را فعال میکند.”
وی همچنین اضافه کرد: “تبلیغات محک به منظور اطلاع رسانی برای عموم جامعه صورت میگیرد و در نظردارد تا تمامی گروههای سنی و اقشار مختلف جامعه را برای حمایت ازکودکان مبتلا به سرطان به مشارکت دعوت کند.”
تمرکز اصلی این کمپین دعوت دوباره از نیکوکارانی بود که به دلایلی در گذر زمان ازمجموعه دور افتاده بودند تا با ادامه مشارکتشان محک را یاری دهند. درنظرداشتم تا ازطریق دوکمپین فوق فعالیت برندیگ محک را پوشش دهیم و نام مؤسسه را درذهن مخاطب پررنگتر نماییم.
آگهی تبلیغاتی که دراین زمینه با همکاری مجموعه بادکوبه ساخته شد، در رسانه ملی به نمایش درآمد و بر جامعه تأثیر مثبتی داشت و محک توانست با جامعه مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کند.
مریم خسروی مدیر پروژه آژانس بادکوبه در خصوص شکلگیری این آگهی تبلیغاتی گفت: “کمپین اجرا شده توسط بادکوبه درسال ۱۳۹۵ کمی متفاوت تر از کمپین هایی است که در سالهای گذشته اجرا شده بود، درسال ۱۳۹۵ موسسه محک موفق شد عنوان چهارمین NGO در سطح جهان را دریافت کند، با توجه به این موضوع و با هدف افزایش سهم ذهنی مخاطبین و ایجاد جایگاه اول در ذهن مخاطبین برای جذب کمکهای مردمی، پس از طرح مساله و بررسی موضوع، با توجه به این که محک این کمپین را به صورت ۳۶۰ درجه طراحی و آغازکرده بود، آگهی باید به گونهای ساخته می شد تا تکمیل کننده کمپین باشد.
ایده اصلی آگهی « بهش میرسه» توسط محک بر اساس کانسپت تعداد بالای افرادی که توانسته اند طی سالهای گذشته توسط حمایتهای محک درمان شوند و به سلامتی برسند، به آژانس پیشنهاد شد.
هدف ایده اصلی نمایش بهبود کودکانی بود که پس ازحضور محک سلامتی خود را به دست میآورند و دوم اینکه خیرخواهانی که به این موسسه یاری میرسانند، کمکهای آنها دقیقا به کودکان بیمار میرسد، بود. در واقع این شعار دو دسته از مخاطبین را مورد خطاب قرار میداد. با توجه به نوع سناریو و کمپین آگهی در فضایی مستند و کاملا احساسی تصویربرداری شده است.
امین قوام صدری معاونت بازاریابی آژانس بادکوبه در خصوص نقش بنگاههای اقتصادی در کمک به مؤسسات خیره بیان کرد: یکی از مسئولیتهای دولتها این است که از منافع اجتماعی شهروندان تحت پوشش خود حمایت کنند که البته اگر از پرسپکتیو اخلاق در کسب و کار نگاه کنیم این مسئولیت تنها مختص دولتها نیست و بنگاههای اقتصادی فارغ از فعالیت خود درجهت افزایش سود صاحبان سهام خود تعهدات بزرگتری نیز درقبال جامعه و شهروندان و محیطی که در آن به کسب وکار می پردازند، دارند.
بخشی از این مسئولیت میتواند به صورت اختصاص قسمتی از سود شرکتها برای حفظ منافع افراد جامعه استفاده شود، اما در دنیای امروزی فعالیتهای در قالب مسئولیتهای اجتماعی یا پروژههای CSR به صورت تخصصی و با توجه به تخصص آن بنگاه اقتصادی تعریف و اجرا میشود.
«مغازههای در حال سوختن» برگر کینگ جایزۀ بزرگ print-and-publishing جشنواره خلاقیت کن را از آن خود کرد.
کمپین «با شعله گریل شده» برگر کینگ، توسط دفتر میامی دیوید، در شاخۀ نشر و چاپ (print-and-publishing) جشنوارۀ بینالمللی خلاقیت شیر کن جایزۀ بزرگ را از آن خود کرد.
رییس هیئت ژوری، فران لوکین، رئیس بخش خلاقیت Grey South Africa، اعلام کرد که دنبال چیزی میگشت که همگان را از ابتدا هیجانزده کند. وی اضافه کرد که کارهای برگر کینگ سرزنده، معتبر، عجیب و شجاعانه بودند.
این یک برد پیاپی برای برگر کینگ است که سال گذشته برای کمپین McWhopper نیز آن را کسب کرده بود.
برگر کینگ از راه پرریسکی برای نشان دادن اهمیت روش پخت شعله-گریلش استفاده کرده است: تبلیغات جدید آنها عکسهایی از آتشسوزیهای واقعی در شعبههایشان را نشان میدهد.
تبلیغات که توسط دفتر میامی دیوید تهیه شدهاند، به این نکته اشاره دارند که از سال 1954 میلادی به این سو، برگر کینگ بیشترین آمار آتشسوزی در میان بقیه فستفودهای شعبهای را دارد (فست فودهای شعبهای مثل مکدونالد). رستورانهای آتش گرفته در ایتالیا، اورگان و پنسیلوانیا همه در کمپین چاپی حضور دارند؛ به ما اطمینان داده شده که کسی صدمه ندیده است.
وقتی از دریچۀ تبلیغات به بازگشت به مدرسه فکر میکنیم اولین چیزی که مهم به نظر میرسد خرید و فراهم آوردن وسایل مورد نیاز مدرسه است. امسال در ایالات منحده آمریکا احتمالاً 74.9 میلیارد دلار صرف لوازم برگشتن به مدرسه از قبیل کیف، کفش، لباس، محصولات تکنولوژیک، لوازم التحریر و این جور وسایل شده. با این همه پولی که موقع بازگشایی مدرسه جابجا میشود مطئناً هیچ برندی نمیخواهد این فرصت را از دست بدهد.
هفتۀ آخر تابستان و تب و تاب شروع مدرسهها برای بسیاری از کسب و کارها، یک فرصت خیلی خوب برای بازاریابی و تبلیغات است، کمپینهای مختلف تبلیغاتی به شکل پستهای نوشتاری در شبکههای اجتماعی و تصاویر و ویدیوهای جالب همه بحثها پیرامون برند را گرم نگه میدارند و آگاهی مردم نسبت به برند و کسب و کار را افزایش میدهند.
این روزها مادر و پدرها بیشتر از هر وقت دیگری از اینترنت برای خرید بهینه کمک میگیرند. خردهفروشان همۀ تلاش خود را میکنند تا با استفاده از صفحات اجتماعی، فرآیند خرید را آسانتر کنند. در این میان، معمولاً برندهایی موفق میشوند محصولات خود را به والدین بفروشند که بتوانند تجربههای شخصی و ارزشمند مشتریان خود را به داستانی شخصی، قابل انطباق و ارزشمند از محصولاتشان تبدیل کنند.
توصیهای که میشود به برندها برای استفادۀ بهینه از زمان برگشتن به مدرسه کرد استفاده از اطلاعات صفحات جستجو و پیشنهاد کوپن و تخفیفات ویژه به مشتریان است. سایتهای اجتماعی هم این روزها به فرصتی برای برندها تبدیل شدهاند. از سال گذشته جستجو پیرامون موضوع بازگشایی مدارس تا 377 درصد افزایش پیدا کرده. برای درک این موضوع کافیست یک بار در گوگل این عبارت را جستجو کنید: بازگشت به مدرسه یا مدرسهها باز شده.
امسال در ایران بیشترین سهم تبلیغات تلویزیونی دربارۀ بازگشایی مدارس مربوط به موسسات و انتشارات آموزشی و آمادگی کنکور است، اما تبلیغات محیطی عمدتاً با موضوع مواد خوراکی، لوزام التحریر و فروشگاههای بزرگ زنجیرهای حالا و هوای بازگشت به مدرسه به شهر حال و هوای بازگشت به مدرسه را بخشیدهاند.
در نگارش آمارهای این متن از مقالات سایت Adweek استفاده شده است.
این اولین کلمههاییست که در ویدیوی معرفی کمپین «این دوچرخه اماس دارد» میشنویم. کمپینی که توسط آژانس تبلیغاتی Grey استرالیا برای انجمن اماس طراحی شده تا سطح آگاهی درباره بیماری اماس پیش از برگزاری مسابقات دوچرخهسواری ملبورن را افزایش دهد و موفق شد شیر نقرهای جشنواره خلاقیت کن 2016 را هم از آن خود کند.
[aparat]http://www.aparat.com/v/QSPwV[/aparat]
اماس عارضهای عجیب و آزاردهنده است، شایعترین اختلال خودایمنی که سیستم اعصاب مرکزی را تحت تاثیر قرار میدهد و بیثباتیهای عجیب و غریب متعددی ایجاد میکند: مثلاً تصور کنید وقتی پایتان به اصطلاح خواب میرود، حمله شدید آلرژی فصلی به شما دست میدهد، مسیر طولانی را تا بالای یک شیب تند راه میروید یا برای مدت طولانی غذا نمیخورید. حالا همه این حالات را با هم ترکیب کنید، شدتشان را چند برابر کنید و سعی کنید هر روز به همین شکل زندگی کنید. برای این کار باید صبر زیادی داشته باشید. ممکن است احساس خستگی کنید، بیحس و کرخت باشید، احساس درد کنید و برای فکر کردن و تمرکز و کنترل احساسات خود یا حتی راه رفتن دچار مشکل شوید، زیر پوستتان مور مور شود، بلرزید، خوب نشنوید یا نبینید. علائم میتوانند به صورت دورهای در طول زندگی تکرار یا تدریجاً بدتر شوند.
حالا این دوچرخه را در نظر بگیرید. همهچیز به نظر مرتب میرسد، خیلی شبیه به یک فرد مبتلا به اماس. کارول کوک (Carol Cook)، دوچرخهسوار دارنده مدال طلای پارالیمپیک که مبتلا به اماس است، به همراه گروهی از دوچرخهسازان حرفهای، متخصصان فیزیوتراپی و متخصصان مغز و اعصاب و گروهی از مبتلایان به این بیماری دور هم جمع شدند تا به مردم نشان دهند زندگی با اماس میتواند چه حسی داشته باشد: «آنچه از دور نمیتوانید تشخیصش دهید، از نزدیک میتواند دیوانهتان کند.» نتیجه این همکاری یک دوچرخه است که ظاهراً تفاوتی با دوچرخههای دیگر ندارد. گوینده ویدیو به ما میگوید که «دندههای آن غیرقابلپیشبینی هستند، قاب اصلی دوچرخه تعادل ندارد و سنگینتر از معمول است، ترمزهای آن تقریباً عمل نمیکنند. این دوچرخه اماس دارد.» دوچرخه طوری دستکاری شده که راندن آن واقعاً یک چالش اساسی است. برای اینکه تعادل دوچرخه حفظ شود، دوچرخهسوار باید بیش از اندازه معمول تلاش کند. این حالت نشان میدهد که یک بیمار مبتلا به اماس برای انجام کارهای روزمره باید چقدر بیشتر از دیگران انرژی صرف کند. بعد از مدتی، دوچرخهسوار شروع میکند به استفاده از عضلاتی که در حالت عادی نیازی به استفاده از آنها ندارد و خب این حقیقتاً دشوار است. شین کلی (Shane Kelly) قهرمان اسبق دوچرخهسواری هم در این کمپین حضور داشت و راندن این دوچرخه مبتلا به اماس را بر عهده گرفت. او که در اکثر مسابقههایی که پیش از این در آن شرکت کرده، جلوتر از همه رکاب زده اما حالا انگار رقیب اصلی او دوچرخهاش است. چیزی شبیه به بیماران اماس که برای گام برداشتن در مسیر زندگی اول باید بر بدن خودشان غلبه کنند.
این کمپین فرصت مناسبی ایجاد کرد تا عموم افراد اطلاعات بیشتر و حقیقیتری درباره بیماری اماس بهدست آورند و در کنار آن به موسسات خیریه فعال در زمینه تحقیقات مربوط به این بیماری نیز کمک کنند.