گوگل

داستان برند گوگل

 

 

google-Telegram

 

 

پادکست – 3 آبان ۱۳۹۶

سلام، وقت بخیر

پادکستی که می‌شنوید، از مجموعه‌ پادکست‌های بادکوبه است. ما در این مجموعه به اتفاقات جذاب، سرگرم‌کننده، خلاقانه، تاثیرگذار و خبری دنیای تبلیغات می‌پردازیم.

امروز در این قسمت از پادکست بادکوبه، ابتدا از مذاکره‌ حرفه‌ ای با ۵ استراتژی هوشمندانه می‌گوییم؛ سپس با شما درباره جایزه گوگل به کشف هر باگ در اپلیکیشن‌های منتخب اندروید صحبت می‌کنیم و در انتها به شما خواهیم گفت چهار گام ساده برای شناسایی مخاطبان هدف چیست.

ما باید بدانیم که مذاکره جادوگری نیست بلکه مهارتی است که می‌توانیم آن را بیاموزیم و در آن پیشرفت کنیم.

برای شروع یا بهبود وضعیت بیایید به پنج اصل مؤثر برای مذاکره نگاهی بیندازیم.

پنج استراتژی هوشمندانه برای مذاکره‌ حرفه‌‌ای

۱. از ارزش و اهمیت خود آگاه باشید

پیش از اینکه به فکر ملاقات با یک کارفرما یا همکار کسب‌وکار بیفتید لازم است نسبت به دو موضوع تصور روشنی داشته باشید:

  1. با توجه به وضعیت خودتان استاندارهای صنعت چه هستند؛
  2. در مقایسه با کارمندان یا شرکت‌های متوسط جایگاه شما چگونه است.

۲. جایگاه طرف مقابل را به‌درستی درک کنید

شما می‌خواهید دو عامل اصلی را مشخص کنید: بالاترین جایگاه ممکن برای طرف مقابل و محدوده‌ی توافق احتمالی آنها.

شما با درک جایگاه طرف مقابل می‌توانید خود را در وضعیتی قرار بدهید که بیشترین سود را از معامله کسب کنید و در عین حال مطمئن می‌شوید که طرف مقابل احساس احترام کرده است و مشتاق است که با شما وارد مذاکره شود.

۳. اولویت‌های خود را به‌طور صریح بیان کنید

فرقی نمی‌کند شما فردی باشید که برای یک قرارداد کاری مذاکره می‌کند یا رئیس شرکتی که وارد توافقی برای کسب‌وکار شده است؛ به هر حال لازم است دو چیز را بدانید: «بهترین جایگزین برای توافق تحت مذاکره» و نیز «بدترین جایگزین برای توافق تحت مذاکره».

پیش از اینکه وارد مذاکره شوید همه‌ی متغیرهای ممکن را در نظر بگیرید و سپس آنها را اولویت‌بندی کنید.

۴. معقول باشید و خود را برای اتفاقاتی که پیش می‌آیند آماده کنید

درست مانند یک شطرنج‌باز خوب که می‌تواند پیش‌بینی کند پاسخ به حرکت‌هایش چگونه خواهد بود، یک مذاکره کننده‌ی خوب هم می‌تواند حدس بزند که خواسته‌های اولیه‌اش در جهان واقعی چگونه شکل می‌گیرند.

برای این منظور لازم است تا جایی که می‌توانید معقول باشید و تمام تمایلات‌تان را در جهت خواسته‌هایتان هماهنگ کنید. به بیان مختصر شما در تلاش هستید تا مشخص کنید که فرضیات‌‌تان تا چه حد به تحقق می‌پیوندند.

۵. به اصول خود پایبند باشید

زمانی که به مذاکره نزدیک می‌شوید لازم است دو چیز را به‌خاطر داشته باشید:

ممکن است کنار گذاشتن خودخواهی در لحظاتی از مذاکره کار دشواری باشد اما باید این کار را انجام بدهید. اگر اجازه بدهید که احساسات شما وارد فرایند تصمیم‌گیری بشوند، طرف مقابل می‌فهمد که شما برای شروع کار آماده نیستید یا سراسیمه شده‌اید و ممکن است به‌طور کامل کارکردن با شما را رها کند.

جایزه گوگل برای کشف هر باگ در اپلیکیشن‌های منتخب اندروید

گوگل به ازای کشف هر باگ در اپلیکیشنهای منتخب اندروید، 1000 دلار جایزه می‌دهد.

کمپانی گوگل تاکنون برنامه‌های مختلفی را برای کشف باگ و حفره‌های امنیتی در محصولات خود اجرا کرده و به ازای شناسایی آسیب‌پذیری توسط هکرها، مبالغی را به عنوان جایزه به آنها پرداخت کرده است.

اما بسیاری از توسعه‌دهندگان شخص ثالث از توان مالی گوگل برخوردار نیستند و نمی‌توانند با اجرای چنین برنامه‌هایی، ایرادات امنیتی نرم‌افزارهای خود را برطرف کنند؛ به همین جهت کمپانی ساکن مانتین ویو دست به کار شده و برای حمایت از توسعه‌دهندگان اپلیکیشن‌های اندرویدی، برنامه جدیدی را با همکاری «HackerOne»  راه‌اندازی کرده است.

به نقل از سایت دیجیاتو بر اساس قوانین برنامه مورد بحث، هکرها (و پژوهشگران امنیتی) باید پس از پیدا کردن هر باگ یا حفره امنیتی، یافته‌های خود را با توسعه‌دهندگان به اشتراک بگذارند و سپس گزارش مربوطه را به گوگل ارسال کرده و جایزه 1000 دلاری خود را (به ازای هر مورد) دریافت کنند.

لازم به ذکر است که برنامه امنیتی جدید فعلاً فقط شامل اپلیکیشن‌های Dropbox ،Duolingo ،Line ،Snapchat ،Tinder ،Alibaba, ،Mail.ru  و Headspace می‌شود و هکرها نمی‌توانند با گزارش ایراد در نرم‌افزارهای متفرقه و سطح پایین، از کمپانی جایزه طلب کنند.

گفتنی است گوگل از سایر توسعه‌دهندگانی که علاقه‌مند به رفع ایرادات اپلیکیشن‌های خود هستند نیز برای همکاری در برنامه کشف آسیب‌پذیری جدید دعوت کرده است.

چهار گام ساده برای شناسایی مخاطبان هدف

به گفته شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران، شارا، ریشه هر تلاش ارتباطی مخاطب است و اینجاست که هر تلاشی شروع می‌شود. با اختصاص قدری زمان و تعقیب چهار گام ساده برای شناسایی مخاطبان هدف، طراحی هنرمندانه پیام و تشخیص رسانه نهایتا ارایه آن در قالب یک فرآیند می توانید به هدف تان برسید.

• گام چهارم. هر گروه را بر مبنای پرونده‌اش رتبه‌بندی کنید. این کار به اندازه‌ای که به نظر می‌رسد ساده نیست. اگر زنان مذکور که سن شان بین 30 تا 35 سال است و از دانشکده پرستاری فارغ‌التحصیل شده‌اند کسانی هستند که می‌خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید، باید به آنها رتبه یک بدهید و به همین ترتیب بعدی‌ها را در رتبه‌های بعدی قرار دهید و در نهایت شما به یک دسته‌بندی سلسله مراتبی خواهید رسید که کارتان را به شدت آسان می کند.

شما می‌توانید این پادکست را در سایت شنوتو بشنوید

جایگاه برند در رتبه‌بندی گوگل

همۀ ما اعتقاد داریم که «برند» بر بهبود سئو تأثیر می‌گذارد اما از نظر تکنیکی برند تأثیری در الگوریتم رتبه‌بندی ماشین جستجوی گوگل ندارد. این مقاله  به این پرداخته است که چطور برند و برندینگ می‌تواند توجه الگوریتم‌های جستجوی گوگل را به خود جلب کند و بر بهبود سئو تأثیر داشته باشد.

[divider]

یکی از سوالات متداول در جهان SEO این است که آیا برندیگ و نام تجاری در الگوریتم رتبه‌بندی ماشین جستجوی گوگل نقشی دارد؟
پاسخ تکنیکی به این سوال خیر است. اما همه اعتقاد داریم که برند قدرت سئو را افزایش می‌دهد. در این مقاله به این موضوع پرداخته شده که چطور ممکن است برند عامل مؤثر در رتبه‌بندی نباشد اما در عین حال تأثیر زیادی بر بهبود سئو داشته باشد.

نقش برند در رتبه‌بندی گوگل

نقش برند در رتبه‌بندی گوگل

اصلاً عامل رتبه‌بندی چیست؟

عامل رتبه‌بندی، داده یا ورودی الگوریتمی است که گوگل آن را مستقیماً محاسبه می‌کند و برای تعیین جایگاه و رتبه در الگوریتم‌های خود به کار می‌گیرد.
حالا فکر می‌کنید برند هم یکی از این عوامل تخصصی باشد یا خیر؟ مطمئناً خیر.
گوگل هیچ‌وقت رتبۀ یک برند را اینطور محاسبه نمی‌کند که مثلاً «کوکاکولا در مقابل پپسی و سون آپ و اسپرایت شناخته شده‌تر است، پس کوکاکولا را یک کم بالاتر قرار بدهم چون به نظر می‌رسد کوکاکولا به نسبت پپسی برند شناخته‌شده‌تر و جذاب‌تری باشد.»
اما، بین برندها و بسیاری از چیزهایی که در الگوریتم رتبه‌بندی گوگل هست ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد. گوگل ممکن است این چیزها را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به کار بگیرد. ما هر وقت سایت‌هایی را می‌بینیم که با برندیگ بسیار خوب، سئوی مطلوبی هم دارند متوجه رابطۀ معنادار این دو مورد می‌شویم. به نظر می‌رسد که در این پنج، شش ساله اخیر، «برند» در رتبه‌بندی گوگل بهتر و بهتر عمل کرده است.
این تغییر در نتیجۀ دو روند اتفاق افتاده است. یکی اینکه ورودی‌های الگوریتمی گوگل دارند چیزهایی را ترجیح می‌دهند که برندها در آن‌ها بهتر عمل می‌کنند و در مقابل سایت‌های عمومی یا سایت‌های بدون برند، یا تجارت‌هایی که روی جذابیت برند خود کار نکرده‌اند در این چیزها موفق نیستند. چیزهایی مثل لینک‌ها، که گوگل به کیفیت‌ها آن‌ها بیشتر از تعدادشان بها می‌دهد. روند دوم، چیزهایی مربوط به کاربر و کاربرد داده‌ها است؛ عواملی که گوگل قبلاً نادیده می‌گرفت.
با این تفاسیر، شاید بشود ماجرا را اینطور دید که هر چقدر برند شما بهتر عمل کند، عملکرد بهتری در رتبه‌بندی ماشین‌های جستجو خواهد داشت.

ارتباط برند با عوامل رتبه‌بندی چیست؟

حالا چرا و چطور این عوامل برند که در مورد آن‌ها صحبت کردیم مستقیماً بر عوامل رتبه‌بندی تأثیر می‌گذارند؟ اگر پاسخ این سوالات را بدانیم می‌توانیم بفهمیم چرا باید روی برند و برندینگ سرمایه‌گذاری کنیم و دقیقاً روی چه حوزه‌ای از آن سرمایه‌گذاری کنیم که با بازاریابی شبکه‌ای و کارهای مربوط به سئو در ارتباط باشد.
لینک‌ها
وقتی در مورد لینک‌هایی صحبت می‌کنیم که گوگل آن‌ها را محاسبه می‌کند منظورمان لینک‌های واقعی، ویراسته و قابل دسترسی است که غیرواقعی نیستند، خریداری نشده‌اند، لینک‌هایی که به دست آمده‌اند.
به همین دلیل، یکی از بهترین راه‌ها برای به دست آوردن لینک‌ها این است که افراد را مجاب کنیم از وبسایت‌های ما بازدید کنند در این صورت بخشی از آن افراد، به طور طبیعی و بدون هیچ تلاش بیشتری، به آن سایت لینک می‌شوند. مثل اینکه افراد بگویند «خب سایت شما این محتوای عالی یا محصول عالی یا خدمات عالی یا دادۀ عالی را تولید کرده‌، بنابراین من هم به آن ارجاع می‌دهم.»
شاید تنها دو یا سه نفر از صدها نفری که ممکن است وبسایت شما را در اینترنت ببینند واقعاً قدرت یا توان این را داشته باشند که به شما لینک شوند. چون آن‌ها بر خلاف شیوۀ اشتراک‌گذاری صرف در شبکه‌های اجتماعی، در اینجا محتوای وبسایت شما را به دقت کنترل می‌کنند. وقتی این اتفاق می‌افتد، بیشتر اوقات افراد با خودشان می‌گویند «آره محتوای خوبی داشت، اما قبلاً هیچ وقت اسم این برند را نشنیده بودم. مطمئن نیستم که باید به کسی معرفی‌اش بکنم یا نه، به نظر خوب می‌رسد اما من که آن‌ها را نمی‌شناسم». اما وقتی برند شناخته شده باشد آن‌ها با خودشان می‌گویند: «من از این آدم‌ها خوشم آمده. به نظرم یکی از شرکت‌ها یا برندها یا محصولات مورد علاقۀ من باشد و محتوایش هم عالی است. سعی می‌کنم کاملاً به آن‌ها لینک بشوم.» این ممکن است، بین یک تا دو درصد، از هر 100 بازدیدکنندۀ سایت اتفاق بیفتد. اما همین مقدار کم باعث می‌شود که شما دو برابر رقیب‌تان که برند ندارد لینک بشوید.

عوامل رسانه‌های اجتماعی

این هم دقیقاً مثل مورد قبلی است. افرادی که محتوای وبسایت شما را می‌بینند، اگر تجربه‌ای از محصول یا خدمات داشته باشند یا اگر با برند شما آشنا باشند، و تصمیم بگیرند که آن را انتشار بدهند، می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد؟ شما به نسبت زمانی که برند مشخص و شناخته‌شده‌ای ندارید، در هر بازدید از سایت خود، بیشتر در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شوید. این اتفاق چرخۀ به اشتراگ‌گذاری را در پی خواهد داشت و همین باعث ایجاد بازدیدهای بیشتر و در نتیجه لینک‌های بیشتر می‌شود.
کاربر و کاربرد داده‌ها
برند همچنین می‌تواند بر کاربر و کاربرد داده‌ها نیز تأثیر بگذارد. گوگل الگوی کاربران در بازدید از سایت‌ها و موتورهای جستجو را بررسی می‌کند. در این مواقع گوگل به سایت‌هایی اقبال نشان می‌دهد که نه تنها فقط در جستجو که در همۀ موضوعات مشخص، ترافیک ساماندهی شده‌ای دارند.
پس اگر بیشتر مردم که دنبال جایی برای سفر به کاستاریکا می‌گردند به سایت oyster.com برسند، گوگل با خودش می‌گوید، «این اتفاق دارد بارها و بارها تکرار می‌شود، بهتر است رتبۀ oyster.com را افزایش بدهیم چون به نظر می‌رسد که همۀ افرادی که به دنبال این موضوع هستند نه لزوماً از طریق گوگل بلکه از طریق رسانه‌های اجتماعی، لینک‌های واقعی، بازدیدهای مستقیم، بازاریابی ایمیلی، یا هر راه دیگری دارند به این سایت می‌رسند.
وقتی شما برند نداشته باشید، یکی از راه‌هایی که می‌توانید ترافیک بالایی به دست بیاورید از طریق جستجوی غیربرندی است. جستجو یکی از کانال‌های ایجاد ترافیک است. برندها می‌توانند از منابع مختلفی باعث جذب ترافیک بشوند. اگر شما بتوانید از بسیاری از این منابع به ترافیک دست پیدا کنید و توانایی این را دارید که مردم را بارها و بارها به سمت سایت خود بیاورید، خب احتمالاً می‌توانید از تغییرات الگوریتمی بالقوه و مسیری که ممکن است گوگل در آینده بپیماید بهره ببرید.

رتبۀ کلیک‌ها

امروز ما با آزمون و خطا و به تجربه دریافته‌ایم که تعداد کلیک‌ها تأثیر زیادی بر رتبه‌بندی می‌گذارد. اگر افراد زیادی جستجویی را انجام بدهند و در موقعیت چهارم یا پنجم به نام وبسایت شما برسند و روی موقعیت اول، دوم، سوم کلیک نکنند رتبۀ شما به سرعت بالا می‌رود.
برخی از سایت‌‌ها و خدمات هستند که این کار را به صورت غیرواقعی انجام می‌دهند. بعضی از آن‌ها برای مدت کوتاهی کار می‌کنند. و بسیاری از آن‌ها بعد از مدتی سریع از بین می‌روند. ما اینجور سرمایه‌گذاری‌ را پیشنهاد نمی‌کنیم. اما سرمایه‌گذاری روی برند را پیشنهاد می‌دهیم. چون وقتی برند شناخته شده‌ و قابل تشخیصی داشته باشید، جستجوها زودتر شما را پیدا می‌کنند.
فکر می‌کنید مردم بیشتر روی چه چیزهایی کلیک می‌کنند؟ روی چیزهای آشنا، چیزی که حس خوبی به آنها می‌دهد. این قدرت تبلیغات برند است. این پدیده یعنی اگر شما برند بهتری باشید می‌توانید از هر جستجوگری که به دنبال هر چیزی است، بهره ببرید.
بنابراین اگر بخواهیم یک بار دیگر به این سوال پاسخ بدهیم که آیا برند عامل مؤثر در رتبه‌بندی هست یا نه؟ باید بگوییم که نه، نیست. ولی اگر بخواهیم بگوییم آیا برند تأثیر مثبتی بر سئو می‌گذارد یا نه؟ پاسخ، بدون شک، از هر نظر مثبت است.

[divider]

این مطلب ترجمه‌ای است از سایت  moz